گروه دانشگاه ایسکانیوز؛ مهدی فیضیصفت- جهان از اواسط قرن هجدهم تا میانههای سده نوزدهم میلادی، دگردیسی شگرفی را تجربه کرد، کارخانهها صنعتی شدند و ماشین جای انسان را در کسوت نیروی کار گرفت. دنیا نزدیک به هزار و 760 سال، تکاملی تدریجی را طی کرد؛ اما حدود نیم قرن فراتر از همه سدههای گذشته به سوی مدرنیته پرتاب شد. شدت تغییرات به حدی بود که نام این دوره تاریخی را انقلاب صنعتی گذاشتند. ماشینهای بخار رفته رفته روستاها را بلعیدند و آسمان از دود غلیظ کارخانههای پر سر و صدا سیاه شد.
قرن بیستم، قرن انقلابی دیگر با ظهور کامپیوترها و گسترش اینترنت بود، بشر پای بر کره ماه گذاشت و انسان بار دیگر تحولاتی عظیم را به چشم دید. با ورود به قرن بیستویکم، تکنولوژی سایهای سنگینتر بر زندگی بشر افکند و حتی رباتها در کشورهای توسعهیافته، انسان را در قامت نیروی کار از دور خارج کردند؛ اما بشر در شکلی جدید به اولویت نخست تأثیرگذاری در جهان بدل شد.
این بار نیروی انسانی تعریف جدیدی یافت و دیگر به معنای کارگر برای کار در کارخانهها و انجام شغلهای خدماتی و حتی اداری نبود؛ بلکه مغز انسانها به کالایی ارزشمند و جذاب برای مدیران و متولیان دولتی و حکومتی در کشورهای صاحب تکنولوژی بدل شد. افراد تحصیلکرده، باهوش و خلاق مورد توجه قرار گرفته و «نخبگان» در ادبیات علمی، سیاسی و اقتصادی جهان، جایگاهی ویژه پیدا کردند؛ تا جایی که ابرقدرتها برنامهای درازمدت را برای جذب نخبگان دیگر مناطق جهان مخصوصاً کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه، تدوین و پیگیری کردند.
نخبگان ایرانی، جذاب برای غرب
ایران بنا بر اعلام محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه و بر اساس معیارهای جهانی جزو کشورهای توسعه یافته به شمار میرود و البته از جمله کشورهای محبوب نخبهپرور نزد غرب محسوب میشود. در سالهای گذشته آمارهای عجیب و غریب و حیرتانگیزی از مهاجرت نخبگان ایرانی و تحصیلکردگان در معنای عام منتشر شد و پای شایعات مشهوری مانند هزینه یک میلیون دلاری برای مغز هر نخبه، خروج سالانه 150 هزار نفر در سال و در نتیجه کمک 150 میلیاردی ایران به کشورهای غربی، حتی به رسانههای رسمی کشور باز شد؛ اما بهرام صلواتی عضو پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف دیماه 97 در نشست «تمنای رفتن» که با هدف بررسی جوانب و علل پدیده مهاجرت از کشور در دانشگاه تهران برگزار شد، اعلام کرد در سال 2018 تعداد دانشجویان مهاجر از کشورمان 12 هزار و 700 نفر بوده و ایران از نظر تعداد دانشجو در آمریکا، رتبه 12 را بین کشورهای دنیا داراست.
متأسفانه آمارهای اعلام شده از سوی مسئولان دولتی و متولیان علمی کشور نیز تناقضهای بسیاری دارد و گاهی اختلاف ارقام به چند هزار نفر میرسد. در جدیدترین اظهار نظر سورنا ستاری معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری 30 تیرماه 98 در یک مراسم امضای قرارداد اعلام کرده سالانه به طور متوسط حدود 2 هزار دانشجو به آمریکا میروند. البته صحبتهای وی به عنوان متولی نهاد مرتبط با ورود و خروج نخبگان از درجه اعتبار بیشتری برخوردار است؛ اما با این وجود هیچگاه آمارهایی در این زمینه به شکل رسمی منتشر نشده است.
تلاش برای طراحی سیستم بازگشت و جذب نخبگان
چند سالیست بازگشت نخبگان به یکی از دغدغههای جدی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به عنوان متولیان علم در کشور تبدیل شده است. نخستینبار طرح حمایت از بازگشت نخبگان به شکل سیستماتیک در سال 94 توسط معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به صورت رسمی ارائه و برای بازگشت سالانه 100 نخبه برنامهریزی شد. سورنا ستاری حتی آمار هم اعلام کرد و از بازگشت 126 نفر در سال اول و 496 تن در سال 95 به کشور خبر داد. البته تلاش دولت برای ایجاد ساز و کاری هدفمند و ترغیب نخبگان به بازگشت، سابقه بیشتری دارد؛ اما برنامهریزیها و طرحها پراکنده بوده و نتایج مثبت و حتی مشخصی نداشته است.
هر تحصیلکردهای در خارج، نخبه است؟
یکی از مفاهیمی که برای تحصیلکردگان و حتی جامعه علمی کشور به درستی تعریف نشده و هنوز اختلاف نظرات بسیاری برای توصیف آن وجود دارد، «نخبگی» است؛ همانطور که بهرام صلواتی عضو پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف در گفتوگوی تفصیلی با ایسکانیوز، بر آن تأکید کرد امکان رصد تمام دانشجویان خارج از کشور وجود ندارد و به همین دلیل نتایج قابل استنادی به دست نمیآید، برهمین اساس، تمام افرادی که برای تحصیل از ایران خارج میشوند، نخبه نیستند و الزاماً همه نخبههای ایران از کشور مهاجرت نکردهاند.
از طرفی سعید حسینپور فارغالتحصیل دانشگاه جواهر لعل نهرو هندوستان هم در گفتوگو با ایسکانیوز به نکته مهمی اشاره کرد؛ بازگشت هر فردی که در آمریکا درس خوانده لزوماً باعث پیشرفت نمیشود. این فرد باید در کشور مقصد بماند، تجربه کسب کند و از سوی دیگر شرایط مناسب فراهم شود تا به ایران بازگردد و تجربیات خود را در اختیار کشورش قرار دهد.
البته ضوابط و آییننامههای بنیاد ملی نخبگان منتشر شده در شهریورماه 89 قابل دسترسی است و تحصیلکردگان و استعدادهای برتر میتوانند در بخش آییننامه احراز استعدادهای برتر و نخبگی، تعریف نخبه و استعداد برتر را مشاهده کنند. در ماده 2 این آییننامه نوشته شده: «به استناد ماده 4 اساسنامه بنیاد به فرد برجسته و کارآمدی اطلاق میشود که اثرگذاری وی در تولید و گسترش علم و هنر و فناوری و فرهنگسازی و مدیریت کشور محسوس باشد و هوش، خلاقیت، کارآفرینی و نبوغ فکری وی در راستای تولید و گسترش دانش و نوآوری، موجب سرعت بخشیدن به رشد و توسعه علمی و اعتلای جامعه انسانی کشور شود.» اما استعداد برتر از دید بنیاد ملی نخبگان به فردی اطلاق میشود که به صورت بالقوه نخبه بوده ولی هنوز زمینههای لازم برای شناسایی کامل یا بروز استعدادهای ویژه او فراهم نشده است.»
طرح بازگشت نخبگان بدون فرایند شناسایی!
طرح حمایت از بازگشت نخبگان از 4 سال گذشته اجرایی شده و در تازهترین آماری که معاونت نوآوری و تجاریسازی فناوری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در صدوسومین جلسه کمیسیون نخبگان و آیندهنگاری علم و نوآوری دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه داده، بازگشت هزار و 136 نخبه ایرانی به کشور گزارش شده است. معاون توسعه مدیریت و منابع بنیاد ملی نخبگان هم 6 شهریورماه 97 اعلام کرد در 3 سال گذشته هزار و 400 تن از نخبههای ایرانی مشغول به تحصیل در دانشگاههای خارج به کشور بازگشتهاند. با این وجود نه آمار ورود و خروج نخبگان و حتی افراد با قصد ادامه تحصیل در خارج از کشور به دست نهادی رسمی جمعآوری و منتشر میشود و نه سازوکار سودمند و مؤثری برای شناسایی و سامانبخشی نخبههای مهاجر ایجاد شده است؛ چرا که تنها 3 روز بعد سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رئیس جمهور و رئیس بنیاد ملی نخبگان آماری هزار و 20 نفری ارائه داد! نکته قابل تأمل این است که نخبگان متقاضی بازگشت به کشور باید شخصاً در دو بازه زمانی شهریورماه و بهمنماه فراخوان جذب اعضای هیئت علمی به سامانه جامع جذب مراجعه کنند و در واقع باز هم وزارت علوم و بنیاد ملی نخبگان اقدامی اثرگذار برای کمک به تسریع روند بازگشت و جذب نخبگان انجام ندادهاند.
تسهیلات یا تبلیغات؟
منصور غلامی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری 15 تیرماه سال جاری نامهای خطاب به رؤسای دانشگاهها، مؤسسات آموزش عالی، پژوهشی و فناوری ابلاغ و بر تسهیل فرآیند جذب نخبگان و جذب حداکثری آنها تأکید کرد؛ اما تنها راه حل وزیر علوم، ثبتنام نخبگان متقاضی عضویت هیئت علمی، خارج از جدول زمانی بود. البته فقط نخبگانی امکان ثبتنام در سامانه را دارند که توسط بنیاد ملی نخبگان تأیید شده و شرایط نخبگی را دارا باشند. در حقیقت تنها امکان آمارگیری از نخبگانی برای سردمداران آموزش عالی و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری فراهم خواهد شد که برای بازگشت پیشقدم شوند.
در چنین شرایطی وزارت علوم تنها به پایش رزومه نخبگان متقاضی بازگشت به کشور در سامانه جامع جذب میپردازد؛ چون هیچ مزیتی برای آنها قائل نمیشود و نخبگانی که سودای بازگشت به ایران را دارند، بعد از ثبتنام در سامانه جامع جذب؛ حتی خارج از جدول زمانی فراخوان باز هم باید با فارغالتحصیلان و نخبگان داخلی رقابت کنند. وزیر علوم در نامه ابلاغی به رؤسای دانشگاهها به صورت شفاف مشخص نکرده دقیقاً چه تسهیلاتی برای ترغیب نخبگان خارج از کشور به بازگشت در نظر گرفته و صرفاً ثبت نام خارج از جدول زمانی فراخوان جذب اعضای هیئت علمی، نخبگان ساکن خارج از کشور را مجاب میکند اشتغال در وطن را به زندگی در غربت ترجیح دهند؟
ظرفیتسوزی در پوشش استاد
وزیر علوم، تحقیقات و فناوری 9 تیرماه امسال از آغاز فرایند جذب و نگهداری نخبگان ایرانی تحصیلکرده در خارج، در حال تحصیل یا مقیم و تدوین برنامههای ویژه برای افرادی خبر داد که بازمیگردند. غلامی از اختصاص تسهیلات بیشتر برای جذب نخبگان هم صحبت کرد و در اظهار نظری قابل تأمل گفت: «امکان بازگشت نخبگان با عنوان محقق یا استاد دانشگاه دیده شده است.» در حقیقت تسهیل فرآیند جذب نخبگان و جذب حداکثری آنها در بهکارگیری ظرفیت عظیم انسانی برای تدریس در دانشگاهها خلاصه میشود. در واقع وزارت علوم هیچ برنامه مدونی برای اشتغال نخبگان بعد از بازگشت به کشور ندارد و از طرفی جمعیتی جویای کار را به صف چند هزار نفری متقاضیان داخلی اضافه میکند.
محمدرضا رضوانطلب رئیس مرکز جذب اعضای هیئت علمی وزارت علوم درباره نبود برنامه مشخص از سوی وزارت علوم و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برای اشتغال نخبگان پس از بازگشت، به ظرفیت محدود اشاره و تأکید کرد سالانه توان جذب حداکثر هزار نفر در هیئتهای علمی وجود دارد، در حالی که در هر فراخوان جذب هیئت علمی، حدود 12 تا 13 هزار نفر ثبتنام میکنند؛ یعنی در مجموع حدود 25 هزار نفر متقاضی جذب در هیئت علمی هستند. اگر 10 هزار نفر از این تعداد را ثبتنامکننده تکراری در نظر بگیریم، باز هم 15 هزار متقاضی جدید در سال برای عضویت در هیئت علمی ثبتنام میکنند.
با توجه به ظرفیت محدود، هر سال نزدیک به 14 هزار نخبه دارای صلاحیت در سامانه جامع جذب هیئت علمی ثبتنام میکنند؛ اما اولویت جذب ندارند. به گفته رضوانطلب، مرکز جذب اعضای هیئت علمی وزارت علوم یک بار در سال خروجی میگیرد و گزارش آن را برای ریاست جمهوری ارسال کرده و اطلاع میدهد 14 هزار نخبه با تحصیلات بالا و امتیازات علمی هستند که باید در سایر بخشهای کشور جذب شوند. مرکز جذب اعضای هیئت علمی وزارت علوم اعلام کرده امکان ارائه خروجی آنلاین دارد تا هر زمان ظرفیتی در بخشی ایجاد شد، امکان جستوجوی اطلاعات متخصصان در رشتههای مربوط به صورت طبقهبندی شده فراهم باشد؛ اما در حال حاضر مشخص نیست چه تصمیمی برای آنها گرفته میشود.
همه نخبهها در خارج زندگی میکنند؟
متأسفانه باور غلطی بین مردم حتی جمعیت قابل توجهی از تحصیلکردگان وجود دارد؛ هر دانشگاهی فراسوی مرزهای ایران، کیفیتی بالاتر از مراکز آموزش عالی داخل کشور ارائه میدهد، در حالی که تمام دانشگاههای دنیا سطح آموزش و امکاناتی نظیر هاروارد، آکسفورد، کمبریج، MIT و سوربن ندارند. نگاهی اجمالی به رتبهبندیهای معتبر شانگهای، سایمگو، تایمز، لایدن و CWUR نشان میدهد تعدادی از دانشگاههای بزرگ ایران در جایگاهی بالاتر از دانشگاههای اروپا و حتی آمریکا قرار دارند.
به طور مثال دانشگاه تهران در رتبهبندی وبومتریک، رتبه 419 را به خود اختصاص داده؛ اما دانشگاه بیلر آمریکا با بیش از 170 سال قدمت در ردهای پایینتر قرار گرفته است. همچنین در نظام رتبهبندی سایمگو، دانشگاه تهران در رتبه 476 ایستاده؛ اما دانشگاههایی مانند دانشگاه ایالتی لوئیزیانا آمریکا، مدرسه عالی نرمال فرانسه و Ewha Womans کره جنوبی از غرب و شرق کره خاکی به ردههای نازلتری اکتفا کردهاند.
فارغالتحصیلان داخلی زیر سایه نخبگان متقاضی بازگشت
بنا بر آماری که مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دیماه 97 از جمعیت دانشجویی کشور در سال تحصیلی 97-96 منتشر کرد، 415 هزار و 909 نفر در مقاطع کارشناسی ارشد، دکتری حرفهای و دکتری تخصصی در بخش دولتی و 469 هزار و 403 تن در بخش غیر دولتی مشغول به تحصیل بودهاند. همچنین 66 هزار و 167 دانشجو در بخش دولتی و 110 هزار دانشجو در بخش غیر دولتی فارغالتحصیل شدهاند. در واقع بیش از یک میلیون نفر پتانسیل ثبت تقاضا برای عضویت در هیئت علمی دانشگاهها را دارند و اگر تنها یک درصد از این جمعیت نیز در زمانهای اعلام شده در سامانه ثبتنام کنند، 10 هزار فارغالتحصیل از دانشگاههای داخل کشور به رقابت میپردازند؛ اما در نهایت کمتر از هزار نفر جذب میشوند.
وزارت علوم به عنوان یکی از 18 وزارتخانه دولت، در حالی به فکر تسهیل روند بازگشت و جذب نخبگان خارج از کشور افتاده که برای یک میلیون جویای کار که با توجه به تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری علاوه بر کسب درآمد، شأن اجتماعی شغل نیز برای آنها اهمیت دارد، تدبیری نیندیشیده و سیاستهای دیگر اعضای کابینه دولت مانند وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز ثمربخش نبوده است، به طوری که مدیرکل دفتر سیاستگذاری و توسعه اشتغال وزارت تعاون سهم فارغالتحصیلان دانشگاهی از بیکاران کشور را 40.5 درصد ذکر کرد. یعقوب محمدیفر رئیس دانشگاه بوعلی سینا در گفتوگو با ایسکانیوز به تشدید معضل بیکاری به دلیل تحریمها اشاره کرد؛ اما معتقد بود وزارت علوم باید در تعامل کامل با سایر وزارتخانهها و نهادهای دولتی، فرایند مورد نظر خود را به اجرا دربیاورد.
محمود نیلی احمدآبادی رئیس دانشگاه تهران هم معتقد بود نخبگان بعد از بازگشت نباید دغدغه اشتغال و گذران زندگی داشته باشند. وی در گفتوگو با ایسکانیوز، تأکید کرد باید فردی که سالها هزینه کرده و مشکلات زندگی در غربت را به جان خریده، دلگرم کرد تا نگران آینده شغلی و اجتماعی خود در کشور نباشد؛ چون بسیاری از نخبگان نمیدانند وقتی به ایران برمیگردند، چه آیندهای در انتظارشان است و در چه سطح و ردهای میتوانند فعالیت کنند. طبیعتاً چنین افرادی هم شأن و منزلت اجتماعی برایشان اهمیت دارد و هم باید از نظر درآمد، تأمین باشند.
جای خالی الگوی مناسب اشتغال
هرچند سازمان امور اداری و استخدامی کشور با جذب اعضای هیئت علمی در دانشگاههای تابعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری موافق است و معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان امور اداری و استخدامی کشور اعلام کرده محدودیتی در این زمینه وجود ندارد؛ اما جایابی شغلی برای نخبگان متقاضی بازگشت و فارغالتحصیلان بیکار داخلی با ادامه روند کنونی و اجرای برنامههای سنتی ممکن نخواهد بود، چرا که از طرفی ظرفیت محدودی در سازمانهای دولتی و حتی خصوصی برای اشتغال افراد وجود دارد و از سویی دانشآموختگان تحصیلات تکمیلی حاضر به پذیرش هر پیشنهاد شغلی نیستند و به همین دلیل دایره انتخاب محدودتر میشود.
میتوان از تجربیات موفق دیگر کشورها بهره برد و از ظرفیت علمی و تجربی نخبگان برای پیشرفت کشور مخصوصاً در شرایط تحریم استفاده کرد. به طور مثال کشوری مانند هندوستان قراردادهایی با کشورهای اروپایی مثل آلمان امضا کرده و هر ساله چند هزار نیروی کار صادر میکند. این افراد بعد از چندین سال با کولهباری از تجربه و تخصص به زادگاه خود برمیگردند؛ اما نگرانی شغلی ندارند و با تأسیس و اداره شرکتهای خصوصی هم درآمد کافی کسب و هم به چرخه اقتصادی کشور خود کمک میکنند. همچنین چین و روسیه، دو ابرقدرت اقتصادی و نظامی شرق در گذشته دانشجویان زیادی به خارج بهویژه آمریکا اعزام میکردند؛ اما در سالهای اخیر علاوه بر حمایت از بازگشت نخبگان داخلی، دانشجویان بینالمللی نیز جذب میکنند. نکته جالب ایجاد تحول در بازار کار دو کشور پهناور و پرجمعیت دنیاست که ظرفیت جذب فارغالتحصیلان خود و هم دانشجویان دیگر کشورها را با اتکا به اکوسیستم نوآوری و فناوری و فضای استارتاپی فراهم کردهاند.
در چنین شرایطی نیاز به اکوسیستم نوآوری و فناوری بیش از پیش احساس میشود؛ اکوسیستمی که با توسعه شرکتهای دانشبنیان شکل میگیرد. وقتی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، طرح حمایت از بازگشت نخبگان را اجرایی میکند، باید بازار کار استارتاپی را تقویت کرده و مورد حمایت جدی قرار دهد. در این صورت نخبگانی که میخواهند به زادگاه خود برگردند، دیگر نگران کسب درآمد نیستند و لزوماً خود را یک استاد یا پژوهشگر تصور نمیکنند.
انتهای پیام/