سد ماندگان آخرین میخ بر تابوت حیات در زاگرس

در حالی که سد ‘ماندگان’ با هدف تأمین آب شرب و کشاورزی در استان چهارمحال و بختیاری ساخته می‌شود، زنگ خطر نابودی برای حیات و کشاورزی در استان همجوار، کهگیلویه و بویراحمد، به صدا درآمده است. کارشناسان هشدار می‌دهند که این سد، آخرین رمق رودخانه‌های زاگرس را می‌گیرد و فاجعه‌ای انسانی و زیست‌محیطی را رقم خواهد زد. ”

به گزارش خبرنگار استانی ایسکانیوز از کهگیلویه و بویراحمد، سدسازی در سال‌های اخیر به یکی از بحث‌برانگیزترین سیاست‌های توسعه زیرساختی در ایران تبدیل شده است. این سیاست که اغلب با وعده‌های توسعه اقتصادی، تأمین انرژی و مدیریت سیلاب همراه است، در عمل در بسیاری از مناطق، به ویژه در اکوسیستم‌های حساس مانند رشته‌کوه‌های زاگرس، پیامدهای ویرانگری به همراه داشته است. در این میان، استان کهگیلویه و بویراحمد، قلب تپنده زاگرس و منبع اصلی بسیاری از رودخانه‌های حیاتی کشور، به دلیل اجرای پروژه‌های عظیم سدسازی نظیر سد ‘ماندگار’ (یا سدهای مشابه در دست اجرا که مجموعاً تأثیرات مخربی دارند)، با تهدیدی جدی روبروست که نه تنها محیط زیست منحصر به فرد این استان را نشانه رفته است، بلکه معیشت هزاران نفر از ساکنان محلی را که نسل‌هاست با طبیعت این منطقه خو گرفته‌اند، به ورطه نابودی کشانده است.

استان کهگیلویه و بویراحمد نقشی حیاتی در هیدرولوژی ایران ایفا می‌کند. این استان سرچشمه اصلی بسیاری از رودخانه‌های مهم کشور، از جمله شاخه‌های اصلی کارون است. سدسازی‌های متعدد و بزرگ‌مقیاس در این منطقه، مستقیماً بر منابع آب زیرزمینی و سطحی تأثیر گذاشته و توازن شکننده اکوسیستم زاگرس را به هم‌زده است.

یکی از مستقیم‌ترین پیامدهای آبگیری سدها، به‌ویژه سد ‘ماندگار’ که بر روی یک رودخانه پرآب احداث شده است، تغییر در الگوی تغذیه آبخوان‌ها است.

سدها با ایجاد یک مانع بزرگ، جریان طبیعی آب‌های زیرزمینی را تغییر می‌دهند. آب رودخانه‌های منطقه (که معمولاً به دشت‌های آبرفتی نفوذ کرده و سفره‌های آب زیرزمینی را تغذیه می‌کردند) در پشت سد متوقف شده و بخشی از آن به دلیل تبخیر بالا در مخزن یا نفوذ غیرقابل بازگشت در بستر مخزن، از دسترس خارج می‌شود. این کاهش منابع ورودی به آبخوان‌ها، منجر به کاهش شدید سطح آب زیرزمینی در دشت‌های کشاورزی پایین‌دست می‌شود.

مناطقی مانند دشت‌های اطراف دهدشت و گچساران که برای کشاورزی سنتی و نیمه‌صنعتی حیاتی هستند، به شدت به منابع آب زیرزمینی وابسته بودند. با افت سطح آبخوان‌ها، کشاورزان مجبور به حفر چاه‌های عمیق‌تر می‌شوند که این امر خود سیکل معیوبی را ایجاد می‌کند.

بحران زیست‌محیطی در کهگیلویه و بویراحمد به سرعت به یک بحران اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است. سدسازی‌ها، با دستکاری در منبع اصلی حیات مردم منطقه، یعنی آب، ساختار اقتصادی سنتی منطقه را هدف قرار داده است.جامعه محلی در این استان به کشاورزی سنتی متکی است که از منابع آب سطحی، سیلاب‌های زمستانی و بارش‌های فصلی بهره می‌برد.

در استان کهگیلویه و بویراحمد کشاورزان سنتی نمی‌توانند با سیستم‌های پیچیده و پرهزینه سدها رقابت کنند. حقابه‌های تاریخی که مسیر طبیعی رودخانه را دنبال می‌کردند، اکنون توسط دبی‌های تنظیمی سد کنترل می‌شوند که اغلب برای تأمین نیازهای پایین‌دست (معمولاً خوزستان) تنظیم شده و نیازهای بالادست (کهگیلویه و بویراحمد) نادیده گرفته می‌شود.

سد ‘ماندگار’، هرچند در کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد، اما تأثیرات آن از مرزهای این استان فراتر رفته و بر کل حوضه کارون، که یکی از پرآب‌ترین حوضه‌های ایران است، سایه افکنده است. رودخانه کارون، پس از عبور از سدها و تصفیه‌گاه‌ها، وارد استان خوزستان شده و زیستگاه میلیون‌ها نفر و اکوسیستم‌های تالابی حساس است.

سدسازی در کهگیلویه و بویراحمد دیگر صرفاً یک مسأله توسعه زیرساختی نیست؛ بلکه تبدیل به یک بحران وجودی عمیق برای مردم این استان و اکوسیستم‌های حیاتی جنوب غربی ایران شده است. پروژه‌هایی نظیر سد ‘ماندگار’، با وجود اهداف اعلام شده، به طور عملی منجر به تخریب آبخوان‌ها، فرونشست زمین، نابودی منابع معیشتی کشاورزان و دامداران سنتی و در نهایت تشدید تنش‌های اجتماعی شده‌اند. رویکرد فعلی، که بر احداث سازه‌های بزرگ درمورد سرچشمه‌ها تمرکز دارد، منجر به «صادرات آب» و «واردات فقر و بحران» به خود استان شده است. این روند باید فوراً متوقف شود تا از تبدیل این منطقه به یک بیابان توسعه‌یافته جلوگیری به عمل آید.

خبرنگار: سعیده صداقت نژاد

انتهای خبر/

کد خبر: 1287337

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =