سوریه، از رویای آزادی تا کابوس صهیونیستی

سید محمد هاشمی*

این ایام، یادآور زمانی است که حدود یک سال پیش، دولت بشار اسد در سوریه به دست تروریست‌های تحریر الشام سقوط کرد. سقوطی که به‌قدری ناگهانی رخ داد که تحلیلگران و رسانه‌ها به‌جای تحلیل روند سقوط دولت و روی کار آمدن القاعده‌ای‌ها، بیشتر از غیرمترقبه بودن این رویداد سخن گفتند.

اما ماجراهای سال گذشته سوریه فراتر از سقوط یک دولت بود. این سقوط به‌نوعی مقدمه‌ای بر کتابی از تاریخ بود که قرار بود ذهن مخاطب را برای روایت اصلی آماده کند. کتابی که هنوز تاریخ در حال نگارش آن است، اما افسوس که جوهر آن به جای آنکه ساخته «شهرک صنعتی شیخ نجار سوریه» باشد، از سوی آمریکا و همدستانش در منطقه تهیه شده است.

روایت تاریخ معاصر سوریه و زمینه‌هایی که منجر به قدرت‌گیری تحریر الشام شد، هرچند مفید است، اما نیازمند مجالی وسیع‌تر برای بیان است. آنچه می‌تواند برای نسل جوان نمونه‌ای عینی و واقعیتی زیسته از سرنوشت دولت‌ها و خواصی باشد که کشور خود را به دست ایادی غربی می‌سپارند، تاریخ یک ساله پس از روی کار آمدن تحریر الشام در سوریه است.

قدرت‌گیری تحریر الشام در سوریه با امواج احساسی (و نه منطقی) در میان برخی طرفداران این گروه تروریستی همراه بود. از «مُحَرِّر» خواندن احمد الشرع (همان جولانی القاعده) در اشعار و موسیقی‌هایشان گرفته تا نصب بنرها در محل کار و برگزاری کارناوال‌های شادی؛ هرچند عمر این شادی‌ها حتی به یک سال هم نرسید!

زمانی که شعله‌های این شادی‌ها در بخشی از جامعه سوریه (که غالباً ناخواسته فریب شعارهای توخالی القاعده‌ای‌ها را خورده بودند) فروکش کرد و دودها کنار رفت، تازه جامعه سوری فهمید که حاصل این شعله‌ها چیزی جز سوختن و خاکستر شدن نبوده است. مدت زیادی از این شادی‌ها نگذشته بود که جامعه سوریه شعله‌های سوزان را در خانه‌هایشان پس از حملات صهیونیست‌ها یافت و دود غلیظ را پس از شلیک‌های القاعده‌ای‌ها به قلب عزیزانشان استشمام کرد. آری! در کمتر از یک سال، شعله‌های امید در دل‌های سوری خاموش شد؛ اما سوریه شعله‌ور شد! بخش‌هایی از خاک سوریه اکنون در دست رژیم صهیونیستی است؛ حکومت سوریه دست به هموطن‌کشی زده و اختلافات قومی و دینی به حداکثر خود رسیده است و اینها تنها بخشی از ماجراهایی است که سوریه در کمتر از یک سال تجربه کرده است.

چند روز پیش، لابلای خبرها دیدم که جولانی در پاسخ به خبرنگاری که از او پرسید: واکنشتان به اسرائیل چیست؟ گفت: با چه چیزی می‌خواهیم پاسخ دهیم؟

حکومتی که در دوران شورش شعار «ابتدا سوریه را به دست می‌گیریم و بعد برای فتح قدس می‌رویم» سر می‌داد، اکنون با دست‌های خالی و با امتیازاتی که به رژیم صهیونیستی داده، در حالیکه رژیم راضی به توقف جنگ نشده (فقط یکی از این امتیازات، بخشیدن جولان به صهیونیست‌ها بود)، با سوال «با چه چیزی می‌خواهیم پاسخ بدهیم؟» و با مشکلات داخلی فراوان و کم‌سابقه، در راهروهای وزارت خارجه آمریکا و ترکیه (که خودشان مسببین واقعی این وضع هستند) دنبال توقف جنگ با قبول هر ذلتی است! و این یعنی غربی‌ها حتی به گماشته‌های خودشان هم رحم نمی‌کنند.

این اتفاقات موجب تلنگر خوردن و بدبینی جامعه سوری و حتی برخی از خواص حامی دولت جولانی به دولت خودخوانده و تازه تأسیس احمد الشرع شده و خشم‌ها علیه او و دولتش فوران کرده است. این وضعیت می‌تواند به زودی یا حداقل در میان‌مدت اثر خود را بر این منطقه بگذارد و تغییراتی در این کشور شکل بگیرد. همانگونه که رهبری معظم انقلاب سال گذشته فرمودند: مسئله اینگونه نخواهد ماند... قطعا جوانان غیور سوری به پا خواهند خواست، ایستادگی خواهند کرد، فداکاری خواهند کرد، تلفات هم خواهند داد اما بر این وضع فائق خواهند آمد.

قصه سوریه، قصه تلخ اما تکراری کشوری است که در پی تحقق رویای آمریکایی بود و همه چیزش را به دست ایادی غربی سپرد، اما با تعبیر وارونه یک رویا، دچار کابوس صهیونیستی شد. به گواه تاریخ، این سرنوشت نهایی هر کشور یا گروهی است که «داشته‌های ملی»اش را به «رویای آمریکایی» بفروشد.

سید محمد هاشمی_ دبیر بین الملل جامعه‌ اسلامی دانشجویان دانشگاه ازاد اسلامی واحد نجف آباد

انتهای یادداشت/

کد خبر: 1290011

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =