به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، در نسلهای پیشین، این باور ریشهدار بود که پوشش، آیینهای از درون و نمایانگر باورها و منش فرد است. اما در زیست امروز، پوشش از مرز سلیقه و عقیده گذشته و به پدیدهای چندلایه تبدیل شده که تحلیل آن نیازمند درک پیچیدگیهای فرهنگی و رسانهای دوران ماست.
امروزه، رسانهها نقشی انکارناپذیر در شکلدهی به ذهن و ذائقهی انسانها دارند؛ نقشی آنچنان مؤثر که ردپای آن در سبک زندگی، نوع نگاه، رفتارهای فردی و جمعی و حتی انتخاب لباسی که میپوشیم، آشکار است. تنوع بیمرز محصولات فرهنگی و مد، موجهای پیدرپی زیباییشناسی و شتاب سیال ترندها، آنچنان بیامان از هر سو میوزند که مجالی برای درنگ و انتخاب آگاهانه باقی نمیگذارند. انسانِ امروز، بیش از آنکه انتخابگر باشد، پیرو است؛ پیرو جریانی که مسیرش را سرمایه و رسانه رقم میزنند.
وقتی سیاست با نظام سرمایهداری دست در دست هم میگذارد، رسانه به اهرم پیشبرندهی اهداف آن بدل میشود؛ ابزاری که گاه تا ژرفترین لایههای ذهن و سلیقهی مخاطب نفوذ میکند، بیآنکه خود از آن آگاه باشد.
در این میان، صنعت پوشاک، یکی از عرصههای کلیدی است که همواره در کانون توجه این ائتلاف قدرت قرار دارد. در سالهای اخیر، برندهای مشهور جهانی لباسهایی با طراحیهای پوشیده و محجبه تولید و روانه بازار کردند؛ نه از سر دغدغه فرهنگی یا باور دینی، این رفتار برای بهرهبرداری از بازار پرظرفیت و گستردهی مسلمانان بود.
مثل همیشه، فشن برای تثبیت این موج جدید، از رسانه بهره گرفت. شبکههای اجتماعی، بهعنوان ویترین جهانیِ سبک زندگی، نخستین پنجره برای تبلیغ این سبک از مد بودند، ورزشکاران مسلمان به تبلیغ این سبک از لباس پرداختند، بلاگرهای مسلمان ظرفیت بسیار بالایی برای تبلیغ مد پوشیده داشتند پس پدیدهای به نام «حجاب استایل» نخست در کشورهای غیرایرانی شکل گرفت، اما با سرعتی چشمگیر، به مخاطب فارسیزبان هم رسید.
ویدئوهای جذاب این چهرهها باعث شد بلاگرهای ایرانی از این چهرهها ایده بگیرند و شروع به ساختن محتواهایی شبیه اینفلوئنسرهای خارجی بکنند. این ویدئوها به مرور زمان به دلیل بافت سنتی- مذهبی ایرانی به دل مخاطب نشست و افراد جذب این تبلیغات شدند.
بافت اجتماعی ایران، با کشورهای مسلمانِ سکولار تفاوتهایی بنیادین دارد. «حجاب استایل» در این بستر، نهتنها بهعنوان یک الگوی پوشش، بلکه گاه بهاشتباه، بهمثابه سبکی از زندگی اسلامی تلقی شد. همین خطای ساده، موجی از تغییرات را در جامعه پدید آورد و تعریفها و برداشتهای نوینی از حجاب را در فضای عمومی رقم زد؛ تعریفی که گاه با صورتِ اصیل و معنایی حجاب فاصلههایی پیدا کرد.
زینب زیدی، کارشناس حوزه لباس و مدیر برند یک برند شناخته شده حجاب در گفتوگو با ایسکانیوز دربارهی تأثیر اجتماعی جریان حجاب استایل در کشور گفت: «متأسفانه امروزه حجاب استایلها به الگویی تبدیل شدهاند که بسیاری از افراد، بهویژه نسل جوان، پوشش خود را از آنها اقتباس میکنند. این حجاب استایلها در بازه زمانی ۷ تا ۸ سال فعالیت در فضای مجازی، ابتدا با حجاب کامل و منطقی ظاهر شدند، اما به مرور زمان، سبک و سیاق پوشش آنان تغییر یافته و به سمت لباسهایی همچون شومیز و دامن، دامن کوتاه همراه با جورابشلواری و یا پوششهایی که گردن و بخشهایی از بدن نمایان میشود، گرایش پیدا کردند.«
وی ادامه داد: «نسل جوان جامعه تلاش میکند از این بلاگرها الگوبرداری کند و در صورتی که آرایشی غلیظ داشته باشند، این مسئله را طبیعی میپندارد؛ چرا که تصور میکند عرف جامعه همین است، زیرا در فضای مجازی نمونههایی مانند حجاب استایلها را مشاهده میکند و از آنها تأثیر میپذیرد. این امر باعث ایجاد تضاد و ناهماهنگی در جامعه میشود.»
کارشناس حوزه پوشاک گفت: »در عملکرد این افراد پرسش مطرح میشود، اگر این فرد پوشش حجاب دارد، پس چرا از آرایش غلیظ بهره میگیرد؟ و اگر حجاب ندارد، چرا خود را با عنوان «حجاب استایل» معرفی میکند؟ ما، به عنوان تولیدکننده، با چنین مواردی مواجهیم و حتی در زمینه تبلیغات، ترجیح میدهیم با این افراد همکاری نکنیم، زیرا حضورشان باعث ایجاد تضاد در کسبوکار ما میشود.»
از مهمترین مواردی که بلاگرها را به سمت حجاب استایل شدن سوق داده است درآمدیست که از فعالیت در شبکههای اجتماعی حاصل میکنند. زینب زیدی در مورد بعد مالی کار بلاگرهای حجاب گفت: «بیتردید، این موضوع کاملاً به یک حرفه و شغل تبدیل شده است. داشتن روابط عمومی بالا و توانایی برقراری ارتباط مؤثر با مخاطب در این شغل بسیار اهمیت دارد؛ زیرا هر کسی قادر به انجام این کار نیست و فرد باید توانایی تولید محتوا داشته باشد و بتواند با مخاطب خود ارتباط برقرار کند. معمولاً کسانی که وارد این حوزه میشوند، با مشاورانی همراه هستند و محتوا و ایدههای خود را از ایشان دریافت میکنند.»
زیدی اظهار داشت: «من با چند نفر از حجاب استایلها آشنا هستم که ابتدا تمایل داشتند وارد فضای کاری ما شوند و همکاری کنند. آنها ابتدا کار خود را با مدل بودن آغاز کردند، با فضا آشنا شدند و به تدریج که دانششان افزایش یافت، وارد حوزه حجاب استایل شدند.»
وی درمورد درآمد حاصل از این کار گفت: «عمده درآمد این افراد از طریق تبلیغات تأمین میشود، اما آنچه ما مشاهده کردهایم این است که پس از ۸ تا ۹ سال فعالیت در حوزه تولید، شاید هنوز نتوانستهایم گامهای بزرگی برداریم. در مقابل، کسانی که به تازگی وارد حوزه تولید محتوای حجاب میشوند، معمولاً ظرف یک یا دو سال به جایگاه مالی مطلوبی دست مییابند، به گونهای که تغییر محسوس در سبک زندگی آنها قابل لمس است.»
زمانی که به مطالعه یک پدیده اجتماعی میپردازیم، هرگز نباید از یک بعد به موضوع نگاه کنیم، در بافت جامعه و پدیده اجتماعی همه چیز یک استثنا دارد، نمیتوان گفت مسئله حجاب استایل که امروز به وضوح در جامعه دو دستگی ایجاد کرده صرف بعد مالی دارد، قطعا سیاست، جامعه و روانشناسی اجتماعی نقش بزرگی در این پدیده اجتماعی دارند.
برای داشتن یک نگاه ذوابعاد به این پدیده اجتماعی و نقش فرد بلاگر در این موضوع به سراغ زهرا عشقعلی، روانشناس حوزه طرحواره درمانی و متخصص در حیطه فردی و زوجی رفتیم و به این موضوع پرداختیم. وی درباره این پدیده اجتماعی گفت: «در حقیقت، نیاز به تأیید شدن و مورد توجه قرار گرفتن، بخشی طبیعی و بنیادین از وجود انسان است. این میل، در همهی ما کموبیش وجود دارد و ذاتاً نمیتوان آن را منفی قلمداد کرد. اما نکتهی مهم اینجاست که هر نیازی در انسان، دارای یک طیف است، و افراط یا تفریط در هر نقطهای از این طیف، میتواند به شکلگیری ناهنجاریهای رفتاری یا روانی منجر شود.»
وی ادامه داد: «به عنوان مثال، فردی که تا حدی پیش میرود که روزمرگیها و حتی بخشهایی از زندگی خصوصیاش را در فضای عمومی به اشتراک میگذارد، نیاز به تائید شدن را بیشتر از باقی افراد دارد. همهی ما بهطور طبیعی نیاز به تأیید شدن داریم؛ این یکی از پایههای اصلی نیاز انسان است اما یک زمانی انسان احساس میکند این نیاز با ارزشها و هنجارهای فرهنگیمان در تضاد است؛ در چنین شرایطی، انسان برای اینکه این تضاد را از بین ببرد، سعی میکند این دیده شدن را بومی سازی و نرمالیزه کند.»
عشقعلی ادامه داد: «در نتیجه بلاگرهای حجاب یا بهطور کلی «حجاب استایلها»، نتیجهی همین فرایند هستند. متاسفانه در این افراد احتمال اینکه نیاز به دیده شدن از آن طیفی که به صورت نرمال وجود دارد ممکن است بیشتر باشد و احتمال دارد که عزت نفس این افراد دچار مشکل باشد چرا که هرچقدر انسانها عزت نفس شکنندای داشته باشند، نیاز به تایید شدن بیشتری وجود دارد.»
وی در پاسخ به سوال ما درباره اینکه چه کسانی بیشتر درگیر صفحات این بلاگرها میشوند و در روان این افراد چه اتفاقی میافتد گفت: «بهطور کلی نمیتوان بهصورت قطعی مشخص کرد که دقیقاً کدام تیپ شخصیتی بیش از دیگران درگیر صفحات بلاگرها میشوند، اما یک نکتهی بنیادین وجود دارد؛ افرادی که به هویتی پایدار و کامل رسیدهاند و اصطلاحاً دارای «هویت موفق» هستند، کمتر در معرض آسیبهای روانی ناشی از چنین فضاهایی قرار میگیرند. این افراد میدانند چه میخواهند، مراحل کاوش شخصیشان را طی کردهاند و نسبت به اهداف و ارزشهای خود متعهدند. آنها زندگیشان را بر پایهی همین ارزشها بنا کردهاند و به همین دلیل معمولاً زمان و انرژیشان را بیهدف صرف نمیکنند.»
این روانشناس و طرحواره درمانگر خاطرنشان کرد: برای نمونه، اگر فردی یک بلاگر حجاب یا هر بلاگر دیگری را دنبال میکند، این کار را در چارچوب اهداف شخصیاش انجام میدهد. ممکن است آن فرد خود صاحب مزون باشد یا در صنعت مد فعالیت کند، و دنبال کردن چنین صفحاتی برایش در راستای اهداف حرفهای و ارزشیاش معنا داشته باشد. بنابراین نمیتوان گفت که این کار بهخودیخود اشتباه است. دنبال کردن بلاگرها به خودی خود اشتباه نیست، مسأله زمانی ایجاد میشود که فرد هنوز به درک مشخصی از ارزشها و هویت خود نرسیده و زندگیاش بهاصطلاح «باری به هر جهت» پیش میرود.»
وی تصریح کرد: «در چنین شرایطی، مخاطب ممکن است صرفاً بهدلیل جذابیت بصری یا فریبندگی فضای محتوای بلاگرها، بیهدف وارد این فضاها شود و در نهایت دچار احساس نارضایتی از خود و خودسرزنشگری شود. بهعنوان مثال، ممکن است دختری که خود را مذهبی میداند، پس از دیدن استوریهای یک بلاگر حجاب دچار احساس کمارزشی شود. با خود بگوید: «ببین او چقدر خوب است و من چقدر عقب ماندهام» یا «او چقدر خوشتیپ و موفق است، من چرا نیستم؟» و این مقایسهها، بهمرور موجب افزایش صدای «منتقد درون» فرد میشود.»
عشقلی بیان کرد: «خود سرزنشگری از یک عزت نفس شکننده میآید، یعنی صدای «منتقد درون» ما مدام دنبال خوراک میگردد تا مارا تخریب کند، به طور کلی میتوانیم بگوییم افرادی که هنوز هویت کاملی ندارند و ارزش خود را در زندگی پیدا نکردند، نمیدانند میخواهند و بر چه مبنایی زندگی کنند و عزت نفس پایینی دارند و بیشتر در معرض خطرات این بلاگرها هستند.»
«حجاب استایل» پدیدهایست که در اثر کج فهمیهای متعدد از حوزه مد، دین، رسانه و ارزشهای زندگی به وجود آمده است. درواقع نوعی شیر بی دم و سر و اشکمیست که با برداشت سلیقهای از مد و دین ایجاد شده است. بلاگرهای حجاب طوری استخوان دین را لای گوشت قرار دادهاند که عده بسیار زیادی از جوانان را از معنای واقعی حجاب و عفاف دور کردهاند.
خبرنگار: صبا هراتی
انتهای پیام/
نظر شما