به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز، از شامگاه ۶ مهرماه ۱۴۰۳ که خبر عملیات تروریستی اسرائیل در جنوب لبنان به تیتر یک رسانههای ایران و جهان تبدیل شد، اخبار متناقضی از شهادت سید حسن نصرالله و تعدادی از فرماندهان ایرانی در لبنان منتشر شد. اخباری که صبح ۷ مهرماه به طور مکرر از سوی منابع مختلف تایید و تکذیب شد.
بیشتر بخوانید؛
چرا در ماجرای سانحه بالگرد رئیسجمهور «شایعه» بالا گرفت؟
صرف نظر از هدف رسانههای اسرائیلی در راهاندازی جنگ رسانهای نوع اطلاعرسانی آشفته را در برخی از رسانههای داخلی از دو جهت شاهد هستیم:
۱) اطلاعرسانی نادرست در زمینه خبر شهادت فرماندهان ایرانی: پس از انتشار خبر این حادثه اخبار ضد و نقیضی از شهادت برخی فرماندهان سپاه قدس از جمله سردار عباس نیلفروشان و سردار
اسماعیل قاآنی منتشر شد هر چند شهادت سردار قاآنی به سرعت تکذیب شد اما خبری شهادت سردار نیلفروشان ساعت ها پس از انتشار در یکی از جراید داخلی، سرانجام از سوی خبرگزاریها تایید شد. البته تاخیر در تایید شهادت سید حسن نصرالله به این علت است که منابع مورد وثوق لبنانی هنوز صحت این خبر را تایید نکرده بودند اما در زمینه شهادت سردار نیلفروشان حداقل یک منبع داخلی به سرنخهایی دست یافته بود.
روزنامه کیهان در این زمینه نوشته بود: «برخی منابع، خبرشهادت سردار سرتیپ پاسدار عباس نیلفروشان فرمانده سپاه قدس در لبنان (بعد از شهید زاهدی) را در حمله رژیم صهیونیستی، تایید شده اعلام کردند اما این خبر هنوز به طور رسمی تایید نشده است.»
سردار نیلفروشان یکی از فرماندهان برجسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که نقش مهمی در تقویت جبهه مقاومت داشت و اعلام خبر شهادت وی صرفا از سوی یک روزنامه حاکی از نوعی اطلاعرسانی ضعیف و فقدان مراجعاطلاع رسانی رسمی در مواقع بحرانی است که مخاطب را به سمت منابع خبری خارج از کشور و بویژه غربی سوق می دهد و با توجه به نفوذ عناصر صهیونیستی در برخی از منابع خارجی به شکل ناخودآگاه ساماندهی افکار عمومی داخلی به دست طراحان ترور میافتد!
۲) دخالت در سیاست خارجی ایران از سوی برخی مجریان رسانه ملی و فروکاستن امر ملی به اختلافهای جناحی
اظهار نظر مجریان احساسی برخی مجریان رسانه ملی هنگام بروز اتفاقاتی که جنبه ملی دارد مدتها است که تبدیل به یک معضل جدی شده و ممکن است مطالبات مردمی بویژه جوانان حامی جبهه مقاومت را به سمت خاصی سوق بدهد که گویی ایران باید در برابر هر جنایت اسرائیل، پاسخی آنی و مشابه بدهد در صورتی که چنین پاسخی در قالب یک پازل امنیتی و سیاسی طراحی میشود و ممکن است به زودی زمان و مکان اجرای آن فراهم نشود.
پیش از این نیز شاهد این رویکرد نادرست رسانهای در زمان ترور شهید هنیه از سوی برخی برنامههای تلویزیونی و کارشناسانی که به هیچ وجه تا پیش از این در کسوت کارشناس سیاسی و بین الملل شناخته نشده بودند، رخ داده بود هرچند این نقیصه محدود به رسانه ملی نیست و در جراید و صفحات منتسب به کنشگران سیاسی نیز دیده میشود.
البته نمیتوان توقع داشت هنگامی که غرور ملی جریحهدار می شود رسانهها و به طور خاص رسانه ملی مردم را به خویشتنداری و مسئولین را به بیعملی دعوت کنند اما برای گریز از سرخوردگی و یاس مخاطب پناه بردن به اظهارات احساسی و غیرکارشناسانه اشتباهترین گزینه است که میتواند هزینه زیادی را بر نیروهای امنیتی و نظامی تحمیل کند. در حالی که رسالت رسانهها در چنین مواقعی علاوه سرعت در انتشار اخبار درست، استفاده از تحلیلگران زبده و فراجناحی است که با اشراف بر شرایط داخلی و منطقهای، افکار عمومی را در راستای منافع ملی هدایت کنند.
همین اطلاعرسانی ناقص و غیرحرفهای موجب شد تا برخی فعالان رسانهای مدل اطلاعرسانی شهادت دبیرکل حزبالله لبنان را به شب سقوط هلیکوپتر رئیسجمهور فقید تشبیه کنند. آن زمان نیز از لحظه انتشار خبر سانحه هلیکوپتر حامل سید ابراهیم رئیسی وهمراهانش تا زمان انتشار رسمی خبر شهادت رئیسجمهور هشتم، وزیر امور خارجه و امام جمعه تبریز، افکارعمومی ساعات متمادی با اخبار ضد و نقیض و آشفتگی خبری دست و پنجه نرم کرد و حالا به فاصله اندکی از اردیبهشت ۱۴۰۳ دوباره همان مدل اطلاعرسانی تکرار شد!
در راستای تحلیل وضعیت اطلاعرسانی مواقع بحرانی در کشورمان با علی ودایع کارشناس مسائل بینالملل و رسانه و همچنین داوود نعمتی انارکی عضو هیات علمی دانشگاه صدا و سیما گفتگو کردهایم که در ادامه میخوانید:
علی ودایع به خبرنگار سیاسی ایسکانیوز گفت: اسرائیل علیه حزبالله یک جنگ ترکیبی راه انداخته است و ابزار رسانه بخش موثری از این نوع جنگ است اما باید گفت حزبالله در این جنگ رسانهای هوشمندی زیادی نشان داده است. ما در زمینه ترور شهید فواد شکر نیز دیدیم که حزبالله موضعگیری شفاف و درستی کرد و مردم را در جریان موضوع قرار داد.
در جنگ روانی با دشمن به گونهای عمل کردیم که مخاطب احساس عدم صداقت میکند
وی در ادامه گفت: در جنگ رسانهای هر کدام از طرفین تلاش میکنند صداقت و تاثیرگذاری بیشتری روی ذهن مخاطب داشته باشند اما ما در زمینه جنگ روانی با دشمن به گونهای عمل کردیم که مخاطب احساس «عدم صداقت» میکند زیرا در فرآیند اطلاعرسانی نتوانستیم از سه مولفه و ارکان بنیادی یعنی «سرعت»، «صداقت» و «جامعیت» به گونهای که لازم است بهره ببریم و به نوعی زمین بازی در اختیار رسانههایی مانند ایران اینترنشنال قرار گرفته است.
این کارشناس مسائل بینالملل در تحلیل عملکرد صدا و سیما هنگام بروز چنین بحرانهایی گفت: باید به این نکته توجه کرد که برخی پروتکلها دست همکاران رسانهای را میبندد و باعث میشود آن بروز رسانی که در رسانه ملی باید شاهد باشیم، محقق نشود. رسانه ملی پر مخاطبترین رسانه کشور است و هر ضعفی در حوزه عملکرد این رسانه باعث میشود فضای بیشتری در اختیار رسانههای معاند قرار گیرد. هر چند شب گذشته رسانه ملی تلاش کرد با انتشار تصاویر مستقیم از بیروت، عملکرد بهتری ارائه دهد اما این حرکت تا نقطه مطلوب ما فاصله زیادی دارد.
ناکارشناسها در رسانه ملی موجب انتظار فزاینده در جامعه میشوند
وی با انتقاد از ایجاد جو غیرکارشناسی و احساسی از سوی مجریان صدا و سیما در چنین مواقعی گفت: در مواقع بحرانی و خاص، تاثیرگذاری کارشناسان بسیار بیشتر از مواقع عادی است. اما علاوه بر دیشب در ماجرای حمله به کنسولگری ایران در سوریه نیز شاهد بودیم افراد «ناکارشناس» یا افرادی که روی موضوعات امنیتی و ژئوپولیتیکی اشراف کافی ندارند، آنچنان سطح توقع را بالا بردند که یک انتظار فزایندهای در جامعه شکل گرفت.
ودایع در ادامه گفت: در ماجرای کنسولگری ایجاد انتظار فزاینده در جامعه خوراکی برای ایران اینترنشنال و رسانههای معاند شد در حالی که بالا بردن بیمورد توقعات و یا سرد و گرم کردن مخاطب به نوعی فضا را برای تشدید عملیات روانی دشمن فراهم میکند. ظرف چند روز منتهی به عملیات وعده صادق شاهد شدیدترین بمباران خبری و سنگینترین عملیات بیگانگان روی ذهن مخاطب ایرانی بودیم زیرا یک فضای احساسی از داخل ایجاد شده بود و خوراک به رسانههای خارجی میداد و آنها هم تلاش کردند ایران را در جایگاه ضعف تعریف کنند.
این کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: ظرف یک هفته اخیر دوباره جو روانی مبنی بر این که جمهوری اسلامی عملکرد ضعیفی در برابر دشمنانش دارد، برجسته شده است. در جنگ روانی عرصه خبر، بک گراند یک حادثه و زنجیره تبدیل در نهایت به زنجیره خبر منتهی میشود و این مسئله بسیار مهم است. زنجیرهای که یک کارشناس گذاشته ممکن است همچنان ادامه پیدا کند و توسط رسانههای معاند مورد سوءاستفاده قرار گیرد. در مواقع بحرانی که شاهد چنین اتفاقاتی هستیم نقش کارشناسانی که اشراف اطلاعاتی به حوزه های مختلف دارند، اهمیت خودش را نشان میدهد.
نتانیاهو در برابر حماس نیز به نمایش موفقیت دارد
ودایع با اشاره به انتشار گسترده خبر شهادت دبیرکل حزبالله گفت: از سویی در روزهای اخیر تعدادی از فرماندهان ارشد حزبالله و مقاومت را از دست دادهایم و از سوی دیگر درگیر جنگ ترکیبی هستیم بنابراین شهادت سید حسن نصرالله یک دستاورد دست نیافتنی برای اسرائیل بود. نتانیاهو با پروموت کردن این خبر چند هدف را دارد. یکی از این اهداف مصرف داخلی در راستای تقویت کابینه جنگ است. نتانیاهو نیازمند دستآورد سازی و به نوعی نمایش یک موفقیت در مقابل حماس است اما باید گفت علیرغم این جنایات، هنوز به موفقیتی دست نیاورده است.
وی افزود: از طرف دیگر اسرائیل تحت تاثیر معادلات منطقه و بنا به روایت خود نتانیاهو درگیر جنگ در شش جبهه است. علاوه بر این در شرف انتخابات آمریکا، نتانیاهو به زعم خود نیازمند یک دستاورد بزرگ است و مسئله دیگر این است که چنین اقدامی همزمان با حضور نتانیاهو در سازمان ملل رخ داده است.
این کارشناس مسائل بینالملل در ادامه تصریح کرد: یکی دیگر از اهداف انتشار وسیع این خبر قبل از تایید رسمی آن شناسایی دومینووار شبکه جبهه مقاومت است و قرار دادن افراد در ماتریس جاسوسی و شناسایی ارتباطات حزبالله است.
نظام رسانهای جامعه ما در شرایط بحران کارآمدی کافی ندارد
نعمتی انارکی نیز با اشاره به وضعیت آشفتگی خبری این روزها به خبرنگار سیاسی ایسکانیوز گفت: این آشفتگی عمدتا زمانی اتفاق میافتد که یک اتفاق ناگهانی پیش بیاید و تمام اطلاعات خبر هنوز تکمیل نشده باشد و نواقص، رویداد را با «ابهام» همراه میکند. نظام رسانهای جامعه ما در شرایط بحران کارآمدی کافی ندارد.
وی در ادامه گفت: باید برای تنظیم اخبار در شرایط خاص دستورالعمل داشته باشیم و بدانیم که به چه صوتی با رویدادها روبرو شویم و بدانیم نحوه پوشش یک خبر به چه شکل باشد، به طور کامل یک رویداد را منتشر کنیم یا به شکل قطرهچکانی منتشر شود. وقتی نظام جامع رسانهای تعریف شود، بعضی رسانهها آمادگی بهتری برای پوشش مطلوب یک رویداد خبری مییابند و از آشفتگی خبری که جامعه را سردرگم میکند نیز پیشگیری میشود.
هنگام آشفتگی خبری مخاطب سراغ رسانههای بیگانه میرود
این عضو هیات علمی دانشگاه صدا و سیما در ادامه تصریح کرد: هنگامی که آشفتگی خبری پیش میآید، مخاطب برای این که بهتر بتواند ابهامات خبر را برطرف کند سراغ رسانههای بیگانه میرود و سعی میکند پازل اطلاعاتی خود را کامل کند و البته رسانههای بیگانه از منظر خود به نشر و تحلیل یک رویداد میپردازند و روایت مدیریت شدهای را به مخاطب عرضه میکنند. برای پیشگیری از این روند، باید تلاش کنیم روایت دست اول یک رویداد در دست ما باشد.
وی گفت: علاوه بر این رسانهها بعد از انتشار اخبار عمدتا به تحلیل آن میپردازند و درچنین مواقعی تحلیلها میتوانند تا حدی ابهام رویداد را پوشش دهند. هر رسانهای که بتواند تحلیلهای قویتر و قابل قبولتری ارائه دهد، توجه مخاطبان بیشتری را به خود جلب میکند.
انتهای پیام/
نظر شما