به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)،امیر کریمی(کارشناس فوتبال)؛ برای فوتبال حذف بزرگان پر آوازه، یعنی کم شدن جذابیت تورنمت، اما دقیقا برای نفس فوتبال یعنی حذف امثال فرانسه به دست تیمی مثل سوئیس یعنی نفس فوتبال هنوز برقرار هست و نبض این ورزش همچنات در حال زدن است.
درس گرفتن
شاید خیلی ژورنالیستی باشد اما به نظر باید فرانسه از بازی اتریش و ایتالیا، حتی کرواسی اسپانیا درس میگرفت، فوتبالهای نابی که بیشتر از جذابیت برد و باخت به پیچیده تر شدن معادلات داخل زمین این ورزش کمک کرد. حالا با حذف خروسها شاید کار تکمیل شده باشد و تیمهای پر طمطراق از بعد اسم و رسم حالا شصت شان خبردار باشد و حواسشان جمع تر، شاید کرواسی هم بدشانس بود که نتوانست اسپانیا را حذف کند و اتفاقا اتریش هم بد اقبال، اما به نظر تفاوتهایی را که اتریشیها شروع کردند را سوییسیها تمام کردند.
نقطه عطف
بدون مقدمه تا دقیقه ۹۳ بازی که سوییس حذف شده با احترامی بود شاید نقطه عطف بازی را کارشناسان سیو پنالتی دروازه بان فرانسه می دانستند اما دقیقا نقطه قابل اغماض بازی گل سوم سوییس توسط گابرانویچ بود که آفساید اعلام شد. صدم ثانیه ای بعد دوربینها پتکویچ را نشان دادند که در حال اشاره برای تعویض و توصیههای فنی با آرامش خاص خود بود، در حالی که کمتر از پنج دقیقه به اتمام وقت اضافی مانده بود و قاعدتا باید از مردود شدن گل بر افروخته باشد و شاید داد و بیداد های معمول، در عوض لحظه ای بعد دشانی بود که به صندلی نیمکت لم داده بود و با چشمهای گرد شده و استرس زیاد داخل زمین را نگاه می کرد، تفاوتها را در معادلات فوتبال ناب همین مسائل ریز رقم میزند. بدون تعارف برگ برنده بازی این لحظه بود که نسان داد برای دقیقه به دقیقه یک بازی باید نقشه داشت، با ورود (ممدی) بازیکن سوییس جریان و نفس بازی تا دقیقه آخر به نفع سوییس تغییر کرد و در نهایت همان گابرانویچ زهر خود را ریخت و نهایتا گل سوم.
فرانسه - سوئیس
ابتدا از سوئیس بگوییم که برای این بازی تعریفی دیگر داشت، خسته نشدن و تا لحظه آخر جنگیدن. فوتبال سوئیس در حالت مساوی شاید به هیچ عنوان قابل قیاس با فرانسه نباشد آن هم این فرانسه، که نام بازیکنان آن را تریلی هم نمیتواند بکشد، اما پتکویچ یک موضوع را می دانست که فرانسه به حمله مستقیم و بازی در طول و حملات سریع علاقه وافر دارد، نمونه آن بازی با آلمان که به این سبک توانست نتیجه بگیرد، بنابراین با ایجاد برتری عددی در عمق سعی در از بین بردن قدرت روندگی آنها داشت که به بازیسازی پوگبا و سرعت امباپه و تمام کنندگی بنزما وابستگی شدیدی داشتند. سوییسیها ابتدا تخریب با کلاس بازی فرانسه را در دستور کار داشتند که طبیعی بود و بعد از آن ساختن بازی از جناحین و گل زدن، که اتفاقا این حربه آنها کارگر افتاد و یک نیمه فرانسه سردرگم و سوئیس با برنامه را دیدیم. اما نیمه دوم فرانسه تغییدات اساسی خود را شروع کرد، دشان دستور نفوذ از پشت سر دو مدافع کناری سوئیس را صادر کرد، با حضور کنزی کومان استفاده از فضای خالی بیشتر شد و با حضور امباپه و تاثیر بنزماو سرعت گردش توپ در منطقه دفاعی سوییس توانست بازی را برگرداند که البته آن پنالتی از دست رفته ریکاردو گومز و به تبع آن از دست رفتن تمرکز سوئیسی ها را نباید در ان چند دقیقه بی تاثیر دانست. دو گل بنزما نشان از شخصیت تیمی فرانسه داشت و شوت پوگبا تکمیل کننده هیجانهای فوتبال این تیم فرانسه، اما نمیتوان از شلختگی تاکتیکی و یکنواختی طرح و برنامه این فرانسه نگفت، شاید اینها را باید در فلسفه فوتبالی دشان جستجو کرد.
انتهای پیام/
نظر شما