به گزارش گروه دانشگاه ایسکانیوز، ۷۷ دفتر بسیج دانشجویی سراسر کشور پیرامون پیوستن FATF نامهای خطاب به مسعود پزشکیان رئیس جمهور نوشتند.
متن این نامه به شرح زیر است:
در هفتههای اخیر شاهد مواضعی از سوی دولت چهاردهم هستیم که گواه بر مطرح شدن مجدد موضوع پیوستن ایران به گروه ویژه اقدام مالی (FATF) است که در سالهای اخیر به یکی از مسائل مهم و بحثبرانگیز در عرصه سیاسی و اقتصادی کشور تبدیل شده است.
در این زمینه بسیج دانشجویی با صراحت تمام اخطار جدی خود را به دولت چهاردهم مبنی بر پیوستن به FATF اعلام میدارد و لازم میبیند چندین نکته مهم اقتصادی و سیاسی را در باب بعضی از موضوعات بین المللی که گره به سرنوشت کشور خورده است را به دولت محترم یادآوری کند؛ نکاتی که باید گفت عدم توجه به آنها خسارتهای بسیار هنگفتی را متوجه کشور خواهد کرد.
حافظه تاریخی ملت ایران در دولتهای یازدهم و دوازدهم به خوبی نشان میدهد که گشایش اقتصادی و رفع محدودیتهای مالی جزو وعدههایی است که حداقل از رهگذر برجام و FATF و امثال این چنین قراردادهایی بدست نمیآید؛ آیا میخواهید همچون برجام که به تعبیر رهبری اتقلاب خسارت محض برای کشور بوده است، مجدد اقتصاد کشور و مسائل مختلفی، چون واردات واکسن و... را معطل قراردادی، چون FATF کنید و اطلاعات کلیدی نهادهای نظامی کشور را تقدیم طرف مقابل کرده و زمینه برای نفود اطلاعاتی به کشور را فراهم کنید و به امنیت کشور ضربه بزنید؟! در شرایطی که ما در جنگ با جبهه باطل و رژیم کودک کش صهیونیستی هستیم؛ مطرح کردن چنین بحثهایی چه سودی برای کشور دارد؟
پیوستن به FATF ایجاد بستری برای کمک به رژیم صهیونیستی در جهت فشار آوردن به کشور در مراجع بین المللی و ایجاد زمینهای برای اعمال جنایات آن در منطقه است، زیرا که در صورت پیوستن به FATF ایران ملزم به اجرای محتواهای قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد خواهد شد؛ این به معنای آن است که جمهوری اسلامی ایران طبق توصیه شماره ۱۶ FATF ملزم خواهد بود ارتباط خود را با حدود ۶۰ نهاد و ۲۰ فرد که جزو نهادها و افراد ایرانی تحریم شده در قطعنامه شورای امنیت بوده قطع کند و هرگونه معاملات با آنها را ممنوع اعلام کند؛ جالب است بدانید از سیدالشهدای مقاومت حاج قاسم سلیمانی تا سپاه پاسداران و وزارت دفاع کشور و بسیاری از شرکتهای اقتصادی و نظامی در این لیست قرار گرفتهاند!
به نظر میرسد برخی تصمیمگیران دولت چهاردهم حتی از مفاد این قرارداد و کارکرد آن ناآگاه بوده و به شدت در محاسبات و تحلیلهای خود دچار اشتباهات فاحشی شدهاند؛ عدهای به اصطلاح کارشناس از شما میخواهند به اسم رفع تحریم و محدودیتهای مالی به این قرارداد بپیوندید در حالی که اصلاً نمیدانند موضوع برطرف شدن تحریمها و این قرارداد ارتباطی باهم نداشته و پیوستن به این قرارداد مشکلی از مشکلات کشور را حل نخواهد کرد.
گویا این را باید برای بعضی از آقایان یادآوری کرد که دو موضوع اساسی برای سازمان FATF که در ارتباط با کشورها اهمیت فراوان دارد؛ تولید اطلاعات صحیح و به اشتراک گذاری این اطلاعات است که در بیانیه تفسیری توصیه شماره ۴۰ بندهای ۹ و ۱۰ و هم چنین بیانیه تفسیری توصیه شماره ٢٤ به این موضوع اشاره شده است؛ هم چنین سازمان FATF به طور صریحتر در بند ۷ بیانیه تفسیری توصیه شماره ٤٠ بیان کرده است که مراکز اطلاعات مالی (FIU) باید بدون در نظر گرفتن محدودیتهای دولتی، قانونی قضایی و. قادر باشند تا با یک دیگر به تبادل اطلاعات بپردازند؛ در بند ۳۱ برنامه اقدام مخصوص ایران آمده است که ایران باید در حوزة همکاریهای بین المللی در زمینة تبادل و اشتراک گذاری اطلاعات مربوط به ذی نفع نهایی تضمین بدهد؛ حال سوال اینجاست کشوری که تحت تحریمهای مالی بانکی قرار میگیرد طبیعتاً نمیتواند رابطة بانکی و کارگزاری رسمی برقرار کرده و اقدامات مربوط به تسویة تراکنشهای خود را انجام دهد.
به همین دلیل اولین راه کاری که برای حل این مشکل در نظر میگیرد دور زدن تحریم و ایجاد بستری غیر رسمی به منظور انجام فعالیتهای مالی است؛ بدیهی است در فضای مذکور اطلاعات مالی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و کشور تحریم کننده در صورت در اختیار داشتن این اطلاعات به راحتی میتواند مسیرهای غیر رسمی را مسدود کرده و به کشور تحریم شده ضربه وارد کند.
به همین علت هر تعهد و فرآیندی که احتمال کشف دور زدن تحریمها را به دنبال داشته باشد برای کشور تحریم شده از جهات مختلف اقتصادی امنیتی اجتماعی و. تهدید ایجاد کرده و آسیب پذیری آن کشور را بالا میبرد.
در ضمن این موضوع را نیز باید به شما و آقایان در دولت چهاردهم یادآوری کنیم که یکی از قواعد مهم وقابل توجه در FATF لزوم اجماع اعضا الا یک مخالف، برای خروج یک کشور از لیست سیاه است؛ باتوجه به شرایط کنونی میتوان گفت هیچ ضمانتی در راستای رای آمریکا و رژیم صهیونیستی به نفع ایران برای رفع موانع مبادلات مالی وجود ندارد؛ مؤید آن هم این است که کشوری همچون آمریکا که قطعنامههای سازمان ملل در رابطه با فجایع انسانی غزه و فلسطین را وتو میکند چرا باید در این زمینه در راستای منفعت جمهوری اسلامی ایران عمل کند؛ یعنی میتوان گفت عملاً نه تنها اطلاعات محرمانه کشور را باید در اختیار طرف مقابل قرار بدهیم بلکه از لیست سیاه روابط مالی نیز خارج نخواهیم شد و این همان تداعی کننده بازی برد-برد است که آقایان در برجام میگفتند و این بار هم همانند همان موقع این بازی برد-برد برای طرف مقابل خواهد بود که تجربهاش را هنوز به یاد داریم.
به علاوه شایان ذکر است تاکنون ۳۹بند از ۴۱بند موجود در این قرارداد در کشور اجرا شده که مابین کشورهای عضو FATF که صرفاً تعدادی از بندهای آن را اجرا کردهاند بی نظیر بوده است؛ پس خوب است با در نظر گرفتن این مورد جایگاه کشور را در قبال این نهاد بازشناسی نمایید و به جای امتیاز دهی به این نهاد، نسبت به کوتاهیهای طرف مقابل طی سالهای میانی و پایانی دهه ۹۰ او را ملزم به پاسخگویی بدانید.
خوب است مجد یادآوری شویم و این را مدنظر داشته باشید FATF از جمله سازوکارهاییاست که مدعی جلوگیری از تبادلات مالی کشورهایی همچون ایران است که از طریق دور زدن تحریمها در حال تبادلات اقتصادی خود هستند و ثمره عملی پیوستن به این قرارداد این خواهد بود که تبادلات اقتصادی کشور مخصوصاً در حوزههایی، چون نفت و تأمین کالاهای اساسی دچار اشکال شده و به معضل جدیای برخواهد خورد.
فلذا میتوان گفت که پیوستن ایران به FATF در شرایط کنونی، تحت تأثیر تحریمهای مالی و بانکی، بهطور مؤثری نمیتواند به بهبود وضعیت اقتصادی کشور کمک کند و به تعبیری محدودیتها و چالشهای پیوستن به FATF به جهت تشدید محدودیتهای تحریمهای ثانویه، در واقع شدیدتر از چالشهای ناشی از عدم پیوستن به معاهدات FATF است.
با توجه به تفاسیر صورت گرفته، در صورت اصرار دولت برای پیوستن به FATF این سوال در ذهن شکل میگیرد که آیا دولت چهاردهم میخواهد مجدد همچون پیوستن به قردادی، چون برجام، همه امتیازات و منافع ملت ایران را بر روی میز بگذارد و صرفاً دستاوردش هیچ باشد؟!
آیا بدنه مشاورین و متولیان امر تصمیمسازی در دولت چهاردهم نمیخواهند دست از کارهای نمایشی خود بردارند؟! تا چه زمانی میخواهید با حرفهای غیر مطابق با واقع و وعدههای پوچ خود، مردم را چشم انتظار وعدههای بی محل و بی تاثیر افراد و سازمانهای این چنینی کنید؟!
به عنوان نکته پایانی باید توجه داشت که پیوستن به FATF به تنهایی برای تسهیل فرآیندهای پرداخت و تقویت تولید و صادرات کافی نیست. پیش از هر اقدامی، باید به پرسشهای بنیادیتری پاسخ داد: جایگاه اقتصاد ایران در نظم نوین اقتصاد جهانی چیست؟ برنامه دولت چهاردهم برای تکمیل زنجیرههای ارزش افزوده و تقویت صنایع پاییندستی چیست؟ پاسخ به این پرسشها میتواند اهداف اصلی اقتصادی در شرایط کنونی را روشن سازد. تجربه نشان داده است که تکمیل صنایع پاییندستی و زنجیره ارزش در صنایعی که کشور در آنها مزیت طبیعی دارد، موجب رونق چشمگیر تولید و صادرات میشود و برای ساخت اقتصاد قدرتمند و برونگرا پیوستن به معاهداتی، چون FATF در اولویتهای پایین تری قرار میگیرند.
بسیج دانشجویی با فهم اینکه مسئله امروز کشور پیوستن به معاهداتی، چون FATF نبوده بلکه ناشی از اثرات برجای مانده از دهه سوخته ۹۰ بوده، به طور قاطع در مقابل اتخاذ هرتصمیم غلطی که منافع ملی را تحتالشعاع قرار دهد خواهد ایستاد و اجازه نمیدهد اقتصاد کشور مجدداً معطل تضمینهای بلامحل برخی مقامات غربی شود؛ چرا که به کرات ثابت شده اینگونه وعدهها درنهایت حاصلی جز برهم خوردن ثبات اقتصادی و امنیتی کشور و مستهلک شدن زیرساختهای اصلی تولید در پی ندارند.
انتهای پیام/
نظر شما