گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز- اول: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی قصد کرده است که چهاردهه غفلت راهبردی نظام جمهوری اسلامی در ساخت یک ساختمان شکوهمند و یک سازه فرازمند با معماری اسلامی-ایرانی در حوزه فرهنگ و هنر را جبران کند و طبق وعده داده شده ساخت این مجموعه بزرگ تمدنی در دهه فجر آغاز خواهد شد.
مشهور است که بنیاد فرهنگی فرح با مسئولیت دکتر سیدحسین نصر، یکی از اصلی ترین مسیرهای تحقق اهداف حکومت پهلوی را ساخت سازه های تمدنی و ساختمانهای با معماری هدفمند در حوزه فرهنگ و هنر تعریف کرده بود و محصول این برنامه ریزی بلندمدت و طراحی در دهه ۴۰ و ۵۰، ساخت بناهای مشهور تالار وحدت، میدان آزادی، ورزشگاه آزادی، موزه هنرهای اسلامی(ساختمان وزارت میراث فعلی)، تئاتر شهر(چهارراه ولیعصر) و چندین موزه و ساختمان دیگر در تهران و شیراز و اصفهان است که ظاهر آنها یک ساختمان است، اما حجم قابل توجهی از معانی و مفاهیم را باخود حمل میکنند.
از اشکالات وارد به مدیریت فرهنگی جمهوری اسلامی در دهه های اخیر ، بی توجهی به حوزه معماری اسلامی-ایرانی و نساختن سازه هایی است که فضای مفهومی و معنایی مد نظر ما را منتقل کند.
ساخت مجتمع" آسمانه هنر ایران" که به اهتمام مدیریت فرهنگی دولت مردمی و در دهه فجر سال ۱۴۰۳ آغاز میشود،پایانی بر این غفلت تاریخیست.
دوم: دوگانه های قالب-محتوا/کالبد-معنا/جسم-روح/ظرف-مظروف/شکل-مفهوم/سخت افزار-نرم افزار/ملفوظ_منطوق/اصلی ترین مساله در طراحی های هنری و فرهنگی در معماری اسلامی -ایرانی هستند که قرار است در ساخت سازه معظم و بزرگ "آسمانه هنر ایران"لحاظ شوند تا شاهد برپایی نمونه برجسته ای از سازه فرهنگی تراز انقلاب اسلامی در آستانه پنجاه سالگی انقلاب باشیم.
سوم: تطورات معنایی و تحولات فکری معماری از دوره صفویه تا دوره قاجار را میتوان در تفاوت میدان نقش جهان اصفهان و میدان توپخانه تهران مشاهده کرد(بیان این تفاوتها مقال مجزایی میطلبد). سازه آسمانه هنر ایران باید در حد اعلی، تطورات معماری از دوره پهلوی به دوره انقلاب اسلامی را بازتابش و بازنمایش کند. بایسته و شایسته است که معماری توحیدی، وحدت گرا، معنویت افزا، آرامش بخش و امیدافزای دینی، اصلی ترین مولفه آسمانه هنر ایران باشد.
چهارم: فکر مبنای فرهنگ و فرهنگ زیرساخت تمدن است. نظام جمهوری اسلامی در بسیاری از حوزه های نظامی و دفاعی و علمی،داعیه جهانشمول و تمدنی اش را ثابت کرده است، اکنون وقت شکوفایی و جوانه زدن تمدن اسلامی-ایرانی در حوزه فرهنگ و هنر است، آسمانه هنر ایران باید یک سازه تمدنی (و نه مصری و صرفا شهرسازانه) و با خصوصیات تمدن سازی و تمدن پردازی باشد.
پنجم: آسمانه هنر ایران، باید با مرکزیت مسجد و با مولفههای دینی واضح و آشکار و با المانهای ایرانی ساخته شود و در عین حال به غایت هنرمندانه و به شدت جذاب و چشم ربا و چشم نواز باشد.
ششم: آسمانه هنر میتواند و باید به قطب فرهنگی تهران و مرکز ثقل و گرانیگاه هنری پایتخت تبدیل شود و مرکز اشاعه فرهنگ غنی اسلامی-ایرانی در تهران شود.
هفتم: عدم پیوستگی برنامه ای و محتوایی جشنواره های فیلم و تئاتر و موسیقی و تجسمی فجر، از اصلی ترین اشکالات راهبردی این جشنواره ها در چهاردهه اخیر بوده است. آسمانه هنر آغازی بر تحقق "نظریه گراف"در اتصال واقعی جشنواره ها به یکدیگر است.
هشتم: جشنواره ها و نمایشگاههای وزارت ارشاد در طول سال تکثیر نمیشوند و امتداد نمییابند، چون از حیث مکانی مستاجرند و در محیطهای اجاره ای و نامتناسب با اهداف حوزه فرهنگ برگزار میشوند.امتداد جشنواره ها در طول سال، از برکات ساخت یک مکان مستقل برای آنهاست.
نهم: آموزش، پروریدن، کادریابی،کادرپایی، کادرسازی، استعدادیابی و ایجاد فرصت برای استعدادهای نو و جوان میتواند از آثار پیرامونی ساخت آسمانه هنر ایران باشد، قلمه زدن نیروهای جوان به تنه تنومند پیشکسوتان در چنین فضاهایی میسرتر و در دسترس تر است.
دهم: آسمانه هنر ایران میتواند، ابعاد بین المللی و فراسرزمینی جشنواره های فرهنگی-هنری را توسعه دهد و متولیان را برای دعوت از چهره های بین المللی همفکر و همسو با انقلاب اسلامی تشویق کند، نقشی که سالن اجلاس سران در سه دهه اخیر در حوزه سیاسی ایفا کرده است، میتواند در مجموعه آسمانه هنر ایران در حوزه فرهنگی و هنری، بازتولید و شبیه سازی شود.
علیرضا معاف مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی*
انتهای پیام/
نظر شما