به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، حدود دو هفته گذشته حسین سیمایی صراف با چراغ سبز ۲۲۱ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای ۴ سال سکان آموزش عالی در دولت چهاردهم را به دست گرفت. هرچند سیمایی صراف معتقد است اوضاع آموزش عالی کشور آنقدرها هم که تصور میشود وخیم نیست اما به هرحال نمیتوان از کم و کاستیها و خلا آموزش صحیح در دانشگاهها ساده رد شد. به روند آموزش عالی در دانشگاههای دنیا که نگاهی بیاندازیم زخم کهنه آموزش عالی در کشورمان سر باز میکند.
از نیمچه ارتباط دانشگاه و صنعت و عدم تناسب تربیت نیروی انسانی با نیاز بازار کار که بگذریم به مسئله زیرساختی نحوه آموزش در دانشگاه میرسیم. وزارت علوم قبل از هر نسخهپیچی جدیدی برای دانشگاهها، باید به وضعیت این مسئله رسیدگی کند زیرا تا زمانی که روش آموزش در دانشگاههای کشور اصلاح نشود، اساسا هر برنامه جدیدی با شکست روبهرو خواهد شد. و سوال اینجاست که مسئولین وزارتخانه در دوره جدید تا چه اندازه به این مسئله توجه خواهند کرد؟
نزول ارزش مدرک تحصیلی از گذشته تا امروز
نسل قبلی جوانان برای حضور در آزمون سراسری، قبولی دانشگاه و در نهایت اخذ مدرک تحصیلی اشتیاق بیشتری داشت. شاید دلیلش این بود که افراد، مدرک تحصیلی را پلی برای اشتغال کارمندی و یا ورود به بازار کار میدیدند. اما حالا شرایط متفاوت از گذشته است، از طرفی به دلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی افراد بیشتری انگیزه اشتغال و حضور در جامعه را دارند و از طرف دیگر کارفرمایان نیز متوجه شدند که صرفا مدرک تحصیلی تضمین کنندهی مهارت افراد برای استخدام در فرصتهای شغلی مختلف نیست.
آمارها، سیر نزولی شرکت کنندگان در آزمون سراسری را نشان میدهد. در سه سال گذشته شاهد کاهش ۳۴ درصدی داوطلبان کنکور بودیم؛ زیرا جوانان ترجیح میدهند به جای وقت تلف کردن در دانشگاه که هیچ تضمینی برای اشتغال آینده ندارد، مهارت یا حرفهای را به صورت عملی یاد گرفته و وارد بازار کار شوند.
این روش به یک راه میانبر برای رسیدن به اشتغال و آیندهسازی تبدیل شده است. البته که روش بیهودهای نیست اما مسئله این است که ورود به دانشگاه باید زمینهای برای یادگیری علم و مهارت به صورت همزمان باشد تا هرساله شاهد کاهش ورودیها به دانشگاه نباشیم و اتفاقا آموزش عالی برگ برنده جوانان برای ساختن آینده روشن باشد. در فضای مجازی هم شاهد دیالوگهای طنز دانشجویان هستیم که معتقدند اگر وضعیت آموزش عالی به همین منوال پیش برود؛ روزی خواهد رسید که مردم باید مراقب باشند که مشکلی برای خودشان درست نکنند، زیرا دانشجویان به عنوان متصدیان شغلهای مختلف در آینده، دانش کافی برای برطرف کردن مشکلات جامعه را ندارند. همه موارد فوق باعث فرار افراد جامعه از تحصیلات عالی در دانشگاهها شده است.
تغییر کاربری دانشگاه به موزه
انتقال تئوریک دانش در موسسات آموزش عالی پاسخگوی نیاز فعلی جامعه نیست، سالهاست که در دانشگاههای نسل دوم درجا میزنیم و بیتوجه به جوانانی که از تحصیلات عالی قهر کرده و ترجیح میدهند با خرید دورهای کوتاه مهارتی یاد بگیرند به روال همیشگی آموزش ادامه میدهیم.
همچنین همواره تمایل جوانان به رشتههای علوم پزشکی بیشتر بوده، زیرا مدل آموزشی آنها نسبت به دیگر رشتهها متفاوت و عملیتر است. همین مسئله نشان میدهد تمایل جامعه به سمت آموزش مهارتی و عملی است و روش آموزش برای هر محتوای آموزشی باید متناسب با آن طراحی و تدوین شود. دانش پژوهان غربی معتقدند اگر دانشگاه تحول و تعالی نداشته باشد به موزه تبدیل خواهد شد. موسسات آموزش عالی برای فرار از کسادی و سکون باید پا به پای تحول گام برداشته و خود را به وضعیت دانشگاههای نسل چهارم و پنجم نزدیک کنند.
نسلهای مختلف آموزش عالی در یک نگاه
قطار آموزش عالی تا به الان ایستگاههای مختلفی را دیده است. نسل اول آموزش عالی در تربیت نیروی انسانی و علم آموزی خلاصه میشد. نسل دوم دانشگاه نیز علاوه بر آموزش بر پژوهش و تحقیقات علمی نیز تمرکز کرد. نسل سوم اما تحول عظیمی در دانشگاه ایجاد کرد، کارآفرینی و آموزش همگام با مهارت به نهاد آموزش عالی ارزش ویژهای هدیه داد.
نسل جدید دانشگاه نیز تحت عنوان دانشگاههای نسل چهارم سالهاست که وارد ادبیات آموزش عالی شده است و حالا دانشگاههای دنیا سعی دارند در مسیر دستیابی به ویژگیهای نسل چهارم و پنجم گام بردارند، بدنه آموزش عالی کشورما نیز برای عقب نماندن از غافله علم و فناوری نیازمند طرحی نو برای نحوه آموزش در دانشگاهها است.
مسیر صعود به دانشگاههای نسل چهارم و پنجم از توسعه فناوری، دانش عملی و مهارتزایی میگذرد. دانشگاه باید به محیطی فعال و پویا برای دانشجویان تبدیل شود؛ چراکه حضور صرف در کلاسهای تئوری، خروجی جز پایاننامهها و پژوهشهای غیر کاربردی نخواهد داشت و امروزه دانشجویان دچار فقر تجربه علمی هستند.
دانشگاه موظف است با توجه به تحول و تعالی، فرصت تجربه کار در محیط واقعی را در اختیار دانشجویان گذاشته و تولید علم و فناوری را اولویت برنامههای خود قرار دهد، زیرا مهارتهای گذشته دیگر جوابگو نیست و حالا باید به فکر خلق مهارتهای جدید نیز باشیم. بدیهی است که توسعه فناوری هزینههایی در پی خواهد داشت که شاید بخش دولتی از فراهم کردن آن عاجز باشد، در این شرایط نیز باید زیرساختهای سرمایهگذاری برای بخش خصوصی را فراهم کرده و اجازه دهیم تعامل دانشگاه با بخشهای مختلف کشور صورت پذیرد.
درواقع مفهوم دانشگاه نسل چهارم در نقشآفرینی علمی و رقابت جهانی خلاصه میشود، رسالت دانشگاه نسل چهارم در هماهنگی آموزش، پژوهش، کارآفرینی و ارتباط بین دانشگاه، صنعت و جامعه معنا پیدا میکند. همچنین دانشگاهیان باید به مسئولیت اجتماعی دانشگاه به عنوان یک نهاد علمی توجه کافی داشته باشند. علم آموزی در آموزش عالی باید برای جامعه مفید واقع شده و بتواند مشکلات کشور را برطرف کند.
دانشگاههای دنیا در حال حرکت به سمت نسلهای چهارم و پنجم آموزش هستند اما وزارت علوم در ایران همچنان در پیچ و خم روند کند اصلاح سر فصلهای آموزشی مانده و در گرداب ایجاد رشتههای میان رشتهای دست و پا میزند. وزیرعلوم که به تازگی تکیه بر صندلی وزارتخانه زده، باید تغییر رویکرد آموزشی و ارائه راهحلهای نو برای نحوه آموزش در دانشگاهها را باید از اولویتهای برنامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری قرار دهد، تا دانشگاههای ایران نیز همپای موسسات آموزش عالی در دنیا قدم بردارند.
انتهای پیام/
خبرنگار: مطهره سادات قاسمی
نظر شما