سایه سنگین مدیران غیربومی بر صنعت یزد

محمد مهدی داوری*

استان یزد به عنوان یکی از قطب‌های مهم صنعتی کشور، همواره نقش برجسته‌ای در توسعه اقتصادی ایران داشته است. این استان با برخورداری از صنایع متنوعی همچون نساجی، فولاد، کاشی و سرامیک، معدن و صنایع غذایی، سهم قابل توجهی در تولید ناخالص داخلی کشور دارد. در سال‌های اخیر، موضوع انتصاب مدیران غیربومی در هیئت مدیره‌های صنایع این استان به یکی از چالش‌برانگیزترین مباحث تبدیل شده است که نیازمند بررسی دقیق و همه‌جانبه می‌باشد.

صنعتی شدن استان یزد از دهه‌های گذشته با تکیه بر توانمندی‌های مدیران و کارآفرینان بومی آغاز شد و در طول سالیان متمادی، یزدی‌ها توانستند با تکیه بر دانش و تجربه خود، صنایع مختلفی را در این استان پایه‌گذاری و توسعه دهند. سابقه درخشان یزدی‌ها در تجارت و صنعت همواره زبانزد بوده و این استان به عنوان یکی از پیشگامان توسعه صنعتی در کشور شناخته می‌شود.

در سال‌های اخیر، روند انتصاب مدیران غیربومی در صنایع استان یزد افزایش چشمگیری داشته است. این تغییر رویکرد که عمدتاً ناشی از سیاست‌های کلان مدیریتی و تصمیمات سطوح بالای مدیریتی کشور است، واکنش‌های متفاوتی را در میان فعالان اقتصادی و صنعتی استان برانگیخته است. برخی این روند را فرصتی برای تبادل تجربیات و ورود دیدگاه‌های جدید می‌دانند، در حالی که عده‌ای دیگر آن را تهدیدی برای توسعه پایدار صنایع استان تلقی می‌کنند.

انتصاب مدیران غیربومی اگرچه می‌تواند مزایایی همچون انتقال دانش و تجربیات جدید، گسترش ارتباطات تجاری برون استانی و بهره‌گیری از تجربیات موفق سایر مناطق را به همراه داشته باشد، اما چالش‌های جدی نیز ایجاد می‌کند. عدم آشنایی کافی با شرایط بومی و منطقه‌ای، زمان‌بر بودن فرآیند تطبیق با محیط جدید و احتمال تصمیم‌گیری‌های نامتناسب با شرایط محلی از جمله مهمترین این چالش‌ها هستند.

از منظر اجتماعی و فرهنگی نیز این موضوع پیامدهای قابل توجهی دارد. ایجاد نارضایتی در نیروهای بومی، تضعیف انگیزه مدیران محلی و احتمال بروز تعارضات فرهنگی از جمله مسائلی است که نمی‌توان به سادگی از کنار آن گذشت. همچنین از نظر اقتصادی، افزایش هزینه‌های مدیریتی، کاهش سرعت تصمیم‌گیری و احتمال عدم تعهد بلندمدت به توسعه منطقه از دیگر پیامدهای این رویکرد است.

با این حال، نمی‌توان منکر فرصت‌هایی شد که انتصاب مدیران غیربومی می‌تواند ایجاد کند. تبادل تجربیات و دانش مدیریتی، آشنایی با روش‌های نوین مدیریتی و گسترش افق دید سازمانی از جمله این فرصت‌ها هستند. همچنین این رویکرد می‌تواند به ایجاد شبکه‌های ارتباطی جدید و تسهیل ارتباط با مراکز تصمیم‌گیری کمک کند.

برای حل چالش‌های موجود و بهره‌برداری بهینه از فرصت‌ها، نیاز به اتخاذ رویکردی متوازن و منطقی است. تدوین معیارهای شفاف برای انتصاب مدیران، ایجاد توازن بین مدیران بومی و غیربومی و تقویت نظام شایسته‌سالاری می‌تواند راهگشا باشد. همچنین توانمندسازی مدیران بومی از طریق برگزاری دوره‌های آموزشی تخصصی و ایجاد فرصت‌های رشد و ارتقا باید مورد توجه جدی قرار گیرد.

بهبود فرآیندهای مدیریتی از طریق تقویت نظام مشارکتی در تصمیم‌گیری، ایجاد سیستم‌های ارزیابی عملکرد و بهره‌گیری از تجربیات موفق سایر استان‌ها نیز می‌تواند به حل این چالش کمک کند. مدیریت تعارض و ایجاد کانال‌های ارتباطی مؤثر نیز از دیگر راهکارهای مهم در این زمینه است.

موفقیت در مدیریت صنایع استان یزد نیازمند همکاری و تعامل سازنده میان تمامی ذینفعان است. این مهم تنها با درک متقابل، احترام به توانمندی‌های محلی و بهره‌گیری هوشمندانه از فرصت‌های موجود امکان‌پذیر خواهد بود. باید توجه داشت که هدف نهایی، توسعه پایدار صنایع استان و افزایش بهره‌وری و کارآیی آنهاست.

در پایان باید گفت که انتصاب مدیران در صنایع استان یزد، چه بومی و چه غیربومی، باید بر اساس شایستگی‌ها و توانمندی‌های واقعی افراد صورت گیرد. ایجاد فضای رقابتی سالم، توجه به تخصص و تجربه، و در نظر گرفتن منافع بلندمدت صنایع استان باید اولویت اصلی در این زمینه باشد. تنها در این صورت است که می‌توان به توسعه پایدار و متوازن صنایع استان یزد امیدوار بود.

محمد مهدی داوری - فعال اجتماعی

انتهای یادداشت /

کد خبر: 1259391

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =