به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، وقتی خبر یک انتصاب در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تاریخ ۱۲ آبان ماه ۱۴۰۳ روی خروجی سایت وزارت فرهنگ قرار گرفت همه هنر دوستان و دغدغه مندان این عرصه در همان روز، خرمای معاونت هنری وزارت ارشاد را خوردند و یک فاتحه هم برایش خواندند.
وقتی در آن روز خبر انتصاب نادره رضایی به سمت معاونت هنری وزارت ارشاد از درگاه رسمی این وزارتخانه منتشر شد و به تبع آن رسانه های گوناگون به انعکاس این خبر پرداختند با توجه به رزومه پیشین خانم رضایی دور از ذهن نبود که این معاونت روزهای سیاهی را در پیش خواهد داشت چنانکه در طول این یکسال نیز معاونت هنری که باید منبع آرامش و رجوع اهالی هنر باشد تبدیل به یک میدان جنگ وسیع شد.
اولین بار نام «نادره رضایی» زمانی مطرح شد که شریعتمداری وزیر کار و رفاه سعی کرد او را بدون داشتن هیچگونه فعالیت و تجربهای به سمت مدیرکلی اداره کار استان تهران منصوب کند که البته پس از موج انتقادها از بیتجربگی و سوابق سیاسی او، انتصاب وی لغو شد.
پس از آنکه نادره رضایی نتوانست پست دولتی در وزارت رفاه تصاحب کند، یکباره سر از شرکت ایرانخودرو درآورد و بدون هیچ سابقه و تخصصی، به عنوان مشاور مدیرعامل ایرانخودرو در امور مسئولیتهای اجتماعی منصوب شد که البته با دستگیری مدیرعامل ایران خودرو، دوران حضور وی در این سمت سریع به پایان رسید و مجدد و البته اینبار به عنوان مشاور اجتماعی رئیس جمعیت هلال احمر منصوب شد و اینبار هم با دستگیری و استعفای رئیس هلال احمر دوران حضور وی در این سمت پایان یافت.
اما شنبه ۱۴ دی ماه ۱۳۹۸ درست در زمانی که تمام کشور درگیر شهادت حاج قاسم سلیمانی بودند در سکوت خبری و بدون حضور اصحاب رسانهها، نادره رضایی به عنوان مدیرعامل موسسه «علمی-فرهنگی» یکی از بزرگترین مؤسسات انتشاراتی ایران منصوب شد بدون آنکه در هیچ یک از سمتهای قبلی و فعلی تجربه و تخصص ویژه ای در این حوزه داشته باشد و دوران مدیریت وی در این انتشارات خود روضه مفصلی است که در این مجال نمی گنجد.
بیشتر بخوانید:
دستپخت جدید سرآشپز در معاونت هنری وزارت ارشاد
حالا نادره رضایی از آبان ماه ۱۴۰۳ سکان معاونت هنری کشور را در دست دارد که در این مدت هرروز شاهد سوءمدیریت ها، حواشی، فرصت سوزی ها و اتفاقات گوناگونی بودیم. از اجرای «کنسرت فرضی» توسط پرستو احمدی با لباس نیمه عریان در یکی از کاروانسراهای کشور و لایک صفحه اینستاگرام این خواننده زیرزمینی و هنجارشکن توسط نادره رضایی که باید سکاندار و متولی صدور مجوزهای هنری از قبیل کنسرت ها، احیای هنر و حفظ کرامت هنرمندان باشد تا تغییر ناگهانی و عزل حمید نیلی مدیرکل هنرهای نمایشی درست در زمان برگزاری نمایش عروسکی تهران و قرار گرفتن در آستانه تئاتر فجر و همچنین انتصاب کامبیز نوروزی از محکومان امنیتی به عنوان عضو کارگروه حقوقی معاونت هنری از جمله حواشی رضایی بوده است.
انتصاب آرزو زرگر بهعنوان دبیر دوازدهمین دوسالانه ملی سرامیک ایران که در جریان اغتشاشات سال ۱۴۰۱ دیدگاههای ضد امنیت ملی خود را در فضای مجازی منتشر کرده بود، افتتاحیه دوازدهمین دو سالانه سرامیک توسط بیتا فیاضی و آنهم بدون حجاب در فرهنگسرای نیاوران و تشویق و همراهی توسط عوامل معاونت هنری، انتشار پست اینستاگرامی سعید اسلامزاده مدیر وقت روابط عمومی این معاونت در شب یلدا همراه با دخترش که فاقد حجاب بود و واکنش های تندی در فضای مجازی همراه داشت و همچنین ارتباط دوستانه و تنگاتنگ آمنه رضایی خواهر نادره رضایی با عالیه مطلب زاده از چهرههای جریان براندازی و حضور وی در منزل نرگس محمدی از دیگر حواشیای است که معاون هنری با آن بر سر زبان ها بود و جالب این است که اگر هرکدام از مردم عادی با چنین مسائلی در اعضای درجه یک خانواده و یا دوستان خود مواجه بودند، بلاشک از گزینش ادارات دولتی رد میشدند، چه برسد به اینکه معاون وزیر شوند.
حواشی مربوط به برگزاری جشنواره موسیقی فجر از دیگر مواردیست که خود سردردآور است که برای خواندن آن اینجا کلیک کنید.
حالا سوال بزرگ این است پشت نادره رضایی به چه کسی گرم است و کدام دست پشت پرده از وی تا حدی دفاع میکند که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی حاضر به هزینه دادن برای رضایی و رفتن به مجلس و کارت زرد گرفتن است. آیا وزیر توان و قدرت عزل معاون هنری وزارتخانه متبوع خود را ندارد و در واقع افراد دیگری برای وی تعیین تکلیف می کنند؟
در رابطه با این مساله باید گفت زمانی پای سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجلس باز شد که فتح الله توسلی نماینده مردم بهار و کبودرآهنگ علاوه بر سابقه نادره رضایی مدعی شد معاون هنری برای بازسازی دفترکاری خود مبلغ ۳ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان هزینه کرده است و نماینده سوال کننده از پاسخ های وزیر قانع نشد که در نهایت وزیر ارشاد با یک کارت زرد مجلس را ترک کرد اما در این مرحله هم از عزل نادره رضایی خبری نشد. گویا دست های پشت پرده چنان عیان صحنه گردانی میکنند که وزیر پس از دریافت کارت زرد مجلس، همچنان توانایی عزل این معاون پرحاشیه خود را ندارد. هرچند پس از این موضوع، معاونت هنری وزارت ارشاد تعدادی خبرنگار گزینشی را برای بازدید از دفتر خود دعوت کرد اما این حربه هم اثر نکرده و افکار عمومی همچنان در مورد عملکرد و مواضع رضایی پاسخی دریافت نکردهاند.
فرصت برگزاری کنسرت رایگان همایون شجریان در میدان آزادی سوخت و به یک تهدید تبدیل شد؛ آنچه میتوانست به یک وفاق ملی در بین مردم بدل شود به دشمنان وطن این فرصت را داد از آب گل آلود ماهی گیری کنند؛ برگ دیگری از کارآمدی در رزومه خانم سرآشپز در معاونت هنری.
داستان از ۱۰ شهریور و با نشست خبری همایون شجریان با اصحاب رسانه شروع شد که در آن خبر برگزاری کنسرت رایگان این خواننده محبوب کشورمان در دو روز آینده یعنی ۱۲ شهریور در میدان آزادی مثل بمب صدا کرد و تمامی رسانه های رسمی و غیررسمی و فضای مجازی و حتی گروه های دوستانه و خانوادگی خبر این اتفاق مهم فرهنگی و هنری را دست به دست میکردند. در فضای شبکه اجتماعی ایکس هم گروه های تندرو و ضدانقلاب و اپوزوسیون که همیشه از شادی مردم ایران در رنج و عذاب بودند خط تخریب همایون شجریان را پیش گرفتند.
مردم ایران شاد و خرسند از برگزاری چنین رویدادی بودند که خبر بهمن بابازاده خبرنگار حوزه موسیقی مثل آب سرد روی سر مردم ریخته شد و در کانال شخصی خودش از لغو برگزاری کنسرت شجریان خبر داد.
وی چنین نوشت: «کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی به دلیل سنگ اندازی شهرداری تهران لغو شد.»
در همین زمان محمدامین توکلی زاده معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران با انتشار متنی از زمان ناکافی برای ایجاد تمهیدات لازم سخن به میان آورد و در بخشی از متن خود نوشت: «سرکار خانم بهروز آذر، معاون محترم رئیسجمهور، جناب آقای احمدی، مشاور وزیر ارشاد، و چند تن دیگر از مسئولین دولتی با پیگیریهای کردند که در محیطی صمیمانه و خیرخواهانه در این راستا مشورت های انجام شد. همه این عزیزان اذعان داشتند که سرکار خانم رضایی، معاون محترم وزیر، میبایست دستکم یک ماه پیش جلسات هماهنگی با حضور مجریان و دستاندرکاران ابعاد مختلف این رویداد برگزار میکردند، اما این موضوع مورد غفلت قرار گرفته و زمان زیادی از دست رفته بود.»
در واقع نامهای که از سوی نادره رضایی به وزارت کشور ارسال شده مربوط به ۹ شهریور ماه یعنی یک روز قبل از نشست خبری همایون شجریان و تنها ۲ روز مانده به برگزاری کنسرت که طبیعتا هر فرد عاقلی این را به خوبی میداند برای برگزاری یک کنسرت چند ده هزار نفری در مقیاس میدان آزادی و برای فرد محبوبی چون همایون شجریان به ماه ها هماهنگی و تشکیل جلسه شورای تامین جهت برقراری نظم و کنترل ترافیک و تمهیدات امنیتی و اورژانسی نیاز است و دو شبه نمیتوان چنین کار عظیمی را پیش برد چنانکه خود همایون شجریان در پست اینستاگرامیاش که پس از لغو کنسرت منتشر کرد به این موضوع اشاره کرده است.

در بخشی از پستی که «همایون شجریان» برای لغو کنسرت خیابانی میدان ازادی منتشر کرده، نوشته: «جلسات چند روز اخیر بایستی قبل از موافقت با درخواست ما و طی دو ماه گذشته انجام میشد.» تاخیر در روند اجرایی و مهیا کردن بدیهیات حیاتی برای چنین پروژه عظیمی، مشخصا معاونت هنری ارشاد را مخاطب قرار داده که در لغو این اجرا، بیشترین سهم را دارد.
گفته شده اورژانس تهران نیز اعلام کرده نامه درخواست حضور عوامل اورژانس برای این پروژه هم ارسال نشده و به مرور ابعاد جدیدی از بی مسئولیتی های برگزارکننده این کنسرت رونمایی شد.

اما ماجرا به همینجا ختم نشد. شامگاه ۱۳ شهریور یعنی دقیقا زمانی که نادره رضایی باید بابت تحمیل یک هزینه سنگین به نظام به اتاق خود میرفت تا به کارهای بدش فکر کند در موزه هنرهای معاصر حضور یافت و به تشویق ارکستر سمفونی جوانان و گروه کر پرداخت. اما نکته کجاست؟ اینکه این ارکستر سمفونی دقیقا در مکانی اجرا شد که در آنجا حوض معروف روغن هنرمند ژاپنی قرار دارد.

این حوض که در واقع یک اثر ارزشمند هنری است و سال هاست که در موزه هنرهای معاصر تهران نگهداری می شود که در سال ۱۹۷۷ از هاراگوچی هنرمند ژاپنی با عنوان «ماده و فکر» خریداری شد.
نوریوکی هاراگوچی تابستان سال ۹۹ درگذشت و این در حالی است که وی سه سال قبل از فوتش به ایران سفر کرده بود تا اثرش را مرمت کند و از اینکه پس از ۴۰ سال هنوز اثرش را پابرجا و کاملا سالم می دید ابراز تعجب و خوشحالی کرده بود.
این حوض روغن که ظرف فولادی جوشخورده مربعی شکلی است که درون آن با روغن سیاه پر شده؛ از آنجا که روغن برخلاف آب ثابت مانده و خاصیت انعکاسی دارد، این اثر شبیه به یک آینه بزرگ سیاه رنگ در کف زمین است.
در سالن ۱۴۰۰ یک پرفورمنس در محل این موزه برگزار گردید که عدهای از هنرمندان و کارشناسان را نگران سلامت این اثر هنری کرد و برخی هنرمندان نسبت به مسئولان و مدیران هنری کشور به اعتراض پرداختند و مدعی شدند که صدا روی حوض روغن وسط موزه تاثیر میگذارد و دامنه این اعتراضات به حدی بالا گرفت که رییس وقت موزه همان شب توسط معاون هنری وزارت ارشاد عزل شد.
حالا درست در همان مکان بدون اینکه چیزی تغییر کرده باشد معاون هنری که باید پاسبان نگهداری از هویت هنری کشور و آثار هنری آن باشد در همانجا حضور پیدا کرده و به تماشا و تشویق ارکستر سمفونیک میپردازد و گویا دیگر کسی نگران حوض روغن هنرمند ژاپنی نیست.
اینکه حواشی نادره رضایی تا چه زمانی ادامه خواهد داشت، اینکه تا چه زمانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای بقای این معاون پرحاشیه هزینه خواهد داد و اینکه تا چه زمانی مصالح کشور فدای ندانم کاری وزیر ارشاد و معاونین وی خواهد شد هر روز بر نگرانی اهالی فرهنگ و هنر خواهد افزود.
انتهای پیام/
نظر شما