پشت پرده توهین به رای مردم، از رائفی‌پور تا...

توهین افراطیون به رای مردم در مدت زمان نه چندان طولانی، موجب کاهش مشارکت آحاد جامعه در انتخابات و به تبع آن کمرنگ شدن مقبولیت تصمیم‌های حاکمیتی خواهد شد.

به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز، ناراحتی هواداران و کنشگران سیاسی هر جریان سیاسی از رای نیاوردن کاندیدای مطلبوشان در انتخابات امری طبیعی و مرسوم است.

بیشتر بخوانید؛

عاقبت جنگ روایت‌ها در اردوگاه جلیلی و قالیباف

اما اگر فرو رفتن در این ناراحتی و موضع ضعف به قدری برجسته شود که سد راه آسیب‌شناسی علل شکست شود، نه تنها نمی‌تواند منجر به پدید آمدن راهکار ایجابی برای پیروزی در انتخابات آینده شود بلکه اگر از مرزهای اخلاق عبور کند، شکاف‌های اجتماعی و سیاسی بلندمدتی را ایجاد می‌کند.

برخی هواداران و حامیان سعید جلیلی پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری، علاوه بر انتقادات پرتنش از ستاد قالیباف، دایره انتقادات و خشمشان را گسترش داده‌اند و رای دهندگان به پزشکیان و حتی شورای نگهبان را موازی با هواداران قالیباف مورد انتقادات تند و گاهی بی‌ادبانه قرار می‌دهند.

در روزهای اخیر ویدئوی کوتاهی از علی‌اکبر رائفی‌پور در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده که توهین علنی به مردمی است که به کاندیدای مدنظر وی رای نداده‌اند.

البته مشخص نیست این ویدئو قدیمی است یا اخیرا تولید شده اما ویدئوی مذکور پس از انتخابات ۱۵ تیر ۱۴۰۳ در فضای مجازی بازتاب زیادی داشته و انتصابش به انتخابات اخیر تاکنون از سوی وی و هوادرانش نیز تکذیب نشده است.

فارغ از این که چنین اظهاراتی از سوی دبیرکل جبهه صبح ایران متعلق به این انتخابات باشد یا خیر، آنچه مسلم است توهین آشکار به مردمی است که در چارچوب ارزش های حاکم بر جامعه، نوع نگاه متفاوتی با وی دارند.

در واکنش به این ویدیورحمت‌الله بیگدلی، روحانی فعال در فضای مجازی نوشته است: «اگر سونامی آرای ملت بیاید ریشه شما را از بیخ می‌کَنَد!»

در اقدامی مشابه با رائفی‌پور، مهدی جمشیدی، از فعالان شبکه ویراستی نیز درباره رای دهندگان پزشکیان نوشته است: «این ۱۷ میلیون رأی دهنده [که منظور از آن به قرینه تعداد آرای آقای پزشکیان، رأی دهندگان ایشان است]، هزینه گزاف نادانی سیاسی خویش را به بخش دیگر جامعه تحمیلی کردند. فقط نادان به نادان دیگر رأی می‌دهد. این نوع مردم‌سالاری شایسته کودک‌صفتان بی‌عقل است.»

اظهارات جمشیدی نیز بازتاب زیادی در فضای مجازی پیدا کرد و مورد انتقادات فراوان قرار گرفت. کامبیز نوروزی، حقوقدان در واکنش به اظهارات جمشیدی در کانال تلگرامی خود نوشت: «اگر در اجرای قانون تبعیض نبود و این قبیل افراد به جزای شایسته می‌رسیدند، عادت به زشتگویی نمی‌کردند که ۱۷ میلیون انسان ذی‌حق را نادان و کودک‌صفتان بی‌عقل بخوانند.»

در ویدئوی دیگری که در فضای مجازی پربازدید شده، بانوی جوانی خطاب به مردمی که به پزشکیان رای داده‌اند، می‎گوید: «فردا که گرانی شد غر نزنید، قر بدهید، فردا که نتوانستید دارو پیدا کنید غر نزنید قر بدهید و ...»

این‌ها نمونه‌های از توهین‌های افراد مشهور و غیرمشهوری که دانسته و نادانسته بخشی از مردم کشور را صرفا به علت رای دادن به کاندیدای که برخاسته از جریان فکری آن ها نیست، مورد تحقیر قرار می‌دهند.

پارادوکس توهین به رای مردم و دعوت به اتحاد در جبهه انقلاب

چنین توهین‌هایی در حالی صورت می‌گیرد این افراد پیش و پس از انتخابات دم از وحدت در جبهه انقلاب می‌زدند و به علت عدم کناره‌گیری قالیباف از انتخابات وی را مسئول پراکندگی آرای اصول‌گرایان می‌دانند اما به موازات چنین گلایه‌های بر طبل شکاف اجتماعی و تفرقه می‌کوبند.

نکته حائز اهمیت دیگراین است که بخشی از آرایی که به سبد پزشکیان ریخته شد جزو آراء شناور و مردد بین قالیباف و پزشکیان است و در صورتی که به جای پزشکیان، قالیباف به مرحله دوم انتخابات می‌رسید، به وی رای می‌دادند. علاوه بر این، بخشی از ۵۰ درصد از واجدان شرایط انتخابات که به هر دلیلی از رای دادن خودداری کردند، چناچه برای رفتن به پای صندوق‌های رای به کافی اقناع می‌شدند، احتمالا به پزشکیان رای می دادند. بنابراین توهین به هواداران رئیس‌جمهور نهم، جامعه آماری به مراتب بیش از ۱۷ میلیون نفر را در برمی‌گیرد.

برخی از توهین‌کنندگان به علت منافع حزبی و یا سرسپردگی به یک ایدئولوژی خاص، پا را از توهین به مردم فراتر گذاشته‌اند و شورای نگهبان را مورد مقصر نتیجه انتخابات ۱۴۰۳ می‌دانند! مثلا نماینده قم در یادداشتی انتقادی نوشته است: «خدمت شورای محترم نگهبان عرض می‌کنم که نتیجه به دست آمده را بیش و پیش از همه، نتیجه اشتباه عجیب این دوستان در چینش سیاسی نامزدها می‌دانم!»

محمد منان رئیسی در بخش دیگری از این یادداشت، ضمن انتساب مهندسی انتخابات به شورای نگهبان نوشته است: «این‌که به راحتی و بدون عاقبت‌اندیشی، طی پنج شش روز، پشت میز و زیر باد کولر بنشینند و بدون تحلیل لازم، ترکیبی را در فرایندی غیر شفاف تحویل ما دهند که هیچ جوره، حتی با خون دل خوردن و دوندگی مستمرِ جوانان و طلبه‌های انقلابی زیر گرمای چهل پنجاه درجه هم نتوان درستش کرد انصاف نیست. به ما که قاعدتا پاسخگو نیستند اما امیدوارم لااقل نزد خود بیاندیشند که انصافا اگر قرار بر مهندسی انتخابات (گرچه سهوا) به نفع دوستان اصلاح طلب بود آیا میشد چینش نامزدها را بهتر از این اعلام نمود؟! قطعا خیر! انشاالله درس عبرتی بشود برای موارد آتی.»

چنین تفکری درحالی مدعی حمایت از جلیلی است و در پی رای نیاوردن وی حاضر است مصالح ملی از جمله مشارکت نسبتا قابل قبول مردم و وحدت اجتماعی را در پای منافع حزبی خود قربانی کند که شخص سعید جلیلی در میان هوادارانش به صراحت گفته است: «در صورتی که پزشکیان هر آن‌چه ما می‌گوییم را انجام دهد کمکش می کنیم.»

هر چند جلیلی کمکش به دولت نهم را مشروط کرده اما این اظهارنظر نفر دوم انتخابات ۱۴۰۳ نشان دهنده این است که جلیلی نیز پزشکیان را (حداقل تاکنون) قطب مخالف خود نمی‌داند و حاضر است در چارچوب مصالح عالی نظام به شخص اول اجرایی کشور دست یاری دهد.

ریشه‌یابی توهین به رای مردم

هسته مرکزی پرخاشگری و اهانت‌ به رای مردم را می‌توان میل افراطی به راه یافتن قشری که در طی سالیان متمادی تلاش کرده تا از طریق انتخابات و غیره به سطوح عالی نظام راه پیدا کند، دانست. این قشر پس از راهیابی به ساختار قدرت نیز همواره تلاش کرده بقای خود را در سیستم به طرق مختلف تضمین کند و نمونه آن را در حمایت بخشی از اعضای هیات دولت سیزدهم از کاندیداتوری وزیر فرهنگ و ارشاد و ارسال نامه به شورای نگهبان برای تایید صلاحیت وی دانست.

اقدامی که از طرف افراد میانه رویی مانند محمد مخبر نه تنها دنبال نشد بلکه وی ترجیح داد علیرغم این که نامش در میان گمانه‌زنی‌هایی کاندیداهای ریاست جمهوری پررنگ بود با انجام وظایفش در کسوت سرپرست ریاست جمهوری وظیفه خطیرش در این دوران را با بی‌طرفی به پایان برساند.

این بی‌طرفی وی منجر شد تا در آخرین ساعات انتخابات ۱۵ تیرماه، آذر منصوری رئیس جبهه اصلاحاتی در توئیتی ضمن قدردانی از وی بنویسد: «دقایقی پیش از دفتر آقای مخبر با بنده تماس گرفتند و خواستند که اگر تخلفی اتفاق افتاده به اطلاع ایشان برسانم. ضمن تشکر از پیگیری ایشان، مواردی را منتقل کردم.»

این تلاش مخبر برای بی‌طرفی حتی منجر به پیشنهاد غیرمنتطره محمد علی ابطحی معاونت وزیر ارشاد دولت اصلاحات خطاب به مسعود پزشکیان شد. ابطحی در توئیتی نوشته است: «آقای مخبر بعد از شهید رئیسی موقرانه و متشخصانه و بی‌طرف کشور و انتخابات را اداره کرد. با تندروهای دولت مرز کشید. کاش پزشکیان در کنار وزرای جوان و نو اندیش که امید جامعه هستند مخبر را به عنوان مجری قوی معاون اول نگه دارد تا با مسائل اجرایی که در گذشته بوده حفظ شود. خاتمی هم به همین استدلال دکتر حبیبی معاون اول هاشمی‌رفسنجانی را در همان پست نگه داشت.»

قربانی کردن منافع نظام در پای منافع حزبی

افراطیون در طول حیات جمهوری اسلامی نشان داده‌اند چنانچه اگر این میل به تعالی و بقاء با مولفه‌های بقای کلی نظام نیز در تعارض باشد، از ترجیح منافع شخصی خود به منافع نظام و مردم که به هم گره خورده‌اند، باکی ندارند.

دو قطبی‌سازی سیاسی هر چند فی‌نفسه امری مذموم و خطرناک است و منجر به تعمیق شکاف‌های متعدد سال‌های اخیر جامعه ما می‌شود، اما شاید در زمان انتخابات ابزاری برای گرم کردن تنور مشارکت مردم باشد ولی پس از پایان یافتن رقابت‌ها قطعا ضربه‌ای جبران ناپذیر به منافع نظام و مردم می‌زند که خسارت‌های آن تا سال‌های طولانی قابل ترمیم نیست.

آسیب بداخلاقی‌های پساانتخابتی در کاهش مقبولت داخلی نظام

زینتی خواندن رای مردم و نادان و ناآگاه فرض کردن جامعه‌ای که نسل موسوم به z بخش قابل توجهی از آن را تشکیل می‌دهند چنانچه از سوی افراطیون به عنوان سکه رایج نگاه حاکمیت به رای و خواست مردم ضرب شود در مدت زمان نه چندان طولانی منجر به کاهش حضور اقشار مختلف جامعه درعرصه‌هایی مانند انتخابات و به تبع آن کمرنگ شدن مقبولیت تصمیم‌ های نظام در عرصه داخلی می‌شود.

بنابراین بداخلاقی عامدانه افراد ذینفع و تندوری‌های سهوی ناشی از شور انتخاباتی یا افسردگی پس از انتخابات می‌تواند از بعد عملگرایانه همان ضربه‌ای را به حاکمیت بزند که تندروهای خارج نشین در سر دارند، هر چند خواستگاه این تندروی‌ها به کلی متفاوت باشد.

انتهای پیام/

کد خبر: 1236284

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =