عاقبت جنگ روایت‌ها در اردوگاه جلیلی و قالیباف

یاران جلیلی و قالیباف پس از عدم اجماع میان این دو که منجر به تکرار انتخابات سال ۹۲ شد، وارد چرخه از تخریب و افشاگری علیه یک دیگر شده‌اند که نتیجه‌ای جز از دست رفتن فرصت‌های آینده این جریان سیاسی ندارد.

به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز؛ انتخابات ریاست‌جمهوری به عنوان یکی از مهمترین پدیده‌های سیاسی کشور نه تنها بستر تعیین ریاست قوه مجریه را از سوی مردم فراهم می‌کند بلکه نقش موثری در جهت‌گیری سیاسی کشور دارد.

بیشتر بخوانید؛

کدام نظرسنجی کمترین اختلاف را با نتایج دور اول انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ داشت؟

در میان جریان‌های مختلف سیاسی تلاش می‌کنند تا با حمایت از کاندیداهای خود در کنار ائتلاف‌های مثمرثمر به پیروزی برسند. اما یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های این دوره از انتخابات ریاست‌جمهوری که سرآغاز آن انتخابات مجلس دوازدهم شورای اسلامی بود، عدم ائتلاف در جبهه بزرگ اصول‌گرایی است.

انتخابات مجلس دوازدهم شورای اسلامی به علت عدم حضور پررنگ احزاب اصلاح‌طلب به یک رقابت درون گفتمانی تبدیل شد اما در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با توجه به حضور پررنگ و منسجم طیف اصلاح‌طلبی، انتظار می‌رفت در جبهه انقلاب تغییر رویه ایجاد شود و از بین کاندیداهایی که می‌توانستند حائز بیشترین آراء شوند، یک گزینه برای رقابت نهایی با کاندیدای

اصلاح‌طلب باقی بماند. عدم اجماع سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف برای رقابت با مسعود پزشکیان دلایل مختلفی دارد که عبارتند از:

دست‌کم گرفتن کاندیدای جبهه اصلاح‌طلب و پایگاه رای این جریان سیاسی

اصول‌گرایان در ابتدای رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری هنوز وزن چندانی برای مسعود پزشکیان و جریان فکری و سیاسی حامی وی قائل نبودند و گمان می‌کردند انتخابات ریاست جمهوری نیز همان سبک و سیاق انتخابات مجلس شورای اسلامی را خواهد داشت و سرانجام برد با یکی از کاندیدای جریان اصول‌گرایی است.

در روزهای نخست رقابت‌های انتخابات ۱۴۰۳ تصورمارتن بین چنارها و پاچوش‌ها که میراث انتخابات اسفند ۱۴۰۲ بود همچنان انگاره اصلی اذهان رهبران اصول‌گرایی و بدنه هوادار این طیف بود و این انگاره یکی از دلایل عدم وحدت در این جریان بود. حمیدرضا ترقی، سخنگوی حزب مؤتلفه اسلامی در این باره به خبرنگار سیاسی ایسکانیوز گفته بود: «در این انتخابات دسته‌ای از اصول‌گریان می‌گویند باید رقابت درون گفتمانی را دنبال کنیم و حساب چندانی برای اصلاح طلبان باز نمی‌کنند اما دسته‌ای دیگر این راهبرد را خطای محاسباتی می‌دانند.»

اما پس از حمایت یکپارچه همه احزاب جبهه اصلاحات از کاندیدای اختصاصی این جبهه، ورق برگشت و زنگ خطر برای بسیاری از بزرگان جبهه انقلاب به صدا درآمد. در این مرحله چهره‌های شاخصی مانند محسن رضایی کمیته‌های موسوم به «کمیته اجماع» تشکیل دادند و که هدف از آن ائتلاف جلیلی و قالیباف برای پیشگیری از تجربه انتخاباتی سال ۹۲ بود. در آن زمان نیز سعید جلیلی و محمد باقر قالیباف به نمایندگی از جبهه انقلاب در انتخابات حضور داشتند اما با حمایت یکپارچه جریان اصلاح‌طلبی از کاندیدای نیابتی (حسن روحانی) و عدم اجماع اصول‌گرایان، سرانجام روحانی به پیروزی رسید.

بر این اساس، در این دوره بسیاری از بزرگان و تحلیل‌گران جبهه انقلاب بر ضرورت رسیدن به ائتلاف پافشاری کردند و بر این باور بودند که اگر این ائتلاف شکل بگیرد کار برای پزشکیان دشوارمی‌شود و ممکن است پرونده انتخابات در درور اول به نفع کاندیدای نهایی جبهه انقلاب بسته شود.

علی نیکزاد، سخنگوی ستاد انتخابات محمد باقر قالیباف کمتر از دو هفته مانده به انتخابات ۸ تیر۱۴۰۳ وضعیت اردوگاه اصول‌گرایی را به «تنگه احد» تشبیه کرده بود و گفته بود: «فکر نکنید پیروز شده‌اید و تنگه را رها کنید. ده روز مجاهدت و چالش باعث می‌شود حسرت چهار سال را نخورید»

فقدان انسجام درونی برای رسیدن به یک رویه وحدت بخش

با وجود تمام چالش‌هایی که در روزهای منتهی به انتخابات ۸ تیر بر سر اجماع بین جلیلی و قالیباف وجود داشت اما به نظر می‌آمد در هر دو کاندیدا به ضرورت اجماع تن داده‌اند اما گویی دیگری باید کناره‌گیری کند.

در این میان نقش مراکز افکار سنجی نیز روز به روز پررنگ‌تر می‌شد و تقریبا ستادهای طرفین و همه تصمیم‌گیران و کارشناس منتظر نتیجه آخرین نظرسنجی‌ها بودند تا وزن سبد رای کاندیداها معلوم شود و کاندیدایی که سبد رای کمتری دارد کناره‌گیری کند. براساس نظرسنجی هفته آخر آرای جلیلی درحال طی کردن یک شیب صعودی بود و همین عامل باعث شد تا وی از کناره‌گیری به نفع قالیباف امتناع کند.

اما نکته حائز اهمیت دیگری در این نظرسنجی‌ها از جمله نظرسنجی مرکز افکارسنجی باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران وجود داشت (اینجا بخوانید) که باعث می‌شد تا انصاف جلیلی منطقی‌تر از انصراف قالیباف باشد و آن این بود که در صورت انصراف جلیلی بخش زیادی از هواداران وی حاضر می شدند به قالیباف رای دهند اما در صورت انصراف قالیباف آراء وی دو پاره می‌شد و بخشی از آن به سبد جلیلی می رفت و بخشی دیگر روانه سبد پزشکیان می‌شد.

بر اساس این نظرسنجی‌ها که ملاک علمی برای مشاوران قالیباف بود و همچنین کارنامه اجرایی وی، سرانجام این کاندیدا نیز از انصراف خودداری کرد و در انتخابات دور اول به همراه جلیلی وارد عرصه رقابتی شد که نتیجه آن تا حدود زیادی برای همه طیف‌های سیاسی مشخص بود.

تحلیل‌های اشتباه از علت شکست در انتخابات و فرافکنی‌های متعدد

پس از اعلام نتیجه نهایی انتخابات ریاست‌جمهوری، اعضای ستاد و نزدیکان جلیلی و قالیباف به جای نگاه معطوف به آینده و تحلیل سازنده از علل این ناکامی در کنار کمک به دولت جدید، به فرافکنی و برون‌سپاری علت شکست پرداختند. در میان عده ای با چشم‌پوشی از اختلافات درونی دلیل پیروزی پزشکیان را دسترسی به شبکه‌های اجتماعی خارجی و یا کم آگاهی هواداران وی اعلام کردند.

دسته‌ای دیگر در ادامه اختلافاتی که نشانه‌های آن بیش از انتخابات آشکار شده بود، عدم انصراف کاندیدای دورن گفتمانی دیگر را عامل این شکست می‌دانند و شبکه‌های مجازی را صحنه تاختن به طرف مقابل و افشاگری و تکذیبه های متعدد کرده‌اند. این رویه در حالی شکل گرفته است که سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف پس از پیروزی مسعود پزشکیان، ضمن اعلام آمادگی برای همکاری با رئیس دولت نهم در کنار سایر چهره های سیاسی بر وفاق ملی تاکید کردند.

در یکی از افشاگری‌های جنجالی که از سوی اطرافیان کاندیداها شکل گرفته، علیرضا کمیلی از اعضای ستاد سعید جلیلی، رای بسیار بیشتر وی نسبت به قالیباف را دلیل این عدم کناره‌گیری دانسته و نوشته است: «بنای اجماع همواره بر کناره‌گیری افراد دارای رای کمتر بوده است ولی این دوره برخی‌ با حدس و گمان می‌گفتند اگر جلیلی با وجود سه برابر رای بیشتر از قالیباف کنار برود بهتر است... که ارقام نشان داد اگر دکتر قالیباف کنار می‌رفت بعید نبود که همان دور اول هم کار تمام شود. یعنی اصرار کردند که باید شخص دارای رای بیشتر کنار برود؟»

وی در ادامه درباره جزئیات دیدار جلیلی و قالیباف در مشهد نیز نوشته است: «کار به اینجا رسید که دکتر قالیباف فرمودند بنده حجت شرعی دارم برای ماندن ... از چه کسانی؟ از آن‌ها که به من تکلیف کردند بیایم! یعنی...!»

اما کمیلی در ادامه دست به افشاگری دیگری زده و نوشته است: «صبح روز بعد (پنجشنبه) یکی از دوستان به رهبر معظم انقلاب مراجعه کرده و سوال می‌کنند و پاسخ منفی محکمی درباره تکلیف به شخصی از کاندیداها دریافت می‌شود و معلوم می‌شود که دیگران در این ماجرا نقش داشته اند نه رهبری معظم انقلاب.»

در واکنش به سخنان این عضو ستاد جلیلی، مسعود ولی زاده، یکی از اعضای ستاد قالیباف ضمن تکذیب ادعای تکلیف شدن کاندیداتوری قالیباف نوشته است:«آقای دکتر قالیباف هیچ زمان ادعا نکرده است که رهبر انقلاب به ایشان برای کاندیداتوری تکلیف کرده‌اند. همچنین نادرست بودن نقل صورت گرفته مبنی بر مکالمه یک فرد با رهبر انقلاب با مضامین ادعا شده، توسط مسئولین امر برای آقای دکتر جلیلی روشن شده است اما احتمالا ستاد آقای دکتر جلیلی اطلاعات شان به‌روز نشده است.»

وی در ادامه علت عدم کناره‌گیری قالیباف را بالا بودن وی در«نظرسنجی‍ی‌های دوقطبی» دانسته و نوشته است: «مبنای کناره‌گیری، بالاتر بودن در نظرسنجی‌های چند کاندیدایی نیست بلکه از آن‌جایی که در صورت کناره‌گیری، رقابت دو نفره است و نه سه نفره، منطق حکم می‌کند، نظرسنجی‌های دو قطبی را با یکدیگر مقایسه کرد که مشخص شود کدام کاندیدا در صورت ماندن، امکان پیروزی دارد.»

امیر چیذری، فعال سیاسی اصول‌گرا و از حامیان قالیباف نیز درباره پشت پرده کناره‌گیری نکردن جلیلی نوشت: «در جلسه مشهد چه گذشت؟ از رفتارها احساس کردم جلیلی نخواسته هوادارانش واقعیات جلسه مشهد را مطلع شوند لذا وادار به شفافیت شدم تا واقعیت عیان شود. جلیلی در جلسه، توصیه سردار قاآنی را نپذیرفت. قالیباف که عدم انصراف جلیلی را شکست جبهه انقلاب میدید خودش داوطلب انصراف شد.جلیلی با اصرار از قالیباف خواست، بمانید.»

وی در ادامه نوشته است: «بواسطه اتفاق همزمانی که در منطقه افتاد سردار قاآنی باید جلسه را ترک میکرد پس بحث‌ها تکنیکال شد. عالِمی! در جلسه بود و ادامه بحث داد. آخر جلیلی قول داد فردا (پنجشنبه) نماز مغرب اعلام انصراف خواهم کرد! جلیلی روز پنجشنبه بدون توجه به حرفی که در حضور چند آدم آبرودار زده بود گوشی همراهش را خاموش و به امید ظرفیت دولتی در روستاها وارد کارزار شد. به همین راحتی چند نوپای جویای قدرت، آینده انقلاب و کشور را به بازی گرفتند!»

گفتنی است پس از آخرین مناظره دور اول انتخابات، بنا بود یکی از دو کاندیدای جبهه انقلاب به نفع دیگری کناره گیری‌کند. این کناره‌گیری مبتنی بر تصمیم کمیته‌های اجماع جبهه انقلاب بود و نظرسنجی مراکز افکارسنجی از ملاک‌های مهم در تصمیم‌گیری کمیته‌ها بود.

در آن زمان ادعای برخی رسانه‌ها حاکی از آن بود که روز ۶ تیرماه ۱۴۰۳، یعنی دو روز مانده به انتخابات نشست ویژه‌ای در مشهد با حضور چهره‌هایی خاص برای رسیدن به اجماع برگزار شده است اما بر خلاف انتظار و اصرار اعضای فعال جبهه انقلاب دیدار دو کاندیدا منجر به شکل‌گیری ائتلاف نشدند.

چهره‌های نزدیک دو کاندیدا علاوه بر جنگ روایت‌های متعدد درباره علت عدم انصراف آن‌ها، با تولید محتوای‌های کنایه‌آمیز، مسئول شکست را به گردن دیگری می‌اندازند. به عنوان مثال جلیل محبی در توییتی کنایه‌آمیز خطاب به جلیلی نوشته است: «آقای پزشکیان هیج نکرد مگر فروتن بود با مردم. حال شما چه گفتید: من برای همه زندگی شما برنامه دارم...»

رضا پناهیان، پسر علیرضا پناهیان از چهره‌های نزدیک به قالیباف نیز با منشن کردن امیرحسین ثابتی یکی از یاران اصلی جلیلی در توییتر به پیام او واکنش نشان داد. ثابتی که با آوردن حدیثی از امام علی به نوعی باخت را قبول کرده بود با این واکنش از سوی رضا پناهیان روبه‌رو شد: «به همین راحتی!؟ توهم زدید، تخریب کردید، لجاجت کرد[ید]... شمای باید حساب پس بدید...»

در طرف مقابل حسین شمقدری، فیلم‌ساز حامی جلیلی نیز نوشته است: «تخریب‌گر ستون قالیباف اول از همه دخترش بود و مظلومانی که از اقدام تابعیت پسرش آه کشیدند. پس بیخود داستان سرایی نکنید.»

این درگیری‌ها همچنان ادامه دارد و در نهایت باید دید اختلاف بین حامیان جلیلی و قالیباف چه زمانی و در کدام مرحله از تخریب دیگری که بیشتر زمینه ساز خود تخریب‌گری شده، پایان می‌یابد!

اما در میان این اختلافات برخی چهره‌های وابسته به جبهه انقلاب تلاش کردند تا به این فرافکنی‌ها خاتمه بدهند. مهدیان، مدیرعامل روزنامه همشهری در این زمینه نوشته است: «دولت رئیسی وقتی تمام شد که زبان ما الکن از بیان خدماتش شد؛ در پرواز اردیبهشت نمانید. امروز هم بجای دعوای حیدری-نعمتی قالیباف و جلیلی. بجای یقه گیری از آیت‌الله جنتی و بد بیراه گفتن به مردم به خودمان فکر کنیم.»

چرا اصول‌گرایان باخت را تکرار کردند؟

انتخابات اخیر نشان داد که عدم انسجام و هماهنگی در جبهه اصول‌گرایان و فقدان زعامت و شیخوخیت در این جبهه پس از درگذشت آیت‌الله مهدوی کنی به عنوان یکی از عوامل وحدت‌سازموجب شد تا جبهه انقلاب در انتخاباتی که می‌توانست نتیجه آن را از آن خود کند نه تنها به پیروزی نرسید بلکه در حال خودتخریبی است.

این در حالی است که اصلاح‌طلبان با بهره‌گیری از برخی امتیازات و ایجاد وحدت درونی، توانستند به موفقیت برسند. پرهیز اصول‌گرایان از چنین رویه خودتخریبی در راستای افزایش وحدت درونی، یکی از عوامل کلیدی برای پیروزی در انتخابات و دستیابی به اهداف سیاسی در انتخابات بعدی است. اگر این جریان سیاسی نتواند چنین انسجامی را در دوره‌های آینده ایجاد کنند، ممکن است همچنان با

چالش‌های جدی مواجه شوند و فرصت‌های آتی را نیز مانند ۱۴۰۳ و ۱۳۹۲ از دست دهد.

انتهای پیام/

کد خبر: 1236152

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =