به گزارش گروه علم و فناوری خبرگزاری ایسکانیوز؛ مهران عندلیب متولد ۱۳۵۴ و در تهران به دنیا آمده است. تا پایان دبیرستان را در کرج زندگی کرده و برای کارشناسی در رشته مهندسی شیمی در دانشگاه صنعتی سهند تبریز پذیرفته شد. دوره کارشناسی ارشدش را نیز در دانشگاه مازندران در همین رشته گذراند و به قول خودش، افتخار آشنایی با اساتید مطرحی چون دکتر فرشاد نورایی و دکتر داود رشتچیان در رشته مهندسی فرآیند از دانشگاه شریف را داشت و این دو استاد الهامبخش او بودند و نقش مهمی در جهتگیری حرفهای او داشتند. در این مورد میگوید: در زندگی به دنبال این بودم که هدف از زندگی را کشف کنم و در نهایت مسیر زندگی من را به نقطهای رساند که دوست دارم همانطور که یک سری افراد الهامبخش زندگی من بودهاند، من هم برای افراد دیگر الهامبخش باشم و انگیزه بدهم تا انسان مفیدتری برای جامعه بشوند.
او در سال ۲۰۰۴ برای مقطع دکتری از دانشگاه ایمپریال کالج لندن در زمینه مهندسی شیمی گرایش پوششدهی پذیرش گرفت، اما تصمیم گرفت که به کانادا برود و دکتریاش را در دانشگاه وسترن در رشته راکتورهای زیستی بسترشناور ادامه دهد. بعد از دکتری نیز مقطع پسادکتری را مشترکا در دانشگاههای وسترن و تورنتو در زمینه فتوکاتالیزورها به پایان رساند. نتیجه تحقیقات او در زمینه جداسازی نیتروژن از آبهای صنعتی و پسابهای شهری و راکتورهای بسترشناور در دهها مجله، نشریه و کتاب به چاپ رسیده و در زمینه مدلسازی ریاضی هم مقالات بسیاری نوشته است.
10 سال پیش، از کانادا به آمریکا مهاجرت کرد و در حال حاضر مدیر ارشد تکنولوژی و نوآوری استنتک (Stantec) است که جزو ۱۰ شرکت برتر مهندسی دنیا در زمینه محیط زیست و آب، ساختمان، انرژی و زیرساختار به شمار میآید. در ضمن در چند دانشگاه از جمله وسترن کانادا استاد تحقیقاتی است و تمرکز دانشجوهای دکتری وی در زمینههای نیتریفیکاسیون – فرآیندی که در آن آمونیوم به نیتریت و نیترات تبدیل میشود- و کاربرد هوش مصنوعی در اتوماسیون واحدهای آب و پساب است. بخش بزرگی از تحقیقات او در دانشگاه جانز هاپکینز در جریان است؛ جایی که استنتک و جان هاپکینز مرکز تحقیقاتی مشترک دارند و خیلی از کارهای تحقیقاتی او آنجا انجام میشود.
در ادامه مصاحبه ما را با این محقق پرتلاش و موفق میخوانید:
بزرگترین چالش پیش روی انسان چیست؟
به زعم بسیاری از دانشمندان و متخصصان، چالشهای پیش روی انسان محیط زیست، گرمایش زمین و مساله کمبود آب است که بزرگترین معضل آینده بشر و بزرگترین تهدید برای موجودیت انسان به شمار میروند. در حال حاضر شیوههای طراحی و مهندسی در دنیا ادامهای از روشهای قدیمی است و از دورانی نشات گرفته که واژه گرمایش زمین، انرژیهای نو و از همه مهمتر اقتصاد چرخشی محلی از اعراب نداشت. به همین دلیل جهان ما تاوان و ظرفیت ادامه دادن با شیوههای زندگی و تجربیات مهندسیهای گذشته را ندارد.
من اعتقاد دارم که اگر پارادایم شیفت یا چرخش ناگهانی در شیوههای زندگی و تفکر ایجاد نکنیم، جهان خیلی زودتر به نقطهای میرسد که دیگر راه چاره و بازگشتی برای ما نخواهد بود. انسان هماکنون در شرایطی قرار گرفته که تاکنون در طول تاریخ آن را تجربه نکرده بود.
حتی شرکتهای پیشروی دنیا ظرفیت ارائه خدمات علمی و مهندسی برای نیازهای آینده دنیا را ندارند و اگر هماکنون این ظرفیت را در خود به وجود نیاورند، نمیتوانند در آینده برای مشکلات دنیا راهکار ارائه دهند.
شما در شرکت استنتک چه سمتی دارید و چه کار میکنید؟
مسئولیت من و تیم من این است که با تحقیقات گسترده بتوانیم تا چند سال آینده فناوریها و نوآوریهای آیندهای را که ما را به سمت اقتصاد چرخشی یا بهتر بگویم آب چرخشی میبرند، پیدا کنیم. منظور از آب چرخهای تصفیه آب فاضلاب و تبدیل آن به آب آشامیدنی است. در این فرآیند نیتروژن، فسفر، آب و انرژی از فاضلاب تولید و کربن مدیریت میشود.
تیم من ظرف سه سال آینده باید ۲۰ نوآوری را شناسایی کند و با تحقیق در دانشگاهها و پایلوتها عملا وارد چرخه و تجربه مهندسی شرکتها شود و آینده صنعت آب دنیا را متحول کند.
یکی از کارهایی که در حال انجام آن هستیم، افزونسازی فرآیندها یا process intensification است که در آن، با انرژی کمتر و جای کمتر، کار بیشتری را در زمینه بازیافت نیتروژن، فسفر، کربن و انرژی و تصفیه پساب انجام دهیم. در این راستا، تحقیق مشترکی را با شرکت هیتاچی، یکی از بزرگترین شرکتهای فناوری در ژاپن، در زمینه کاربرد هیدروژلهای زیستی در جداسازی نیتروژن انجام میدهیم. این تحقیق در حال حاضر در دانشگاه جان هاپکینز و همچنین در یک مرکز تحقیقات آب در تگزاس انجام میشود.
در تحقیق دیگر که از کمیسیون انرژی کالیفرنیا تامین مالی میشود، ۶ فناوری مختلف را در زمینه بازیافت کربن و انرژی از پساب به کار میگیریم.
در واقع ماموریت ما این است که در ظرف چند سال، ابتدا شرایط کنونی و آینده محیط زیست و آب را ارزیابی کنیم و بعدا آینده دنیا را براساس انرژیهای نو و اقتصاد و آب چرخشی شکل بدهیم. شعار ما این است که «تا شما تصوری از آینده دنیا نداشته باشید، نمیتوانید در ترسیم آن نقشی داشته باشید». در واقع من نمیتوانم تصور کنم که افراد خودروهای خودران یا بدون راننده سوار شوند و اخبار را در صفحات هولوگرامی بخوانند، اما همان کارهایی را انجام دهند که پدربزرگها و مادربزرگهایشان انجام میدادند.
نقش دانشگاهها در تحقیقات شما چیست؟
یکی از مسائلی که دوست دارم اینجا مطرح کنم و خیلی مواقع به اشتباه درج شده، این است که در کشورهای پیشرفته گرچه همیشه دانشگاهها بخش مهمی از تحقیقات هستند و دولتها یکی از منابع مهم بودجههای تحقیقاتی به شمار میآیند، ولی در حقیقت بیشترین میزان تحقیقات و تامین مالی توسط شرکتهاست که انجام میشود نه دانشگاه! این شرکتها هستند که در مقایسه با دانشگاه فناوری و نوآوریها را به جلو پیش میبرند.
در این مورد چندین مثال میزنم. مثلا شرکت تسلا در سال ۲۰۲۰ حدود 1/5 میلیارد دلار بودجه تحقیقاتی در نظر گرفته بود. مایکروسافت و اپل در همین سال به ترتیب ۲۰ و ۱۹ میلیارد دلار هزینه تحقیقات کردند. این بودجه خیلی اوقات از بودجه کل یک کشور بیشتر میشود. اما تاپترین دانشگاههای دنیا توان مالی این کار را ندارند. بنابراین، این شرکتها هستند که آینده دنیا را تعیین میکنند.
هماکنون روی چه پروژههای دیگری کار میکنید؟
یکی از کارهای پژوهشی جالبی که در حال حاضر روی آن کار میکنیم، کاربرد هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی در اتوماسیون و کنترل واحدهای آب و پساب در آینده است. اعتقاد بر این است که در آینده هیچ تصفیهخانهای اپراتور نخواهد داشت، ولی در حال حاضر به دلیل پیچیدگی این کار، قادر به استفاده از هوش مصنوعی نیستیم. بخشهای مختلف فرآیند و هوش مصنوعی را در کنار هم قرار میدهیم تا خیلی زود یک پلتفرم جامع برای کنترل واحدهای تصفیه صنعتی و شهری ارائه دهیم.
هوش مصنوعی قرار است در این سیستم چه کار کند؟
فرض کنید که یک واحد تصفیهخانه پساب وجود دارد که در آن اتفاقات مختلفی میافتد. مثلا از مواد شیمیایی مختلفی استفاده میشود تا انرژیهای مختلفی از آن تولید شود؛ انرژیهایی مثل متان یا کود تولید یا نیتروژن و فسفر. برای این کار لازم است که سیستمهای کنترل خیلی پیشرفتهای وجود داشته باشند تا سیستم را بهینه کنند و مصرف انرژی را به حداقل برسانند. همانطور که میدانید، بزرگترین مصرفکنندگان انرژی در شهرها، واحدهای آب و فاضلاب هستند.
تمام سیستمهای اتوماسیون تصفیهخانهها در حال حاضر منفعل هستند و نسبت به واکنش و پاسخهایی که مشاهده میشود، کار میکنند. ولی زمانی که از هوش مصنوعی استفاده میشود، براساس شیوه کاری فعال و همینطور براساس تحلیل داده، تمام فرآیند پیشبینی میشود و میتوان به صورت بهینه مصرف انرژی را بدون نیاز به نیروی انسانی یا استفاده زیاد از مواد شیمیایی به حداقل رساند. در این صورت حتی میتوان تولید گاز زیستی را به حداکثر رساند.
گفتید که خروجی تصفیهخانههای پساب، گاز متان یا گاز زیستی است. این گازها چه مصارفی دارند؟
مساله تصفیه پساب در خیلی از جاهای دنیا به ویژه در کشورهای اروپایی و آمریکا به قدری اهمیت پیدا کرده که به جای تصفیهخانه از واژه «واحدهای احیای منابع» یا resource recovery استفاده میشود. خروجی این تصفیهخانهها آب آشامیدنی، نیتروژن، فسفر، کود، پلاستیک زیستی و گازهای زیستی خواهد بود.
در حال حاضر تمام واحدهای صنعتی شهری در آمریکا و کشورهای اروپایی به سمت این میرود که مصرف انرژی خود را به صفر برسانند و این بخشی از اقتصاد چرخشی است که در موردش صحبت کردم. از همین رو، یک تصفیهخانه پساب به جای اینکه میزان زیادی انرژی صرف کند، انرژی قابل ملاحظهای هم تولید کند تا حتی انرژی مورد نیاز یک شهر را تامین کند. در این فرآیند به جای اینکه فسفر، نیتروژن و کربن به عنوان عوامل اصلی در تصفیهخانه با هم درون مخزنهای هوازی فرستاده شوند، کربن به صورت متان جداسازی میشود. متان در یک دنیای ایدهآل میتواند وارد سیستمهای CHP یا تولید همزمان گرما و برق بشود و در توربینها انرژی تولید کند. این انرژی دوباره وارد واحد تصفیهخانه میشود.
پلاستیکهای زیستی چطور ساخته میشوند؟
پلاستیکهای زیستی یکی از مواد آیندهگرایی هستند که در آینده در سیستمهای تصفیه پساب نقش مهمی خواهند داشت. در حال حاضر دو نوع پژوهش روی این نوع پلاستیکها وجود دارد؛ یکی اینکه چطور آن را در داخل سلول به عنوان پلیمر ذخیره و بعد چگونه آن را برداشت کنیم. از این پلیمرها بعدا میتوان در ساخت پلاستیکهای زیستی استفاده کرد.
یکی از بزرگترین پروژههایی که در این زمینه در برخی از کشورها در حال پیادهسازی است، ریکاوری یا احیای فسفر در تصفیهخانه فاضلاب است که در آن دانههای ریز سفیدی تولید میشود که یکی از بهترین کودها برای کشاورزی به شمار میرود.
بیشتر آمریکا روی این مقوله کار میکند؟
بله. در حال حاضر در آمریکا بحث تصفیهخانه به عنوان بزرگترین منبع تولید انرژی مطرح است. در دنیای آینده ارزش انرژیهای نو از طلا بیشتر و انرژیهای فسیلی رو به خاموشی است و آمریکا قصد دارد مشکل آب خود را از این طریق حل کند. یکی از بزرگترین پروژههای شرق آمریکا، یک پروژه چند میلیارد دلاری است که اتفاقا قرار است ما هم با آنها مشارکت کنیم و در آن تمام ۱۱ واحد پساب منطقه به حدی تصفیه خواهند شد که به آبی تمیزتر از آب آشامیدنی تبدیل شوند. با این کار آب به چرخه آبهای زیرزمینی اضافه خواهد شد و هیچ موقع کمبود آب به وجود نخواهد آمد. در کالیفرنیا هم روی این موضوع کار میکنند و سعی دارند آب پساب را دوباره به چرخه آب آشامیدنی برگردانند. این آب از آب چشمه هم تمیزتر خواهد بود.
هماکنون در آمریکا و کشورهای اروپایی پساب بزرگترین منبع انرژی به شمار میرود و کارشناسان معتقدند که بدون آن نمیتوانند مشکلات شهری را حل کنند. زیرا آب بزرگترین دلیل پیشرفت یک شهر محسوب میشود و زمانی که تامین آب وجود ندارد، نمیتوان روی هیچ چیزی سرمایهگذاری کرد. پیادهسازی این پروژهها در یک شهر میلیاردها دلار هزینه دربرخواهد داشت، ولی فوقالعاده جواب خواهد داد.
از نظر من، این پروژهها در شهرهایی مثل تهران باید پیادهسازی شود، زیرا شرایط محیط زیستی تهران به شدت بحرانی است و هیچ تضمین آبی برای این شهر وجود ندارد. در این زمینه راهکارهایی وجود دارد و اگر اراده و سرمایهگذاری در دسترس باشد، میتوان آن را برطرف کرد و به سمت آب چرخشی و اقتصاد چرخشی پیش رفت. مشکل آب تهران تا حد بسیار زیادی با مشکل نشست زمین هم در ارتباط است و هیچ کدام را نمیشود بدون دیگری حل کرد.
میشود اقتصاد چرخشی را تعریف کنید؟
اقتصاد دورانی یا چرخشی، یک نظام اقتصادی است که هدف آن کمینه کردن ضایعات و بیشترین استفاده از منابع است. این رویکرد بازسازی کننده در مقابل رویکرد سنتی اقتصاد خطی قرار میگیرد که در آن مدل تولید به صورت «دریافت مواد اولیه، تولید و دور انداختن» است. در یک نظام چرخشی، مصرف منابع ورودی، ضایعات خروجی و هدررفت انرژی با بستن یا کوچک کردن حلقههای مواد و انرژی کمینه میشود. از طریق طراحی، نگهداری، تعمیر، استفاده مجدد، بازتولید و بازیافت میتوان به صورت بلندمدت به این اهداف دست یافت و به اقتصاد و جامعهای پایا رسید. در این بحث نه فقط اقتصاد، بلکه انرژی، آب، درآمد، صادرات و واردات یک شهر به صورت پایدار درمیآید.
شما در اوقات فراغت چه کارهایی انجام میدهید؟
علاقه زیادی به تیراندازی دارم. گیتار میزنم و طبیعت را هم خیلی دوست دارم و زمان زیادی را در طبیعت میگذرانم.
شرایط قرنطینه به دلیل پاندمی کرونا برای شما چه مزیتها یا معایبی داشته است؟
اتفاقا چند وقت پیش مقالهای داشتم که در آن توضیح دادم پاندمی کرونا دیجیتالی شدن را تسریع کرده است. پاندمی در دنیا اتفاقی را رقم زد که هیچ چیز دیگری قابلیت آن را نداشت و آن نیازی بود که بشر به تغییر فکر و تغییر نوع زندگی داشت.
بیشتر کشورها ملزم شدهاند که تا سال ۲۰۳۰ یعنی ۹ سال دیگر به جایی برسند که میزان انتشار کربن را به صفر برسانند و این کار به غیر از دیجیتالی شدن ممکن نیست و پاندمی کرونا باعث شد که گامهای مهمی در این زمینه برداشته شود. به طور مثال مسافرتها کاهش پیدا کرد. پاندمی شیوه جدیدی از زندگی را برای ما رقم زد و روابط اجتماعی کلی تغییر داد.
چه فیلم یا کتابهایی میبینید و میخوانید و کدام یک از آنها را بیشتر از همه دوست داشتید؟
بیشتر کتابهای فنی میخوانم و همین الان هم در حال خواندن یکی از همین کتابها هستم که زیستشناسی کلاس نهم است و چقدر از آن لذت میبرم. اعتقاد دارم که همه چیز از اصول اولیه علم برمیآید.
کتاب غیرعلمی که در حال حاضر در حال خواندنش هستم کتاب «رنج و سرمستی» یا The Agony and the Ecstasy است که یک کتاب داستان در مورد زندگی میکلآنژ، مجسمهسازی و نقاش معروف ایتالیایی، است. این کتاب شرحی از رابطه پیچیده سرمستی و رنج در نبوغ و زندگی میکلآنژ است. این هنرمند با وجودی که هنرمند، ریاضیدان و مهندس خیلی قهاری بود، ولی تمام زندگیاش پر از حسهای تواما رنج و سرمستی بوده است.
از نظر شما دانشمندان ایرانی از نظر در علوم و فناوری چه سطحی هستند و چقدر با سطح جهانی فاصله دارند؟
این موضوع خیلی بستگی به رشته و گرایش دارد. تقریبا در رشته من یا همان آب چرخشی هیچ کار عملی در ایران انجام نشده است. اما محققان ایرانی از لحاظ سواد علمی قوی هستند و ارتباطات خیلی خوبی هم دارند.
در بعضی از رشتهها این فاصله خیلی زیاد است و بیشتر هم در زمینه کاربردیسازی است. مثلا در امور پهپادی ایران پیشرفت داشته، اما در زمینه کاری ما خیلی خیلی عقب است. به طور کلی، ارتباط بین صنعت و دانشگاه بسیار کم است و همین باعث میشود که کارهای پژوهشی کاربردی نشوند.
به نظر شما نظام آموزش عالی ایران در مقایسه با آمریکا چه مزایا یا معایب و نقصهایی دارد؟
به نظرم درس خواندن در آمریکا انعطاف بیشتری دارد و فرصتهای بیشتری را برعکس ایران به دانشجویان میدهد. در ایران آینده دانشجوها را رتبهشان تعیین میکند و اختیار زیادی در انتخاب رشته ندارند. در حالی که سیستم آموزشی در آمریکا احترام بیشتری برای دانشجویان قائل است.
یکی از بزرگترین چیزهایی که یک سیستم آموزشی باید به دانشجوها بدهد، شکل دادن شخصیت آنها و نهادینه کردن ارزشهاست. من موضوعاتی مثل احترام متقابل استاد و دانشجو و ابراز بیان و ایده را در ایران کمتر دیدهام.
در مورد فرصتها هم باید بگویم زمانی که شما جایی که دکتری میگیرید، بلافاصله چندین فرصت شغلی در اختیارتان قرار بگیرد، شخصیتتان بهتر شکل میگیرد تا با دو تا لیسانس یا فوق لیسانس دنبال کارهایی با حقوق پایین بگردید.
به نظرم در دنیای امروز کتاب و تدریس دیگر غیرضروری است و با توجه به دسترسی همه به اینترنت و یوتیوب و درسهای دانشگاهی به صورت آنلاین، درس خواندن در MIT یا هاروارد یا شریف هیچ فرقی با هم ندارند و این رشد و شکلگیری شخصیت در سیستم آموزشی است که خیلی اهمیت دارد.
وضعیت دانشجویانی که از ایران به آمریکا برای تحصیل مهاجرت میکنند، چگونه است؟ در مقایسه با افراد بومی آنجا از نظر علمی در چه سطحی هستند؟ نقطه ضعف دانشجوهای ایرانی در خارج از کشور چیست؟
من هیچ جای دنیا ندیدهام که دانشجوی ایرانی کم بیاورد. این امری محال است. تردیدی نیست که دانشجوهای ایرانی خیلی قوی هستند و فکر میکنم که در سیستم آموزشی کانادا و آمریکا، دانشجوهای ایرانی، چینی و هندی از همه باهوشتر و قویترند. اما مشکلی که این وسط وجود دارد، این است که دانشجوهای ایرانی به دلیل شرایط همیشه تحت فشار و استرس هستند. به نظر من، دانشجوی ایرانی در شرایط نابرابری با بقیه دانشجوها رقابت میکند، زیرا بقیه این مشکلات را ندارند.
جامعه جوان ما جامعهای خسته و مستاصل است و دانشجوهای ایرانی که به خارج از کشور مهاجرت میکنند، در چرخه زندگی و انسانی کشورشان جا نیفتادهاند و این بدبختی بزرگی است و زمانی که وارد یک کشور جدید میشوند، تازه باید فرهنگ، اجتماعی و روابط اجتماعی آن کشور را یاد بگیرند. به همین دلیل نقطه ضعف دانشجوهای ایرانی که به اینجا میآیند، عدم آشنایی با فرهنگ آمریکاییهاست و از این رو حق و حقوقشان را خیلی نمیشناسند و هنوز نحوه ارتباطات را نمیدانند.
میزان حقوق شما نسبت به درآمد افراد متوسط جامعه آمریکا چقدر است؟ آیا این میزان خیلی بالاتر است؟
به طور متوسط یک کارگر فنی ۵۰ تا ۶۰ هزار دلار در سال درآمد دارد. تخصص ارزش بسیار بالایی در آمریکا دارد، به همین جهت میزان حقوق در سطحی به مراتب بالاتر از درآمد متوسطه جامعه قرار دارد، شاید بین چهار تا ۶ برابر درآمد متوسط جامعه. شغلهای آکادمیک درآمد کمتری دارند، شاید حدود دو تا سه برابر درآمد متوسط جامعه. حقوق شغلهای آکادمیک مستقیم از دانشگاه تامین میشود نه از پروژهای تحقیقاتی.
پروژههای تحقیقاتی چطور تعریف میشوند و آن سوالی که باعث میشود شما یک پروپوزال بنویسید چیست؟
براساس نیاز و مشکلاتی که در دنیا در زمینه محیط زیست و آب و پساب وجود دارد و مشکلاتی که در آینده ممکن است پیش بیاید. شیوه طراحی تحقیقاتی من به این شکل است که یک پژوهش باید چهار وجه متفاوت داشته باشد؛ یک وجه صنعت است و شرکت مهندسی که کارش اندازهگیری مشکلات دنیا و پیدا کردن راهکار است. وجه دوم دانشگاهها و موسسات آموزشی، وجه سوم کاربران نهایی و وجه چهارم شرکتهای فناوری است. به نظر من موفقترین تحقیق، تحقیقی است که این چهار وجه را داشته باشد.
چه توصیهای به جوانان ایرانی دارید؟ در شرایط و وضعیت موجود، چه کار کنند تا پیشرفت کنند؟
همیشه به یاد داشته باشید که زندگی قرار نیست بعدا اتفاق بیفتد و زندگی دقیقا همین روزهایی است که میگذرد. پس دنبال این نباشید که بعد از کنکور یا بعد از سربازی به کارهایی که دوست دارید بپردازید.
شما هم از پیامرسانها مثل تلگرام و واتسآپ استفاده میکنید. به نظر شما این پیامرسانها چه تاثیری روی ما گذاشتهاند؟
به نظر من تاثیر فوقالعاده مثبتی روی زندگی ما گذاشته است. ارتباط همیشه چیز خوبی است. هر چه بیشتر در یک زمینه ارتباطات بیشتری ایجاد کنید، زمینه پیشرفت بیشتری برای خودتان فراهم کردهاید. هیچ عاملی در زندگی به اندازه این نمیتواند کسی را خوشحال کند که به کسی تعلق و کسی به او تعلق داشته باشد. زیبایی زندگی به همین است و این پیامرسانها این حس را کاملا به انسان القا میکنند. چه چیزی بهتر از این که هر روز میتوانم با استفاده از این ابزار با خانوادهای که فرسنگها دور از من هستند، صحبت کنم؟
بزرگترین آرزویتان برای خودتان و برای دنیا چیست؟
آرزوی خاصی برای خودم ندارم، فقط این را میدانم که سعی کنم به هدفم برسم. آرزو همان رویایی است که میدانی هیچ وقت به آن نمیرسی. بنابراین من آرزوسازی نمیکنم.
برای دنیا هم امید دارم که تمام اختلافات سیاسی از بین برود. دنیا در یک زمینه در حال باختن است و آن توقف آدمها در ایجاد گفتمان است. این گفتمان باید ایجاد شود.
آرزوی پدر و مادرتان برای شما چه بوده؟ آیا به آرزوی آنها رسیدهاید؟
آرزوی اصلی هر پدر و مادری سعادت فرزندانشان است. حتما پدر و مادرم در کنار این آرزو، آرزوهای دیگری هم برایم داشتهاند که حتما به بعضیهایشان رسیدهام و به بعضیهایشان نه. پدر و مادر من نقش بسیار بزرگی در شخصیت و افکار من داشتهاند و من وامدارشان هستم. امیدوارم من هم بتوانم به خوبی آنها باشم.
دوست دارید به ایران برگردید و اگر میخواهید برگردید باید چه شرایطی مهیا شود؟
اگر ارادهای برای کارهای پژوهشی جالب باشد، دوست دارم که برگردم. حداقل دوست دارم یک روزی به کشورم کمک کنم.
به هر حال، وجود همه ما چیزی به غیر از زبان مادری، خاطره کودکی و عطر و بوی تجربیات زندگی نیست و در نهایت وطنمان در قلب ما جا دارد.
آیا شما ازدواج کردهاید و بچه دارید؟ با توجه به زمانی که تحقیقات از شما میگیرد، آیا لطمهای به خانواده میخورد؟ شما این موضوع را چطور مدیریت میکنید؟
بله. یک دختر ۱۴ ساله دارم که متاسفانه با فرهنگ و زبان فارسی غریبه است. بدون تردید ۱۲ ساعت کار کردن در روز در شکل دادن به زندگی انسان نقش اساسی دارد و تاثیرات خودش را میگذارد. ولی سعی میکنم که با دخترم زیاد صحبت کنم. برایم جالب است که اخیرا برای اولین بار از من در مورد ایران و تاریخش پرسید. به گذشته ایرانی خودش به مراتب بیشتر کشش دارد تا گذشته ایرلندیاش.
نظر شما