به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز، در روزهای اخیر اسکندر مومنی، وزیر کشور، از صدور دستور صریح رئیسجمهور مبنی بر توقف روند مهاجرت به پایتخت خبر داد. وزیر کشور تصریح کرد: «در خصوص بار جمعیتی تهران امروز در دولت بحث شد؛ تلاش بر این است که بههیچعنوان بارگذاری جدید جمعیتی در تهران صورت نگیرد و در همین حد متوقف شود.»
بیشتر بخوانید؛
آب فدای سهلانگاری وزارت نیرو شده است/ بحران ادامه پیدا کند با جیرهبندی مواجه میشویم
وی با اشاره به برنامهریزیهای دولت برای کاهش تمرکز جمعیتی در تهران، افزود: «توقف مهاجرت به تهران دستور رئیسجمهور بود. با برنامههایی که در استانهای دیگر اجرایی خواهد شد به دنبال مهاجرت معکوس هستیم.»
مکران پایتخت آینده ایران میشود؟
بحث انتقال پایتخت در ایران، یکی از موضوعات دیرینهای است که در دولتهای مختلف مطرح شده، اما تاکنون به نتیجه مشخصی نرسیده است. با روی کار آمدن دولت چهاردهم، این بحث با جدیت بیشتری دنبال شد و بار دیگر در کانون توجه قرار گرفت.
نخستین بار، مسعود پزشکیان در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، طی بازدید از قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا، با اشاره به مشکلات مزمن پایتخت، گفت: «تهران بهعنوان پایتخت کشور با مشکلاتی دست به گریبان است که غیرقابل حل است. هر کاری کنیم بیخود داریم وقت تلف میکنیم. پس چارهای نداریم جز اینکه مرکزیت اقتصادی و سیاسی کشور را به جنوب و نزدیک دریا منتقل کنیم.» اندکی بعد محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور، منطقه مکران را بهعنوان یکی از گزینههای اصلی برای پایتخت آینده ایران معرفی کرد.
انتشار این اظهارات، نام مکران را بر سر زبانها انداخت و بهسرعت تبعاتی از جمله افزایش شدید قیمت زمین و مسکن و بالا رفتن اجارهبها در این منطقه بهدنبال داشت. در واکنش به این اتفاقات، معینالدین سعیدی، نماینده پیشین چابهار، ضمن انتقاد از این طرح گفت: «از طرح موضوع انتقال پایتخت به مکران فقط و فقط هزینه خدمات و هزینه زندگی برای مردم مقداری بالاتر رفته است و هیچ سودی به حال مردم ما نداشته است.»
در مقابل، محمدانور بجارزهی، نماینده فعلی چابهار، با استقبال از این طرح، تأکید کرد: «زیرساختهای چابهار از جمله بیمارستانها، بزرگراهها و فرودگاهها در حال تکمیل است و پس از آن، این شهرستان میتواند به پایتخت اقتصادی ایران بزرگ تبدیل شود.»
مکران؛ از یک طرح نمایشی تا خطر «جیشالظلم»
طرح انتقال پایتخت از همان ابتدا موافقان و مخالفان جدی خود را داشت. فردین یزدانی، کارشناس اقتصاد مسکن، این طرح را «نمایشی» توصیف کرد و حسین مرادی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، هشدار داد که منطقه مکران با خطرات زیستمحیطی جدی از جمله احتمال وقوع سونامی مواجه است.
با این حال، اخیراً و در پی دستور اخیر رئیسجمهور برای توقف روند مهاجرت به تهران، بار دیگر موضوع انتقال پایتخت بهویژه به مناطق جنوبی کشور در کانون توجه قرار گرفته است. در همین راستا، یکی از نگرانیهای اصلی، نزدیکی منطقه مکران به مرزهای ناامن شرقی کشور، بهویژه مرز پاکستان، و تهدید گروههای تروریستی نظیر «جیشالظلم» است. منتقدان معتقدند انتقال پایتخت به چنین منطقهای میتواند تهدیدات امنیتی جدی بهدنبال داشته باشد؛ بهویژه آنکه تنها چند روز پیش حمله تروریستی به دادگستری زاهدان منجر به شهادت چندین تن شد.
با این حال، مسعود پزشکیان روز گذشته در واکنش به این نگرانیها تصریح کرد: «انتقال پایتخت به سواحل جنوبی مخاطرات امنیتی ندارد.»
از سوی دیگر، برخی کارشناسان و نمایندگان، انتقال پایتخت به مرکز جغرافیایی ایران را گزینهای عقلانیتر میدانند. در همین زمینه، علی کرد، نماینده مردم شهرستانهای خاش، میرجاوه، تفتان، کورین و نصرتآباد، اظهار کرد: «مرکز جغرافیای ایران از کاشان شروع و تا یزد، اصفهان و کرمان ادامه دارد؛ برای انتقال پایتخت بهتر است آن را به مرکز کشور منتقل کنند.»
در حالیکه دولت چهاردهم انتقال پایتخت را راهحلی برای حل معضلات پایتخت فعلی میداند، اما ابعاد اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و زیستمحیطی این تصمیم، همچنان موضوعی چالشبرانگیز باقی مانده است.
در ادامه گفتگو ایسکانیوز با کامران غضنفری نماینده تهران و ولی داداشی نماینده آستارا را میخوانید:

انتقال پایتخت در آینده نزدیک بعید به نظر میرسد
غضنفری در پاسخ به این پرسش که آیا انتقال پایتخت از تهران در شرایط فعلی کشور یک ضرورت است یا صرفاً طرحی نمادین و پرهزینه، گفت: موضوع انتقال پایتخت، نخستینبار در دوران ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی مطرح شد و از آن زمان تاکنون، نزدیک به ۳۰ سال است که در دورههای مختلف، هر دولتی در مقطعی آن را به میان آورده و خبرهایی منتشر کرده و سپس موضوع به فراموشی سپرده شده تا دولت بعدی دوباره آن را احیا کند.
وی با تأکید بر اینکه به نظر نمیرسد این موضوع در شرایط فعلی از جدیت بالایی برخوردار باشد، افزود: حتی اگر دولت فعلی بخواهد بهصورت جدی به این موضوع ورود کند، نمیتوان تنها با یک مصوبه ساده آن را اجرایی کرد. انتقال پایتخت نیازمند سالها برنامهریزی دقیق، تعیین منطقه جایگزین، آمادهسازی زیرساختها و تأمین منابع مالی گسترده است. این یک پروژه بلندمدت است که نمیتوان آن را سریعا اجرا کرد. اینکه دولت فعلی نیز بار دیگر این بحث را مطرح کرده، نشان میدهد موضوع همچنان در سطح شعار باقی مانده و تحقق عملی آن، دستکم در آینده نزدیک، بسیار بعید به نظر میرسد.
طرح انتقال پایتخت به مکران جنبه شعاری دارد
نماینده تهران در واکنش به این پرسش که چرا دولت چهاردهم منطقه مکران را به عنوان گزینه انتقال پایتخت معرفی کرده، گفت: به نظر میرسد طرح انتقال پایتخت به مکران بیش از آنکه یک برنامه مدون و مبتنی بر مطالعات کارشناسی باشد، بیشتر جنبه شعاری دارد.
وی با بیان اینکه برخی تحرکات اقتصادی در این منطقه میتواند پشت پرده طرح مذکور باشد، افزود: شاید برخی افراد در منطقه مکران اقدام به خرید زمین کردهاند و اکنون با مطرح شدن این موضوع از سوی دولت، احتمالاً به دنبال بهرهبرداری اقتصادی و افزایش ارزش زمینهایشان هستند. اگر واقعاً دولت قصد دارد پایتخت را به مکران منتقل کند، باید گفت این یک طرح دور از دسترس و غیرقابل اجرا در شرایط فعلی کشور است. به نظر میرسد منافع اقتصادی برخی افراد بیش از ملاحظات ملی در این تصمیم نقش داشته باشد.
تهران و مکران از نظر امنیتی هیچ سنخیتی با هم ندارند
عضو کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها در این باره که با توجه به نزدیکی مکران به مرزهای شرقی آیا تهدیدات گروه های تروریستی قابل چشمپوشی است یا خیر گفت: تهدید گروههای تروریستی در مناطق مرزی شرق کشور موضوعی نیست که بتوان بهراحتی از کنار آن عبور کرد. واقعیت این است که تهران و مکران از نظر امنیتی، زیرساختی و کارکردی هیچگونه سنخیتی با یکدیگر ندارند.
وی افزود: انتقال دستگاهها، امکانات و ظرفیتهای گسترده تهران به منطقهای مانند مکران نهتنها هزینهبر است، بلکه از لحاظ امنیتی و اجرایی نیز چالشهای جدی به همراه خواهد داشت. در شرایط فعلی، چنین طرحی بیشتر جنبه شعاری دارد.
این عضو کمیسیون شوراها در ادامه با اشاره به کمبود شدید زیرساختها در منطقه مکران گفت: موضوع تنها مکران نیست. بهطور کلی، اگر قرار باشد پایتخت کشور جابهجا شود، فارغ از اینکه مقصد در شرق، غرب یا هر نقطهای از کشور باشد، عملیاتی شدن این طرح نیازمند سالها برنامهریزی، آمادهسازی و تأمین زیرساختها است. این تصمیم در کوتاهمدت امکانپذیر نیست و باید با نگاه واقعبینانه به آن نگریست.
در پشت پرده طرحهای انتقال پایتخت، منافع اقتصادی عدهای خاص قرار دارد
غضنفری در تحلیل این پرسش که چرا موضوع انتقال پایتخت طی سالهای گذشته بارها توسط دولتها مطرح شده اما هر بار به فراموشی سپرده میشود، گفت: در یکی از دولتهای گذشته، موضوع انتقال پایتخت به سمنان مطرح شد. سمنان به نسبت تهران فاصله زیادی ندارد و از نظر جغرافیایی گزینهای نزدیکتر به نظر میرسید، اما همان طرح هم بهدلیل پیچیدگیهای اجرایی و نبود زیرساختهای لازم به جایی نرسید. حال چگونه میتوان انتظار داشت که انتقال پایتخت به منطقهای دوردست مانند مکران عملیاتی شود؟
وی با بیان اینکه برخی انگیزههای شخصی و اقتصادی در پس اینگونه طرحها نهفته است، افزود: تجربه نشان داده است که در مواردی، افراد خاص پس از مطرح شدن نام یک منطقه به عنوان گزینه پایتخت جدید، اقدام به خرید گسترده زمین در آن محدوده میکنند. هدف این افراد آن است که با دامن زدن به چنین بحثهایی و ایجاد موج رسانهای، قیمت زمینها را افزایش داده و از این طریق سودهای هنگفتی کسب کنند. به نظر میرسد بسیاری از این طرحها نه از سر دغدغههای ملی، بلکه بیشتر در راستای منافع گروهی و اقتصادی مطرح میشوند.
دولت باید به صراحت و شفافیت اعلام کند منشأ مشکلات فعلی چیست
نماینده مردم تهران در واکنش به این پرسش که در دولت چهاردهم در پی بروز مشکلاتی از قبیل کمآبی در تهران و ناترازی برق و گاز این طرح را ارائه کرد آیا بهتر نیست به جای چنین طرح بلندمدتی، راهکارهای کوتاه مدت و زودبازده ارائه شود؟ گفت : پرسشی که در اینجا باید مطرح کرد این است که طی دو سال گذشته چه اتفاقی در کشور رخ داده که اکنون شاهد طرح چنین موضوعاتی هستیم؟ کشور از لحاظ منابع آب، برق، گاز و سوخت چه تفاوتی با دوران ریاست جمهوری شهید رئیسی کرده است؟
وی در ادامه افزود: چرا در دوران ریاست جمهوری شهید رئیسی، شاهد این حجم از گلایهمندیها نبودیم؟ چرا رئیسجمهور وقت، مدام نمیگفت که آب نیست، برق نیست، ارز نداریم؟ این پرسش جدی است که چرا با آغاز به کار دولت چهاردهم، پیدرپی اعلام میشود که منابع کافی وجود ندارد. مردم حق دارند بدانند مشکل اصلی کجاست و چرا ناگهان همهچیز کم شده است؟
این نماینده مجلس با اشاره به طرح انتقال پایتخت گفت: به نظر میرسد پشت این اظهارات و طرحهای غیرعملیاتی، موضوعاتی فراتر از آنچه گفته میشود در جریان است. وقتی به جای ارائه راهکارهای کوتاهمدت و زودبازده برای حل بحرانهای جاری، طرحهای بلندمدتی مانند انتقال پایتخت مطرح میشود، این شائبه بهوجود میآید که اهداف دیگری در میان است. دولت باید به صراحت و شفافیت اعلام کند منشأ مشکلات فعلی چیست، نه اینکه با طرحهایی نمادین، اذهان عمومی را منحرف کند.

میتوانیم چند پایتخت داشته باشیم
ولیداداشی، نماینده مردم آستارا نیز در پاسخ به این پرسش که آیا انتقال پایتخت در شرایط کنونی کشور ضروری است یا خیر، اظهار کرد: انتقال پایتخت از تهران به یک شهر دیگر در حال حاضر یک ضرورت است و این جابهجایی باید هرچه زودتر عملیاتی شود.
وی با بیان اینکه تمرکز بیش از حد ساختارهای تصمیمگیری در تهران به ضرر کشور تمام شده است، افزود: امروز تهران به مرکز ثقل تمامی تصمیمات اقتصادی، سیاسی، اداری و حتی فرهنگی کشور تبدیل شده و این تمرکزگرایی آسیبهای متعددی را در پی داشته است. زمان آن رسیده که بخشی از این بار از دوش تهران برداشته شود.
این نماینده مجلس پیشنهاد داد: میتوان با الگوبرداری از برخی کشورهای توسعهیافته، تقسیم وظایف میان چند شهر را در دستور کار قرار داد. به عنوان نمونه، یک پایتخت سیاسی و یک پایتخت اقتصادی تعریف شود تا توازن منطقهای و تمرکززدایی تحقق یابد.
مکران فاقد صلاحیت پایتخت شدن است
نماینده مردم آستارا، در واکنش به مطرح شدن نام مکران از سوی دولت بهعنوان گزینه انتقال پایتخت، اظهار کرد: منطقه مکران یک منطقه مرزی است و همین ویژگی، آن را از لحاظ ملاحظات پدافند غیرعامل برای پایتخت بودن فاقد صلاحیت میکند. اصول و مبانی نظامی بهروشنی نشان میدهند که یک شهر مرزی نمیتواند محل تمرکز حیاتیترین نهادها و مراکز کشور باشد.
وی در ادامه افزود: در ادبیات نظامی و امنیتی، هیچگاه مناطق مرزی بهعنوان مرکز ثقل تصمیمگیریهای ملی و اداری انتخاب نمیشوند، حتی در مواردی با محدودیت برای تبدیل شدن به مرکز استان نیز مواجه هستند. بنابراین مشخص نیست که دولت با چه استدلالی چنین گزینهای را مطرح کرده است. بهتر است دلیل انتخاب مکران را از خود دولت جویا شد، چرا که چنین تصمیمی نهتنها از منظر امنیتی قابل توجیه نیست، بلکه میتواند چالشهای گستردهتری برای کشور ایجاد کند.
دولت برنامهای برای انتقال زیرساختهای تهران به مکران ندارد
نایب رئیس اول کمیسیون اجتماعی مجلس در پاسخ به این سوال که اگر دولت قصد داشته باشد زیرساخت های تهران به مکران منتقل کنند چقدر هزینه برای کشور دارد گفت: دولت برنامهای برای انتقال کامل زیرساختهای تهران به مکران ندارد. موضوع این نیست که مکران حتماً پایتخت شود و تمام امکانات تهران به آنجا منتقل شود.
داداشی با تأکید بر اهمیت توسعه منطقه مکران افزود: مکران، صرفنظر از بحث انتقال پایتخت، یک منطقه راهبردی و مهم در کشور است که باید از جنبههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مورد توجه و توسعه قرار گیرد. توسعه مکران به معنای جایگزینی آن با تهران نیست، بلکه بهمعنای تقویت مناطق کمتر برخوردار و متوازنسازی توسعه در کشور است. نباید تصور کرد که طرحهای توسعهای برای مکران الزماً به معنی انتقال پایتخت یا جابهجایی کامل ساختارهای اداری کشور است. این دو موضوع از یکدیگر جدا هستند و نباید با هم خلط شوند.
انتقال پایتخت نیازمند اجماع همه قوا است
داداشی در پاسخ به این پرسش که چرا موضوع انتقال پایتخت هر از چندگاهی توسط دولتها مطرح و سپس به فراموشی سپرده میشود، گفت: تصمیمگیری درباره انتقال پایتخت، موضوعی نیست که یکباره و صرفاً توسط دولت مطرح و اجرا شود. این یک مسئله ملی است که نیازمند بررسیهای دقیق کارشناسی و هماهنگی کامل میان سه قوه است.
وی با بیان اینکه در این مورد قوا باید هماهنگ باشند، افزود: اینطور نمیشود که دولت بخواهد به تنهایی پایتخت را به شهر دیگری منتقل کند، در حالی که مجلس و قوه قضائیه همچنان در تهران باقی بمانند. چنین جابهجایی مهمی نیازمند یک تصمیم اساسی، جامع و هماهنگ میان قوای کشور است.
نماینده آستارا در ادامه تأکید کرد: تا زمانی که اجماع کلی میان دولت، مجلس و قوه قضائیه بر سر یک طرح جامع و کامل شکل نگیرد، این موضوع در حد طرحهای شعاری باقی خواهد ماند و هر بار با تغییر دولتها به فراموشی سپرده میشود. انتقال پایتخت تنها زمانی قابل اجراست که همه ارکان حاکمیت به یک جمعبندی مشترک برسند.
بحران کمآبی باید فارغ از انتقال پایتخت حل شود
نماینده آستارا در پاسخ به این سوال که دولت چهاردهم در پی بروز مشکلاتی از قبیل کمآبی در پایتخت یا در فصلهای گذشته ناترازی برق و گاز این طرح را ارائه کرد آیا بهتر نیست به جای چنین طرح بلندمدتی راهکارهای کوتاه مدت و زودبازده ارائه شود؟ گفت: اینکه بگوییم دولت فقط باید به دنبال راهکارهای کوتاهمدت باشد، به معنای نادیده گرفتن ضرورت برنامهریزی بلندمدت نیست. هر دو نگاه باید در کنار هم دنبال شود.
وی با بیان اینکه حل مشکلات آب و برق بسیار اضطراری است، افزود: برخی از مشکلات کشور مانند کمآبی، ناترازی برق و بحران انرژی، مسائل فوری و حیاتی هستند و باید فارغ از موضوع انتقال پایتخت برای آنها چارهاندیشی شود. این موارد در حکم فورسماژور هستند و به هر حال باید برای حل آنها اقدام کرد؛ چه تهران پایتخت بماند، چه پایتخت به شهر دیگری منتقل شود.
این نماینده مجلس با اشاره به وضعیت تهران تصریح کرد: حتی اگر فرض کنیم روزی پایتخت به شهر دیگری منتقل شود، جمعیت تهران بهیکباره جابهجا نمیشود. شاید رشد جمعیت کاهش پیدا کند، اما بخش عمدهای از جمعیت همچنان در تهران باقی خواهد ماند و این شهر همچنان نیازمند تأمین زیرساختها و امکانات حیاتی خواهد بود.
وی در پایان تأکید کرد: بنابراین نگاه بلندمدت و اصلاحات ساختاری ضروری است، اما این به معنای غفلت از نیازهای فوری مردم در زمان حال نیست. مدیریت درست، نیازمند تعادل میان اقدامات کوتاهمدت و برنامهریزیهای آیندهنگر است.
انتهایپیام/
خبرنگار: علیرضا همتی بهار
نظر شما