به گزارش خبرنگار استانی ایسکانیوز از کرمان؛ استان کرمان با توجه به موقعیت جغرافیایی و اقلیم کویری خود، سالهاست که با بحران کمآبی مزمن روبروست. برای تأمین نیاز آبی صنایع بزرگ معدنی در مناطق کویری که موتور محرک اقتصاد استان هستند، طرحهای انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان به یک راهبرد حیاتی تبدیل شده است. این طرحهای کلان، در کنار فرصتهای عظیم برای تثبیت تولید صنعتی، چالشهای پیچیده محیط زیستی، فنی و اقتصادی را نیز به همراه دارند که نیازمند تحلیل دقیق و آماری هستند. برای بررسی ابعاد فنی و اقتصادی این طرحها، با محمد ابراهیمی تحلیلگر منابع آب زیرزمینی و مدیریت بحران خشکسالی در مؤسسه مطالعات آب و محیط به گفتگو نشستیم.
محمد ابراهیمی در ابتدای تحلیل خود تصریح کرد: طرحهای انتقال آب دریا به کرمان، دیگر یک ایده نیستند، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای حفظ حیات صنایع بزرگ ما هستند. بخشهای معدنی و صنعتی استان، به ویژه در مناطق سیرجان و رفسنجان، به دلیل برداشت بیرویه از سفرههای زیرزمینی، باعث کسری مخزن شدید و فرونشست زمین شدهاند. جایگزینی آب زیرزمینی با آب منتقلشده از دریا برای مصارف صنعتی، تنها راه برای توقف این فاجعه محیط زیستی و تضمین پایداری تولید است.
او افزود: آمارها نشان میدهد که تأمین آب برای صنایع مس و فولاد استان، در حال حاضر سهم قابل توجهی از منابع زیرزمینی را به خود اختصاص میدهد. انتقال آب دریا، این فشار را به شکل چشمگیری کاهش داده و این فرصت را فراهم میآورد که منابع آب زیرزمینی کمیاب و باقیمانده، برای مصارف شرب و حفظ پایداری کشاورزی پایدار در مناطق حساس ذخیره شوند. این طرحها، فرصتی برای انجام یک عدالت محیط زیستی هستند.
ابراهیمی در مورد چالشهای فنی و اقتصادی این طرحهای کلان گفت: بزرگترین چالش، مسافت طولانی و ارتفاع زیاد خطوط انتقال است. خطوط انتقال آب دریا به کرمان، باید صدها کیلومتر خط لوله را از کنار ساحل تا ارتفاع بیش از ۱۷۰۰ متری از سطح دریا پمپاژ کنند. این امر مستلزم مصرف بسیار زیاد انرژی الکتریکی است. هزینههای نگهداری، پمپاژ و تأمین انرژی این طرحها، یک بار مالی هنگفت و مستمر را بر دوش صنایع و در نهایت بر اقتصاد ملی تحمیل میکند.
وی ادامه داد: علاوه بر این، فناوری شیرینسازی (اسمز معکوس یا RO) در سواحل نیز خود یک چالش محیط زیستی دارد. این فرآیند، منجر به تولید حجم عظیمی از پساب شور (برین یا Brine) میشود که باید به صورت ایمن به دریا بازگردانده شود. مدیریت این پساب شور و جلوگیری از تأثیر منفی آن بر اکوسیستمهای ساحلی، نیازمند رعایت استانداردهای سختگیرانه محیط زیستی و نظارت مستمر است. هرگونه نشت یا دفع غیر اصولی، میتواند محیط زیست حساس سواحل جنوبی را با تهدید روبرو کند.
تحلیلگر منابع آب، تأکید کرد که صنایع کرمان باید تضمین دهند که آب منتقلشده از دریا را با بالاترین سطح بهینهسازی و بازچرخانی مصرف خواهند کرد. او اظهار داشت: هدف از انتقال آب، جایگزینی یک مصرف بیرویه با یک مصرف بیرویه دیگر نیست. صنایع باید با سرمایهگذاری در سیستمهای بازچرخانی و تصفیه پساب صنعتی داخلی، میزان مصرف نهایی آب خود را به حداقل برسانند تا بتوانند با پرداخت هزینههای بالای آب انتقالی، توجیه اقتصادی داشته باشند.
او تصریح کرد: نکته مهم دیگر، محدودسازی دقیق استفاده از آب انتقالی فقط برای مصارف صنعتی است. در سالهای کمآبی و خشکسالی، فشار اجتماعی زیادی وجود دارد که از این خطوط برای تأمین بخشی از آب شرب یا کشاورزی استفاده شود. اما آب انتقالی به دلیل هزینه بالا و نیاز به تصفیه تخصصی، برای این مصارف مناسب نیست و هرگونه انحراف در تخصیص، به تضعیف هدف اصلی طرح یعنی پایداری تولید صنعتی و حفظ منابع زیرزمینی منجر خواهد شد.
ابراهیمی در جمعبندی نهایی خود تأکید کرد: طرحهای انتقال آب دریا به کرمان، یک فرصت تاریخی برای تثبیت اقتصاد صنعتی استان هستند و باید با جدیت پیگیری شوند. اما موفقیت این طرحها در گرو شفافیت کامل در اعلام قیمت تمامشده آب به صنایع و تضمین پایداری محیط زیستی در سواحل مبدأ و مسیر انتقال است.
او افزود: صنایع بزرگ کرمان باید این هزینه گزاف را بپذیرند که آب پایدار برای تولید، یک کالای گرانقیمت است و باید در مدلهای کسبوکار و قیمتگذاری نهایی محصولات خود، این هزینه را لحاظ کنند. این طرحها، به شرط مدیریت هوشمندانه انرژی و پساب و جلوگیری از هرگونه انحراف در تخصیص منابع، میتوانند نقطه عطفی در پایداری بلندمدت اقتصاد کرمان و کاهش بحران فرونشست زمین باشند.
خبرنگار: زهرا اسکندری
انتهای پیام/
نظر شما