اسفندیار نظری استاد دانشگاه و کارشناس آموزش و پرورش در گفتو گو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز درخصوص اهمیت وجود آموزشهایی برای جامعهپذیر کردن دانشآموزان، گفت: داگلاس نورث اقتصاددان بزرگ میگوید: «اگر میخواهید بدانید کشوری پیشرفت میکند یا نه سراغ فناوری و کارخانه نروید؛ اینها را میتوان به راحتی خرید یا کپی کرد، برای توسعه سراغ دبستان و پیش دبستان بروید و ببینید که آنجا چگونه بچهها را آموزش میدهند؟» درواقع بیشتر از آنکه نوع آموزش مهم باشد، شیوه آن مهم است؛ اگر آموزشها کودکان شما را پرسشگر، خلاق، صبور، نقدپذیر، خطرپذیر و دارای روحیه گفتوگو و تعامل، مشارکت جمعی و همکاری بار بیاورند، آنها تبدیل به شخصیتهایی خواهند شد که توسعه را ایجاد میکنند. آنچه از صحبتهای این اقتصاددان برداشت میکنیم این است که جامعه پذیری باید یکی از مهمترین اهداف آموزش باشد.
بیشتر بخوانید
افزایش افسردگی در دانشآموزان با حضور بیش از اندازه در فضای مجازی
استاد دانشگاه و کارشناس آموزش و پرورش با بیان اینکه یکی از ابعاد جامعهپذیری تقویت مهارتهای زندگی دانشآموز است، عنوان کرد: تربیت به معنای ایجاد رفتار و مطلوب و پایدار در دانش آموز است؛ یادگیری هم زمانی رخ میدهد که منجر به تغییر رفتار شود. در واقع ما در تربیت به دنبال چهار لایه هستیم که این چهار لایه شامل تغییر در دانش نگرش، رفتار، رفتار گروهی و اجتماعی که از آن به عنوان مهارتهای زندگی نام میبریم میشود و در حقیقت یکی از ابعاد جامعهپذیری تقویت مهارتهای زندگی دانشآموز است.
وی ادامه داد: جامعهپذیری به روندی گفته میشود که شخص در آن در طی حیات زندگی خود با هنجارها، عرفها و ویژگیهای جامعه خود آشنا میشود. در واقع جامعه پذیری آماده شدن فرد برای حضور در اجتماع و پذیرفتن نقش است. جامعهپذیری علمی است که در آن فرد دانشها مهارتها و ارزشها و الگوهای رفتاری جامعه را کسب میکند. جامعهپذیری از خانواده آغاز و در مدرسه تکمیل میشود.
نظری با اشاره به اینکه سالانه ۱۱ میلیارد ساعت صرف آموزش معلمان و دانشآموزان میشود، عنوان کرد: این در حالی است که در قرن حاضر و با وجود اینترنت، با صرف زمان کوتاهتری این آموزشها قابل دسترس هستند اما چند درصد از این ۱۱ میلیارد ساعت صرف آموزش ضروریترین مهارتهای قرن ۲۱ میشوند؟ این مهارتها شامل جامعهپذیری، توسعه خلاقیت، مسئولیتپذیری، آموزش کار تیمی، آموزش مهارتهای اجتماعی و ارتباطی میشوند. قرن حاضر قرن ایجاد شوق یادگیری است اما چقدر از ساعتهای آموزشی ما صرف ارتقا سلامت روحی و نشاط میشود؟
وی اضافه کرد: در جامعه پذیری کودک میآموزد که در موقعیتهای مختلف رفتار مناسبی داشته باشد و علاوه بر رفع نیازهای خود به اهداف جمعی هم بیندیشد علاوه بر مدارس مهدهای کودک نیز نقش بسزایی در این آموزشها دارند اما شخصیت و شاکله اصلی دانش آموز در دوره دبستان شکل میگیرد.
کارشناس آموزش و پرورش با اشاره به نقش کتابهای درسی در جامعهپذیرکردن دانشآموزان، توضیح داد: انصافاً در دوره ابتدایی کتابها به ویژه درس مطالعات اجتماعی و هدیههای آسمانی به نحو مطلوبی به موضوع جامعه پذیری پرداختهاند البته در گذشته مباحثی در کتاب فارسی هم وجود داشت اما با بررسیهای صورت گرفته موضوع جامعهپذیری به کتاب مطالعات اجتماعی منتقل شد تا دانش آموز در حین آموزش، وقتشناسی، نظم، ارتباط گروهی، احترام به دیگران، همزیستی، رعایت بهداشت، پرسشگری و خلاقیت را فرا گیرد.
استاد دانشگاه با بیان اینکه بعد از دبستان مسئولیت انتقال دانش، تکنیک، مهارت جامعهپذیری و آماده کردن فرد برای قبول مسئولیت اجتماعی و شغل را دوره دبیرستان بر عهده دارد اما این روند با کاستیهایی مواجه است، بیان کرد: البته با توجه به تحقیقات خودم و نظرسنجی از همکاران، کتابهای مطالعات اجتماعی متوسطه اول به موضوع تقویت حس مسئولیتپذیری و شهروند خوب بودن پرداخته اما در دوره متوسطه دوم این روند به درستی طی نشده است؛ برای مثال در کتاب تحلیل فرهنگی که مختص دانش آموزان پایه دوازدهم علوم انسانی است، به مباحثی مانند فرهنگ و تحلیل فرهنگ، نقش رسانه، سواد رسانه، اخلاق، ارتباطات فرهنگی پرداخته شده است و در کتاب هویت اجتماعی برای دانش آموزان رشته تجربی هم موضوعاتی مانند فرهنگ و کنشهای اجتماعی و ابعاد اجتماعی و اقتصادی هویت ایرانی مطرح شده است اما نتوانسته به طور مطلوب زنجیره آموزش جامعهپذیری که از دبستان شروع شده بود را ادامه دهد. در واقع در این کتابها به بخش سیاسی بیش از موضوعات اجتماعی پرداخته شده است.
نظری توضیح داد: در دوره متوسطه اول، دانشآموز باید با مباحثی مانند هویتیابی، کارآفرینی و منزلت اجتماعی آشنا شوند و در متوسطه دوم دانشآموز وارد دوران استقلال طلبی میشود و باید مباحث اصلی حوزه جامعهپذیری را بیاموزد. در این دوره و حتی در دوره دانشگاه فرد باید با عدالت اجتماعی حقوق بشر و فهم دلیل نابرابریهای اجتماعی آشنا شود اما این روند به درستی طی نمیشود.
وی افزود: بنابراین مدرسه و سیستم آموزشی نقش بسیار مهمی در ایجاد مفاهیم اجتماعی یکسان بین گروهها، خرده فرهنگها و اقوام مختلف دارد و در نهایت با آموزش جامعهپذیری، همبستگی اجتماعی هم رقم میخورد. مدرسه عوامل اصلی فرآیند جامعهپذیری است اما در حال حاضر نقش کمرنگی در این خصوص دارد. مسیر اصلاح و توسعه یک جامعه از آموزش و پرورش اتفاق میافتد و تا زمانی که سیستم آموزشی به تعریف مشترکی از جامعهپذیری نرسد، نمیتوان به جامعهپذیر شدن جوانان امیدوار شد. اگر ما نتوانیم که جامعهپذیری را در سیستم آموزشی بگنجانیم، جوانان ما با بحران هویت مواجه میشوند. درحقیقت برای ایجاد فرصتهای تعامل و هماندیشی با نسل جوان باید از طریق مدرسه وارد عمل شویم. امروز بزرگترین مشکل ما در دوره ابتدایی فقر ارتباط روحی با نسل بزرگسال است.
انتهای پیام /
نظر شما