گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز- در میان انواع سناریوهای شهری که آیندهپژوهان برای دهههای پیشِ رو ترسیم میکنند، سناریوی متاورس بدون تردید سفری جذاب به آینده است؛ سفری از مرزهای سخت و ملموس شهرهای امروز، به جهانی نرم، پویا و دادهمحور که در آن فضاهای واقعی و مجازی همچون دو لایهی همتنیده از زیست جمعی بشر بههم گره میخورند. در این سناریو، شهر تنها مجموعهای از خیابانها، میدانها و ساختمانها نیست؛ بلکه شبکهای زنده از فضاهای دیجیتال، دادههای هوشمند و روابط اجتماعی است که در محیطهای واقعیت ترکیبی جریان دارد.
در دههی پیشِ رو، یکی از سناریوهای جذاب تحولات شهری، همین گسترش فناوری متاورس است که از یک مفهوم انتزاعی فراتر میرود و به بستر حکمرانی، آموزش، خدمات عمومی و حتی حیات اجتماعی شهرها تبدیل میشود. در این آینده، مرز میان شهر فیزیکی و شهر مجازی از میان برداشته میشود. همانگونه که خیابان و میدان در گذشته بستر تعامل شهروندی بودند، اکنون فضاهای متاورسی به محل گفتوگو، تصمیمگیری و مشارکت جمعی بدل میشوند. شوراهای شهر در دنیای مجازی تشکیل میگردند، جلسات عمومی در تالارهای سهبعدی برگزار میشود، و خدمات شهری در محیطهای دیجیتال در دسترس همه قرار میگیرد.
در این سناریو، حکمرانی شهری دادهمحور بر پایهی شفافیت دیجیتال و مشارکت پایدار صورت میگیرد. هر شهروند میتواند در فرآیند تصمیمسازی نقش فعال داشته باشد، بدون آنکه نیازمند حضور فیزیکی در ساختمانهای اداری یا نهادهای شهری باشد. عدالت فضایی و فرصت برابر بهصورت واقعیتری تحقق مییابد؛ کودکی در روستایی دورافتاده، همانگونه به کتابخانه، کلاس درس یا مرکز فرهنگی متصل میشود که جوانی در مرکز تهران یا اصفهان.
از منظر زیستمحیطی، متاورس موجب کاهش مصرف انرژی، صرفهجویی در منابع، و کاهش آلایندهها میشود. ترددهای فیزیکی کمتر شده، حجم سفرها کاهش مییابد و مراکز اداری جای خود را به پلتفرمهای دیجیتال میدهند. نتیجه آن است که شهرها نه تنها هوشمندتر بلکه پاکتر و منسجمتر میشوند. در بعد اقتصادی نیز، متاورس دروازهای تازه برای مشاغل آینده است: از طراحی فضاهای مجازی شهری گرفته تا مدیریت داده و تولید محتوای فرهنگی بومی در بسترهای ترکیبی.
اما این مسیر آینده بیچالش نیست. همانگونه که در سوی فرصتها، عدالت دیجیتال و کارایی مدیریتی نهفته است، در سوی تهدیدها نیز نگرانیهایی دربارهی نابرابری دسترسی، خطر وابستگی روانی، تهدید حریم خصوصی و فرسایش روابط انسانی وجود دارد. اگر متاورس بدون قانونگذاری و نظارت اخلاقی گسترش یابد، ممکن است به فضای انزوا، تبعیض دادهای و سوءاستفاده اطلاعاتی بدل شود. بنابراین، تحقق این سناریو در گروی طراحی دقیق چارچوب حکمرانی داده و اخلاق اجتماعی دیجیتال است.
در بُعد فرهنگی، شهر متاورسی میتواند تبلور تازهای از هویت شهری باشد. بازطراحی فضاهای تاریخی و فرهنگی در محیط متاورسی، فرصتی بینظیر برای بازسازی حافظه جمعی، آموزش تاریخ بومی و تقویت پیوند فرهنگی شهروندان فراهم میآورد. اگر این فضاها با درک درست از فرهنگ ایرانی و اسلامی ساخته شوند، متاورس میتواند نه ابزار تقلید غربی، بلکه بستری بومیشده برای تداوم هویت تمدنی ایران باشد.
سناریوی شهر متاورسی پایدار از این جهت اهمیت دارد که تلفیقی از نوآوری فناورانه و بینش آیندهمحور در مدیریت شهری را نشان میدهد. در این سناریو، فناوری نه هدف بلکه ابزار پایداری است؛ انسان و داده بهجای رقابت، در خدمت ارتقای کیفیت زندگی همزیست میشوند. شهرِ آینده، جایی است که تابآوری اجتماعی، شفافیت حکمرانی و عدالت فضایی نه در خیابان، که در شبکههای متاورسی تمرین میشود.
نسخه تجویز راهبردی برای تحقق شهر متاورسی پایدار
۱. تدوین نظام ملی حکمرانی داده شهری: طراحی چارچوبی شفاف برای مالکیت، امنیت و مدیریت اطلاعات شهروندان در محیطهای متاورسی.
۲. ایجاد نهاد تنظیمگر مستقل: نهادی تخصصی برای تنظیم مقررات عدالت دیجیتال، حریم خصوصی و سلامت روان کاربران.
۳. آموزش سواد متاورسی در سطوح مدیریتی و عمومی: تربیت مدیران شهری آشنا با فناوری و آموزش رفتار مسئولانه دیجیتال به عموم مردم.
۴. توسعه زیرساختهای بومی متاورس: حمایت از شرکتها و دانشگاههای ایرانی برای توسعهی پلتفرمهای شناسنامهدار و فرهنگپذیر.
۵. پایش تأثیرات اجتماعی و فرهنگی: ارزیابی منظم آثار متاورس بر تعاملات انسانی، سبک زندگی و روح جمعی شهروندان.
در پایان، باید گفت سناریوی شهر متاورسی پایدار تصویری از آیندهای است که در آن انسان در دو جهان زندگی میکند: جهان فیزیکی و جهان مجازی. پایداری در چنین شهری نه تنها به معنای حفظ محیط زیست، بلکه به معنای حفظ خرد، عدالت و کرامت انسانی است. آیندهای که تنها با چشمِ آیندهنگر و روشن میتوان به استقبالش رفت.
دکتر جلال ریزانه- پژوهشگر مدیریت دولتی و آیندهپژوه*
انتهای پیام/
نظر شما