به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، سینمای هالیوود، بهعنوان بزرگترین و تأثیرگذارترین صنعت فیلمسازی جهان، تنها یک بستر سرگرمی ساده نیست. این سینما همواره محلی برای بازتاب قدرت نرم ایالات متحده بوده است؛ جایی که ایدئولوژیها، ارزشها و حتی روایتهای امنیتی و نظامی این کشور به صورت غیرمستقیم به مخاطبان جهانی عرضه میشود. در این میان، نقش سازمانهای امنیتی و نظامی همچون پنتاگون، سیا و حتی ناتو بهعنوان یک پیمان بینالمللی نظامی، بسیار پررنگ است. هالیوود در بسیاری از آثار خود تصویری ویژه از این نهادها میسازد؛ گاهی در قالب قهرمانانه و نجاتبخش، گاهی در هیئت یک نیروی مرموز و گاه نیز در نقش ضدقهرمان.
معمولا دو دیدگاه درباره دخالت نهادهای امنیتی و نظامی دنیا در سینمای کشورها وجود دارد. این دیدگاه ها به ویژه در مورد هالیوود اغراق آمیز است. گروهی اینگونه تصور می کنند که به طور کلی نهادهای امنیتی همچون سیا و پنتاگون و اف بی آی بر هالیوود نظارت کامل دارند؛ زیرا هالیوود همواره حامی و تضمین کننده منافع ملی و سیاست های کلان آمریکایی در جهان است. در واقع این گروه معتقدند هر فیلمی که ساخته می شود حتما از صافی این نهادها گذشته است و نهادهای امنیتی رابطه ای کاملا دستوری در برابر شرکت های فیلم سازی و خود فیلم سازان دارند.
گروه دیگر هم به طور کامل عقیده ای برخلاف دیدگاه اول دارند و معتقدند هالیوود بخشی مستقل است و استودیوها با استقلال کامل فیلم های مدنظر خود را می سازند. همچنین معتقدند نهادهای نظامی هیچگونه دخالتی در محتوای فیلم ها ندارند و فقط در جایگاه مشاور در ساخت فیلم هایی که صحنه های جنگ و نبرد دارند ایفای نقش می کنند. فرآیند تولید و عرضه محصولات هالیوود بسیار پیچیده است؛ این گروه میکوشند از اهمیت این معادله پیچیده بکاهند و این موضوع را با ساختار ساده اقتصاد آزاد پاسخ دهند.
نکته مهم آن است که نهادهای امنیتی فقط در سینما وارد نشده اند. برنامه های تلویزیونی، تله فیلم ها، مسابقات مختلف و حتی برنامه های آشپزی وجود دارد که وزارت دفاع یا سایر نهادهای نظامی و امنیتی در تولیدشان همکاری وجود داشته است.
واقعیت این است فیلمسازان آمریکایی برای کاهش هزینه ها و واقعی تر جلوه دادن فیلم هایشان بیش از صد سال است که از کمک های ارتش ایالات متحده استفاده می کنند. این کمک ها شامل در اختیار قرار دادن نیروی انسانی و راهنمایی های کارشناسان و دسترسی به تجهیزات و اماکن ارتش برای فیلمبرداری بوده است. از زمان تاسیس تاکنون، پنتاگون مهمترین اهرم دولت در شکل دهی و تاثیرگذاری بر هالیوود بوده است و پس از جنگ جهانی دوم و تاسیس پنتاگون در سال ۱۹۴۷ فرآیند همکاری و تاثیرگذاری ارتش آمریکا در هالیوود رسمیت یافت و دفتر همکاری با صنعت سرگرمی تاسیس شد.
پس از جنگ جهانی دوم، همکاری میان هالیوود و پنتاگون بهشکل رسمی آغاز شد. وزارت دفاع آمریکا با در اختیار گذاشتن تجهیزات نظامی، هواپیماها، ناوهای جنگی و حتی لوکیشنهای نظامی برای فیلمسازان، در عوض از آنها میخواست تا تصویری مثبت و جذاب از ارتش آمریکا ارائه دهند. این همکاری نوعی «معامله دو سر برد» بود. فیلمسازان هزینه تولید را کاهش میدادند و وزارت دفاع نیز با کمک هالیوود به تبلیغ ارزشهای نظامی، جذب سرباز و مشروعیتبخشی به سیاستهای دفاعی خود میپرداخت.
در دهههای اخیر، حضور سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) در سینمای هالیوود نیز برجسته شده است. این سازمان همواره بهعنوان یکی از مرموزترین و پرقدرتترین نهادهای امنیتی جهان شناخته میشود و همین ویژگی جذابیت داستانی زیادی برای فیلمسازان دارد.
برخلاف پنتاگون و سیا که نهادهای داخلی آمریکا محسوب میشوند، ناتو بهعنوان پیمان نظامی فراآتلانتیک نقش متفاوتی در سینما دارد. در بسیاری از آثار، ناتو نه بهطور مستقیم، بلکه در قالب همکاریهای نظامی چندجانبه یا نیروهای ائتلافی نمایش داده میشود.
فیلمهایی درباره جنگهای افغانستان، عراق یا حتی بحرانهای بالکان، بارها بهطور غیرمستقیم ناتو را در محوریت قرار دادهاند. به این ترتیب، هالیوود به تماشاگر جهانی القا میکند که امنیت و صلح بینالمللی تنها از طریق همکاری تحت رهبری آمریکا و متحدانش امکانپذیر است و این تصویرسازی عملاً جنبهای تبلیغاتی برای سیاست خارجی ایالات متحده دارد.
سینما در جهان امروز یکی از قویترین ابزارهای «قدرت نرم» است. وقتی هالیوود تصاویری از عملیاتهای موفق ارتش یا سیا ارائه میدهد، نه تنها به آمریکاییها حس غرور ملی میدهد، بلکه در سطح جهانی نیز مشروعیت این نهادها را افزایش میدهد.
برای مثال، پس از حملات ۱۱ سپتامبر، موجی از فیلمها و سریالها با محوریت مبارزه با تروریسم ساخته شد؛ از جمله سریال 24 که به عملیات کشتن اسامه بن لادن پرداخت. این آثار در ناخودآگاه مخاطبان این ایده را تقویت میکردند که مداخلات نظامی و اطلاعاتی آمریکا در سراسر جهان «ضروری و موجه» است.
با وجود این تصویرسازیها، بسیاری از منتقدان هالیوود را به «ابزار تبلیغاتی دولت آمریکا» بودن متهم میکنند. پژوهشها نشان دادهاند که فیلمنامههای بسیاری پیش از تولید توسط مشاوران پنتاگون یا مأموران سابق سیا بازبینی میشوند و تغییراتی بهنفع تصویر مثبت از این نهادها در آنها اعمال میشود.
از سوی دیگر، برخی فیلمسازان مستقل تلاش کردهاند تا روایتهای متفاوتی ارائه دهند. برای نمونه، فیلمهایی که به جنبههای تاریک جنگ عراق یا شکنجههای سیا در زندانهای مخفی پرداختهاند، سعی دارند این تصویر یکسویه را به چالش بکشند. با این حال، چنین آثاری معمولاً با محدودیتهای پخش یا انتقادهای شدید مواجه میشوند.
یکی از تکنیکهای رایج هالیوود در روایت درباره سازمانهای امنیتی، قهرمانسازی است. سربازان، خلبانان یا مأموران اطلاعاتی اغلب بهعنوان شخصیتهایی فداکار، شجاع و اخلاقمدار نمایش داده میشوند. حتی وقتی نقصها و اشتباهاتی دارند، در نهایت هدفشان «نجات جهان» یا «محافظت از مردم» معرفی میشود.
در دوران جنگ سرد، هالیوود اغلب بهطور مستقیم نقش تبلیغاتی برای سیاستهای امنیتی آمریکا ایفا میکرد. شوروی و بلوک شرق بهعنوان دشمنان اصلی به تصویر کشیده میشدند و سازمانهایی مانند سیا یا پنتاگون در برابر آنها نقش مدافع آزادی را داشتند.
این سنت تا امروز نیز ادامه یافته، با این تفاوت که دشمنان داستانی تغییر کردهاند. تروریستهای خاورمیانهای، هکرهای روسی یا حتی قدرتهای نوظهوری مانند چین اکنون در نقش «تهدید جهانی» ظاهر میشوند و بار دیگر سازمانهای امنیتی آمریکا در جایگاه ناجی معرفی میشوند.
تأثیر این تصویرسازیها محدود به آمریکا نیست. از آنجا که فیلمهای هالیوودی در سراسر جهان پخش میشوند، روایتهای امنیتی و نظامی آمریکا نیز بهصورت گسترده به مخاطبان جهانی منتقل میشود. این امر نه تنها در شکلدهی افکار عمومی بینالمللی تأثیر دارد، بلکه گاهی به حمایت غیرمستقیم از سیاستهای خارجی آمریکا منجر میشود.
نقش سازمانهای امنیتی آمریکا مانند پنتاگون، سیا و ناتو در سینمای هالیوود را میتوان ترکیبی از تبلیغات سیاسی، بازنمایی فرهنگی و جذابیت داستانی دانست. این نهادها در بسیاری از فیلمها بهعنوان قهرمانان نجاتبخش یا مدافعان آزادی ظاهر میشوند و در مواردی نیز با پیچیدگی و ابهام نمایش داده میشوند.
هالیوود بهواسطه نفوذ گسترده جهانی خود، عملاً به بازوی فرهنگی قدرت نرم ایالات متحده تبدیل شده است. هرچند برخی آثار انتقادی و متفاوت نیز وجود دارند، اما جریان غالب همچنان بر محور ارائه تصویری مثبت و مشروعیتبخش از ساختار امنیتی و نظامی آمریکا میچرخد.
انتهای پیام/
نظر شما