به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، علوم انسانی، بهعنوان یکی از ارکان اصلی پیشرفت جوامع، نقشی کلیدی در توسعه فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی ایفا میکند. این حوزه از دانش با بررسی مسائل پیچیده انسانی، اجتماعی و سیاسی میتواند ابزار قدرتمندی برای سیاستگذاریهای کلان و حل بحرانهای جامعه باشد.
در کشور ما، با وجود اهمیت علوم انسانی، این حوزه همواره با چالشهای متعددی مواجه بوده است.
فقدان تطابق محتوای آموزشی با نیازهای واقعی جامعه، ضعف در ایجاد ارتباط میان فارغالتحصیلان علوم انسانی و بازار کار، و نگرش منفی عمومی به این رشتهها از جمله مهمترین مشکلاتی هستند که علوم انسانی را در ایران تحتالشعاع قرار دادهاند.
بهرغم این چالشها، دانشگاه آزاد اسلامی طی سالهای اخیر تلاشهایی گسترده برای پاسخ به این محدودیتها انجام داده است. این دانشگاه توانسته با اصلاح ساختار آموزشی، تقویت پژوهشهای کاربردی، و ارتقای زیرساختهای تحقیقاتی، گامهای مؤثری در مسیر تقویت علوم انسانی بردارد و نقشآفرینی این حوزه را در جامعه افزایش دهد.
مشکلات و چالشهای علوم انسانی در ایران
یکی از اصلیترین مشکلات علوم انسانی در ایران، عدم انطباق آموزشهای دانشگاهی با مسائل و نیازهای روز جامعه است.
در بسیاری از رشتههای علوم انسانی، تمرکز عمده بر آموزشهای نظری و تئوریک است، در حالیکه دانشجویان برای ورود به بازار کار و حل مشکلات عملی جامعه نیازمند مهارتهای کاربردی هستند.
این خلأ نهتنها توان فارغالتحصیلان را در پاسخگویی به نیازهای واقعی جامعه کاهش داده، بلکه باعث شده بخش قابلتوجهی از فارغالتحصیلان علوم انسانی توانایی کافی برای تأثیرگذاری در محیطهای حرفهای نداشته باشند.
برای مثال، در رشتههایی مانند تاریخ و فلسفه، محتوای آموزشی بیشتر بر بحثهای تاریخی و فلسفی متمرکز است و مهارتی که فارغالتحصیلان بتوانند در بازار کار یا حتی حوزههای تحقیقاتی به کار گیرند، کمتر آموزش داده میشود. همین امر منجر به افزایش نرخ بیکاری در این رشتهها شده است؛ آمارها نشان میدهد که نرخ بیکاری در برخی رشتههای علوم انسانی، مانند فلسفه و تاریخ، حدود ۴۰ درصد است.
از سوی دیگر، رشتههایی نظیر حقوق و روانشناسی، به دلیل ایجاد ارتباط بهتر میان دانش نظری و مهارت عملی، ظرفیتهای شغلی بیشتری دارند، البته به شرط تقویت جنبههای کاربردی در آموزش آنها. این فاصله میان دانشگاه و جامعه نهتنها بر بازار کار تأثیر گذاشته، بلکه جذابیت علوم انسانی برای نسل جوان را نیز کاهش داده است. دانشآموزان و حتی دانشجویان نسبت به انتخاب رشتههای علوم انسانی کمتر تمایل نشان میدهند و این حوزه، بهویژه در میان افراد نخبه، به یکی از کمطرفدارترین گرایشهای آموزشی تبدیل شده است.
این کاهش استقبال از رشتههای علوم انسانی، به مرور میتواند ظرفیت نیروی انسانی متخصص در این حوزه را نیز محدود کند و مسائل اجتماعی و فرهنگی کشور را تحت تأثیر قرار دهد.
یکی دیگر از چالشهای مهم علوم انسانی در ایران، بازار کار محدود و ناکافی برای فارغالتحصیلان این رشتهها است. بسیاری از دانشجویان پس از پایان تحصیلات خود در یافتن شغل مرتبط با رشته تحصیلیشان دچار مشکل میشوند. این موضوع نشاندهنده ضعف در ایجاد ارتباط مؤثر میان دانشگاه و نهادهای اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی است. نبود مهارتمحوری در دورههای آموزشی علاوه بر ابعاد تئوریک باعث شده که فارغالتحصیلان نتوانند نیازهای بازار کار را تأمین کنند و همین امر اشتغالپذیری آنها را کاهش داده است.
مشکل دیگری که علوم انسانی در ایران با آن روبهروست، نگرش منفی عمومی نسبت به کاربرد و اهمیت این رشتهها است. بسیاری از افراد، چه در میان جامعه و چه در میان مسئولان، علوم انسانی را حوزهای کماثر و غیرکاربردی میدانند. این تصور عمومی، علوم انسانی را به رشتههایی صرفاً نظری تنزل داده و در نتیجه باعث شده اهمیت عملی این حوزه در حل مسائل واقعی جامعه کمتر مورد توجه قرار گیرد.بخش مهمی از این نگرش منفی ناشی از ضعف در نمایش جنبههای کاربردی علوم انسانی در سیاستگذاریهای کلان و مدیریت مسائل اجتماعی است. تصور جامعه از رشتههای علوم انسانی اغلب مرتبط با فلسفههای انتزاعی یا نظریههای تاریخی است که کمتر دارای پیامدهای عملی مستقیم هستند.
در حالی که علوم انسانی میتواند بخشی جداییناپذیر از تصمیمگیریهای کلان باشد، مانند طراحی برنامههای فرهنگی، تحلیل دادههای اجتماعی، مدیریت منابع انسانی، و حتی تأثیرگذاری قابلتوجه در اقتصاد کلان. این تصویر ناکارآمد از علوم انسانی، ظرفیتهای واقعی این حوزه را تحتالشعاع قرار داده و باعث کاهش حمایتهای اجتماعی و دولتی شده است. در نتیجه، بودجه و منابع اختصاصیافته به تحقیقات علوم انسانی نسبت به سایر علوم، کمتر بوده و فرصتها برای گسترش و توسعه این رشتهها محدود شده است.
پیامد عدم توسعه مناسب علوم انسانی در ایران علاوه بر آثار مستقیم اجتماعی، بر رشد اقتصادی و حتی توان سیاستگذاری تأثیر میگذارد. نبود دانشآموختگان متخصص در علوم انسانی، میتواند باعث ضعف در تحلیل فرهنگی و اجتماعی شود، و این موضوع مدیریت کلان کشور را با چالشهایی اساسی روبهرو خواهد کرد.
بنابراین، شناسایی این مشکلات و افزایش تلاشهای جمعی برای رفع این چالشها، بهویژه از سوی دانشگاهها و نظام آموزش عالی، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
دانشگاه آزاد برای تقویت علوم انسانی چه کرده است؟
دانشگاه آزاد اسلامی، بهعنوان یکی از بزرگترین شبکههای آموزش عالی در ایران، در سالهای گذشته مجموعهای از اقدامات عملی در راستای رفع چالشهای علوم انسانی انجام داده است.
این دانشگاه با استفاده از ظرفیتهای گسترده خود، اصلاح فرآیندهای آموزشی، تقویت ارتباط با جامعه و بازار کار، و ایجاد فرصتهای تحقیقاتی جدید توانسته است به بهبود جایگاه علوم انسانی در کشور کمک کند.
بازنگری در محتوای آموزشی و گسترش مهارتآموزی
یکی از تأثیرگذارترین تلاشهای دانشگاه آزاد اسلامی بازنگری در سرفصلهای درسی رشتههای علوم انسانی بوده است. این بازنگری با هدف تطبیق محتوای آموزشی با نیازهای روز جامعه صورت گرفته و منجر به افزایش اثربخشی این رشتهها در تربیت دانشجویان شده است. علاوه بر این، دانشگاه آزاد دورههای مهارتی و عملی متنوعی را به ساختار آموزشی اضافه کرده است.
بهطور مثال، برگزاری کارگاههای عملی در رشتههای حقوق، مشاوره روانشناسی، مدیریت و علوم اجتماعی به دانشجویان کمک کرده است تا مهارتهایی کسب کنند که بتوانند مستقیماً در محیطهای کاری به کار گیرند.
حمایت از پژوهشهای کاربردی و توسعه زیرساختهای تحقیقاتی
دانشگاه آزاد اسلامی با سرمایهگذاری در پژوهشهای کاربردی، بخش بزرگی از نیازهای عملی در حوزه علوم انسانی را پوشش داده است. این دانشگاه با تخصیص بودجه به پروژههای تحقیقاتی و پایاننامههای دانشجویی که بر مسائل واقعی جامعه تمرکز دارند، توانسته است تعامل بیشتری میان دانشگاه و جامعه ایجاد کند.
تأسیس مراکز تحقیقاتی میانرشتهای در واحدهای بزرگی مانند واحد علوم و تحقیقات و تهران مرکز، بسترهای مناسبی برای انجام تحقیقات تخصصی فراهم کرده است که بتواند مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور را تحلیل و راهحلهای مؤثری ارائه دهد.
ایجاد ارتباط با جامعه و بازار کار
یکی دیگر از اقدامات مهم دانشگاه آزاد اسلامی، تقویت ارتباط میان دانشگاه، جامعه و نهادهای اقتصادی بوده است.
این دانشگاه طی سالهای اخیر با امضای تفاهمنامههایی با سازمانهایی مانند بهزیستی، دادگستری و حتی شرکتهای خصوصی، فرصتهای شغلی جدیدی برای فارغالتحصیلان علوم انسانی ایجاد کرده است.
این ارتباطها، علاوه بر اشتغالزایی، به کاربرد عملی علوم انسانی در مدیریت مشکلات اجتماعی و تقویت مهارتهای حرفهای فارغالتحصیلان کمک کرده است.
توسعه آموزشهای آنلاین و افزایش عدالت آموزشی
در راستای گسترش دسترسی دانشجویان به مواد آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی توانسته است سامانههای آموزش آنلاین را توسعه دهد و محتوای علوم انسانی را در اختیار دانشجویان سراسر کشور، حتی مناطق محروم، قرار دهد. این اقدام، علاوه بر افزایش سطح دسترسی به رشتههای علوم انسانی، امکان یادگیری و تحصیل در این رشتهها را برای دانشجویان فراهم کرده است.
دانشگاه آزاد اسلامی، با مجموعه تلاشهایی که در جهت تقویت علوم انسانی انجام داده، توانسته نقش مؤثری در تربیت نیروی انسانی متخصص و ارتقای این حوزه در جامعه ایفا کند.
با این حال، دستیابی به چشمانداز مطلوبتر نیازمند توسعه بیشتر زیرساختهای تحقیقاتی، سرمایهگذاری در ایجاد مراکز نوآوری علوم انسانی، و حمایت از تحقیقات میانرشتهای است.
این دانشگاه میتواند با ادامه برنامهریزیهای دقیق و تقویت ارتباط میان دانشگاه و جامعه، جایگاه علوم انسانی را در مسائل کلان اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور بهبود بخشد و بهعنوان یکی از مراکز پیشرو در علوم انسانی نقشآفرینی کند. مسیر پیشروی دانشگاه آزاد اسلامی، نهتنها به تقویت این حوزه کمک خواهد کرد، بلکه میتواند تأثیرات عمیقی بر آینده اجتماعی و فرهنگی کشور داشته باشد.
خبرنگار: کوشا ساسانیان
انتهای پیام/
نظر شما