به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ فرشته شکری متولد سال ۱۳۶۷ در شهرستان محمودآباد واقع در خطّه سرسبز مازندران است. از شروع تحصیل همیشه جز دانشآموزان ممتاز شهر بود و بارها در مسابقات بین مدارس شهر رتبه نخست میآورد. به تشویق مادرش در مسابقه ورودی مدارس نمونه دولتی و تیزهوشان (سمپاد) شهر آمل شرکت کرد و با رتبه نخست مجوز ورود به مدرسه نمونه دولتی و همزمان مجوز ورود به مدرسه تیزهوشان را به دست آورد. در دوران تحصیل در دبیرستان تیزهوشان موفق به دریافت جایزه خوارزمی در حوزه حفظ محیط زیست در سطح استان مازندران شد.
در کودکی همیشه رویای فضانورد شدن و نویسندگی داشت و علاوه براین، دوست داشت فردی مفید در جامعه باشد و بتواند باعث ارتقای شهر زادگاهش بشود.
در کنکور به تشویق پدرش رشته دکتری داروسازی را انتخاب کرد. در آن زمان علاقه خاصی به علم شیمی پیدا کرده بود و صنعت ساخت دارو برایش جالب شده بود. دوره داروسازی را در دانشگاه علوم پزشکی مازندران گذراند و پس از پایان دوره دکتری این رشته به حوزه مدیریت کسبوکار علاقهمند شد و دوره دکتری حرفهای (DBA) را در دانشکده فنی دانشگاه تهران شروع کرد.
بعد از پایان دوره دکتری برای اینکه تجربه جدیدی را در زندگی داشته باشم، برای دانشگاههای هلند اپلای کرد. خودش در مورد علت مهاجرت میگوید: در کودکی کتابی به نام «ماهی سیاه کوچولو» را میخواندم که داستان یک ماهی کوچک در برکهای بود که رویای دیدن اقیانوس را داشت و شاید بتوانم شروع تمام بلندپروازیهای زندگیام را از این کتاب قصه بدانم.
در دانشگاه لیدن هلند پذیرفته شد و در دانشکده پزشکی این دانشگاه حدود سه سال در حوزه داروسازی کار پژوهشی انجام داد و سپس تصمیم گرفت که از تجربیاتش در صنعت بهره ببرد. از این رو، در یک شرکت داروسازی با نام «دوزر مدیکال» مشغول به کار شد.
او از سال ۲۰۲۲ به عنوان داروساز ارشد صنعتی و مسئول بخش دارویی در شرکت دوزر مدیکال در هلند مشغول به کار است و روی چاپ سهبعدی دارو تحقیق میکند و اولین داروساز ایرانی فعال در این حوزه به شمار میرود.
مصاحبه ما را با این محقق جوان میخوانید:
حوزه تحقیقاتی شما چیست و هماکنون در شرکت دوزر مدیکال به چه کاری مشغولید؟ مهمترین تحقیقی که انجام دادهاید چیست؟
در شرکت دوزر مدیکال مشغول تحقیق روی فناوری چاپ سهبعدی داروها هستم. حوزه داروهای سهبعدی جزو زیر شاخههای حوزه پزشکی شخصیسازی شده (Precision Medicine) هم محسوب میشود. در گذشته در سایر حوزههای مرتبط به پزشکی شخصیسازی شده هم فعال بودهام و به ویژه به مدت چند سال در مرکز پژوهشهای دارویی دانشگاه لیدن (LACDR)، دانشکده پزشکی دانشگاه لیدن (LUMC) و نیز مرکز پزشکی دانشگاه اراسموس هلند در این زمینهها پژوهش کردهام و همچنین مدتی در فدراسیون بینالمللی داروسازان (FIP) در حوزه آموزش داروسازان سراسر جهان فعال بودهام.
در بخش دارویی شرکت دوزر، قرصهای چاپی مختلفی در بخش پژوهشی در حال ساخت هستند که بعضی از آنها وارد مرحله کارآزمایی بالینی نیز شده است. ما پروژههای متعددی با بیمارستانها، داروخانهها و شرکتهای دارویی بزرگ همانند شرکت مرک آلمان (Merck) را در دست داریم. یکی از حوزههای اصلی ما توسعه تکنولوژی چاپ داروهای پلی فارماسی یا قرصهایی است که چندین دارو را در خود جای میدهند. هدف از این پروژه شخصیسازی رژیم دارویی و انطباق بیشتر بیمار با مصرف قرص است.
بیشتر بخوانید:
استادیار ایرانی دانشگاه لیدز انگلستان: دانشجویان ایرانی کار گروهی بلد نیستند / تدریس برخی اساتید بدون صلاحیت در ایران
بنده اولین داروساز ایرانی فعال در حوزه پرینت داروهای سهبعدی هستم. یکی از مهمترین پروژهها که تحت مدیریت من به پایان رسید در حوزه چاپ داروی قلبی و عروقی بوده است که نتایج آن به زودی منتشر میشود. این پروژه همکاری بین صنعت و دانشگاه بوده و چندین دانشجو جوان داروسازی در تیم من روی این پروژه کار کردهاند.
در زمستان سال گذشته، در مراسمی که در شهر وارموند هلند برگزار شد از فناوری جدید پرینت سهبعدی دارو که نتیجه ۲ سال تلاش بوده پردهبرداری کردم. این فناوری دارای دقت و کیفیت بالا در ساخت دارو و همچنین توانایی پرینت دارو در ابعاد انبوه است. فناوریهای مرسوم پرینت دارو معمولا با حرارت بسیار بالا کار چاپ را انجام میدهند که این کار باعث آسیب به دارو میشود.
ما موفق شدیم چندین داروی مهم در حوزه بیماریهای قلبی و عروقی، عضلانی و اعصاب و روان را با این فناوری در دمای پایین و با کیفیت عالی تولید کنیم. برای این پروژه ما از فرمولاسیونهای جدید دارویی برای فرموله کردن قرصها استفاده کردیم. این فرمولاسیونها اجازه تولید دارو با سرعت رهایش دلخواه را فراهم میکنند و با وجود این قابلیتهای پیچیده، بسیار ساده و ارزان هستند.
قصد دارید در آینده روی چه پروژههایی کار کنید؟
در آینده یکی از حوزههای مورد علاقهام داروهای «آنتی سایکوتیک» یا ضدروانپریشی -برای مدیریت و درمان رفتارهای جنون مانند هذیان و توهم به خصوص در بیماریهای اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی- و «آنتی دپرسانت» یا ضدافسردگی -برای درمان اختلال افسردگی اساسی و بیماریهایی همچون افسردهخویی، اختلالات اضطرابی، اختلال وسواس فکری-عملی، اختلال خوردن، درد مزمن و دردهای نوروپاتیک- است. این نوع داروها کاندیدای خیلی خوبی برای پرینت سهبعدی هستند، برای اینکه دوز آنها برای بیمار باید به دقت تنظیم شود و در غیر این صورت منجر به عوارض شدیدی میشوند.
به نظر شما چه زمانی داروهای شخصیسازی شده و منطبق با شرایط بیمار را خواهیم داشت؟ چند سال با آن فاصله داریم؟
«اسپریتام» (Spritam) اولین قرصی است که با فناوری چاپ سهبعدی تولید شده است و در حال حاضر در بازار دارویی وجود دارد و سازمان غذا و داروی آمریکا مجوز تولید آن را صادر کرده است. اولین دادههای ژنومیک دارویی انسان امسال منتشر شد و به گمانم در دهه آینده داروهای شخصیسازی شده و منطبق با شرایط بیمار را شاهد خواهیم بود.
آینده دنیای علم و فناوری را با توجه به تجربیات و رشته تحصیلیتان چطور ترسیم میکنید؟
در حوزه دارویی، ورود نسل جدیدی از داروها که همان داروهای چاپ شده با پرینترهای سهبعدی هستند را شاهد خواهیم بود. این داروها بر اساس نیازهای هر فرد بیمار شخصیسازی میشود و فاکتورهای چون ژنوم فرد در نظر گرفته میشود. با توجه به پیشرفتهای شایان توجه در حوزه فارماکوژنومیکس و نیز مهندسی داروهای سهبعدی این آینده دور نیست.
هماکنون چاپگرهای سهبعدی برای کارآزمایی بالینی در بیمارستانهای کشورهای غربی در حال بهره برداری هستند و در طی ماههای آینده شاهد حضور آنها در داروخانهها خواهیم بود.
هوش مصنوعی چگونه آینده علم و فناوری را رقم خواهد زد؟ آیا خود شما از این فناوری استفاده میکنید؟ کاربرد این فناوری در کارهای شما چیست؟
استفاده از هوش مصنوعی در پزشکی مورد توجه و استقبال بسیاری از دانشمندان در سراسر دنیا قرار گرفته است. در حال حاضر در پردازش تصاویر رادیولوژی مورد استفاده قرار میگیرد. یکی دیگر از حوزههای کاربردی آن آنالیز دادههای ژنومیک در داروسازی است که میتواند مورد استفاده ما در زمینه فناوری چاپ سهبعدی قرار گیرد. از هوش مصنوعی در طراحی خود دارو هم میتوان استفاده کرد؛ البته هنوز این مساله در مراحل اولیه است.
معمولا در اوقات فراغت چه کارهایی انجام میدهید؟
به فیلم و سریالهای کمدی ایرانی علاقه زیادی دارم. بخشی از اوقات فراغتم را برای سفر به کشورهای مختلف سپری میکنم و همچنین ورزش میکنم. در مورد کتاب هم بیشتر کتابهایی در حوزه کسبوکار میخوانم و همچنین مقالات منتشر شده در حوزه کاری خودم. فیلم «نمایش ترومن» را پیشنهاد میکنم. که فیلمی طنز، علمی تخیلی و درام به کارگردانی «پیتر ویر» و ستاره آن «جیم کری» است که نقش مردی را بازی میکند که بدون آنکه بداند، از همان بدو تولد در یک نمایش تلویزیونی شبیهسازی شده، در دنیایی که توسط شرکتی ساخته شده، زندگی میکند. به غیر از این، «رستگاری در شائوشنگ» و «شیر شاه» و همچنین سری کتابهای «مروری بر کسبوکار هاروارد» (Harvard Business Review) را پیشنهاد میکنم. یا مجله مرور کسبوکار هاروارد یک مجله مدیریت عمومی است که انتشارات بازرگانی هاروارد که یک شرکت تابعه متعلق به دانشگاه هاروارد است آن را منتشر میکند. این مجله سالی ۶ شماره منتشر میشود و دفتر مرکزی آن در برایتون ماساچوست است.
هاروارد بیزینس ریویو طیف گستردهای از موضوعات مرتبط با صنایع مختلف، عملکردهای مدیریتی و مکانهای جغرافیایی را پوشش میدهد که شامل رهبری، مذاکره، استراتژی، عملیات، بازاریابی و مدیریت مالی است. تیراژ جهانی این مجله، ۲۵۰ هزار نسخه است. علاوه بر زبان انگلیسی به ۱۳ زبان دیگر نیز منتشر میشود. مقالات متعددی از صاحبنظران بزرگ در هاروارد بیزینس ریویو منتشر میشوند و بسیاری از مفاهیم مدیریت و اصطلاحات تجاری برای نخستین بار در این مجله به همگان معرفی شدهاند.
به نظر شما نظام آموزش عالی ایران در مقایسه با هلند چه مزایا یا معایب و نقصهایی دارد؟
نظام آموزشی که من در ایران در دوران تحصیلم تجربه کردم، به نظرم خوب بوده است با توجه به اینکه شاهد ظهور نسل درخشان و برجستهای از محققان، دانشمندان و صنعتگران ایرانی در ایران و دنیا هستیم. به نظرم مثال بارز در خارج از ایران مرحوم دکتر مریم میرزاخانی است و همچنین در داخل ایران داروسازان برجستهای چون خانم دکتر هاله حامدیفر را داریم که شرکتهای دارویی موفقی را تاسیس و اداره کردهاند.
البته در سالهای اخیر شاهد افول در کیفیت آموزش عالی هستیم و در برخی حوزهها کیفیت فدای کمیت شده است. به ویژه مدرکگرایی جای آموزش با کیفیت و موثر را گرفته است. در بخش آموزش در کشور هلند کیفیت آموزش بسیار مهم است و به مهارت بیشتر از مدرک اهمیت داده میشود.
موضوع دیگر ورود شبه علم به حوزه درمان و سلامت در ایران هست که در سالهای اخیر شاهد نفوذ عجیب آن، چه در میان جامعه و چه در سازمانهای بهداشت هستیم که ادامه این مسیر، هم به جایگاه دانشگاه و هم سلامت مردم آسیب جبرانناپذیری را وارد میکند.
شما گفتید که سیستم آموزش عالی ایران خوب کار میکند. پس چرا افرادی چون مریم میرزاخانی بعد از اینکه از ایران خارج میشوند، شکوفا میشوند و پیشرفت میکنند؟
سیستم آموزش عالی ایران در حوزه رشتههای پزشکی و داروسازی و همچنین در حوزه رشتههای تئوری مثل ریاضیات بسیار قوی است. پزشکانی که در ایران مشغول به فعالیت هستند از بهترینهای دنیا محسوب میشوند. دکتر مریم میرزاخانی در ایران هم شکوفا شده بود؛ و الان هم افرادی مثل دکتر محمدمهدی شیخ جباری - فیزیکدان و رئیس سابق پژوهشکده فیزیک پژوهشگاه دانشهای بنیادی- و امثال آنها در ایران حضور دارند که کارهایشان در سطح جهانی شناخته شده است.
از طرفی هم افراد بسیاری که همرشته خانم دکتر میرزاخانی بودند در خارج از کشور حضور دارند و صرفا به تدریس مشغول هستند و جایگاه برجستهای چون دکتر میرزاخانی را ندارند. بدیهی است که اگر کسی در یک مرکز ثروتمند مثل دانشگاه هاروارد یا پرینستون باشد، خیلی از کارها برایش سریعتر و آسانتر انجام میشود. بهخصوص در رشتههای آزمایشگاهی مثل بیوتکنولوژی و زیستشناسی در ایران امکان شکوفا شدن محدود و کم است، چون نیاز به دستگاه و امکانات آزمایشگاهی دارد و همچنین به همکاری نزدیک گاها بین چند آزمایشگاه نیاز است که این امکانات در ایران وجود ندارد.
سیستم پژوهش ایران و هلند چه تفاوتهایی با هم دارند؟
به این سوال میتوان در سطح کلان و خرد جواب داد:
در سطح کلان، در کشور هلند در سالهای اخیر برنامه ملّی را ترتیب دادهاند که در آن از مردم درباره اولویتهای پژوهشی پرسیدهاند و به نوعی برنامهریزی پژوهشی-کشوری را مردمسالار کردهاند. دولت موضوعات پژوهشی مورد تائید مردم را طبقهبندی کرده و بودجههای دولتی را در آن مسیرها هدایت کرده است.
در سطح خرد، تفاوتی بین پژوهشگران خوب کشورمان و هلند نمیبینم. البته پژوهشگران ایرانی با محدودیت بودجههای تحقیقاتی و امکانات آزمایشگاهی روبهرو هستند. مشکل دیگر در ایران، افرادی هستند که اخلاق در پژوهش را رعایت نمیکنند و ولو به قیمت تخریب سطح علمی کشور برای خود رزومهسازی میکنند.
در دانشگاههای هلند برای تقویت ارتباط بین دانشگاه و صنعت چه راهکارهایی وجود دارد؟
در کشور هلند راههای مختلفی را برای تقویت ارتباط بین دانشگاه و صنعت پی میگیرند؛ به طور مثال پارکهای صنعتی در کنار دانشگاهها تاسیس میشوند تا در آنجا مکانی را به استارتاپها اختصاص میدهند. همچنین دانشجویان دورههای کارآموزی یک ساله و ۶ ماهه در هر صنعت کار مورد علاقهشان انجام میدهند که جز واحدهای درسی محسوب میشود.
به نظر شما در ایران برای تقویت ارتباط بین دانشگاه و صنعت چه کار باید کرد؟
باید هزینه کرد و بودجههایی برای پروژههای مشترک بین صنعت و دانشگاه اختصاص داد. و همچنین صنعت نیز باید در باز کردن فضا برای ورود دانشجو و آموزش آن انعطاف و پذیرش بیشتری از خود نشان دهد.
چه توصیهای به جوانان ایرانی دارید؟
توصیه من به دانشجویان چه در داخل ایران و چه در خارج از کشور حفظ و ارتقای عزت نفس است و به آنها میگویم: چه در داخل ایران و چه خارج از کشور مشغول به کار باشید، جزئی از جامعه جهانی علم حساب میشوید. اگر در حوزه رشته خود کوشا باشید، هیچ فرقی بینتان وجود ندارد.
متاسفانه در خارج از کشور، بعضا با دانشجویانی روبهرو میشوم که با وجود تحصیلات آکادمیک بالا در ایران حاضر به کار رایگان برای سازمانها و دانشگاههای خارج از کشور میشوند و با رویای بهتر شدن اوضاع تن به این کار میدهند. این کار در بین سایر جوانان از کشورهای دیگر مرسوم نیست.
بزرگترین آرزویتان برای خودتان و برای دنیا چیست؟
بزرگترین آرزویم این هست که بتوانم برای مردم ایران در راه ارتقای حوزه سلامت و درمان شمعی روشن کنم و بتوانم تاثیری هر چند کوچک در توسعه و آبادانی کشورم ایران داشته باشم.
فکر میکنید اگر ایران مانده بودید، الان چه کاره بودید؟
من در ایران داروساز موفقی بودم و اگر میماندم مطمئنا همین مسیر را ادامه میدادم. گاهی دلم برای بیمارانم تنگ میشود.
آیا به نظر شما محدودیت و مرزی برای علم وجود دارد و آیا باید وجود داشته باشد یا خیر؟
مرزها در بین شاخههای علمی در حال کمرنگ شدن هستند؛ به طور مثال در همین صنعت چاپ دارویی ما شاهد همکاری بینظیری بین رشتههای مهندسی و پزشکی هستیم. برای پرینت یک دارو، مهندسان مکانیک، الکترونیک، علوم کامپیوتر با داروسازان و شیمیدانها همکاری میکنند.
علم چطور دید شما را به زندگی تغییر داد؟
انجام کار علمی باعث بالا بردن دقت و نظم من در امور زندگیام شده است و همچنین به من یاد داد تا چطور یک مساله را از جهات مختلف مورد بررسی قرار دهم و بتوانم بهترین راهکارها رو در مواجه با یک چالش پیدا کنم.
در گزارشی که به تازگی نیچر منتشر کرده، به بحران سلامت روان محققان در دنیا اشاره شده است. برای خود شخص شما چه چیزی باعث ایجاد استرس شده بود (مثلا در دوره دکتری)؟ هماکنون برای اینکه کار و تحقیقات روی شما فشار متحمل نکند، چه کار میکنید؟
همانطوری که در مجله نیچر منتشر شده است فشارهای روانی بر محققان بیش از اکثر مشاغل هست و این یک مشکل جهانی است. بنده هم چه در حوزههای بالینی و چه در حوزههای علوم پایه مواردی از این دست را مشاهده کردهام که شامل دانشجویان و اساتید جوان و حتی اساتید باسابقه هم میشود.
دو موضوع مشخص وجود دارد: یک در حوزه مالی و دیگری در حوزه روابط انسانی که به نظرم در هر دو مورد سازمانهای دولتی و دانشگاهها میتوانند یاریگر باشند. در مسائل مالی دولت میتواند با افزایش حقوق و حمایتهای مالی مشکلات این قشر رو مرتفع کند. البته بخشی از مشکلات مالی به خاطر تحریمها و محدودیت واردات تجهیزات پژوهشی است.
در بحث انسانی میتوان برای دانشگاهها و تمام دانشکدهها برای پیشگیری تمهیداتی را در نظر گرفت، به عنوان مثال در هلند مرسوم است که هر دانشجو به غیر از استاد راهنمای اصلی یک استاد راهنمای دوم نیز داشته باشد تا به قولی چهار چشمی روی دانشجو نظارت داشته باشد که این امر مانع قلدری میشود.
حتی در بعضی از مراکز مرسوم است که دانشجو باید استاد راهنمای سومی داشته باشد که آن استاد حق مشارکت در پژوهش را ندارد و به عنوان ناظر مستقل عمل میکند؛ که دارای تضاد منافع نیست. همچنین بهتر است که در هر دانشکدهای افرادی به عنوان امین معرفی شوند تا دانشجویان به آنها مراجعه کنند تا بتوانند مشکلاتی چون قلدری و هر گونه آسیب جسمی و روانی در محیط کار را گزارش کنند. البته قوانین دانشگاه باید تضمین دهد که این اطلاعات را محرمانه نگه میدارد. این تمهیدات ممکن است به کاهش مشکلات کمک کند.
چند ساعت در روز کار میکنید؟
ساعات کاری ما معمولا از ساعت 9 صبح تا پنج بعد از ظهر است.
آیا ازدواج کردهاید؟ معمولا کار تحقیقاتی آنقدر ذهن محقق را درگیر میکند که در خانه هم به آن مسائل فکر میکند. در این صورت ممکن است انرژی و وقت کافی برای خانواده پیدا نکنید. شما این مساله را چگونه مدیریت میکنید؟
تعادل بین کار و زندگی مساله مهمی است. به عنوان فردی که ازدواج کردهام سعی میکنم به لزوم این تعادل در زندگی توجه داشته باشم هر چند امروزه با توجه به شاغل بودن هم آقایون و هم خانمها این تعادل با همکاری بین ۲ نفر راحت تر ایجاد میشود.
البته زمانهایی پیش میآید که استرس کار بسیار بالاست و تاثیر روی روند زندگی میگذارد و همچنین برعکس آن نیز ممکن است که درگیریهای زندگی شخصی روی کار تاثیر بگذارد. من بشخصه در پایان ساعت کاری با ورزش کردن استرس کاری را از ذهنم بیرون میکنم و سعی میکنم با ایجاد آرامش و محیط شاد در خانواده این انرژی را انتقال بدم. البته صحبت کردن درباره روز کاری با اعضای خانواده نیز بسیار کمک کننده است.
آیا حرف آخری دارید؟
این مصاحبه را با یک غزل از دیوان شمس مولانا تمام میکنم:
تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید
تو یکی نهای هزاری تو چراغ خود برافروز
که یکی چراغ روشن ز هزار مرده بهتر
که به است یک قد خوش ز هزار قامت کوز
انتهای پیام/
نظر شما