به گزارش خبرنگار بین الملل ایسکانیوز، آلمان در جریان تشدید تنشها میان اسرائیل، ایالات متحده و ایران، بارها بهصورت علنی از مواضع اسرائیل و آمریکا حمایت کرده است. از صدور بیانیههای رسمی در دفاع از «حق اسرائیل برای دفاع از خود» گرفته تا انتقادهای تند از رفتارهای منطقهای ایران، مقامات آلمانی نشان دادهاند که در بحران اخیر، مواضع آنها با سیاستهای واشنگتن و تلآویو همراستا شده است.
بیشتر بخوانید:
جنگ علیه ایران برای منع گسترش سلاحهای هستهای نیست/ انتظار میرود تهران از NPT خارج شود
طی روزهای گذشته دو مقام بلندپایه این کشور مواضع تندی علیه ایران اتخاذ کردهاند. نخست، فردریش مرتس_ صدراعظم آلمان_ در جریان نشست گروه هفت بهصراحت از حمله اسرائیل حمایت کرد و گفت: «اسرائیل با بمباران ایران، بخش سخت و کثیف کار را برای دیگران انجام داده است». این موضعگیری آشکار با انتقادات گستردهای در سطح بینالمللی مواجه شد، اما از سوی دولت آلمان پس گرفته نشد.
در ادامه این رویکرد، بوریس پیستوریوس_ وزیر دفاع آلمان_ نیز در مصاحبه با شبکه تلویزیونی عمومی آی آر دی، با تأیید حملات اخیر آمریکا به برخی تأسیسات هستهای ایران، آن را «خبر خوبی برای خاورمیانه و همچنین اروپا» توصیف کرد. او مدعی شد که این عملیات به از بین بردن یک «تهدید بزرگ» کمک کرده و بازدارندگی بیشتری در برابر ایران ایجاد شده است.
این اظهارات بیانگر همسویی آشکار سیاست امنیتی آلمان با راهبردهای ایالات متحده و اسرائیل در منطقه است.
در عین حال این حمایت آشکار، پرسشی مهم را مطرح میکند: چرا آلمان با وجود پیشینه تاریخی و موقعیت خاص خود در اروپا، چنین موضعی اتخاذ کرده است؟ برای پاسخ، باید به چند سطح از منافع راهبردی، امنیتی، سیاسی و اقتصادی آلمان در قبال خاورمیانه، ایران و متحدان غربیاش نگاهی دقیقتر انداخت:
۱. تاریخ خاص روابط آلمان و اسرائیل
پس از جنایات نازیها در دوران جنگ جهانی دوم، آلمان خود را به شکلی بنیادین و نهادی متعهد به حمایت از موجودیت و امنیت اسرائیل میداند. این تعهد اخلاقی و سیاسی بهویژه در دهههای اخیر، بهصورت رسمی در سیاست خارجی آلمان نهادینه شده است. صدراعظمهای آلمان، از آنگلا مرکل تا مرتس بارها تأکید کردهاند که «امنیت اسرائیل بخشی از منافع ملی آلمان» است.
۲. وابستگی امنیتی و راهبردی به ایالات متحده
آلمان، بهعنوان یکی از ارکان اصلی ناتو در اروپا، امنیت خود را در چارچوب چتر نظامی ایالات متحده تعریف میکند. برخلاف کشورهایی مانند فرانسه یا چین، سیاست خارجی آلمان در مسائل خاورمیانه معمولا استقلال کمتری دارد و در بسیاری موارد، همسو با راهبردهای واشنگتن عمل میکند. حمایت از آمریکا در برابر ایران، بخشی از این هماهنگی راهبردی است.
۳. نگرانی از برنامه هستهای ایران و نقش منطقهای آن
آلمان از اعضای اصلی توافق هستهای برجام بود و همواره از دیپلماسی حمایت کرده است، اما در عین حال ایران را بازیگری تهدیدزا برای ثبات منطقه و بهویژه برای امنیت اسرائیل میداند. حتی اگر آلمان رسما از گزینه نظامی دفاع نکند، در عمل از تضعیف توانمندیهای راهبردی ایران – بهویژه در حوزه موشکی و نفوذ منطقهای – حمایت غیرمستقیم میکند.
۴. منافع اقتصادی، نظامی و فناوری در منطقه
آلمان دارای روابط قوی فناوری و نظامی با اسرائیل است. شرکتهای امنیتی و دفاعی آلمانی همکاریهای مهمی با نهادهای اسرائیلی دارند. همچنین، حفظ بازارهای اقتصادی کشورهای عربی منطقه، بهویژه در حوزه انرژی، برای آلمان اهمیت زیادی دارد. این کشور تلاش میکند با موضعگیری علیه ایران، روابط خود با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس را نیز تحکیم کند.
۵. تقابل گفتمانی و دیپلماتیک با ایران
آلمان بارها مواضع تند مقامات ایرانی علیه اسرائیل را بهعنوان تهدیدی برای نظم بینالمللی معرفی کرده و در اسناد رسمی، ایران را به نقشآفرینی در بیثباتی منطقه متهم کرده است. در مقابل، واکنشهای آلمان به اقدامات نظامی اسرائیل معمولا با ملایمت یا سکوت همراه بوده است.
خبرنگار: ماری ملکی
انتهای پیام/
نظر شما