فرشاد نصراللهی عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسمانیوز درباره ویژگیهای وزیر علوم آینده اظهار کرد: وزیر علوم از جمله وزرایی است که در آینده کوتاه مدت و بلندمدت کشور اثر بسیار زیادی دارد. به همین دلیل انتخاب وزیر علوم نباید بر اساس روابط سیاسی افراد با منافع مالی مشترک باشد، بلکه باید فردی فارغ از هر گروه و جناح خاصی انتخاب شود. متاسفانه نگاه فامیلی در کشور ما غالب است. منظورم الزاما فامیل خونی نیست، بلکه گروههای مختلف سیاسی و غیرسیاسی است که از منافع مشترک بهره میبرند.
کمیگرایی سطح علمی کشور را تنزل داده است
وی افزود: وزیر علوم در اصل باید فردی علمی باشد؛ اما به دلیل این که در کشور ما همه چیز حتی علم سیاسی است، وزیر علوم باید از سیاست هم آگاه باشد. منظور از علمی بودن این است که مسائل مرتبط با علم و مشکلات فعلی وضعیت علمی کشور را بداند و در رفع آن تلاش کند. یکی از مشکلات عمدهای که در ایران وجود دارد و باعث نزول سطح علمی کشور شده، کمی نگاه کردن به مسائل علمی است. معمولا رفتن به سوی کمیت از کیفیت میکاهد.
نصراللهی خاطرنشان کرد: موانعی که در مسیر ارتقای اعضای هیئت علمی وجود دارد، بیانگر این موضوع است. این که همه چیز به تعداد مقالات و امتیازاتی بستگی دارد که الزاما به معنی کار علمی و به معنی پیشرفت علمی نیست. کمی شدن پیشرفتهای علمی و ارتقای علمی باعث میشود که افراد در واقع اقدام به انتشار مقالاتی کنند که الزاما کار علمی نیست. این کمی شدن بازار متناسب با خودش را هم پیدا میکند. برگزاری کنفرانسهای متعدد با موضوعات بسیار باز، بیش از آن که هدف علمی داشته باشند، هدف اقتصادی دارند. در چنین شرایطی استادان برای ارتقا و دانشجویان برای نمره بهتر یا جذب در دانشگاه، مجبور به تولید کمی مقالات هستند و بازار اقتصادی متناسب با آن هم شکل میگیرد. این بازار همین همایشهای بیمحتوایی است که در کشور شکل گرفته است.
عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان یادآور شد: نه تنها فردی علمی باید به عنوان وزیر علوم انتخاب شود، بلکه سایر تصمیمگیران مانند روسای دانشگاهها و معاونان هم باید از بین افراد علمی انتخاب شوند. متاسفانه هماکنون معمولا افرادی به صورت انتصابی به عنوان رئیس و معاون در دانشگاهها انتخاب میشوند. رئیس دانشگاه بدون توجه به توان مدیریتی و با توجه به روابط انتخاب میشود. به همین دلیل، تغییر رئیس جمهور و وزیر علوم به تغییرات اساسی در ساختار مدیریتی دانشگاهها میانجامد.
وی تصریح کرد: عدم انتخاب رئیس دانشگاه بر اساس توانمندیهای علمی یا انتخاب رئیس توسط اعضای هئیت علمی، باعث میشود که مدیران دانشگاه تلاش کنند به جای پیشرفت علمی دانشگاه، بیشتر اهداف شخصی خود را پیش ببرند. به همین دلیل میبینیم معمولا روسای دانشگاه و مدیرانشان در دوره تصدی مسئولیت از فرصت مطالعاتی استفاده میکنند، ارتقا میگیرند و اغلب افرادی که در روابط فامیلی با مدیران قرار میگیرند، میتوانند از پروژههای پژوهشی و فرصتهای مطالعاتی استفاده کنند. این موضوعات سبب کاهش انگیزه استادان و دانشجویان برای پیشرفت و در نتیجه پایین آمدن سطح علمی دانشگاهها میشود.
نصراللهی گفت: دو دسته دانشجو داشته باشیم که یک دسته دانشجویان خوب و پرتلاش که غالبا کشور را ترک میکنند و مابقی دانشجویان که انگیزه ای ندارند و بدون آموزش کافی وارد بازار کار میشوند و نتیجهاش چیزی است که در صنعت کشور شاهد هستیم. انتخاب مدیران و معاونان نالایقی که دانشگاهها را مانند مدرسه اداره میکنند، باعث میشود که حتی استادان هم انگیزه کافی برای ادامه دادن نداشته باشند. به همین دلیل، بسیاری از استادان دانشگاه را ترک میکنند و تلاش میکنند از کشور خارج شوند و مابقی هم انگیزه زیادی برای کار نداشته باشند. بسیاری از افرادی که به عنوان هیئت علمی در دانشگاه میمانند هم معمولا اولویت کاری و زمانیشان خارج از دانشگاه است.
عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان افزود: اتفاقاتی که در سالهای گذشته در دانشگاه افتاده است و به کاهش انگیزه شدید استادان منجر شده است، مرتبط با انتخاب وزیر علوم به عنوان فرد سیاسی و متعلق به گروه خاص و عدم انتخاب بر اساس توانمندی علمی است. این چرخه باطل از وزیر علوم شروع میشود و در همه انتخابهای ریز و درشت در دانشگاه تسری پیدا میکند. به همین دلیل همه بخشهای دانشگاه شامل آموزش، پژوهش و ارتباط با صنعت و جامعه، نه تنها به شدت تنزل پیدا کرده، بلکه یک پوسته کمی پیدا کرده که مرتبط به دادن آمار و اطلاعات است و در پشت این آمار کیفیتی وجود ندارد.
وی خاطرنشان کرد: چه انتخاب وزیر علوم و چه انتخاب روسا و معاونین دانشگاه باید بر اساس توانمندی باشد و اگر انتخاب روسای دانشگاهها بر اساس انتخاب توسط اعضای هیئت علمی باشد میتواند به بهبود شرایط کمک کند. متاسفانه هم اکنون حتی کوچکترین پست مدیریتی در دانشگاهها مثل مدیر گروه به صورت انتصابی انجام میشود. انتصابی که از یک چرخه باطل انتخاب وزیر علوم آغاز شده و تا انتخاب روسای دانشگاه و معاونین ادامه پیدا میکند، راهی به جز پایین آمدن کیفیت دانشگاهها باقی نمیگذارد. معمولا استادانی هستند که با وجود توان علمی و پژوهشی بالا به حاشیه رانده میشوند. افرادی که در بین دانشجویان محبوب بوده و در صنعت و جامعه عملکرد خوبی دارند؛ اما سمتی در دانشگاه ندارند. چرا که این استادان به جای وارد شدن در ارتباط با روسای دانشگاهها و معاونین، تنها اولویتشان کار علمی و پژوهشی است. یا اعتقادی به وارد شدن به روابط سیاسی ندارند یا زمان این کار را ندارند چون اولویتهای متفاوتی دارند. اخراج استادان در سالهای گذشته ضربه مهلکی به دانشگاهها زده است.
انتهای پیام/
نظر شما