چندوجهی آزار جنسی سلبریتی‌ها

مجتبی صفابخش*

چندی پیش انتشار خبری درباره آزار جنسی یک سلبریتی، بار دیگر توجه عمومی را به مسئله‌ای حساس و پرچالش جلب کرد؛ موضوعی که سال‌ها در لایه‌های اجتماعی و فرهنگی نادیده گرفته شده است. واکنش‌ها به این خبر در نگاه اول به نظر متفاوت می‌رسیدند؛ گروهی با شگفتی و حمایت از سلبریتی، گروهی دیگر با بیان تجربیات مشابه و بعضاً اعتراض به ساختارهای ناعادلانه قانونی و رسانه‌ای. با این حال، آنچه در این میان کمتر مورد توجه قرار گرفت، بررسی دقیق روابط قدرت، ساختارهای اجتماعی و روانشناختی است که به سلبریتی‌ها اجازه می‌دهد هم به بدن‌ها دسترسی پیدا کنند و هم ردپاهای رفتار خود را پاک کنند.

از منظر روانشناسی اجتماعی، پدیده‌ای که می‌توان آن را «معصوم‌سازی شهرت» نامید، نقش مهمی در تقویت سکوت و محافظت از سلبریتی‌ها دارد. این فرآیند فرهنگی باعث می‌شود افکار عمومی به جای تمرکز بر اعمال فرد، بر شخصیت و شهرت او تمرکز کنند و در نتیجه قربانیان تجربه‌هایی دشوارتر از افشای واقعیت داشته باشند. در چنین شرایطی، فرد متجاوز نه تنها از حمایت شبکه‌های اجتماعی و فرهنگی بهره‌مند است، بلکه از نظام حقوقی نیز نفع می‌برد؛ چرا که بی‌طرفی قضاوت و تأکید بر ضرورت ادله عینی، در عمل اغلب جانب قدرتمندان را می‌گیرد.

ادله در پرونده‌های خشونت جنسی، برخلاف تصور عام، نتیجه مشاهده مستقیم نیست بلکه محصول شبکه‌های پیچیده‌ای از قدرت است: پلیس، رسانه، دادگاه و حتی افکار عمومی. در این شبکه، کسانی که ابزار، ارتباط و دسترسی به منابع دارند، توانایی شکل‌دهی روایت‌ها و ساختن ادله را دارند، در حالی که قربانیان، معمولاً فاقد چنین دسترسی هستند و صدای آن‌ها در میان هیاهوی رسانه‌ها گم می‌شود.

از دیدگاه جامعه‌شناسی، سکوت و محافظت اجتماعی از سلبریتی‌ها باعث ایجاد «فرهنگ معافیت» می‌شود؛ فرهنگی که در آن شهرت و موقعیت اجتماعی ارزشمندتر از عدالت و امنیت قربانیان دیده می‌شود. این پدیده محدود به حوزه رسانه یا دنیای هنری نیست و در ورزش، سیاست و حتی نهادهای آموزشی نیز قابل مشاهده است. پدیده «معصوم‌سازی» به شکلی سیستمی عمل می‌کند که در آن قدرت و شهرت، امکان بی‌پاسخ گذاشتن رفتارهای آسیب‌زننده را فراهم می‌آورد.

تحقیقات روانشناختی نشان می‌دهد قربانیان خشونت جنسی در مواجهه با چنین شرایطی، دچار پیامدهای روانی عمیق می‌شوند. اضطراب، افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه و احساس ناتوانی از جمله اثرات معمول هستند. بسیاری از قربانیان، به دلیل ترس از بی‌اعتبار شدن و فشار اجتماعی، تجربه خود را گزارش نمی‌دهند و این سکوت موجب تقویت چرخه خشونت می‌شود. علاوه بر این، حمایت ناکافی حقوقی و اجتماعی باعث می‌شود که افراد قربانی احساس کنند نه تنها قربانی شده‌اند بلکه بار مسئولیت اثبات ادعا نیز بر دوش آن‌هاست.

از منظر حقوقی، تأکید بر بی‌طرفی و ضرورت ادله عینی، اگرچه در ظاهر عدالت را تضمین می‌کند، در عمل به سود کسانی است که منابع و قدرت بیشتری دارند. نابرابری در دسترسی به مدارک، حمایت رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی، باعث می‌شود که عدالت به شکل واقعی اجرا نشود. در موارد مشابه، قانون به گونه‌ای طراحی شده است که قربانی باید تمام شواهد و مدارک را جمع‌آوری کند، در حالی که فرد متجاوز از حمایت نهادهای قدرتمند و شبکه‌های اجتماعی بهره‌مند است.

فراتر از حقوق و روانشناسی، پدیده آزار جنسی سلبریتی‌ها را باید در چارچوب اجتماعی نیز بررسی کرد. شهرت و قدرت اجتماعی ابزارهایی هستند که دسترسی به قربانیان و کنترل روایت را ممکن می‌کنند. این قدرت نه تنها محدود به فرد متجاوز است، بلکه توسط جامعه، رسانه و فرهنگ معاصر نیز بازتولید می‌شود. در نتیجه، ساختارها و سنت‌ها نیز در تثبیت چرخه خشونت نقش دارند.

رویکردهای روانشناسی اجتماعی و جرم‌شناسی تأکید می‌کنند که برای مقابله با این پدیده، باید شبکه‌های قدرت و منابعی که باعث تقویت سلبریتی‌ها می‌شوند، شناسایی و تعدیل شوند. این موضوع شامل آموزش، رسانه، سیاست‌گذاری و اصلاح قوانین است. علاوه بر این، ایجاد فضاهای امن برای قربانیان، پشتیبانی روانشناختی و حقوقی، و بازتعریف روایت عمومی می‌تواند به کاهش چرخه سکوت و محافظت ناعادلانه کمک کند.

مفهوم عدالت در این زمینه، مفهومی پیچیده و چندوجهی است. عدالت نه تنها شامل اجرای قانون بلکه شامل عدالت اجتماعی و فرهنگی نیز می‌شود؛ اینکه جامعه قربانی را حمایت کند، روایت را بازتاب دهد و اجازه ندهد قدرت و شهرت از اجرای عدالت جلوگیری کنند. بدون این ابعاد، حتی با قوانین کامل، عدالت در پرونده‌های خشونت جنسی ناقص خواهد بود.

در نهایت، مسئولیت مقابله با این ساختارها بر عهده همه اعضای جامعه است. کسانی که در موضع قدرت قرار دارند، مسئولیت اخلاقی دارند که از سو استفاده جلوگیری کنند و ساختارهایی ایجاد کنند که عدالت واقعی ممکن شود. قربانیان نیز با حمایت و شفافیت می‌توانند در روند تغییرات نقش داشته باشند، هرچند فشار و تهدیدها محدودیت‌هایی ایجاد می‌کند. تنها در ترکیب اقدام نهادهای حقوقی، حمایت اجتماعی و تغییر فرهنگی است که آزادی و عدالت برای همه معنا پیدا می‌کند.

در پایان، بررسی پرونده‌های آزار جنسی سلبریتی‌ها نشان می‌دهد که شهرت و قدرت می‌تواند عدالت را به تأخیر اندازد و قربانیان را در سکوت نگاه دارد. راه‌حل مستلزم تغییر ساختارهای فرهنگی، قانونی و اجتماعی است؛ تغییراتی که صدای قربانیان را شنیده، عدالت را اجرا کند و نشان دهد که هیچ‌کس فراتر از قانون و اخلاق نیست. آزادی و عدالت واقعی تنها وقتی تحقق می‌یابد که صدای قربانیان از سایه‌ها بیرون آمده و ساختارهای قدرت پاسخگو شوند.

نویسنده: مجتبی صفابخش - دبیر کانون فرهنگی آزاداندیشان نوین

انتهای پیام./

کد خبر: 1287088

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =