مسأله آزادی و قبض و بسط آن، و همچنین نقش مردم در حکومت، از دیرباز مورد بحث جدی در سطح عمومی و نخبگانی بوده است. بنابر چنین اهمیتی، در گفتوگو با سید امیررضا طاهایی، رئیس نمایندگی جامعه المصطفی العالمیه اصفهان، آزادیهای اجتماعی در زمان حکومت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، مورد تشریح قرار گرفت. طاهایی نیاز جامعه امروز را بهره بردن از راه و روشهای علی علیهالسلام میداند که در نهجالبلاغه به وضوح به آنها اشاره شده و اکنون زمانِ انتخاب، میان زیست شرافتمندانه و زیست مادی فرا رسیده است. گفتوگوی خبرنگار گروه استانهای ایسکانیوز از اصفهان با این استاد دانشگاه در رابطه با آزادیهای اجتماعی در نهجالبلاغه را در ادامه میخوانید.
امام علی علیهالسلام، در نهجالبلاغه چه نگرشی به آزادیهای اجتماعی و سیاسی داشته است؟
برای دستیابی به دید آن حضرت نسبت به رفتارهای اجتماعی و آزادیهای اجتماعی-سیاسی در نهجالبلاغه، احادیث و اعمال ایشان مورد توجه ویژهای قرار میگیرد. روش تصمیمگیری سیاسی امام علی علیهالسلام، پس از رحلت پیامبر صلیالله علیه و آله وسلم و شروع اختلافات بر سر خلافت مسلمین، الگویی قابل توجه و تأمل است. حضرت علی علیهالسلام، با عملکرد خویش، الگویی کامل و بینقص برای انسانِ متفکر به ارمغان آورده است. پس از رحلت پیامبر و انتخاب خلیفه اول به عنوان جانشین پیامبر، علی علیهالسلام، با اینکه جایگاه بهحق خود را از دست داده بود، سکوت اختیار کرد و تا زمانی که مردم، خود برای بیعت با او پیشقدم نشده بودند، حرکتی برای بازپسگیری خلافت مسلمین انجام نداد؛ این مثالی است از اعطای آزادی سیاسی و اجتماعی از جانب امیرالمؤمنین که باعث میشود وی را فردی آزادیخواه و به دور از تحمیل نظر شخصی، بشناسیم.
هدف امیرالمؤمنین از سکوت در برابر ستاندنِ جایگاه خلافت از وی، چه بود؟
رشد اجتماعی و سیاسی مردم برای علی علیهالسلام بهقدری اهمیت داشت که حاضر شد ۲۵ سال خانهنشینی را تحمل کند تا مردم به این نتیجه عقلانی برسند و از حکومت وی استقبال کنند. سکوت او تا زمانی که مردم متوجه اشتباه خود شوند و از ایشان برای قبول کردن حکومت اسلامی درخواست کنند، به معنای بخشیدن آزادی تمام و کمالی بود که تا آن زمان بینظیر بود.
مدارا در عین اقتدار
وقتی علی علیهالسلام، حکومت اسلامی را پذیرفت، در مسیر آزادیبخشی چه اقداماتی انجام داد؟
در زمان حاکمیت علی علیهالسلام، آن حضرت با دشمنان، بسیار مدارا میکرد. تا زمانی که دشمنان دست به خونریزی و از بین بردن امنیت نمیزدند، ایشان نیز با صبر و منطق خود، پاسخ نقدها و دشمنیهای لفظیشان را میداد. اما زمانی که دشمنان وی دست به شمشیر بردند، امیرالمؤمنین به عنوان حاکم و حافظ امنیت امت مسلمان، بهسرعت وارد عمل میشدند و با اقتدار کافی، به بازگرداندن امنیت مشغول میشدند.
دشمنان و مخالفان این حضرت نیز از قشر مذهبی و به ظاهر متدینی بودند که ادعای دین و خداشناسی داشتند و میخواستند با علی علیهالسلام، بر سر حاکمیت رقابت کنند. این موضوع برای ایجاد امنیت جامعه توسط امیرالمؤمنین علیهالسلام، بسیار خطرناک و سخت بود. زمانی که دولت شام زیر بار خلافت علی علیهالسلام نرفت، حضرت با ارسال چندین نامه و به روشهای مسالمتآمیز، برای اتحاد کامل مسلمانان و هدایت حاکمان وقت شام، تلاش کرد اما در نهایت این اختلاف به شروع جنگ توسط دشمنان علی علیهالسلام انجامید.
ضرورت مدلسازی
امروز چه راهکاری برای تحقق حداکثری آزادی علوی زیر پرچم یک دولت اسلامی وجود دارد؟
مشکلی که ما با آن مواجه هستیم، خلأ و نبود حرکت علمی با درنظرگیری سخنان امام علی، سیره وی و نهجالبلاغه است. ما باید با درنظر گرفتن این سخنان و منابع، به چهارچوبی برسیم که طی آن با پرداختن به اصول مورد استفاده در جامعه امروزی، به نتیجه مناسب و قابل استفاده در حکمرانی ختم شود. خوشبختانه، فرصت رسیدگی به این موضوعات، پس از انقلاب اسلامی برای ما ایجاد شد. از اهالی علم و مذهب میخواهم تا به جستوجو برای ایجاد مدلهای حکمرانی جدید، با توجه به نقطه دید سیاسی علی علیهالسلام بپردازند. تلاشهایی از جمله برگزاری کنگره بینالمللی نهجالبلاغه میتواند منجر به پیشرفتهای خوبی در این مسیر شود.
برای واضحتر شدن ارزش عدالت اجتماعی نزد امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، چه مثالی میتوان زد؟
در روایات آمده که شخصی معترض، بهوقت نماز پیش حضرت آمد و از ایشان دادخواهی کرد. این فرد معترض، زنی بود که با اعتراض خود مانع برگزاری نماز شد. امیرالمؤمنین در پاسخ به این شخص معترض، نماز را به تعویق انداخت و پس از رسیدگی به شکایت او، به اقامه نماز پرداخت. پس میتوان نتیجه گرفت که علی علیهالسلام، الگویی برای برقراری نظم و عدالت در جامعه است.
مشروعیت حکومت به واسطه مردم از نظر علی علیهالسلام چه جایگاهی داشت؟
حاکمیت ولی، از سوی خداوند به معصومین اعطا میشود. در نگاه شیعی و مذاهب امامی، حاکمیت همیشه در دست معصومین و از جانب خدا به ایشان داده شده، اما این سخن نیز تا زمانی پابرجاست که با اقبال مردم روبهرو شود. در بسیاری از خطبههای علی علیهالسلام، وی به صورت مستقیم با مردم سخن میگوید که نشان از اهمیت فراوان مردم در حکومت وی دارد.
در مقام پرسش آخر، با توجه به اینکه مؤلفههای جدید آزادی و اجتماعی توسط جهان مدرن به انسانها شناسانده شده است، در زیست شرافتمندانه علوی چه مشخصههایی از این مؤلفهها قابل رؤیت است؟
جهان امروز چهارچوبی برای آزادی تعریف کرده است که بنیاد دنیوی، مادیگرا و انسانمحور دارد. اما حتی در عمل نیز، خودشان پایبند به این قوانین و چهارچوب نیستند و گویی این قوانین را صرفاً برای استفاده در جوامع جهان سومی وضع کردهاند. اگر زمانی سود خود را در خطر ببینند، حتی حاضرند چند هزار زن و کودک بیگناه را از زندگی ساقط کنند و در عین حال، دم از آزادی اجتماعی و حقوقبشر بزنند. ترویج و دفاع از قوانین ضد بشری همچون قوانین حمایت از همجنسگرایان نیز از همین دسته هستند.
در زیست شرافتمندانه علوی، خدامحوری وجود دارد که انسان را مجاب میکند تا زندگی الهی و درخور انسان با شرافت داشته باشد. مشکلاتی که زیستجهان مدرن به وجود آورده است، برای تمامی افراد و دولتهای غیر اسلامی نیز، چالشبرانگیز است. بوداییان، مسیحیان و غیره نیز از این ظلم واضح به خشم آمدهاند. زیست شرافتمندانه علوی نقطه مقابل زیست دنیای مدرن و دنیوی امروز است. اندیشه زیست شرافتمندانه الهی که توسط پیامبران و ائمه اطهار به نسل بشر هدیه شده، کاملاً مقابل اندیشههای شیطانی و هوس آلود غربی قرار میگیرد. باید با نشر و کار علمی-فرنگی بیشتر، به گسترش این زیست بپردازیم. ما چارهای جز انتخاب راه درست در اندیشیدن نداریم و باید یکی از این نوع زیستها را انتخاب کنیم.
خبرنگار: محمدرضا زاهد
انتهای پیام/
نظر شما