به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، به اذعان همه اهالی هنر و سینما با پیروزی انقلاب اسلامی سینمای ایران دوران شکوفا و شکوهمندی را به خود دید تا حدی که آوازه بسیاری از کارگردانان کشورمان از جمله مجید مجیدی، داریوش مهرجویی، عباس کیارستمی و... جهانی شد و فیلم هایی مانند «بچه های آسمان»، «گاو»، «رنگ خدا»، «هامون»، «آواز گنجشگ ها» و... بر پرده نقره ای سینماهای بسیاری از کشورهای جهان خوش درخشید.
از این میان کارگردانان نام آشنای کشورمان بهرام بیضایی نیز در دوران خود توانست کمک شایانی به ارتقای سینما کند و علاوه بر فیلمنامه نویسی و نمایشنامه نویسی ۱۱ فیلم بلند را در کارنامه کاری خود ثبت کرد.
«وقتی همه خوابیم»، «سگ کشی»، «مسافران»، «شاید وقتی دیگر»، «باشو غریبه کوچک»، «مرگ یزدگرد»، «چریکه تارا»، «کلاغ»، «غریبه و مه» و «رگبار» فیلم های سینمایی بهرام بیضایی هستند که برخی از آنان در برههای از زمان توانستند جوایزی را از آن خود کنند.
اولین ساخته پس از انقلاب بهرام بیضایی «مرگ یزدگرد» نام داشت که برگرفته از «راشومون» اثر آکیرا کوروساوا است و پس از اجرای این نمایش در تئاترشهر، بیضایی در سال ۱۳۶۰ سینمایی آن را ساخت که به توقیف درآمد و با گذشت ۴۰ سال همچنان در توقیف است.
بیضایی در سال ۱۳۶۴ سینمایی «باشو غریبه کوچک» را به سفارش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ساخت که این فیلم هم توقیف شد و البته پس از پایان جنگ در بخش خارج از مسابقه هفتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و از نگاه نویسندگان و منتقدان ماهنامه فیلم به عنوان بهترین فیلم جشنواره برگزیده شد.
این فیلم سرانجام در بهمن ماه ۱۳۶۸ و با گذشت ۴ سال از ساخت فیلم بر پرده سینماها به نمایش درآمد و با توجه به اینکه حدود یک سال از پایان جنگ ایران و عراق میگذشت اما کشور همچنان در حال و هوای جنگ بود با استقبال نسبی مردم مواجه شد.
«باشو غریبه کوچک» در اکران سال ۶۸ توانست ۵۰۰ هزار تماشاگر و در اکران سال ۶۹ نیز بیش از ۲۷۰ هزار تماشاگر را به خود جذب کرد.
بیضایی در سال ۱۳۶۶ سینمایی «شاید وقتی دیگر» را ساخت که در سال ۱۳۶۷ در سینماها به نمایش در آمد و در ششمین جشنواره فیلم فجر در بخش مسابقه شرکت کرد و موفق به دریافت جایزه بهترین فیلمبرداری شد. اما در بخش بازیگری، فیلم، کارگردانی و فیلمنامه نتوانست جایزهای را کسب کند.
«شاید وقتی دیگر» توانست بیش از یک میلیون تماشاگر را راهی سینماها کند اما با این حال در رقابت با «کانی مانگا» با بیش از سه میلیون و پانصدهزار تماشاگر که در صدر جدول پربینندهترین فیلمهای سال قرار داشت، نتوانست رتبهای بهتر از دهم نصیب خود کند.
«مسافران» فیلم پربازیگر بیضایی بود که در سال ۱۳۷۰ ساخته شد و اولین فیلم این کارگردان بود که از طرف داوران جشنواره فیلم فجر مورد توجه قرار میگرفت. فیلم در دوره دهم جشنواره فیلم فجر در بخش مسابقه به نمایش درآمد و از ۴ جایزه بازیگری، سه تای آن را دریافت کرد و جایزه ویژه هیات داوران هم به بهرام بیضایی رسید و جوایز صدابرداری و فیلمبرداری هم به این فیلم تعلق گرفت.
فیلم بیضایی سال ۱۳۷۱ در سینماها به نمایش درآمد و با جذب بیش از ۵۰۰ هزار مخاطب در رتبه بیست و سوم جدول فروش سال قرار گرفت و در رقابت با فیلم «دیگه چه خبر» ساخته تهمینه میلانی با حدود ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار بیننده که صدرنشین جدول پرتماشاگرترینهای سال ۱۳۷۱ بود ناکام ماند.
سال ۱۳۷۹ بود که بیضایی دست به ساخت فیلم «سگ کشی» زد که این فیلم هم با حضور تعداد بیشماری از بازیگران مطرح و چهره آن سالهای سینما، در نوزدهمین جشنواره فیلم فجر موفق بود و توانست جایزه فیلم منتخب تماشاگران، بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و همچنین جایزه بهترین فیلمبرداری را به دست آورد.
سگ کشی در سال ۱۳۸۰ بر پرده سینماها به نمایش درآمد و در حالی که عنوان پرفروشترین فیلم سینماهای تهران را یدک میکشید با بیش از ۹۰۰ هزار نفر بیننده در رده ششم جدول فروش سال قرار گرفت زیرا در رقابت با «مریم مقدس» و «آواز قو» که به ترتیب با یک میلیون و ۸۰۰ و یک میلیون و ۴۰۰ نفر بیننده رتبههای اول و دوم جدول پرمخاطب ترینها را به دست آورده بودند ناکام ماند.
«وقتی همه خوابیم» آخرین فیلمی بود که بیضایی در سال ۱۳۸۷ آن را ساخت که در جشنواره بیست و هفتم فیلم فجر با اینکه موفق به کسب ۳ سیمرغ بلورین بهترین تدوین، بهترین چهرهپردازی و بهترین طراحی صحنه و لباس شد و در بخشهای بهترین فیلم و بهترین کارگردانی هم نامزد بود، اما با استقبال چشمگیری مواجه نشد.
فیلم در سال ۱۳۸۸ در سینماها به نمایش درآمد و با ۲۴۰ هزار نفر مخاطب، رتبه هجدهم جدول فروش را از آن خود کرد و در رقابت با «اخراجی های۲» که به بیش از ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر مخاطب بیرقیب رسیده بود و در صدر جدول قرار داشت و گیشه را نیز واگذار کرد.
بهرام بیضایی با ساخت آثار سینمایی، فیلم کوتاه و نوشتن فیلمنامه و نمایشنامه که برخی از آنان به زبان هایی دیگری نیز ترجمه شده و همچنین نگارش حدود ۷۰ جلد کتاب اما هیچگاه نتوانست به عنوان یک فیلمساز موفق بر فروش گیشه شناخته شود و نهایتا پس از پایان عمر هنری خود در سال ۱۳۸۹ از ایران رفت.
حالا و پس از مدت ها غیبت، بیضایی نمایشنامه «داش آکل به گفته مرجان» را که در دهه ۱۳۹۰ نوشته و همانطور که از نامش پیداست وامدار داستان مشهور «داشآکل» نوشته صادق هدایت است قرار بود نوروز ۱۳۹۹ آن را در دانشگاه استنفورد روی صحنه ببرد که به خاطر شیوع کرونا این کار صورت نگرفت حالا با حمایت دانشگاه استنفورد در سالن رودا در برکلی آمریکا روی صحنه برده است.
خود بهرام بیضایی داستان مهاجرتش را اینگونه توضیح میدهد: «درباره دلیل ترک ایران باید بگویم که من ۳۰سال بود شغل نداشتم و برای زندگیکردن در مملکتی که مدام قیمتهایش بالا میرود و زیستن دشوارتر میشود، شما باید شغل و درآمدی داشته باشید. من اما کاری نداشتم و در تئاتر تنها هر سه یا چهارسال یکبار میتوانستم کاری تولید کنم که درآمد چندانی نداشت و در سینما هم چون با وام فیلم میساختم، بعدش مجبور میشوم در ازای همان وام فیلم را واگذار کنم، یعنی صاحب چیزی که بتوانم به آن اتکا کنم و امنیت مالی و اقتصادی داشته باشم، نبودم. بعد از ۳۰سال یک شغل پیدا کردم و آمدم دنبال این شغل».
اما با نگاهی به فروش فیلمهای بیضایی در گیشه به راحتی می توان متوجه شد مردم هیچگاه نسبت به فیلم های این فیلمساز اقبالی نداشتند و با وجود جوایز متعددی که توانست در جشنواره های گوناگون نصیب خود کند اما در رقابت با سایر آثار سینمایی هیچگاه شانسی برای قرار گرفتن در صدر جدول و فروش موفق نداشت که همین نشان از افول هنری این فیلمساز دارد و شاید دلیل مهاجرت بیضایی به آمریکا را بتوان اینگونه تفسیر کرد که این فیلمساز ایرانی ادامه حیات هنری خود را در جای دیگری جستجو میکند.
انتهای پیام/
نظر شما