به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، برای گرفتن فال حافظ و تعبیر و تفسیر آن باید علم و سواد کافی داشت. به همین دلیل تصمیم گرفتهایم تا هر روز تفسیری یکی از غزل های حافظ شیرازی را برایتان بگذاریم. امروز ۲۸ آذر غزل شماره ۱۰۰میپردازیم:
بیشتر بخوانید:
فال حافظ / به جان پیر خرابات و حق صحبت او
دی پیرِ مِی فروش که ذکرش به خیر باد / گفتا شراب نوش و غمِ دل ببر ز یاد
گفتم به باد میدهدم باده نام و ننگ / گفتا قبول کن سخن و هر چه باد باد
سود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دست / از بهرِ این معامله غمگین مباش و شاد
بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ / در معرضی که تختِ سلیمان رود به باد
حافظ اگرت ز پندِ حکیمان ملالت است / کوته کنیم قصه که عمرت دراز باد
شرح و تفسیر غزل شماره ۱۰۰ دیوان خواجه حافظ شیرازی
بیت اول
دی پیرِ مِی فروش که ذکرش به خیر باد / گفتا شراب نوش و غمِ دل ببر ز یاد
یادش بخیر آن پیر می فروش که دیروز گفت : شراب بنوش و غم را فراموش کن . [ ذکرش بخیر = یادش بخیر ]
بیت دوم
گفتم به باد میدهدم باده نام و ننگ / گفتا قبول کن سخن و هر چه باد باد
به آن پیرِ می فروش گفتم : آخر باده آبرویم را می برد و رسوایم می کند . در جوابم گفت : تو کار به کارها نداشته باش ، حرف مرا قبول کن و هر چه باد باد . یعنی تو خوش باش و به فکرِ نام و ننگ مباش چونکه طریق عشق با نام و ننگ سازگار نیست بلکه در عالم عشق .
بیت سوم
سود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دست / از بهرِ این معامله غمگین مباش و شاد
خواجه به عام خطاب می کند : چون سرمایه و سود و زیان همگی از بین خواهد رفت . پس از بهر معامله ای که ذکرش گذشت نه غمگین باش و نه شاد . خلاصه چون این دنیا خانۀ فناست پس نه برای فایده اش خوشحال باش و نه از ضررش غمگین .
بیت چهارم
بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ / در معرضی که تختِ سلیمان رود به باد
اگر دل به هیچ نهی ، در دستت جز باد چیزی نخواهد ماند . یعنی اسبابِ دنیا که مثلِ خودِ دنیا فانی محض و به مثابۀ هیچ است اگر دل بدان بندی و تعلق و علاقه ای پیدا کنی ، چون بادی است که در دستت باشد . یعنی حاصل و فایده ات هیچ است . در مقامی که تختِ سلیمان فانی شود یعنی با وجود اینکه باد آنرا با اراده سلیمان حرکت می دهد . عاقبت تختش به باد رود . خلاصه هر که به فانی دل بندد نتیجه ای که در دستش می ماند هیچ است . [ معرض = در اینجا به معنی مقام ]
بیت پنجم
حافظ اگرت ز پندِ حکیمان ملالت است / کوته کنیم قصه که عمرت دراز باد
ای حافظ اگر از پندِ حکیمان ملالت و کسالت پیدا می کنی یعنی از نصایحشان ملول و ناراحت می شوی . قصه را طولانی نکنیم . ما از نصیحت گذشتیم برو که به خدا سپردیمت . [ عمرت دراز باد = تو را به خدا سپردیم ]
نظر شما