به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، نقش جریانها و تشکلهای دانشجویی در بزنگاههای حساسی مانند انتخابات، از اهمیت زیادی برخوردار است. جریانهای دانشجویی با آگاهی از فضای جامعه و قابلیت تحلیل مسائل روز میتوانند به عنوان یک سکان هدایتگر، زمینه را برای انتخاب اصلح فراهم کنند.
تاکید مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم نخبهپروری سیاسی در دانشگاهها نیز یکی از مصادیق مهم این فرآیند قلمداد میشود چرا که جریان دانشجویی میتواند به وسیله مطالبهگری و ارائه تحلیلی صحیح از فضای سیاسی و اجتماعی کشور، جامعه را برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی در مسیر درستی قرار دهند.
برای بررسی هرچه بیشتر نقش جنبش دانشجویی در زمینه حرکت جامعه به سمت انتخاب اصلح و شناسایی برخی چالشهای ساختاری کشور در مسیر نقش آفرینی هرچه بیشتر جریان دانشجویی در کنشگریهای سیاسی و اجتماعی جامعه، با «متین فارابی» دبیرسیاسی جنبش عدالتخواه دانشجویی به گفتوگو نشستیم. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید:
چرا جنبش دانشجویی در فاصله دو ماه مانده تا انتخابات ریاست جمهوری، دچار نوعی رخوت شده است؟
بنظرم فقط جنبش دانشجویی نیست که دچار مقداری رخوت و بی عملی شده بلکه کل جامعه نیز به همین وضع مبتلا شده است. چند وقت پیش فیلمهای حضور تشکلهای دانشجویی در میتینگها و کمپینهای انتخاباتی سالهای گذشته را که مشاهده میکردم و یک آن تصور کردم که در دنیای دیگری قرار گرفتهام؛ زیرا آن فیلمها و شرایط سالهای گذشته، هیچ شباهتی به وضع فعلی جامعه نداشت.
در انتخاباتهای گذشته، فضا به گونهای بود که انسان تصور میکرد که جامعه دارای امید است اما امروز شاهد هیچ امیدی در جامعه نیستیم. یکی از دلایل این که واکنش خاصی از سوی جامعه و حتی جنبش دانشجویی نیستیم، این است که امید در جامعه از بین رفته است که البته این مسئله نیز وابسته به دلایل متعددی است.
امید چگونه در جامعه ایجاد میشود؟
امید صرفا با صحبت از دستاوردها ایجاد نخواهد شد بلکه برای ایجاد امید باید انگیزه و امکان تغییر را در جامعه ایجاد کنیم تا مردم حس کنند که امکان تغییر در جامعه وجود دارد و حرف آنها مورد توجه قرار میگیرد. درواقع مردم نباید حس کنند که همانند رعیتی هستند که هیچکس به حرف آنها توجهی نمیکند. جریان دانشجویی نیز بخشی از این جامعه محسوب میشود و نمیتواند به تنهایی وضعیت موجود را تغییر دهد.
ما زمانی میتوانیم وضعیت جامعه را اصلاح کنیم و بار دیگر شاهد آن شور گذشته باشیم که امید را به جامعه بازگردانیم. البته این موضوع نیازمند فرآیندهای متعددی است که جنبش دانشجویی نیز به سهم خود میتواند در آن نقش آفرین باشد.
متاسفانه نه تنها جریان دانشجویی در برهه انتخابات برهم زننده وضع موجود نیست بلکه خود این جریان نیز باز در همین زمین بازی خواهد کرد. بنظر بنده مهمترین وظیفه جریان دانشجویی در زمان انتخابات این است که به چندین دلیل عقلی و تجربی، از هیچ نامزدی حمایت نکند. وقتی وضع کنونی برخی جریانات دانشجویی که از نامزد خاصی در انتخابات حمایت کردند را مشاهد میکنم، تنم میلرزد و به همین دلیل نباید موضوع گیری خاصی در انتخابات داشته باشیم.
جنبش دانشجویی به جای حمایت از نامزدی خاص، باید نماینده یک گفتمان و منتقد وضع موجود باشد؛ همچنین باید براساس ترازها نامزدها را قضاوت کند و پس انتخابات بتواند نامزد را به نقد بکشد.
آیا جنبش دانشجویی میتواند در کنشگریهای سیاسی جامعه نقش آفرین باشد؟
جنبش دانشجویی در وهله اول باید سطح بحثهای انتخاباتی جامعه را یک گام ارتقا دهد و نباید به بحثهای کف جامعه دامن بزند. از بحثهای بی محتوای موجود در آخر هیچ آبی برای مردم گرم نخواهد شد. جنبش دانشجویی باید طوری رفتار کند نامزدهای انتخاباتی در مواجه با آنها نسبت به افراد سیاسی کف توئیتر تفاوت قائل شوند.
نقش جنبش دانشجویی در افزایش مشارکت مردم در انتخابات را چگونه ارزیابی میکنید؟
هر شخصی که بخواهد در انتخابات شرکت کند، اساسا با سه سوال مواجه خواهد شد؛ اول اینکه چه انتقاداتی به وضع موجود دارد و چه افقی را برای خود ترسیم کرده است؟ دوم اینکه آیا در بین گزینههای موجود، کدام نامزد براساس دیدگاههایش در سطح تراز قرار دارد؟ و سومین اینکه این گزینه توانایی اجرای برنامههای خود را دارد یا خیر.
جنبش دانشجویی میتواند به برنامههای نامزدها شکل دهد و فضای جامعه را به گونهای مدیریت کند که مردم مطالبات درستی از نامزدها داشته باشند. البته جریان دانشجویی تا حدی در این مسیر موفق بوده است به عنوان مثال در حوزه اقتصادی، ارتباط بسیار خوبی بین کارشناسان اقتصادی و مردم شکل گرفته است و به همین دلیل، نامزدهای انتخاباتی ناگزیر باید به برخی مسائل تن بدهند.
البته شورای نگهبان نیز در فرآیند مشارکت میتواند اثرگذار باشد زیرا نامزدهایی باید تایید صلاحیت شوند که نماینده گفتمان جامعه باشند.
بنظر شما در چندماه اخیر جریان دانشجویی توانسته در این مسیر موفق باشد؟
نمیتوانیم عملکرد را در چندماه گذشته به صورت دقیق ارزیابی کنیم. اما به طور کلی جنبش دانشجویی توانسته است در چندسال گذشته، کلیدواژههای مهمی را به افکار عمومی القا کند. به عنوان مثال همه به بد بودن خصوصی سازی یا آموزش پولی اذعان دارند؛ این مسئلهای است که جنبش دانشجویی آن را تبیین کرده است و بنظرم جریان دانشجویی باید در انتخابات پیش رو، این آورده خود که چندین سال برای آن زحمت کشیده است، به منصه ظهور بگذارد.
جنبش دانشجویی چگونه باید به حوزه انتخابات وارد شود؟ چقدر با حمایت از فردی خاص در انتخابات موافق هستید؟
تجربه این چندسال نشان داده است حمایت جنبش دانشجویی از فردی خاص، به هیچ وجه خوب نیست. وقتی جریان دانشجویی از فرد خاصی حمایت کند، ناخودآگاه زبانش برای انتقاد از آن فرد بسته میشود. هنوز هم شرایطی پیش نیامده که تمام کفر در مقابل تمام اسلام ایستاده باشد و جریان دانشجویی بخواهد از جریان خاصی حمایت کند.
جنبش دانشجویی در قبال عملکرد فردی که از او حمایت میکند مسئول است به همین دلیل حمایت مصداقی را به صلاح جنبش دانشجویی نمیدانم.
آیا جنبش دانشجویی میتواند مردم را به سمت انتخاب اصلح سوق دهد؟
یکی از وظایف اصلی جنبش دانشجویی این است که در گام اول، دست اشخاصی که از گفتمان اصیل انقلاب اسلامی فاصله میگیرند را رو کند. به عنوان مثال در انتخابات مجلس۹۸، برخی معتقد بودند که اگر میزان حجت شرعی شما از رای دادن لیست ۳۰ نفره تهران بیشتر از حجیت رای ندادن به فرد فاسد بیشتر باشد، میتوانید به لیستی رای بدهید که امکان دارد فرد فاسدی هم در آن باشد. این موضوع به معنی است که ما یقین داریم برخی افراد داخل لیست فاسد هستند اما چون در لیست قرار دارد، باید تمام لیست رای بدهیم.
بحثهای دیگری نیز اخیرا مطرح شده است که مقبولیت موجب اصلح شدن فردی میشود. این مسائل باعث میشود که باب عقل در تصمیم گیری برای جریان حزب اللهی بسته شود به طوری که برخی در انتخابات مجلس سال ۹۸ معتقد بودند که اگر حتی به یک نفر از لیست وحدت رای ندهیم، به طور کلی انتخابات را باختهایم!
وقتی فضای انتخابات ۹۸ را بررسی میکنیم، متوجه میشویم که تا چه میزان از گفتمان اصیل انقلاب اسلامی فاصله گرفتهایم. درحال حاضر نیز بار دیگر عدهای با اظهارنظرهای مختلف، به دنبال این هستند که جریان حزب اللهی از آن گفتمان اصیل انقلاب فاصله بگیرد. دعوای مضحکی که اخیر بر سر یکی از نامزدهای انتخاباتی در سپاه پاسداران اتفاق افتاده است نیز، نمونه کوچکی از همین مسئله است که موجب تعجب همه شد.
جنبش دانشجویی به عنوان جریانی که وظیفه دارد از آرمانهای انقلاب دفاع کند، باید به طور جدی به اینگونه مسائل اخطار بدهد تا این وضعیت ادامه پیدا نکند. به بیان دیگر جنبش دانشجویی وظیفه دارد دست افرادی که به دروغ روحیه ضد فساد گرفتهاند تا مردم را گول بزنند و شومنهایی که هیچ برنامهای برای اداره کشور ندارند را رو کند. ما باید از کسی که حمایت کنیم که شجاعت در تصمیم گیری و ایستادن در برابر جریانات قدرت و ثروت را داشته باشد.
اگر جریان دانشجویی به این وظیفه خود به خوبی عمل کند، مردم نیز به سمت انتخاب اصلح هدایت خواهند شد.
یکی از چهرههای مطرح جریان عدالت خواهی، اخیرا پاردایمی را برای چگونگی ورود به انتخابات ترسیم کردهاند مبنی بر اینکه جریان عدالت خواهی باید «حمایت انتقادی» از نامزدی داشته باشد که کمترین مواجهه و فاصله را با این جریان دارد. جنبش عدالت خواه دانشجویی نیز آیا بر همین اساس عمل خواهد کرد یا نقشه راه دیگری را ترسیم کرده است؟
جنبش عدالت خواه دانشجویی، یک تشکل دانشجویی با اساسنامه مشخص است اما جریان عدالتخواه یک جریان اجتماعی است که هر تفکر و طیفی در آن حضور دارند. به همین دلیل جنبش عدالتخواه دانشجویی در مقام پاسخگویی به اظهارات چهرههای وابسته این جریان قرار ندارد.
اما به طور کلی برخی عدالتخواهان این عقیده دارند که اگر برخی نهادهای دولت دست اصلاح طلبان و برخی دست اصولگرایان باشد، فضا برای فعالیت آنها بازتر خواهد شد. اما در مقابل اگر تمامی نهادها دست اصولگرایان باشد، این امکان وجود دارد که فضا برای عدالتخواهان بسته شود. به همین دلیل ترجیح ما این است که گزینهای در مسند ریاست جمهوری قرار بگیرد که فضا را برای فعالیت عدالتخواهان باز بگذارد.
البته این موضوع بدین معنی نیست که این فرد اصلاح طلب باشد، اما خب دولت منتخب نباید به گونهای باشد که دستگاههای امنیتی بر فعالیت عدالتخواهان متمرکز کند و به دنبال ساکت کردن آنها باشد. تلقی بنده از گفتههای امیر تفرشی اینگونه است.
جنبش عدالتخواه دانشجویی چه نسبتی با جریان عدالتخواهی به عنوان سومین جریان سیاسی کشور دارد؟
جنبش عدالتخواه، تشکل دانشجویی است که چندین سال از تاسیس آن میگذرد و کسانی که از این تشکل خارح شدهاند، توانستهاند گفتمان عدالتخواهی را تا حدی در کشور توسعه دهند. البته بسیاری از افرادی که حتی در این جنبش نبودهاند، به گفتمان عدالتخواهی پیوستهاند و طبیعی است اختلاف نظر زیادی بین افرادی که خود را منتسب به این گفتمان میدانند وجود دارد.
جنبش عدالتخواه دانشجویی مسیر خود با اتکا به گفتمان انقلاب اسلامی، حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری ادامه خواهد داد. امکان دارد که در جریان عدالتخواهی افرادی با عقاید مختلف مانند چپ مارکسیست یا چپ خط امامی وجود داشته باشد. اما مسیر جنبش عدالتخواه دانشجویی کاملا مشخص است.
آیا جنبش عدالتخواه دانشجویی در انتخابات ۸۸ و ۸۴ به سمت حمایت از میرحسین موسوی رفت؟
نه همچین چیزی به هیچ عنوان صحت ندارد. تا جایی که بنده اطلاع دارم جنبش عدالتخواه دانشجویی در انتخابات سال ۸۴ در وهله اول به جمع بندی نمیرسد. در نهایت نیز آقایان قالیباف و احمدی نژاد به عنوان نامزدهای مورد تایید معرفی میشوند.
جنبش عدالتخواه در اسفندماه سال ۸۷ باتوجه به پیشینه عدالتخواهی میرحسین موسوی در زمان نخست وزیری، جلسه پرسش و پاسخی را با او برگزار میکند. پس از این جلسه جنبش عدالتخواه تصمیم میگیرد که از او حمایت نکند و حتی در حمایت از محمود احمدی نژاد بیانیه صادر کرد.
جنبش عدالتخواه آیا با مدل عدالتخواهی فانتزی یا افشاگری که عدهای اخیرا به آن را دنبال میکنند، موافق است؟
بنظر بنده افشاگری به صورت کلی مدل چندان مناسبی برای عدالتخواهی نیست و آن را موثر نمیدانم.
انتهای پیام/
نظر شما