گروه دانشگاه ایسکانیوز- چند روزی است که فضای دانشگاهی کشور متاثر از خبر برکناری علی انتظاری رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه و واکنشهای پس از آن است. عزلی که بواسطه استفاده انتظاری از واژه «نفله» در مناظره تلویزیونی با تقی آزاد ارمکی استاد دانشگاه تهران و به گفته حجت الاسلام رستمی با رسیدن دستوری به دانشگاه رخ داد.
اگرچه به کاربردن واژه «نفله» به ویژه بر روی آنتن زنده کمی زننده بنظر میرسد و انتظاری حتما باید دقت بیشتری در استخدام واژگان میکرده اما احتمالا با تماشای ویدیوی برنامه تلوزیونی مذکور بدون جانبداری خاصی، متوجه عدم سوءنیت او میشوید. از سویی دیگر انتظاری در یادداشتی ضمن عذرخواهی، نوشته بود:« تلاش داشتم تا مساله فوت را از منظر معترضان معرفی کنم، لکن باید در انتخاب واژگان دقت بیشتری میکردم و به عرف محلی خود اکتفا نمیکردم».
اگر پشت پرده عزل رئیس دانشکده علوم اجتماعی علامه موضوع دیگری نباشد، برکناریاش را در حالتی خوشبینانه میتوان یک رفتار هیجانی و پوپولیستی در نظر گرفت که احتمالا برای نمایش «ما خیلی اهل وفاق ملی هستیم» انجام شده است.
اگر کمی عمیقتر شویم درمییابیم که مسئله منتقدان این برکناری، صرفا انتظاری نیست؛ بلکه چنین رفتارهای هیجانی شاید در لحظه اول به ذائقه بدنه رای دولت خوش بیاید، اما تبدیل آن به یک رویه میتواند خطری برای حکمرانی منطبق بر عقل، منطق و نگاه علمی باشد.
همچنین باید توجه داشت که طرف دیگر این مناظره تقی آزاد ارمکی با اظهارات عجیب و توهینآمیزی نسبت به باورها و مقدسات جامعه ایرانی بوده که بنظر میرسد بعضیها نخواستند صحبتهای او وایرال شود لذا در لیست پروژهبدهها و پروژهبگیرهای مجازی نرفت.
آن جا که تقی آزاد ارمکی در بخشی از اظهارات نسنجیده خود درحالی که بنیانهای فکری جمهوری اسلامی و مشخصا تاکید حاکمیت کشور بر نقش «مردم» را نتیجه افکار کمونیستی و تودهای میخواند و میگوید: « این مشکل خدا هم روی میز آمد. تا الان من یقه مردم را گرفته بودم، الان باید یقه خدا را بگیرم؛ بنظرم این خدا خیلی کمونیستیه. خیلی تعبیرش کمونیستیه. خیلی شبیه به توده است. بنظرم اتفاقا گیر همه ما خدا [است] این خدا خدا که میکنیم؛ صبح تا شب سینه میزنیم، این خدای ما خدای تخیلی غیرواقعگرایانه است. به همین دلیل اتفاقا دردسرها اینجا هم هست. جمهوری اسلامی باید درمورد خدایش هم تجدید نظر کند و تصویرش را ارائه دهد».
یا مثلا در جایی دیگر بیان میکند:« آمدیم گفتیم نظام جمهوری اسلامی بر دوش مردم [است]. کدام مردم؟ این حرفها چیه میزنید...امروز وقتی گیر میکنیم، خلق قهرمان [میکنیم]. [میگوییم] مردم شهیدپرور! میرویم درب هر دهی که شهید ندارد، مینویسیم شهر شهیدپرور، به روستای شهیدپرور خوش آمدید. بابا اصلا کاشان که...شهرهایی ما داریم که تعداد شهدایش انگشت شمار است و بعد مثل شهری میکنیم که 10هزار، 20هزار شهید داده. ببینید این تصویر کلیشه برای نظام دردسر درست کرده».
سخنانی که حجت الاسلام رستمی در توئیت انتقادی خود میگوید که درمورد آن از دانشگاه مدارا و عدم برخورد خواسته شده است. اقدامی که چنین به ذهن متبادر میکند که گستره وفاق دایرهای نیست که همه را در بر بگیرد بلکه به شکل نیمدایره و به سمتی که برای ما رای جمع کند، گسترش مییابد.
وزیر جدید علوم که همین دو سه روز پیش در آئین معارفه خود با بیان اینکه اکنون نوبت ماست که وفاق را در دانشگاه محقق کنیم، گفته بود:«عیب و اشکال دو قطبیسازی این است که این نکته را القا میکنند که راه دیگری وجود ندارد یعنی یا اصلاح طلب یا اصولگرا، یا دین دار یا دین ستیز، درحالی که دکتر پزشکیان راه سومی را گشودند» باید توضیح دهد که چرا پس در عمل ما گام برداشتن در این راه سوم را ندیدیم. چرا با کسی که با ما اختلاف نظر دارد برخورد کردیم ولی با حرفی که نگران بودیم بعضیها از برخورد با آن ناراحت شوند، مدارا کردیم. آیا این شیوه عمل، این را تداعی نمیکند که با آن طرفیها بله، با این طرفیها نه خیر؟ این چه وفاقی است آقای وزیر؟
بنظر میرسد اگر مسئولان بویژه وزیر علوم که «وفاق ملی در دانشگاه» را طرح کردند، از کنشها و واکنشهای خود مراقبت نکنند، نه تنها به آرامش حاکم در فضای دانشگاه خدشه وارد میشود؛ بلکه حاشیهسازی سواستفادهکنندگان برای وزارت علوم و آموزش عالی تمامی نخواهد داشت و هرروز باید منتظر التهاب آفرینی جدید عدهای به بهانههای بنیاسرائیلی باشند.
در چنین فضایی است که خطراتی متوجه دانشگاه خواهد بود. استقلال تصمیمگیری در دو سطح دانشگاه و جایگاه عالی وزارتخانه تحت الشعاع حواشی قرار میگیرد و باید با هر نق زدن باجگیران سیاسی، تصمیمات خود را در جهت خواست آنها تنظیم کنید.
دانشگاه که باید مرکز تعقل و تولید ایده باشد به میدان کنشهای دست چندم سیاسی بعضی افراد تبدیل میشود. در این دانشگاه نه دانشجو فرصت درس خواندن پیدا میکند و نه استاد وقت پژوهش و فعالیت علمی؛ در نتیجه نظریهای هم برای پیشرفت حاصل نمیَشود.
خلاصه اگرچه وفاق ملی خوب است و ما همه طرفدار آن هستیم و نگران شکافهای اجتماعی؛ اما وفاقی به دانشگاه کمک میکند که دایره باشد و نه نیم دایره؛ واقعی باشد و نه هایکپی! هایکپی وفاق ملی به عمیقتر شدن شکافهای اجتماعی در دانشگاه کمک میکند؛ نه آنچه رئیس جمهور و وزیر محترم علوم به دنبال آن هستند.
*سردبیر دانشگاه و آموزش باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران