حیدر موسوی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد خوی در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز در مورد کاهش ورودی رشته کشاورزی اظهار کرد: یکی از بزرگترین مشکلات در کشاورزی، عدم وجود ارتباط سیستماتیک بین کشاورزان و متخصصان است. کشاورزان معمولاً بدون مشاوره و همکاری با متخصصین عمل میکنند. همچنین، سود بخش کشاورزی در ایران بسیار پایین است.
وی افزود: دلایل این سود کم به چند عامل برمیگردد. یکی از این عوامل، خرد شدن اراضی کشاورزی است. در کشورهای مانند آمریکا، اصطلاحاتی چون "کمربند ذرت" و "کمربند گندم" وجود دارد که به معنای کشت گسترده این محصولات در نواحی خاص جغرافیایی است. اما در ایران، زمینها به قطعات کوچک تقسیم شدهاند که این امر مشکلات جدی را ایجاد کرده است.
موسوی همچنین به نابرابری در توزیع درآمدها اشاره کرد و گفت: درآمد کشاورزان عمدتاً از طریق واسطهها و بازارهای محلی تأمین میشود. به عنوان مثال، کشاورز ممکن است میوهای با کیفیت بالا را به قیمت پنج تومان بفروشد، در حالی که همان محصول در بازار با قیمت بالای ۳۰ هزار تومان عرضه میشود. این نشاندهنده عدم تناسب در سازوکار بازار و منافع بالای واسطههاست.
وی بیان کرد: سیاستهای نامناسب نیز به این مشکلات دامن میزند. به عنوان مثال، تنها شهری که در ایران بورس تخمه آفتابگردان را دارد، خوی است؛ اما در حال حاضر، تخمه آفتابگردان در دست کشاورزان باقی مانده است، چرا که واردات از چین باعث کاهش قیمتها و نابسامانی در بازار شده است. این مسائل سیاسی و اقتصادی باعث شدهاند که کشاورزان نتوانند درآمد مناسبی کسب کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تأکید کرد: کوچک شدن اراضی، سیاستهای توزیع ناعادلانه و مشکلات صادرات و واردات، همگی به کاهش درآمد کشاورزان و در نتیجه کاهش علاقه به رشته کشاورزی منجر شده است.
کشور نیازمند کشاورزی شبکهای
وی تصریح کرد: باید یک سیستم کلی و ساده برای کشاورزی تعریف کنیم. به عنوان مثال، اگر من کشاورز هستم و میخواهم محصولاتی مانند گوجه، سیبزمینی، فلفل یا پیاز بکارم، باید بدانم که میزان کشت این محصولات در منطقه و کشور چگونه است. همانطور که توانستیم سیستم مصرف بنزین را مدیریت کنیم. امروز اگر در ارومیه بنزین بزنم و شب به شهر دیگری برسم، کارت سوخت من بهطور دقیق مصرف بنزین را مشخص میکند. این نشاندهنده سادگی این سیستم است.
موسوی عنوان کرد: سازمان کشاورزی یا نظام مهندسی کشاورزی، میتوانستند بر اساس هکتار زمین کشاورز، یک ضریب تعریف کنند و پسوردی به او بدهند تا وارد این سایت شود. این سایت میتوانست بهروزرسانیهایی ارائه دهد، مثلاً در تاریخ مشخصی اعلام کند که چه تعداد کشاورز در آذربایجان قصد کاشت گوجه دارند. این سیستم کمک میکند تا از ایجاد کمبود و مشکلات ناشی از کشت نامناسب جلوگیری کنیم. با توجه به اطلاعات موجود در سایت، کشاورزان میتوانند بر اساس میزان کشت دیگران، تصمیمگیری کنند و از بروز نمودارهای پیچیده و تارعنکبوتی پرهیز کنند.
استاد دانشگاه ادامه داد: در واقع، با طراحی چنین سایتی و ارائه اطلاعات دقیق، میتوانیم از مشکلات آینده جلوگیری کنیم و کشاورزان بر اساس دادههای موجود، کشتهای خود را برنامهریزی کنند.
وی گفت: متأسفانه وضعیت به شکلی پیش رفته که در دانشگاههای ما، رشتههای خدماتی نسبت به رشتههای تولیدی پیشی گرفتهاند. رشتههای خدماتی شامل حسابداری، اقتصاد، حقوق و موارد مشابه هستند، در حالی که رشتههای تولیدی مانند فنی-مهندسی و کشاورزی بیشتر بر تولید و ایجاد ارزش افزوده متمرکزند. باید این را در نظر بگیریم که اقتصاد را میتوان به نوعی به یک ظرف تشبیه کرد، جایی که بزرگتر شدن این ظرف به معنای افزایش ظرفیت تولید و اشتغال در حوزههای مختلف است. هرچه این ظرف بزرگتر باشد، میتوانیم سهم بیشتری از آن را به بخشهای مختلف جامعه اختصاص دهیم. اما اگر اندازه محدود یا ثابت باقی بماند، اقتصاد کشور نیز دچار رکود در تولید خواهد شد.
موسوی افزود: زمانی که ظرفیت اقتصادی ثابت باقی میماند، مدیریت منابع موجود بسیار پیچیدهتر و محدودتر میشود. در چنین شرایطی، ما مجبوریم حسابداران و مدیران اقتصادی استخدام کنیم تا تقسیم منابع موجود را با دقت انجام دهند. اما این فرآیند به ناچار منجر به اختلافات و نارضایتیها میشود و در پی آن نیاز به دخالت وکلا، قضات و دیگر متخصصان حوزه حقوقی به وجود میآید. این موضوع نشاندهنده این است که ما به جای تمرکز بر بخش تولید، درگیر مدیریت مشکلات و اختلافات ناشی از کمبود منابع شدهایم. مشکلی که سیستم قضایی ما را نیز دچار فشار و حجم پروندههای بیش از حد کرده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تاکید کرد: هر زمان که آموزش و پرورش فراخوانی برای جذب معلمان، بهویژه دبیران تربیت بدنی، اعلام میکند، تعداد ورودیهای تربیت بدنی در دانشگاهها افزایش مییابد. در واقع، هر بار که استخدامی صورت میگیرد، این روند دیده میشود. البته اشکالی ندارد که افراد بخواهند وارد نظام دولتی شوند؛ اما مسئله اصلی این است که ما در بخش دانشگاهی قادر نبودهایم نیروهای لازم را به اندازه کافی پرورش دهیم تا حداقل نیمی از افرادی که از بخش دولتی خارج میشوند را جایگزین کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه گفت: این موضوع میتواند یکی از انگیزههای افراد برای فعالیت در سیستم اداری یا بخشهای مرتبط باشد. بهعنوان مثال، در حوزههایی مانند کشاورزی، امکان بهرهگیری از مهندسان کشاورزی در بخشهای مختلف وجود دارد. این تخصصها میتوانند در بخشهایی مانند مدیریت شهری و مدیریت فضاهای سبز به کار گرفته شوند. برخی شرکتها که اغلب اعضای هیئت مدیرهشان فارغالتحصیلان رشته کشاورزی هستند، در این زمینهها فعال هستند.
وی گفت: به نظر من، راهحل بیش از آنکه به افزایش جذب در بخش دولتی متکی باشد، باید در توسعه و تعریف نقش شرکتهای کشاورزی در مدیریت شهری و فضاهای سبز شهری و حومه باشد. این مسئولیتها اگر به مهندسین کشاورزی سپرده شود، میتوانند درآمدزا باشند. هرچقدر بتوانیم درآمدزایی این بخش را افزایش دهیم، میتوانیم انگیزه لازم را برای افزایش تعداد ورودیهای رشته کشاورزی ایجاد کنیم.
موسوی در پایان گفت: برای تحریک بخش تولید و بهویژه افزایش درآمد در حوزههای مرتبط با کشاورزی، نیاز به برنامهریزی دقیق و ایجاد انگیزههای مؤثر داریم. تنها با این روش میتوان به توسعه پایدار دست یافت و از وابستگی بیش از حد به بخش خدماتی که صرفاً بر مدیریت توزیع منابع متمرکز است، فاصله گرفت.
انتهای پیام/
نظر شما