فردوسی را بیشتر بشناسید

فردوسی شاعر بزرگ حماسه سرای ایران زمین است. شاهنامه فردوسی بخشی از هویت فرهنگی ادبیات ایران را تشکیل می‌دهد و سند افتخار ایران باستان است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز، ابوالقاسم فردوسی طوسی ملقب به حکیم سخن و حکیم طوس، شاعر حماسه سرای ایرانی و سراینده شاهنامه، با شهرت جهانی، ادب پارسی میانه را تا اندازه ای از نابودی رهانید. گفته شده است شاعری با زندگی مرفه در جوانی بوده است، اما از تهی دستی خود در شصت و پنج سالگی می گوید.

ابوالقاسم حسن پور علی توسی، معروف به ابوالقاسم فردوسی، حماسه‌سرای بزرگ سرزمین ایران است. بخشی از فرهنگ و ادبیات غنی ایران زمین اعتبار خود را از فردوسی می‌گیرد. هر زمان سخنی از ادبیات حماسی ایران بر زبان بیاید، نام فردوسی تداعی می‌شود. فردوسی با عشق به ایران زمین و با الهام از آموزه‌های دینی و اخلاقی‌اش، بلندترین اثر منظوم حماسی تاریخ ایران، شاهنامه را سرود.

شاید بتوان به جرئت گفت فردوسی بزرگ‌ترین شاعر پارسی گو در سراسر جهان با شهرت فراگیر است. متاسفانه آن‌چنان که باید از جزئیات زندگی فردوسی اطلاعاتی در دست نیست. در زمان حیات حکیم ابوالقاسم فردوسی، عظمت اثر حماسی او آن‌چنان که باید روشن نشد. یک قرن پس از مرگ فردوسی، حکیم نظامی گنجوی به تحقیق و نوشتن درباره این شاعر حماسی برجسته همت کرد و توانست با مراجعه به محل زندگی و آرامگاه ابوالقاسم فردوسی، از دوران زندگی و شیوه حیات او اطلاعاتی به دست بیاورد.
نظامی گنجوی در حدود صد سال پس از مرگ فردوسی، با تحقیق درباره حکیم توس توانست اطلاعاتی از فردوسی در تاریخ ثبت کند

فردوسی در سخن لطیف و پر شور است. در اثر منظوم شاهنامه طبع لطیف و روحیه وطن دوستی فردوسی دیده می‌شود. حکیم توس به ایران زمین و افسانه قهرمانان آن عشق می‌ورزید. در شعرهای او از هجو، دروغ و تملق خبری نیست. ابوالقاسم فردوسی شاعر اخلاق گرا و فضیلت دوست در ادبیات حماسی ایران است. شاهنامه را نیز می‌توان اثر حماسی منحصربه‌فرد در ابیات ایران نامید.

در واقع آثار تاثیرگذار نظامی با الگوبرداری از شاهنامه فردوسی سروده و نگاشته شده‌اند؛ به همین دلیل منبعی مناسب برای شناخت هرچه بیشتر فردوسی هستند. آنچه که در مورد فردوسی برای همه مردم ایران و جهان آشکار است، جایگاه والا و تاثیرگذار این شاعر گران‌قدر، در فرهنگ و ادب پارسی است. در تقویم ملی ایران روز ۲۵ اردیبهشت ماه (۱۴ می) را به نام این شاعر نام‌گذاری کرده‌اند و مصادف با این روز، جشن‌های متفاوتی درمجموعه‌های فرهنگی در سراسر ایران برگزار می‌شود. این روز، روز جهانی فردوسی نیز هست.

زندگی نامه فردوسی

فردوسی در سال ۳۱۹ هجری شمسی، مصادف با ۳۲۹ هجری قمری و ۹۴۰ میلادی در روستای پاژ توس به دنیا آمد. پدر فردوسی در طبران توس دارای مال و اموال و جایگاه مناسبی بود. خانواده فردوسی از دهقانان صاحب زمین و ثروت بودند و به همین دلیل، فردوسی در دوران نوجوانی و جوانی‌اش در آسایش و راحتی زندگی کرده است.

تمکن مالی فردوسی باعث شد او بتواند دوران نوجوانی و جوانی را صرف مطالعه تاریخ و به دست آوردن علم کند. فردوسی هرچه بیشتر در تاریخ ایران پیش می‌رفت و مطالعه می‌کرد، به داستان‌ها و افسانه‌های کهن ایرانی بیشتر علاقه‌مند می‌شد؛ تا جایی که تصمیم به نوشتن مجموعه‌ای عظیم از داستان‌های اساطیری ایرانیان گرفت. دوران کودکی فردوسی با دوران پادشاهی سامانیان هم‌زمان بود و پادشاهان سامانی به ادبیات ایران علاقه بسیار داشتند.

از زمان دقیق ازدواج فردوسی نیز تاریخ مشخصی در منابع ذکر نکرده‌اند؛ اما پسر فردوسی در سال ۳۵۹ هجری قمری به دنیا آمده است. فردوسی دو فرزند، یک دختر و یک پسر داشته است؛ که پسرش را در زمان حیات از دست داد.

به نظم در آوردن کتاب فردوسی، شاهنامه، در حدود ۳۰ سال به طول انجامید و در این مدت فردوسی تمام زمان خویش را در راه تحقیق و نوشتن این کتاب صرف می‌کرد. در طول سال‌های عمر فردوسی، ثروت او در راه نوشتن شاهنامه و گذران زندگی، از دست رفت.

با وجود ارزش فردوسی و شاهنامه برای ادبیات اصیل ایران، به‌دلیل کمبود منابع معتبر، اطلاعات در مورد سال وقایع مختلف در زندگی این شاعر، با ابهام همراه است. تاریخ‌های ارائه شده در منابع مختلف در بازه‌ای تقریبی هستند. سال آغاز سرودن شاهنامه نیز به‌درستی معلوم نیست؛ اما بنا به روایت‌های مختلف، فردوسی بین سال‌های ۳۷۰ یا ۳۷۱ هجری قمری، به نظم در آوردن شاهنامه را شروع کرده است؛ گرچه با تأمل در زندگی فردوسی می‌توان نتیجه گرفت، فردوسی از همان سال‌های آغاز جوانی شعر می‌سروده است.

در طول سال‌های بعد، پس از اتمام ثروت فردوسی، تنی چند از بزرگان خراسان، فردوسی را برای به پایان رساندن کتابش یاری کردند؛ اما پس از دوره سامانیان، غزنویان از فردوسی حمایت نکردند. با استناد به منابع تاریخی، شالوده شاهنامه در ذهن فردوسی با پیروی از شاهنامه ابومنصوری شکل گرفته است. در سال ۴۰۰ هجری قمری، فردوسی در سن ۷۱ سالگی نسخه جدیدی از شاهنامه را ویرایش کرد.

با وجود حمایت علاقه‌مندان تاریخ و ادبیات کهن در خراسان، فردوسی مورد بی‌مهری زیادی قرار گرفت و در سال‌های پایانی عمرش مهجور ماند. دلیل این مسئله یکی کم لطفی سلطان محمود غزنوی بود و دلیل دیگر آن، شیعه بودن فردوسی است. برای مسلمانان خراسان قبول شیعیان در زمان حیات فردوسی دشوار بود و به همین جهت او را از خود می‌راندند.

برای زمان فوت فردوسی نیز روایت دقیقی وجود ندارد. بر طبق روایت‌های مختلف، فردوسی حوالی سال ۳۹۷ هجری خورشیدی یا ۴۱۱ هجری قمری، جان سپرده است. در شاهنامه نیز به اعداد ۷۶ و ۸۱ سال در مورد عمر فردوسی، اشاره‌هایی دیده می‌شود. می‌توان از اطلاعات موجود نتیجه گرفت که فردوسی در حدود ۸۰ سال عمر کرده است.

آرامگاه فردوسی کجاست؟

آرامگاه فردوسی امروزه در ۲۰ کیلومتری شمال غربی شهر مشهد، در مسیر عبوری به‌سمت کلات نادری و در نزدیکی شهر تاریخی طبران و بقعه تاریخی هارونیه قرار دارد. روستای پاژ (زادگاه فردوسی)، امروزه با نام روستای فاز شناخته می‌شود. این روستا امروزه در ۲۸ کیلومتری آرامگاه او قرار گرفته است.

همان طور که در قسمت قبل اشاره کردیم، زمان درستی از تاریخ مرگ فردوسی در دست نیست؛ اما مرگ او در دورانی سخت و در شرایط نا به سامان مالی بوده است. بنا به روایت‌های به جا مانده از نظامی گنجوی، مرگ فردوسی هم‌زمان با تصمیم سلطان محمود غزنوی به دلجویی از فردوسی و پرداخت پاداش بابت سرودن شاهنامه، به او بوده است.

فردوسی در سال ۴۱۱ هجری قمری از دنیا رفت. از دفن فردوسی در قبرستان توس ممانعت شد؛ زیرا در آن زمان دفن مسلمانان شیعه را در این قبرستان ممنوع کرده بودند. سرانجام فردوسی را در حیاط خانه خودش دفن کردند و یکی از حاکمان محلی غزنویان، بنایی در محل مقبره فردوسی ساخت. در طول زمان این آرامگاه رو به ویرانی می‌رفت، تا زمان حکومت پهلوی که در طی سال‌های ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۳، به دستور رضا شاه پهلوی و توسط انجمن میراث فرهنگی، بنای آرامگاه فردوسی را کامل بازسازی کردند. در سال ۱۳۱۳ و هم‌زمان با آیین هزاره فردوسی از بنای جدید آرامگاه فردوسی رونمایی شد. در سال ۱۳۴۸، هوشنگ سیحون، معمار برجسته ایرانی، طراحی آرامگاه را تکمیل کرد و شکل امروزی بنای آرامگاه فردوسی، نتیجه طراحی استاد هوشنگ سیحون است.

سنگ قبر مقبره فردوسی از جنس مرمر است و یک متر در یک و نیم طول و عرض و ۵۰ سانتی‌متر ارتفاع دارد. تالار بنای آرامگاه، سالنی مربعی شکل از جنس مرمر است و در بخش‌های مختلف آن اشعار شاهنامه را حک کرده‌اند. در بخش‌هایی از این تالار نیز نشانه‌هایی از معماری اصیل ایران در زمان هخامنشیان، به چشم می‌خورد.

نمای بیرونی آرامگاه از بتن، سنگ و کاشی ساخته شده و شباهت‌هایی با مقبره کوروش در پاسارگاد دارد. در محوطه آرامگاه فردوسی موزه و کتابخانه‌ای ساخته‌اند؛ که در آن‌ها از آثار باستانی کشف شده از منطقه توس و نسخ خطی نگهداری می‌شود.

قدم زدن در میان باغ زیبا و سرسبز آرامگاه توس و تماشای تندیس باشکوه فردوسی، بسیار لذت‌بخش است. با قدم زدن در حوالی مقبره فردوسی به مقبره‌ای ساده با تندیسی کوچک بر بالای آن بر می‌خورید، که متعلق به شاعر برجسته شعر نوی ایران، مهدی اخوان ثالث است.

در تاریخ ۱۹ مهرماه سال ۱۳۹۹، محمدرضا شجریان، خسرو آواز ایران، نیز در محوطه آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد.

امروزه با آشنایی بیشتر جوانان ایرانی در نسل‌های جدید با گنجینه‌های تاریخ ادبیات ایران، ضرورت حفظ آثار ملی و گنجینه‌های عظیم فرهنگی ایران بیشتر احساس می‌شود. فردوسی و اثر ماندگارش، شاهنامه، صفحاتی زرین در دفتر ادبیات و فرهنگ ایران زمین بوده‌اند و باقی خواهند ماند.

 آدرس آرامگاه فردوسی: استان خراسان رضوی، ۲۰ کیلومتری شمال غربی مشهد، شهر توس، انتهای بلوار شاهنامه، جنب بلوار بهارستان

سال‌های زندگی ابوالقاسم فردوسی با دوران حکومت‌های سامانیان و غزنوی هم‌زمان شد. در دوره سامانیان، فردوسی روزگار خوشی داشت. پس از اتمام سرایش شاهنامه، دوران حکومت غزنویان آغاز شده بود و جوانی و ثروت فردوسی نیز، از دست رفته بود.

فردوسی شاهنامه را با الهام از حس ایران‌دوستی و اخلاق گرایی‌اش سرود و هرگز برای به نظم در آوردن آن رو به تملق از پادشاهان نیاورد. در سال‌های پیری، به‌دلیل تنگدستی و با هدف گسترش و حفظ شاهنامه، با ویرایش بخش‌هایی از آن، به دیدار سلطان محمود غزنوی در غزنین رفت؛ اما سلطان محمود غزنوی شایسته فردوسی با او رفتار نکرد و شاهنامه را سبک شمرد.
فردوسی شاهنامه را برای هیچ پادشاهی نسرود و تنها به‌دلیل فقر مالی و ترس از مهجور ماندن اثرش در اواخر عمر، آن را به دربار سلطان محمود غزنوی فرستاد

در بعضی روایت‌ها دلیل مخالفت سلطان محمود غزنوی با فردوسی را به‌دلیل گرایش فردوسی به مذهب شیعه عنوان کرده‌اند. بدگویی و حسادت اطرافیان و اهل دربار سلطان محمود نیز، از دیگر دلایل بی توجهی به فردوسی بیان شده است. بنا بر روایت‌های نقل شده، سلطان محمود قهرمان اساطیری شاهنامه، رستم را بی ارزش توصیف کرد و قهرمانان سپاه خود را از رستم بسیار پهلوان‌تر خواند.

فردوسی از بی اعتنایی سلطان محمود بسیار خشمگین شد و در نکوهش او ابیاتی سرود و سپس دیار غزنین را ترک کرد و در شهرهایی مانند هرات، ری و طبرستان فراری شد.

در نهایت سلطان محمود پس از چند سال از رفتار خود با فردوسی پشیمان شد و برای دلجویی از او، قاصدی را با پاداش به توس فرستاد؛ اما دریغ که قاصد سلطان محمود به مراسم خاکسپاری فردوسی رسید. پس از آن دختر فردوسی هدیه سلطان محمود را نپذیرفت و باز پس فرستاد.

فردوسی در طول دوران زندگی‌اش اثری خلق کرد که تاثیرگذاری آن در فرهنگ و تاریخ ادبیات ایران از هزاران کتاب فراتر است. شاهنامه فردوسی اثری منظوم با بیش از ۶۰ هزار بیت است که سه دوره اساطیری، پهلوانی و تاریخی دارد. در سراسر کتاب شاهنامه، نیک و بد، خیر و شر و حق و باطل، نبردی دائمی دارند.

شاهنامه بخشی از هویت ملی و فرهنگ ایرانی را تشکیل می‌دهد. قهرمانان و افسانه‌های ملی ایران، در اشعار شاهنامه، دوباره متولد می‌شوند و نبرد با بدخویی و فساد را آغاز می‌کنند. شاهنامه فردوسی در طول سالیان دراز، سنت و فرهنگ ایران زمین را حفظ کرده و به نسل امروز این سرزمین رسانده است.

در اختتامیه شاهنامه فردوسی با زیبایی تمام اثر خود را توصیف می‌کند. بنا بر گفته فردوسی، شاهنامه اثری استوار از فرهنگ پارسی است که هم‌چون کاخی عظیم، پیکر فرهنگ پارسی را تناور نگه خواهد داشت. فردوسی در این دو بیت به‌مدت زمان نگارش اثر خویش نیز اشاره می‌کند.

    بسی رنج بردم در این سال سی                  عجم زنده کردم بدین پارسی

    پی افکندم از نظم کاخی بلند                     که از باد و باران نیابد گزند

اهمیت شاهنامه تنها به‌دلیل وجهه ادبی این اثر نیست؛ بلکه می‌توان این اثر را شناسنامه‌ای مکتوب از اجداد ایرانیان نامید. با مطالعه ژرف روی شاهنامه به غنای فرهنگ و تمدن در ایران باستان پی می‌بریم. نام شاهنامه را خود فردوسی بر اثرش نگذاشته است و به‌دلیل شرح مفصل از پادشاهان دوره‌های مختلف در این کتاب، این نام را پس از مرگ فردوسی بر کتابش گذاشتند.

در شاهنامه، قهرمانان ملی و پهلوانان اساطیری در مقابل ناراستی قد علم می‌کنند و دست مایه این ایستادگی عقل و خرد است. انسان‌های نیک در اثر فردوسی هرگز در برابر ستمگری سر خم نمی‌کنند و از فدا شدن نیز باک ندارند. مقاومت کاوه آهنگر در مقابل ضحاک، ستیز سیاوش در برابر سودابه، نبرد رستم و سهراب، تقابل اسفندیار و سیاوش و داستان زال و رودابه، از برجسته‌ترین نمونه‌ داستان‌های فردوسی در شاهنامه هستند؛ که نویسندگان، شاعران، نمایشنامه نویسان و شاعران زیادی این داستان‌ها را دست مایه خلق آثار خود کرده‌اند. از زمان پا گرفتن هنرتئاتر در ایران، شاهنامه فردوسی منبعی مطلوب برای علاقه‌مندان خلق آثار نمایشی بوده است و هنرمندان بزرگی بهترین آثار خود را با الهام از شاهنامه خلق کرده‌اند.

درون مایه شاهنامه بر اساس آزادخواهی و آزادگی مردم ایران است. پهلوانان شاهنامه مانند فریدون، سیاوش، کیخسرو، رستم، گودرز ، کاوه، سهراب، اسفندیار و افراسیاب نیز، در جنگ دائمی برای مطالبه آزادی و آزادگی هستند.

فردوسی پیرو دین اسلام بود و به پیغمبر اسلام (ص) و امامان شیعه عشق می‌ورزید و بخش‌هایی از شاهنامه را در مدح و ستایش آن‌ها سروده است. برخی از مورخان بر این باور هستند که فردوسی در سرایش شاهنامه و شیوه روایت حماسی خود در این اثر، ادامه دهنده شاعرانی مانند مسعودی مروزی و دقیقی توسی بوده است، که پیش از فردوسی اقدام به نظم در آوردن تاریخ ایران کرده بودند؛ اما کارشان ناتمام مانده بود.

تاریخ‌شناسان، تاریخ ابومنصور معروف به «شاهنامه ابومنصوری» را عمده‌ترین منبع فردوسی در سرودن شاهنامه می‌دانند. این اثر منثور است و نسخه‌ای از آن موجود نیست. تنها در نسخه‌های خطی باقی مانده از شاهنامه فردوسی، ۱۵ صفحه از مقدمه شاهنامه ابومنصوری را گنجانده‌اند؛ البته پیش از فردوسی، دقیقی توسی به نظم در آوردن شاهنامه‌ای بر مبنای نسخه به جا مانده از شاهنامه ابومنصوری را آغاز کرده بود. دقیقی در حدود یک هزار بیت را نیز سرود؛ اما در جوانی کشته شد و کتاب او منبع فردوسی برای نگارش شاهنامه شد. به همین دلیل می‌توان «شاهنامه دقیقی» را نیز منبعی قابل‌توجه برای سرایش شاهنامه فردوسی دانست. پس از فردوسی، شاعران زیادی تحت‌تاثیر شاهنامه آثار حماسی آفریدند؛ که از آن جمله می‌توان به «پنج گنج» نظامی گنجوی و «خاوران نامه» ابن حسام خوسفی اشاره کرد.

در شاهنامه عشق نیز وجود دارد؛ گرچه فردوسی برای توصیف عشق نیز هم‌چنان زبان حماسی را انتخاب می‌کند. از دیگر خصوصیات شاهنامه مصور بودن شعرهای آن است. فردوسی جزئیات وقایع شعرهایش را چنان دقیق به تصویر می‌کشد که خواننده خود را در جوار پهلوان شاهنامه می‌بیند. این نکته تفاوت شاهنامه با سایر آثار اقتباس شده از آن است. موسیقی کلام فردوسی نیز گیرایی بالایی دارد. انتخاب مناسب وزن و قافیه‌ها، بر تاثیر لحن حماسی اشعار می‌افزاید. انواع صنایع ادبی با زبانی شیوا و ملموس در شاهنامه به کار گرفته شده‌اند. اغراق‌های استادانه، تشبیه‌های بدیع و تصویرسازی طبیعت در شاهنامه، به شکلی کاملا هنرمندانه استفاده شده‌اند.

شاهنامه سه بخش کلی دارد که سه دوره اساطیری، پهلوانی و تاریخی را شامل می‌شوند. حکیم توس تاریخ ایران باستان از زمان آغاز تمدن ایرانیان تا انقراض حکومت ساسانیان توسط اعراب را در شاهنامه به تصویر می‌کشد.

در دوره اساطیری شاهنامه، فردوسی از زمان پادشاهی کیومرث تا ظهور فریدون را با زبان شعر بیان می‌کند. در این دوره ایرانیان به جنگ داخلی مشغول هستند و سرکوب دیوان که استعاره‌ای از بومیان فلات ایران است، بزرگ‌ترین دغدغه پادشاهان ایران زمین بوده است. پادشاهان این عصر، کیومرث، هوشنگ، تهمورث و جمشید بودند؛ اما با پیروزی ضحاک خون‌خوار، دوره هزار ساله ستمگری آغاز می‌شود؛ ولی در نهایت با قیام کاوه آهنگر و همراهی پیروانش، ضحاک از بین می‌رود و به دوره پهلوانی می‌رسیم. در دوره اساطیری کشف آتش، جدا کردن آهن از سنگ، رشتن و بافتن و کشاورزی ابداع می‌شوند.

با پیروزی فریدون بر ضحاک، دوره پهلوانی شاهنامه شکل می‌گیرد. در این دوره جنگ‌های ایران و توران شروع می‌شوند. پهلوانان برجسته شاهنامه در این دوره ظهور می‌کنند و پادشاهان کیانی روی کار می‌آیند.

شاهنامه فردوسی در سه بخش اساطیری، پهلوانی و تاریخی، پادشاهان و پهلوانان ایران باستان و جنگ‌هایشان را به‌صورت داستان‌های حماسی به تصویر می‌کشد

از پادشاهان این دوره کیقباد،کیکاووس، کیخسرو، لهراسب و گشتاسب هستند و پهلوانانی مانند زال، رستم، گودرز، توس، بیژن و سهراب در سپاه پادشاهان جنگاوری می‌کنند.

در دوره پهلوانی، سیاوش پسر کیکاووس به دست افراسیاب کشته می‌شود و به خونخواهی‌اش، رستم به توران زمین می‌رود و افراسیاب را سرنگون می‌کند. «زرتشت» پیامبر ایرانیان در دوره گشتاسب ظهور می‌کند و اسفندیار به دست رستم کشته می‌شود. دوره پهلوانی با کشته شدن رستم به دست برادر بدطینت خود «شغاد» و به قدرت رسیدن بهمن پسر اسفندیار به پایان می‌رسد. بهمن سیستان را پس از مرگ پدرش با خاک یکسان می‌کند.

دوره تاریخی شاهنامه با روی کار آمدن بهمن آغاز می‌شود و با پادشاهی همای، داراب و دارا ادامه می‌یابد. دارا همان داریوش سوم است که در حمله اسکندر مقدونی به ایران کشته می‌شود. در شاهنامه فاصله روی کار آمدن اشکانیان با غلبه بر اسکندر مقدونی با ابیاتی کوتاه سروده شده است و سپس به شروع حکومت ساسانیان، پرداخته می‌شود.

شاهنامه فردوسی با حمله اعراب به ایران زمین و غلبه آن‌ها بر ساسانیان، خاتمه می‌یابد. ابیات شاهنامه در طول زمان بدون تحریف و تغییر باقی مانده‌اند.

در طول سال‌های بعد از مرگ فردوسی، نسخه‌های خطی مختلفی به همت پادشاهان ایران در دوره‌های مختلف تهیه و تنظیم شده است، که امروزه از باقی مانده آن‌ها در موزه‌های برجسته در سراسر جهان نگهداری می‌شود. یکی از معروف‌ترین نسخه‌های شاهنامه، «شاهنامه طهماسب» یا «شاهنامه شاه طهماسب»، متعلق به سده ۱۰ قمری است. این مجموعه اثر دست هنرمندان نقاش و خوشنویس در عهد صفوی با نگارگری‌های زیبا و خط نستعلیق است. سال‌ها بعد این نسخه از شاهنامه از طرف دربار صفوی به عثمانیان هدیه شد و تا اوایل سده ۱۹ در دربار عثمانی باقی ماند.

در سال ۱۹۰۳ شاهنامه طهماسب که دیگر مالک شخصی داشت، در موزه هنرهای تزئینی به نمایش در آمد. در سال‌های بعد این کتاب به‌صورت برگ برگ در حراجی‌های مختلف به مزایده گذاشته شد و امروزه هر بخشی از آن در موزه‌های مختلف و توسط کلکسیونرهای شخصی نگهداری می‌شود. امروزه ۱۱۸ برگ شاهنامه طهماسب در موزه هنرهای معاصر تهران است و موزه‌هایی در نیویورک، بریتانیا و دوحه قطر، بخش‌هایی از این کتاب را نگه داشته‌اند. در سال ۱۳۹۳ از نسخه چاپ شده از روی شاهنامه طهماسب در تهران رونمایی شد.

بیشتر نسخه‌های موجود از شاهنامه با مقدمه منثور شاهنامه ابومنصوری آغاز می‌شوند. در موزه ایروان نیز ۱۵ نسخه خطی از شاهنامه وجود دارند. در کشورهای هند، انگلستان، آمریکا، آلمان و روسیه نیز، نمونه‌هایی از شاهنامه‌های خطی به همت شرق شناسان گردآوری شده‌اند؛ اما وجود کهن‌ترین نسخه خطی از شاهنامه فردوسی را، شاهنامه شناسان در فلورانس ایتالیا تایید کرده‌اند. اولین چاپ شاهنامه فردوسی به‌صورت سنگی بوده است.

با وجود قدمت بیش از ۱۰۰۰ ساله شاهنامه فردوسی، این کتاب برای مردم ایران زمین دلنشین و قابل فهم است و همان‌گونه که فردوسی پیش‌بینی کرده بود، این اثر بی گزند و استوار، باعث مانایی زبان فارسی در جهان است.

بزرگداشت فردوسی

در ایران روز ۲۵ اردیبهشت به نام روز بزرگداشت فردوسی نامگذاری شده است هر سال در این روز آئین‌های بزرگداشت فردوسی و شاهنامه در دانشگاه‌ها و نهادهای پژوهشی برگزار می‌شود.

انتهای پیام/

کد خبر: 1126760

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =