به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز؛ در روزهای اخیر ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در اطلاعیهای هر گونه «شبههافکنی» درباره چگونگی و علت سقوط بالگرد شهید ابراهیم رئیسی و همراهان او را «مردود خوانده است.» در بخشی از این اطلاعیه آمده بود: «مدتی است در برخی محافل و تریبونهای مختلف، افرادی در مورد چگونگی و علت شهادت آیتالله سید ابراهیم رئیسی ادعاهایی را مطرح میکنند که با حقیقت فاصله دارد و ناشی از ناآگاهی، بیاطلاعی و یا با «اغراص خاص» عنوان میشود.»
بیشتر بخوانید؛
چه کسی قاضی رازینی و مقیسه را ترور کرد؟/ از سفیدشویی ترور تا کشاندن پای حمید فرخنژاد، مهناز افشار و ... به ماجرا
این اطلاعیه یک روز پس از انتشار اظهارات مجتبی موسوی، برادر مهدی موسوی، سرتیم محافظان شهید رئیسی منتشر شده است. مجتبی موسوی درمصاحبهای گفته بود که برادرش با سفر شهید رئیسی به مرز جمهوری آذربایجان کاملا مخالف بود اما با اصرار دفتر رئیسجمهور در نهایت به وظیفه ذاتی خود عمل کرد. وی در این مصاحبه اظهار کرده است: «آقا سید مهدی (سرتیم حفاظت رئیس جمهور) از سفرهای سرزده شهید رئیسی به مناطق و محلههای تهران استقبال میکرد و در خصوص سفر به مرز آذربایجان نگرانی داشت.»
مجتبی موسوی همچنین در بخشی از گفتگویش از ناامن بودن مرز آذربایجان سخن گفته و به نقل از برادرش گفته است: «وی (سید مهدی) یک روز قبل از سفر به من گفت، فردا چطور حاج آقا را ببرم مرز ایران و آذربایجان؟ اسرائیل در خاک آذربایجان پایگاه دارد. آقا سید مهدی نیم ساعت تمام با اسماعیلی رئیس دفتر رئیس جمهور صحبت کرد تا بتواند سفر را کنسل کند، اما این اتفاق نیفتاد. شهید موسوی مکتوب به فرمانده سپاه نامه نوشت که سپاه حفاظت مخالف این سفر است، اما حسب وظیفه ذاتی خود رئیس جمهور را همراهی میکند.»
البته مجتبی موسوی در پاسخ به احتمال «تروریستی» بودن سقوط هلیکوپتر حامل آقای رئیسی نیز گفته است: «احتمال تروریستی بودن صفر نیست اما صحبتهای ما خانوادهها آب به آسیاب دشمن ریختن است.» هر چند این اظهارات جنجالی به سرعت با واکنش ستاد کل نیروهای مسلح مواجه شد اما غلامحسین اسماعیلی که در آخرین سفر رئیسجمهور در بالگردی دیگری همسفر وی بود هنوز نسبت به آن واکنشی نشان نداده است. گزارش اخیر ستاد نیروهای مسلح درحالی مطرح می شود که این ستاد پس از وقوع سانحه در قالب چند اطلاعیه به تشریح چگونگی سقوط بالگرد پرداخت و هرگونه گمانهزنی درباره دست داشتن عوامل خارجی را رد کرد.
پافشاری برخی پایداریون بر تروریستی بودن سانحه بالگرد رئیسجمهور هشتم
با وجود انتشار گزارش رسمی مبنی برعدم دخالت کشورهای خارجی در سانحه منجر به شهادت رئیس دولت سیزدهم، از همان روزهای ابتدایی تا دی ماه ۱۴۰۳جریانی با این ادعا که این گزارش خلاف واقع است و ما به اسناد دیگری دسترسی داریم، در تلاش است تا روایت دیگری را ارائه کند که بیش از اینکه مبتنی بر اسناد و دلایل باشد صرفا خوراک چند روزه رسانههای بیگانگان است.
جریان پایداری تاکنون از طریق دو تن از نمایندگانش در مجلس برای علت شهادت سید ایراهیم رئیسی دست به سناریوسازی زده است که هر چند در هر دو نوبت با مخالفت شدید بسیاری از جریانها و شخصیتهای سیاسی روبرو شد اما تاکنون نه این دو نماینده مدارک خود را به افکار عمومی ارائه کرده اند و نه بزرگان جریان مذکور به ارائه توضیحی برای کاهش هزینه این اظهارات نسنجیده زدهاند.
البته در ماههای اخیر شایعهسازی درباره علت شهادت رئیسجمهور صرفا محدود به نمایندگان جبهه پایداری نبود و سایر چهرههای این جبهه نیزمستقیم و غیرمستقیم به شایعه ترور دامن زدند. فواد ایزدی تحلیلگر مسائل سیاسی نزدیک به طیف پایداری و کارشناس صدا و سیما در اولین ساعات پس از واقعه، روی آنتن زنده احتمال دخالت اسرائیل را مطرح کرد و به رابطه آذربایجان و اسرائیل در این زمینه اشاره نمود! بیان این احتمال جنجالی درحالی بود که هنوز هیچ مرجع رسمی درباره علت سقوط بالگرد اظهارنظر نکرده بود.
سکانس اول: ادعای غضنفری درباره ترور به دست اسرائیل!
کامران غضنفری، نماینده تهران و عضو جبهه پایداری یکی دیگر از افرادی بود که در آذرماه ۱۴۰۳ بار دیگر شایعه ترور شهید رئیسی را سر زبانها انداخت. وی در همایش فریاد ایران ۲ که اواخر پاییز سال جاری برگزار شد، ادعایی مبنی بر تروریستی بودن حادثه سقوط بالگرد رئیس جمهور هشتم جمهوری اسلامی ایران را مطرح کرد که تا چند روز در شبکه اجتماعی دست به دست میشد. در واکنش به این ویدئو بسیاری از کاربران میپرسیدند چگونه است که نیروهای امنیتی و نظامی کشور در برابر حوادث به مراتب سادهتر و کماهمیتتر به سرعت واکنش نشان میدهند اما در برابر چنین واقعه مهمی سکوت کرد هاند؟!
اظهارات شاذ غضنفری به سرعت با واکنش نمایندگان مجلس روبرو شد. ابراهیم رضایی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس با رد این ادعا گفت: «در ارتباط با سقوط بالگرد شهید رئیسی و مطلبی که یکی از همکاران ما گفتند، تا آنجایی که بنده میدانم و اطلاع دارم اینکه عامل خارجی اقدام به ترور کرده باشد، چنین موضوعی نبوده است. ما به بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح رسیدیم و تا جایی هم که بنده سوار هلیکوپتر شدم، قبلا یک بار هدایت آن نوع هلیکوپترها بدون جی پی اس، بدون وسایل موقعیت یاب هست و اصطلاحا آنالوگ که سیستمهای آن به دلیل امنیت بیشتر اینگونه است.»
اسماعیل کوثری عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی نیز در واکنش به اظهارات غضنفری با بیان اینکه وی باید برای ادعایش دلیل ارائه کند گفت: «معلوم نیست اقای غضنفری این ادعاها را از کجا آورده است و من کامل رد میکنم؛ اگر ایشان سندی دارد ارائه کند تا کمیسیون امنیت بتواند این موضوع را پیگیری کند.»
پس از اظهارات غضنفری بسیاری از ناظران سیاسی منتظر نحوه و نتیجه برخورد هیات نظارت بر رفتار نمایندگان با وی بودند اما نکته قابل توجه در این زمینه این است که این هیات هنوز تشکیل نشده و اگر شکایتی درباره رفتار نمایندگان وجود داشته باشد به هیات رئیسه مجلس ارجاع داده میشود. عباس گودرزی، سخنگوی هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی نیز در پاسخ به پیگیری رسانه ها در این زمینه اعلام کرد: «نه نامهای از سوی ستاد کل نیروهای مسلح آمده و نه صحبتی شده است.»
سکانس دوم: وقتی رسایی تلویحا ادعای غضنفری را تایید کرد
از آنجائیکه جبهه پایداری قصد ندارد شایعات درباره نحوه شهادت رئیسجمهور سابق به فراموشی سپرده شود، این بار قرعه داغ نگه داشتن این شایعه به نام حمید رسایی افتاد. وی در نشست فریاد ۴ در اظهاراتی که به طور تلویحی ادعای غضنفری را تایید میکرد، گفت: «اتفاقی که برای رئیسجمهور این کشور اتفاق افتاد با یک علامت سوال مواجه است؛ من نمیخواهم مثل برادرمان آقای غضنفری با قاطعیت بگویم ولی این علامت سوال وجود دارد و هیچکس نتوانسته این علامت سوال را تا الان پاک کند.» وی در تشریح این اظهارات با گره زدن ترور فرضی شهید رئیسی به حوادث منطقه افزد: «مانعی در داخل ایران ایجاد میشد تا آن اتفاقات منطقه بتواند یکی یکی پیشروی کند، افزود: آن اتفاق داخل چه بود؟ حذف یک رئیس جمهور مکتبی و انقلابی بود.»!
این ادعا نیز مانند ادعای غضنفری بازتاب انتقادی وسیعی پیدا کرد و بسیاری از تحلیلگران سیاسی آن را تفرقهافکنانه ارزیابی کردند. روزنامه خراسان نزدیک به رئیس مجلس خواهان برخورد با رسایی شد. این روزنامه نوشت: «سوال از آقای رسایی این است که به چه قیمتی خوراک برای رسانههای معاند فراهم میکند؟ آقای رسایی آیا شما که نماینده مجلس هستید حق دارید تبدیل به اپوزیسیون نظام شوید؟ در این روزگار متلاطم منطقهای این ادعا آن هم از سوی یک نماینده مجلس چه وزنی به صهیونیستها میدهد که به قول همفکران شما توانستهاند رئیس جمهور ایران را ترور کنند؟ با این اقدامات دیگر چه نیازی به اکانتهای عبری و عربی برای حمله روز افزون به ایران؟ شما بر سر شاخ نشستهاید لطفا بن نبرید!»
خراسان در ادامه به پرسش افکار عمومی درباره نقش هیات نظارت بر رفتار نمایندگان پرداخته و نوشت: «چرا هر بار این ادعاهای هزینه ساز توسط برخی نمایندگان خانه ملت مطرح میشود و در عین حال برخوردی با آنان نمیشود؟ تا کی باید نظام و دولت هزینه این ندانم گوییها را بدهد و تا کی قرار است این هیئت فخیمه سکوت پیشه کند؟»
هدف از دامن زدن به شایعات درباره ترور شهید رئیسی
پس از اظهارات رسایی در هفته دوم دی ۱۴۰۳، حالا برادر سرتیم حفاظت شهید رئیسی در هفته آخر دی و در فاصله کمتر از دو هفته از شائبهای درباره علت شهادت رئیسجمهور سابق سخن گفته که به کرارت توسط مقامها و نهادهای نظامی، امنیتی و سیاسی رد شده است. هر چند نمیتوان از ارتباط وی با جبهه پایداری سخن گفت اما به نظر میرسد دامن زدن پی در پی به شایعات درباره سانحه بالگرد ریاستجمهوری موجب شده تا در ذهن برخی از خانوادههای شهدای آن حادثه دلخراش بذر تردید کاشته شود. بذرهایی که اگر همچنان در دل سایر بازماندگان ایجاد شود، روایت واقعیت از سوی مقامات رسمی به فراموشی سپرده میشود و جای آن را تردید و حدس و گمان بدون سند و دلیل میگیرد.
نتیجه اسفبارتر ایجاد تردید نسبت به روایت رسمی، جایگزین شدن روایت سمی بیگانگان و نیز بزرگنمایی قدرت دشمن است که از آن به عنوان برگ برنده استفاده خواهد کرد.
اما برخی نمایندگان جبهه پایداری از طرح ادعاهای بیسند و مدرک درباره وقایع مهمی مانند شهادت یک رئیسجمهور چه هدفی را دنبال میکنند؟ برای پاسخ دادن به این پرسش میتوان به سیر سیاسی این طیف در بازه زمانی انتخابات اسفند ۱۴۰۲ تا انتخابات تیر ۱۴۰۳ پرداخت.
در اسفند ۱۴۰۲ این طیف حاضر شد علیرغم تضاد فکری و سیاسی آشکار با اعضای فهرستی به سرلیستی محمدباقر قالیباف ائتلاف کند. به نظر میرسد این ائتلاف حاکی از اشراف به عدم مقبولیت اعضای لیست در میان جبهه انقلاب بود. هرچند در غیاب گسترده اصلاحطلبان، لیستهای متعدد اصولگرایی نگرانی چندانی از بابت راهیابی به مجلس دوازدهم نداشتند اما جبهه مذکور شرط این راهیابی را در ائتلاف با لیست شانا دید که از مقبولیت بیشتری در میان هواداران جبهه انقلاب برخوردار بود.
چند ماه بعد و با فرا رسیدن انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری نمایندگانی که از طریق ائتلاف با شانا به مجلس رفته بودند، در حمایت کاندیدای شاخص این جبهه به صفآرایی در برابر قالیباف پرداختند. تفرقهای که علیرغم نظرسنجی مراکز افکارسنجی باعث شد جلیلی و قالیباف نتیجه انتخابات را به پزشکیان واگذار کنند. حالا دیگر دولت وفاق نیز کم و بیش در کنار طیف سیاسی قالیباف قرار گرفته است و افراطیون در داخل و بیرون از مجلس بیش از بیش منزوی شدهاند و باید راهی برای حفظ صندلیهای مجلس در انتخابات آتی بیابند! به نظر میرسد این جریان فکری و سیاسی پیش از آن که در پی به کار بستن راهکار ایجابی برای دوام در حاکمیت باشد به دنبال غوغاسالاری در مجلس، در گعدههای محفلی و حتی در کف خیابان است تا شهروندانی را که هر چند دل در گروه آرمانهای انقلاب دارند اما به هر دلیلی قادر به تحلیل شرایط کشور و پیچیدگی وقایع سیاسی نیستند، جذب کنند و در انتخابات آتی و نیز برخی جنجالهای خیابانی از آنها به عنوان سیاهی لشکر بهرهبرداری کنند.
انتهای پیام/
نظر شما