محمدمیلاد احمدی، دستیار شهید دکتر محمدمهدی طهرانچی، در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، با اشاره به آغاز آشنایی خود با این استاد برجسته دانشگاهی، گفت: سال ۱۳۹۱، زمانی که وارد مقطع کارشناسی رشته مدیریت صنعتی در دانشگاه شهید بهشتی شدم، تصور نمیکردم مسیر زندگیام با شخصیتی چون دکتر طهرانچی گره بخورد. در آن سالها هنوز فضای دانشگاه، بهویژه پس از حوادث ۱۳۸۸، تحتتأثیر فضای سیاسی و بسته بود و دفتر بسیج دانشجویی همچنان غیرفعال مانده بود.
وی ادامه داد: با جمعی از دوستان، فعالیتهای تشکیلاتی دانشجویی را مجدد آغاز کردیم. من بیشتر در زمینه نشریات دانشجویی فعال بودم و نشریه «ققنوس» را منتشر میکردیم. در همین فضا بود که با اندیشههای دکتر طهرانچی آشنا شدم. هرچند ارتباط مستقیمی در آن زمان نداشتم، اما شخصیت علمی و فرهنگی ایشان برای من و بسیاری از دانشجویان الهامبخش بود.
احمدی افزود: حضور دکتر طهرانچی در مسجد دانشگاه و مشارکت در نماز جماعت، بدون تکلّف، نشان از روحیه معنوی و ارتباط صمیمانه ایشان با بدنه دانشجویی داشت. گاهی ایشان را با محافظ میدیدیم و در سنین پایین نمیدانستیم علت حضور محافظ چیست؛ بعدها متوجه شدیم که مسئولیتهای حساس علمی و امنیتی ایشان، دلیل این همراهی بوده است.
وی با اشاره به تأثیر فعالیتهای دانشجویی در گسترش بینش اجتماعی و علمی دانشجویان تصریح کرد: دکتر طهرانچی توجه ویژهای به تشکلهای دانشجویی، بهویژه بسیج دانشجویی داشتند. همین فضاها بود که باعث شد دانشجویان عمیقتر با اندیشههای او آشنا شوند و به ابعاد مختلف شخصیت علمی، فرهنگی و مدیریتیاش پی ببرند.
دستیار شهید طهرانچی در ادامه گفت: برخلاف ذهنیت عمومی درباره حضور دانشجویان فعال در تشکلها، بنده توانستم در کنار فعالیتهای فرهنگی، نفر اول مقطع کارشناسی، ارشد و دکتری در رشته خود شوم. دکترای خود را در دانشگاه جامع امام حسین(ع) گذراندم و ارتباطم با دکتر طهرانچی تا آخرین روزها ادامه داشت. ایشان همواره پیگیر وضعیت علمی من بودند و حتی با علاقه میگفتند: «وقتی فارغالتحصیل شدی، خبر بده».
وی تصریح کرد: امروز، پس از شهادت این بزرگمرد، وقتی به گذشته نگاه میکنم، میبینم توفیقی بزرگ بود که در کنار ایشان حضور داشتم. بدون تردید، نسل دانشجویان انقلابی، مدیون تفکر و مسیر روشن علمی و فرهنگیای است که شهید دکتر طهرانچی برای دانشگاه ترسیم کرد. اندیشه او همچنان الهامبخش دانشگاه آینده خواهد بود.
احمدی در ادامه توضیح داد : شهید طهرانچی در کنار دانشمند بودن، خلاق، نوآور و آیندهنگر بود. نگاهش به دانشگاه، نگاه تحولخواهانه و ماموریتمحور بود. او صرفاً دنبال آموزش و پژوهش نبود؛ بلکه میخواست دانشگاه را در تراز انقلاب اسلامی، در جایگاه حلالمسائلی برای جامعه قرار دهد. همین نگاه، او را متمایز کرده بود.»
وی در تشریح بیشتر زمینههای جذابیت شخصیت شهید گفت: ما او را دنبال میکردیم، چون حس میکردیم او فقط یک مدیر یا استاد نیست؛ او نمایندهی یک جریان فکری و فرهنگی بزرگتر بود که دانشگاه را نه یک نهاد بیخاصیت، بلکه سنگری برای تمدنسازی میدید. مخصوصاً برای دانشجویانی که در تشکلها بودند، حالا چه بسیج، چه انجمن اسلامی، چه هیئتها و اردوهای جهادی دکتر طهرانچی مصداق بارز یک "الگو" بود. نه تنها در حوزه علم، بلکه در نحوه زیست اجتماعی، نحوه مسئولیتپذیری، نحوه ایستادگی.
احمدی در پایان تأکید کرد: وقتی ما در سالهای ۹۱ تا ۹۵ دانشجو بودیم، دنبال "مدلهایی برای آینده" میگشتیم. شهید طهرانچی برای بسیاری از ما، یک مدل بود؛ مدلی از یک عالم، یک استاد، یک انقلابی، و در نهایت، یک شهید. او فقط یک رئیس دانشگاه نبود؛ او کسی بود که مسیر علمیاش را تا مرز شهادت برد و این برای یک دانشجوی دغدغهمند، بزرگترین محرک برای پیگیری راه اوست.
احمدی با اشاره به تجربه کاری مستقیم خود در سالهای اخیر گفت: در چهار سال اخیر که توفیق داشتم در دانشگاه آزاد اسلامی در کنارشان باشم، کاملاً بُعد دیگری از شخصیت ایشان برایم روشن شد. حالا دیگر فقط یک دانشمند هستهای یا استاد دانشگاه نبود. ایشان یک استراتژیست برجسته در مدیریت آموزش عالی بود. نگاهی نو، تفکری خلاق، تحلیلگری عمیق و اشراف به روندهای جهانی داشت. اینبار من مجذوب اندیشههای مدیریتی او شدم؛ ایدههایی که دانشگاه را از یک نهاد سنتی به نهادی پاسخگو، مأموریتمحور و انقلابی تبدیل میکرد.
احمدی ادامه داد:شاید برای کسانی مثل من که از رشته مدیریت آمدهاند، دیدن این سطح از درک سیستمی و بینش راهبردی از یک دانشمند فیزیکپایه، فوقالعاده الهامبخش بود. آنقدر که حالا برای من، دیگر وجه دانشمندی هستهای ایشان پشتِ سر قرار گرفته؛ آنچه میدرخشد، بینش تحولآفرین او در عرصه دانشگاهداری است.
تبدیل یک دانشگاه پیر را به سازمانی جوان و پویا
دستیار شهید طهرانچی درباره ویژگی برجسته مدیریتی او گفت: ایشان نگاه ساختاریافتهای به مدیریت داشت. در دفتر مرکزی و چه در سفرهای استانی، مرتباً ایدههای تحولی مطرح میشد. من وظیفه داشتم آنها را مستندسازی، دستهبندی و در قالب گزارشهای سیاستی تدوین کنم.
احمدی در بخش دیگری از سخنان خود با تأکید بر رفتار حرفهای و پدرانه شهید طهرانچی گفت: ایشان به من نگفتند کدام مسیر را انتخاب کنم، حتی وقتی بین دو گزینه مهم بودم؛ تنها گفتند: "خودت انتخاب کن." این اعتماد، مسئولیتپذیری میآورد. من نهتنها در جلسات مدیریتی، بلکه در تدوین آییننامهها، بررسی سیاستها، و حتی در بازخوردهای اصلاحی با ایشان در تعامل بودم.
وی افزود: شهید طهرانچی به دانشگاه بهمثابه یک موجود زنده نگاه میکرد. میگفت این نهاد نباید پیر شود، باید جوان بماند، تحول را بفهمد و خودش را با آن بازتعریف کند. حذف عادات کهنه، عبور از سنتهای غلط، و طراحی سازوکارهای نوین، بخشی از پروژهای بود که در سه سال اخیر بهصورت جدی پیگیری شد.
احمدی با اشاره به اینکه دانشگاه آزاد اسلامی شبکهای با بیش از یک میلیون و ۴۰۰ هزار دانشجوست، گفت: مدیریت این مجموعه نیازمند ذهنی باز، قدرت تحمل پیچیدگی، و شهامت تحولخواهی است. طهرانچی همه اینها را با هم داشت. من افتخار میکنم که بخشی از این مسیر بودم و از نزدیک دیدم چطور میتوان یک دانشگاه را از رکود بیرون آورد و به مسیر پیشرفت بازگرداند.
نوآوری، قرآن و گفتوگو؛ سه رکن راهبردی در مدیریت شهید طهرانچی
احمدی با تأکید بر اینکه مهمترین خصیصه مدیریتی شهید طهرانچی، «نوآوری خستگیناپذیر و ایدهپردازی پیوسته» بود، گفت: ایشان نهتنها ذهنی خلاق داشتند، بلکه هیچگاه در قالب یک ایده متوقف نمیماندند. گاهی حتی همراهانشان را نیز با حجم بالای خلاقیت ذهنیشان غافلگیر میکردند. میگفتند دکتر طهرانچی پس از یک روز استراحت، روز بعد با ایدهای تازه به محل کار بازمیگشتند. این قدرت در شرایط پیچیده، بهویژه در مواجهه با بحرانها، بهشدت کارآمد و حیاتی بود.
وی دومین ویژگی بارز در سبک رهبری شهید طهرانچی را «اتکای جدی به قرآن کریم و منابع دینی» عنوان کرد و گفت: قرآن همیشه همراه ایشان بود. به آیات مراجعه میکردند و در تفسیر مسائل، بهویژه در بزنگاههای تصمیمگیری، به الهام از وحی اعتقاد جدی داشتند. این نگاه نه از سر تعارف، بلکه از بن اعتقاد و درک بود. همین رویه را هم به همکارانشان توصیه میکردند.
دستیار شهید طهرانچی همچنین از جایگاه «مشورت و گفتوگو» در فرآیندهای تصمیمسازی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی سخن گفت و افزود: تصمیمات هرگز فردی و یکجانبه نبود، حتی اگر ایده اولیه متعلق به خود ایشان بود. با معاونان، خبرگان موضوعی و متخصصان رفتوبرگشتهای مداوم داشتند. نمونه بارز آن، فرآیند چند مرحلهای شکلگیری ساختارهای نوینی مانند دانشکدگان و گروههای کشوری بود که در گذر زمان، از ایدهای خام به مدلی عملیاتی تبدیل شد.
وی در ادامه به بُعد دیگری از تواناییهای مدیریتی شهید طهرانچی اشاره کرد و گفت: ایشان بر موضوعات کلان آموزش عالی، سیاستگذاری علم و فناوری، و مفاهیم بنیادین مدیریت دانشگاهی تسلط کمنظیری داشتند. اگرچه استاد تمام فیزیک بودند، اما بهصورت جدی و عمیق در حوزههای علوم انسانی، مدیریت آموزش، مطالعات سیاستگذاری و جریانهای فکری معاصر پژوهش کرده بودند. مجموعه گستردهای از کتابها و منابع تخصصی در دفتر کارشان بود که با دقت و اشراف به آنها رجوع میکردند.
احمدی با اشاره به رویکرد شهید طهرانچی در تعامل با دانشجویان علوم انسانی، افزود: همواره تأکید داشتند که اهل علوم انسانی باید زیاد کتاب بخوانند. میگفتند کمخوانی، آفت ماست. این تذکر برای ما، که در حوزههایی مانند مدیریت، اقتصاد یا علوم اجتماعی کار میکردیم، یادآوری مهمی بود.
شهید طهرانچی علم را جوهر حکمرانی میدانست
وی با تأکید بر نگاه فراگیر دکتر طهرانچی به آموزش عالی و حتی آموزش و پرورش افزود: نگاه ایشان پدرانه بود. معتقد بودند اگر دانشگاهیان و متولیان تعلیم و تربیت وظیفه خود را درست انجام ندهند، نسل آینده کشور دچار خسران خواهد شد. از این رو، تمام اقدامات تحولیشان از دلسوزی برای جوانان این سرزمین سرچشمه میگرفت، نه صرفاً از ضرورتهای مدیریتی.
احمدی، مبانی فکری دکتر طهرانچی را ستون اصلی رویکردهای اجرایی او توصیف کرد و ادامه داد: ایشان تأکید میکردند تا وقتی فهم ما از آموزش، توسعه و حکمرانی بر پایه مبانی فلسفی و تمدنی وارداتی و بعضاً متعارض با فرهنگ خودی باشد، نمیتوانیم به تمدنسازی اسلامی برسیم. حتی در انتخاب واژگان مدیریتی و اصطلاحات علمی هم وسواس داشتند و تلاش میکردند جایگزینهایی برآمده از ادبیات دینی و بومی ارائه کنند.
دستیار شهید طهرانچی در ادامه گفت: اگرچه ویژگیهایی مانند سختکوشی، شبزندهداری، اخلاق خوش، و التزام به نماز اول وقت در همه شهدای ما دیده میشود، اما وجه تمایز آقای دکتر بهویژه در سالهای اخیر، تلاش برای تبیین و پیادهسازی مبانی فکری مستقل در دانشگاه آزاد اسلامی بود. تلاشهایی که در هفت، هشت سال اخیر به بار نشست و امروز باید عمیقتر از قبل فهم و ترویج شود.»
احمدی با اشاره به نگاه ویژه شهید طهرانچی به موضوع حکمرانی علمی تصریح کرد: یکی از درخشانترین دیدگاههای ایشان این بود که علمرا جوهر حکمرانی میدانستند. تأکید داشتند که حکمرانان کشورهای توسعهیافته، چه با جهتگیریهای ایدئولوژیک و چه بدون آن، از علم و فناوری بهعنوان ابزار کلیدی در تصمیمسازی استفاده میکنند. این اتصال در کشور ما هنوز ضعیف است و حلقه بین دانشمندان و مدیران اجرایی باید تقویت شود.
وی ادامه داد: اگرچه در سالهای اخیر نهادهای علمی و پژوهشی در حوزه حکمرانی رشد کردهاند، اما تا زمانی که تصمیمات واقعی کشور به دستاوردهای علمی متصل نشوند، نمیتوان گفت علم واقعاً به گوهر حکمرانی تبدیل شده است. دغدغه آقای دکتر، ایجاد این اتصال بود؛ پیوندی که میتواند کشور را در مسیر استقلال علمی و تمدنسازی قرار دهد.
انتهای پیام/

نظر شما