به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، انفجار مرموز پیجرها در حزب‌الله لبنان یکی از شوکه‌کننده‌ترین رخدادهای امنیتی سال‌های اخیر در خاورمیانه به شمار می‌رود؛ رخدادی که نه‌تنها تلفات انسانی به‌دنبال داشت بلکه بار دیگر به همگان یادآوری کرد که جنگ‌های نوین دیگر محدود به پهپاد، موشک و عملیات زمینی نیست. آنچه در این ماجرا اهمیت دارد، نه فقط قدرت تخریب چند دستگاه ارتباطی، بلکه میزان نفوذ و برنامه‌ریزی اسرائیل برای تبدیل یک ابزار روزمره به سلاحی کشنده است.

انفجار ناگهانی این پیجرها در دست و جیب اعضای حزب‌الله، معنای دیگری از «نفوذ» را آشکار کرد؛ اسرائیل نه فقط در میدان نبرد، بلکه در عمیق‌ترین لایه‌های زندگی روزمره دشمنان خود دست می‌برد و ابزار ارتباطی را به بمب ساکت و پنهان تبدیل می‌کند. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان امنیتی، این عملیات نشان‌دهنده تغییر استراتژی تل‌آویو در جنگ سایه‌هاست؛ استراتژی‌ای که هدف آن ایجاد رعب روانی و فروپاشی اعتماد درونی حزب‌الله است. وقتی حتی یک پیجر ساده می‌تواند به دام مرگ بدل شود، دیگر چه ابزاری را می‌توان امن دانست؟

با این حال، آنچه امروز روشن است، ورود به مرحله‌ای تازه از نبردهای نامتقارن است، جایی که ابزارهای کوچک و بی‌اهمیت ظاهری، با طراحی دقیق می‌توانند به سلاح‌های استراتژیک تبدیل شوند. انفجار پیجرها هشداری جدی است نه‌فقط برای حزب‌الله، بلکه برای همه گروه‌هایی که در میانه نزاع‌های خاورمیانه فعالیت می‌کنند.

محمد مردانیان نویسنده کتاب «انفجار پیجرها» در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز گفت: برای مدت کوتاهی ساکن لبنان بودم و در زمان تشیع پیکر شهید سیدحسن نصرالله و پس از آن سر مزار سیدحسن نصرالله و سایر شهدای لبنانی با افراد مختلفی برخورد داشتم.

وی با اشاره به اینکه کتاب های قبلی که نوشته ام با موضوعات امنیتی و یا مقاومت بوده ادامه داد: به این فکر افتادم با توجه به اینکه حادثه انفجار پیجرها که تنها چندماه بود که اتفاق افتاده بود در این مساله هم تحقیقات رو شروع کنم و با هماهنگی رایزن فرهنگی سفارت ایران در لبنان به موسسه ای که هم ردیف بنیاد شهید خودمان است معرفی شدیم و در این موسسه جانبازان انفجرهای پیجر به ما معرفی شدند که این آغاز شروع نوشتن کتاب شد.

مردانیان تصریح کرد: کتاب «انفجار پیجرها» حدود یک سوم تا نیمی از کتاب اختصاص به مصاحبه با جانبازان حزب الله لبنان در حادثه انفجار پیجرها دارد و نیمی دیگر از کتاب به تحلیل مسائل امنیتی و اخبار مربوط به حوادث امنیتی لبنان پرداخته است. اینکه چرا و چگونه موساد به حزب الله نفوذ کرد و چرا حزب الله متوجه نشد، عملیات فریب فروش پیجرها به حزب الله چگونه صورت گرفت و با شرکت های پوششی این کار انجام شد و حزب الله متوجه نشد خرید پیجرها از طریق اسرائیل است زیرا پای یک شرکت تایوانی در میان بود و یکسری منابع و صهیونیستی از زبان خود دشمن و یکسری اظهارات مقامات حزب الله در این کتاب آورده شده است.

نویسنده کتاب «انفجار پیجرها» با بیان اینکه تحلیل های این کتاب تحلیل های شخصی خودم به عنوان نویسنده نیست بلکه تحلیل های افرادی همچون سفیر ایران است که شخصا با ایشان مصاحبه کردم و یا تحلیل های اخیر شیخ نعیم قاسم در سخنرانی های خود و اینکه به طور مثال با سایر پیجرهای باقی مانده چه کردند و اینکه اینها در ترکیه امحا شد.

وی با اشاره به اینکه اطلاعات ناب و دست اولی در این کتاب در خصوص حادثه انفجار پیجرها آورده شده بیان کرد: درباره نوع و نحوه فروش پیجرها به حزب الله، درباره نوع موارد منفجره استفاده شده در پیجرها و اینکه این موارد جدید بوده و ترکیبات آن قابل شناسایی نبوده است و حتی دستگاه ایکس ری آن را شناسایی نمی کردند زیرا سفیر ایران با پیجری که در اختیار داشته به طور مکرر بین ایران و لبنان در رفت و آمد بوده و دستگاه ایکس ری فرودگاه بین المللی امام خیمنی (ره) و فرودگاه رفیق الحریری بیروت نتوانسته بوده که این موارد را شناسایی کند، درباره اندازه مواد که حدود ۵ گرم بوده و اینکه در قسمت باتری پیجر جاسازی شده بوده است، درباره مقایسه این مدل پیجر با پیجرهای مدل قبلی که ایرانی بودند و آنها هیچکدام منفجر نشدند، درباره اظهارات نتانیاهو درباره موضوع پیجرها و از همه مهمتر اینکه ایران و حزب الله در آستانه کشف آن بودند که انفجارها به وقوع پیوست.

مردانیان گفت: اگر ۲۴ ساعت دیرتر انفجارها اتفاق می افتاد ایران آن را کشف کرده بود و اتفاقا انفجار پیجرها به دلیل نزدیک شدن ایران به کشف آن اتفاق افتاد و اسرائیل قصد داشت که در طولانی مدت تعداد بیشتری از این پیجرها را به حزب الله بفروشد تا بین رزمندگان حزب الله توزیع شود و انفجارها باعث آسیب های بیشتری بشود و چون دیدند ایران در آستانه کشف آن است، انفجارها را زودتر از موعد انجام دادند.

وی در پایان سخنانش خاطرنشان کرد: یکی دیگر از موضوعاتی که در کتاب به آن اشاره شده جنگ ترکیبی‌ای که در فاصله حدودا ۱۰ روز اتفاق افتاد. اول انفجار پیجرها، دوم شروع حمله هوایی اسرائیل به لبنان، سوم شروع حمله زمینی به جنوب لبنان و چهارم و در نهایت شهادت سیدحسن نصرالله که جمه همه اینها یک جنگ ترکیبی بوده که در فاصله زمانی ۱۰ روز اتفاق افتاده است.

انتهای پیام/