به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، ابتدای هفته جاری نمایندگان دیپلماتیک سه کشور ایران، روسیه و چین در پکن گرد هم آمدند تا هماهنگیهای لازم در مورد برنامه هستهای و تحریمهای اعمال شده علیه ایران را انجام دهند. نمایندگان روسیه و چین در نشست مذکور تحریمهای ضد ایرانی را غیرقانونی خوانده و بر لزوم لغو همه تحریمها تاکید کردند. در بیانیه پایانی این نشست طرفین تاکید کردند: «طرفین باید برای از بین بردن ریشههایی که موجب اوضاع کنونی شده است، تلاش کرده و فشارها از طریق اعمال تحریمها و تهدید و زور را کنار بگذارند».
بیشتر بخوانید:
سیاستمداران دمدمی مزاج آمریکا چالشی برای جهان / کشورها باید با یکجانبهگرایی ترامپ مقابله کنند
سرویس بین الملل ایسکانیوز به منظور بررسی ابعاد مختلف نشست سه جانبه میان ایران، چین و روسیه در پکن با امیرمحمد اسماعیلی به گفت و گو پرداخت. او نویسنده و پژوهشگر موسسه مطالعات خاورمیانه، دانشگاه مطالعات بین المللی شانگهای است. تاثیر افزایش تنشهای منطقهای در غرب آسیا بر رویکرد میانجی گرایانه چین، نقش چین در روند مذاکرات هستهای ایران، احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه و پیامدهای جهانی و منطقهای آن، روند تغییر الگوی روابط میان قدرتهای بزرگ در دوره دوم ترامپ، ویژگیهای دیپلماسی میانجی گرایانه چین در خصوص برنامه هستهای ایران، انگیزههای پکن در ایفای نقش فعالتر در حل و فصل دیپلماتیک مذاکرات هستهای و نتایج نشست پکن از محورهای گفت و گو با این پژوهشگر مسائل بین الملل بودند.
متن کامل این مصاحبه بدین شرح است:
- گفت و گوی سه جانبه میان ایران، چین و روسیه را چطور ارزیابی می کنید؟
نشست سهجانبه پکن میان ایران، چین و روسیه را میتوان در چارچوب گستردهتر ابتکار امنیت جهانی تحلیل کرد که در استمرار تحولات دیپلماتیک اخیر چین، از جمله توافق عادی سازی میان تهران و ریاض و توافق میان گروههای فلسطینی است. محورهای اصلی مورد بحث در این نشست را میتوان ایجاد چارچوبی جدید برای مذاکرات هستهای بر اساس برجام، مخالفت با امنیتیسازی پرونده هستهای ایران در شورای امنیت سازمان ملل و رد مکانیسم ماشه برشمرد.
- افزایش تنشهای منطقهای در غرب آسیا چه تاثیر بر رویکرد میانجی گرایانه پکن داشته است؟
در طول ماههای اخیر، سطح تنشها در منطقه به شدت افزایش یافته است. بر همین اساس چین تلاش کرده تا ضمن مواجهه با رویکرد امنیتی سازی ایالات متحده و رژیم صهیونیستی، مسیر دیپلماتیکی را برای مدیریت تنشها، از جمله برنامه هستهای ایران تعریف کند. هرگونه افزایش تنش جدی در منطقه، برای قدرتهای جهانی و همچنین قدرتهای منطقهای نامطلوب خواهد بود. البته به نظر میرسد رژیم صهیونیستی تنها بازیگری باشد که از گسترش بیثباتی در منطقه منتفع خواهد شد، هر چند بعید است ترامپ علاقهای داشته باشد تا ماجراجویی جدی جدیدی را در منطقه آغاز کند.
- آیا نشست پکن میتواند تمایل ایران را به از سرگیری مذاکرات افزایش دهد؟
به نظر میرسد که نشست پکن بتواند تمایل ایران را برای ورود به مذاکرات بیش از پیش افزایش دهد. از دیدگاه تهران، ایالات متحده همچنان یک بازیگر غیرقابل اعتماد است، نگرشی که بر اساس سوابق تاریخی-چه در تجربه خود ایران و چه در سرنوشت کشورهایی مانند لیبی و عراق- شکل گرفته است. بر این اساس، حضور چین در کنار روسیه یک توازن راهبردی ایجاد میکند که سبب خواهد شد تا بخشی از نگرانیهای تهران برای اعتمادسازی کاهش یابد.
این نکته را هم باید در نظر داشت که حضور دیپلماتهای عالیرتبه سه کشور این پیام را با خود به همراه داشت که ایران بهطور جدی آماده ورود به مذاکرات جدید درباره برنامه هستهای خود است و این طرفهای غربی هستند که باید در مسیر اعتمادسازی گام بردارند. لذا یکی از نتایج این نشست، خنثی کردن پروپاگاندای غرب علیه ایران مبنی بر انعکاس عدم تمایل تهران برای پیشبرد مذاکرات بوده است.
- نقش پکن در مذاکرات هستهای را چطور می بینید؟
درواقع چین خود را نه در قامت یک متحد سنتی، بلکه بهعنوان یک قدرت جهانی مسئول معرفی میکند که با تشدید رقابت هستهای در منطقه مخالف است. به زعم پکن این مسئله میتواند اثری دومینو واری داشته باشد و کشورهای منطقه را به سمت رقابت هستهای سوق داده و باعث افزایش بیثباتی شود. البته جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده که هیچگاه به دنبال ساخت سلاح هستهای نبوده است.
در چارچوب پیشنهاد پنجگانه چین برای حل مسئله هستهای ایران که از سوی وزیر امور خارجه چین، وانگ یی اعلام شد، به وضوح میبینیم که چین خود را در قامت قدرت جهانی مسئول معرفی میکند. در متن این پیشنهاد آمده است که ایران باید به تعهد خود در زمینه عدم تولید سلاحهای هستهای پایبند بماند و همچنین همه طرفها باید به حق ایران در استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای، مطابق با معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای، احترام بگذارند. درواقع این موضع مشترک ایران، روسیه و چین نشان میدهد که هر سه کشور به دنبال حل و فصل موضوع به دور از جنجال سیاسی و امنیتی سازی هستند و طرفهای غربی باید حسن نیت خود را در روند مذاکرات و همچنین انجام تعهدات اثبات کنند.
این نشست همچنین می تواند به آژانس بینالمللی انرژی اتمی فشار بیشتری وارد کند تا به دور از فضاسازیهای سیاسی و رسانهای، وظایف فنی خود را با استقلال، بیطرفی و عینیت بیشتری انجام دهد.
- این روزها صحبتهای زیادی را در خصوص احتمال فعال سازی مکانیسم ماشه از سوی سه عضو اروپایی برجام می شنویم. به نظر شما، فعال شدن مکانیسم ماشه چه تاثیری بر تنشهای منطقهای و آینده برنامه هستهای ایران خواهد داشت؟
پس از گفتوگوهای پکن و پنج ماه مذاکرات تخصصی میان ایران، اتحادیه اروپا و نمایندگان سه کشور اروپایی، تهران اکنون بر جلوگیری از فعال شدن مکانیسم ماشه تمرکز دارد. پیچیدگیهای حقوقی برجام، بهویژه سازوکار حلوفصل اختلافات، تاکنون مانع از آن شده که ایالات متحده بتواند بهصورت یکجانبه تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را بازگرداند. در حالی که بازگشت فوری تحریمها در حال حاضر امکانپذیر نیست، به نظر میرسد قدرتهای غربی تحت فشار آمریکا در حال زمینهچینی برای فعال کردن این مکانیسم هستند. ایران هشدار داده که در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه، ممکن است از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای خارج شود. اقدامی که میتواند بهطور قابلتوجهی خطر درگیری را افزایش دهد، زیرا در این صورت نظارت بینالمللی بر برنامه هستهای ایران از بین میرود.
وزیر امور خارجه چین نیز در دیدار خود با نمایندگان دیپلماتیک ایران و روسیه، هرگونه تلاش برای فعالسازی مجدد مکانیسم ماشه را بهشدت محکوم کرده و آن را گامی مخرب خوانده است که نتیجه سالها تلاش دیپلماتیک را از بین خواهد برد.
- این نشست چه تاثیری بر روند روابط قدرتهای منطقه ای و جهانی خواهد داشت؟
طی هفتههای اخیر دونالد ترامپ از ولادیمیر پوتین خواسته است تا در متوقف کردن پیشرفت برنامه هستهای ایران میانجیگری کند. درخواستی که با رویکرد منفی ایران، بهویژه در میان نخبگان سیاسی و افکار عمومی، مواجه شده است. بیاعتمادی ایرانیان نسبت به روسیه ریشه تاریخی دارد.
برای روسیه، ایفای نقش میانجی میتواند فرصتی برای تقویت روابط با ترامپ باشد، اما همزمان واشنگتن ظاهراا از این راهبرد برای ایجاد شکاف میان روسیه، چین و ایران استفاده خواهد کرد. در این شرایط، نشست پکن را میتوان به عنوان ابتکاری به هنگام، در واکنش به تلاشهای آمریکا برای ایجاد اختلاف میان این سه کشور تفسیر کرد؛ بهویژه در زمانی که دولت ترامپ تلاش کرده تا روابط دوستانه بین پکن و مسکو را تضعیف کند.
از سویی دیگر ابتکار پکن میتواند شکاف میان ایالات متحده و متحدان اروپاییاش را عمیقتر کند، زیرا اروپا چندجانبهگرایی و حل دیپلماتیک مسئله هستهای ایران را ترجیح میدهد و همان طور که انور العونی، سخنگوی کمیسیون اروپا اعلام کرد در خصوص برنامه هستهای ایران، هیچ جایگزین پایداری دیگری به جز یک راهحل دیپلماتیک وجود ندارد.
البته باید این نکته را در نظر داشت که برخلاف اجماع جهانی شکل گرفته در زمان اوباما، این بار شاهد موضع واحدی علیه ایران نیستیم. به دلایل مختلفی میتوان اشاره داشت اما واقعیت آن است که جهان در حال تجربه تغییرات سریعی است. در هر صورت، نشست پکن این واقعیت را بیش از پیش آشکار کرد و نشان داد واشنگتن برای جلب حمایت گسترده بینالمللی، با دشواریهای بیشتری روبهرو خواهد بود.
- اگر بخواهیم رویکرد چین و آمریکا را در قبال برنامه هسته ای ایران مقایسه کنیم، کدام ویژگی دیپلماسی چین را متمایز می کند؟
رویکرد چین و روسیه نسبت به ادامه مذاکرات با رویکرد اروپا و ایالات متحده تفاوت دارد. در حالی که چین و روسیه از توافقی محدودتر که صرفا بر فعالیتهای هستهای ایران متمرکز است حمایت میکنند، اروپا و آمریکا بهدنبال توافقی گستردهتر هستند که علاوه بر موضوع هستهای، برنامه موشکی ایران و سیاستهای منطقهای را نیز دربرمی گیرد. معاون وزیر امور خارجه ایران نیز این موضع را مورد تاکید قرار داد و در پایان نشست پکن به صراحت اعلام کرد که هرگونه مذاکرات آینده صرفا در چارچوب موضوع هستهای و لغو تحریمها خواهد بود.
علاوه بر این، ما میبینیم که پس از آنکه ترامپ تلاش کرد با تهدید، ایران را به انتخاب میان دو گزینه «توافق یا اقدام نظامی» وادار سازد، چین از موضع احترام و برابری برای پیشبرد مذاکرات سخن میگوید. هر چند در واکنش به تهدیدهای ترامپ، رهبر انقلاب اسلامی تاکید کردند که اصرار برخی دولتهای قلدر و مستکبر بر مذاکره، نه برای حل مسائل، بلکه تلاشی برای تحمیل اراده و خواستههای خود است و جمهوری اسلامی ایران هرگز چنین توقعاتی را نخواهد پذیرفت.
همچنین ما می بینیم که همزمان با برگزاری نشست پکن، نامه ترامپ از طریق انور قرقاش، وزیر مشاور در امور خارجه امارات، به ایران تحویل داده میشود و در تنها چند ساعت پس از تحویل این نامه، واشنگتن تحریمهای جدیدی علیه تهران اعمال میکند. این اقدام قطعا باعث افزایش تنشها و تعمیق بیاعتمادی نسبت به رویکرد ایالات متحده خواهد شد. در سوی مقابل، در بحبوحه تنشهای جاری، وانگ یی طرح پنجگانه برای حل مسئله هستهای ایران را پیشنهاد داده که بر اهمیت مذاکرات تدریجی، مبتنی بر برابری و ایجاد اجماع از طریق مشورت تأکید دارد.
انگیزههای پکن در ایفای نقش فعال تر در قبال برنامه هستهای ایران را چطور میبینید؟
چین دلایل استراتژیک متعددی برای این تلاش دیپلماتیک دارد. پس از میانجیگری در آشتی ایران و عربستان در سال ۲۰۲۳ و نقشآفرینی در توافق میان گروههای فلسطینی در سال ۲۰۲۴، پکن در حال تثبیت جایگاه خود بهعنوان یک قدرت جهانی مسئول در حل چالشهای امنیت بینالمللی است. چین همچنین بهدنبال آن است که در مذاکرات با ایران کنار گذاشته نشود، بهویژه پس از آنکه در مباحث مربوط به بحران اوکراین تا حد زیادی نادیده گرفته شد. علاوه بر این، منافع اقتصادی نیز از دیگر انگیزههای اصلی چین است. ایران یکی از تأمینکنندگان کلیدی نفت برای چین محسوب میشود و با وجود تحریمهای آمریکا، همچنان درصد قابل توجهی از نفت خام ایران به چین صادر میشود.
فراتر از اقتصاد، چین بهشدت نگران خطر افزایش دامنه تنشها بر سر برنامه هستهای ایران است، چراکه چنین بحرانی میتواند بیثباتی شدید منطقهای ایجاد کند و منافع ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک چین را تهدید کند. با حضور روسیه و ایران در مذاکرات، پکن همچنین در تلاش است تا نقش خود را در شکلدهی به نظم جهانی چند جانبه بر پایه ساخت جامعه بشری با آینده مشترک تثبیت کند.
نشست پکن چه نتایج و پیامدهایی به دنبال خواهد داشت؟
در مجموع، نشست پکن فراتر از یک مانور دیپلماتیک است، چراکه سه کشور عضو برجام و دو عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل را گرد هم آورده است. این نشست فرصتی کلیدی برای هماهنگی مواضع، درک توانمندیهای راهبردی یکدیگر و نقشآفرینی فعالتر در شکلدهی به مذاکرات هستهای فراهم کرده است. همچنین، این گفتوگوها میزان هماهنگی میان سه کشور را تقویت خواهد کرد.
انتهای پیام/
نظر شما