به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز؛ قتل «امیرمحمد خالقی» دانشجوی ساکن کوی دانشگاه تهران واکنشهای گستردهای را برانگیخته است اما باز هم این حادثه هولناک مانند حوادثی این چنینی از همان لحظات ابتدایی رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت. ماجرا از جایی آغاز شد که جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به عدم تامین کافی امنیت در خیابانهای اطراف کوی دانشگاه دست به تجمع اعتراضی زدند و این تجمع به شب نیز کشیده شد.
بیشتر بخوانید؛
چه کسی کیانوش سنجری را کشت؟/ اشکهای طنزآلود اپوزیسیون برای قهرمانسازی از یک سرخوردگی تدریجی
اعتراض به ناامنی خیابانهای منتهی به کوی دانشگاه و فجایع احتمالی ناشی از آن، امری بدیهی و از حقوق مسلم دانشجویان است و بر اساس اظهارات معترضین، آنها بارها نسبت به این مسئله اعتراض کردهاند اما در نهایت قتل یک دانشجوی ۱۹ ساله از سوی زورگیران سبب شد تا بسیاری از مسئولان عالی کشور از رئیسجمهور و معاونش گرفته تا فرمانده نیروی انتظامی به بهانه رسیدگی به این حادثه، به تامین امنیت کوی دانشگاه تهران بپردازند و حتی قرار است علت قتل این دانشجو در کمیسیون آموزش مجلس نیز بررسی شود.
سیمایی صراف وزیر علوم، تحقیقات و فناوری که در سفر عربستان به سر میبرد نیز صبح امروز ۲۷ بهمن ۱۴۰۳ برای بررسی ابعاد حادثه و شرکت در جلسات به کشور بازگشته است و به محض ورود به تهران جلسه ویژهای با حضور مقامات مسئول و دستاندرکاران ذیربط تشکیل داد. در این جلسه ابعاد مختلف حادثه مورد بررسی قرار گرفت و بر ضرورت شناسایی و برخورد قاطع با عوامل خاطی تاکید شد.
رئیسجمهور نیز به وزیر علوم دستور داد تا سریعتر به این پرونده و همچنین اعتراضات دانشجویی شکل گرفته، رسیدگی شده تا اعتراضات به بیرون دانشگاه کشیده نشده و از ورود نیروهای خودسر به دانشگاه تهران نیز جلوگیری شود. پیگیریها و دستورات مقامات امنیتی و دولتی حاکی از اشراف آنها بر حساسیت مسئله و پیشگیری از هر گونه سوءاستفاده بدخواهان است اما علیرغم تمام این تلاشها، موج سواری رسانههای بیگانه به موازت رسانهای شدن این حادثه آغاز شد و همچنان ادامه دارد.
با این حال در شرایط پر التهاب فعلی به نظر میرسد اگر نسبت به چند نکته بیتوجهی صورت گیرد، تمام این تلاشها نه تنها بیفایده خواهد ماند بلکه روند سوءاستفاده بیگانگان را نیز تسهیل خواهد کرد زیرا پس ازتجمع دانشجویان در دانشگاه تهران، شبکههای فارسی زبان خارج از کشور و جریانهای ضد انقلاب که مترصد فرصت برای ملتهب ساختن فضای کشور یا حداقل ملتهب جلوه دادن آن هستند، تلاش دارند با بزرگنمایی و دروغپردازی از خواستههای منطقی دانشجویان و نگرانی آنها بهرهبرداری سیاسی کنند و به زعم خود زمینه تکرار حوادث دلخراش پیشین کوی دانشگاه را دوباره فراهم کنند.
در راستای خنثیسازی این حرکت، جمعی از دانشجویان شرکت کننده در تجمع اعتراضی روز جمعه، بیانیهای صادر کردهاند که در آن آمده است: «این اعتراض، مطالبهای صرفاً دانشجویی است و وابستگی به هیچ گروه، حزب و دسته سیاسی داخلی و خارجی ندارد و مشخصاً هر گونه بهره برداری و سوء استفاده گروههای تروریستی همچون مجاهدین خلق و همه جریانهای ایران ستیز را محکوم میکنیم و چنین اقداماتی را در جهت تضعیف و به حاشیه راندن جنبش اعتراضی میدانیم.»
موجسورای اپوزیسیون روی یک تجمع صنفی
بخشی از تلاشهای بیگانگان از شب گذشته تا کنون بر سخنان سید حسین حسینی سرپرست دانشگاه تهران در جمع معترضین متمرکز شده است. سرپرست دانشگاه تهران در این نشست جمعه شب که گاهی با سخنان تند برخی دانشجویان همراه بود از آنها خواست ضمن حفظ آرامش خود اجازه دهند ابعاد این حادثه روشن شود و با حضور نمایندگان دانشجویان مطالبات آنها در موضوعات دیگر رسیدگی شود. وی به دانشجویان قول داد تا پایان ترم جاری گزارش پیشرفت موارد و مطالبات به دانشجویان ارائه شود.
اما رسانههای بیگانه با برجسته کردن بخشی از سخنان حسینی و گره زدن آن با التهابات تیر ۸۸ در تلاش هستند تا یک مطالبه صنفی را به اقدامی براندازانه تبدیل کنند. سرپرست دانشگاه تهران در بخشی از سخنرانی ۲۶ بهمن ماه در جمع دانشجویان گفته است: «عامل اصلی کوی اتفاقات کوی دانشگاه در ۱۸ تیر و اتفاقات امروز، نیروهای لباس شخصی هستند.»
متاسفانه پس از این سخنان خبرهایی منتشر شد مبنی بر این که در تجمع مذکور، دانشجویان یک ضارب لباس شخصی را که به دلیل اعتراض یک دانشجوی دختر بیحجاب به وی حمله کرده بود بازداشت کردند و در محوطه کوی نگه داشتند.
انتشار این خبر باعث شد تا شعارهایی علیه سپاه پاسداران از سوی برخی افراد سر داده شود هر چند اکثریت حاضران از همراهی کردن با این عده اقلیت خودداری کردند اما ویدئوی این شعارها نیز به موازات سخنان حسینی در سطح گستردهای از سوی رسانههای بیگانه وایرال شد و در پی آن، برجسته کردن تصاویر شعارهای سیاسی در بخشی ار یک تجمع صنفی در دستور کار این رسانههای بیگانه قرار گرفت تا بعد از ناکام ماندن فراخوان ۲۵ بهمن مقابل دانشگاه تهران برای رفع حصر، یک تجمع صنفی و عادی که ممکن است به کرات برای پیگیری مطالبات مختلف اتفاق بیفتد را دستمایه خط دهی به یک آشوب سراسری قرار دهند.
با دمیدن در آتش تجمعات چه چیزی را نشانه گرفتهاند؟
پس از روی کار آمدن دولت مسعود پزشکیان با رویکرد اصلاحطلبانه برخی افراد رادیکال در این جناح و حتی اپوزیسیون خارج از کشور به ایجاد تقابل میان دولت چهاردهم و نهادهای بالادستی قدرت دل بستند و تلاش کردن رئیسجمهور را صدای مردم در یک حکومت غیرمردمی جلوه دهند! هر چند در آن زمان نیز این تلاش رسانههای بیگانه بسیار منافقانه بود و هر جا رئیسجمهور با رهبر انقلاب و روسای سایر قوا همنوا میشد، وی را رئیسجمهور حاکمیت و فردی برخاسته از یک انتخابات فرمایشی جلو میدادند و هر جایی که وی موضعی متفاوت میگرفت بحث تقابل با حاکمیت را مطرح میکردند.
اوج این دوگانه سازی میان دولت چهاردهم و سایر ارکان حاکمیت در موضوع «مذاکره» جلو کرد به گونهای که پس از تعیین راهبرد عدم مذاکره با آمریکا از سوی رهبر انقلاب و همصدایی قوی رئیسجمهور با این راهبرد در راهپیمایی ۲۲ بهمن دیگر آخرین و البته قویترین امیدهای تقابلهای درون حاکمیتی در نظام نیز نقش بر آب شد. در این بین زمزمههای از استعفای پزشکیان نیز مطرح شد که این ترفند نیز با ایستادگی قاطع رئیسجمهور و اظهارات دولتمردان کارساز نشد.
سرانجام نوبت به بهرهبرداری از تجمع رفع حصر ۲۵ بهمن مقابل دانشگاه تهران رسید. این تجمع نیز نه تنها با استقبال گروههای مردمی مواجه نشد بلکه از سوی طیفهای اصلاحطلب نیز مورد حمایت قرار نگرفت و برخی از دعوت کنندگان تجمع نیز که بازداشت شده بودند پس از چند ساعت آزاد شدند و تنها آورده آن برای رسانههای بیگانه انتشار تصاویری از جو امنیتی اطراف دانشگاه تهران بود! اما جریان اپوزیسیون که نمیتواند به این راحتی بینتیجه ماندن دستاویزهایی مانند «مذاکره»، «رفع حصر» و مشکلات معیشتی در پی اوج گرفتن «قیمت دلار» را برای به خیابان کشیدن مردم و تکرار حوادث سالهای ۱۴۰۳، ۱۳۸۸ و ۱۳۷۶ را رها کند این بار در پی بیرون کشیدن یک تراژدی از دل تجمعی صنفی است تا دولت و حکومت را ناتوان از اداره امور و به پایان خط رسیده، جلوه دهد.
این در حالی است که تجمع دانشجویان صرفا مربوط به ناامنی در خیابانهای منتهی به کوی دانشگاه تهران بود که ممکن است در هر جای دیگری اتفاق بیفتد. سید محمدعلی ابطحی، فعال رسانهای در این زمینه نوشته است: «فاجعه کشته شدن توسط زورگیران خیابانی که مقتول دانشجو بوده و میتوانسته هر فرد دیگری همباشد، دردناک بود. حس ناامنی عمومی جامعه را دچار شوک میکند. مسئولان امنیتی، اطلاعاتی، انتظامی، در این فضای بیتاب جامعه رسالت و وظیفه مهمی برای امنیت مردم دارند.»
برای پیشگیری از تراژدی چه باید کرد؟
آنچه در این حادثه تلخ حائز اهمیت کلیدی است اولا اهتمام ویژه برای ایجاد امنیت در مناطقی از شهرها است که از حساسیت بیشتری برخوردار هستند. ثانیا پرهیز از رفتارهای خودسرانه مانند آنچه از نحوه برخورد جوان لباس شخصی در تذکر به دختر بیحجاب در آن فضای التهاب آلود رخ داده است. ثالثا خودداری از مشابهت سازیهای انحرافی مانند یادآوری خاطرات سیاسی سال ۸۸، ۷۶ و امثالهم از سوی مسئولین و بزرگنمایی رفتارهای نیروهای خودسر در میان دانشجویان خشمگین است. در شرایطی که اپوزیسیون مترصد سوءاستفاده از کوچکترین جرقهها برای هدف گرفتن «امنیت» کشور است و مانند همیشه در این راستا از هیچ دروغپردازی نیز دریغ نمیکنند چنین رفتارهایی نه تنها گره گشا نیست بلکه مخل امنیت نیز است.
نمونهای از این دروغ پردازیها، گزارشی است که ایران اینترنشنال بعد از ظهر شنبه ۲۷ بهمن منتشر کرده و با اشاره به فراخوان تجمع مقابل کتابخانه دانشگاه تهران نوشته است: «اعتراضات به کشته شدن امیرمحمد خالقی درمیان، دانشجوی دانشگاه تهران، همچنان ادامه دارد. شماری از دانشجویان معترض، شنبه ۲۷ بهمن مقابل کتابخانه مرکزی این دانشگاه تجمع کردند. گزارشها حاکی از حضور گسترده نیروهای حراست در پردیس مرکزی دانشگاه است.» این روایت خلاف واقع در حالی منتشر شده است که بر اساس گزارش خبرنگاران باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران در فاصله ساعت ۱۲ ظهر (زمان اعلام تجمع) تا ساعت ۱ ظهر اثری از حضور معترضان و نیروهای امنیتی در اطراف کتابخانه مرکزی دانشگاه دیده نشد.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که در اولین واکنش دولت چهاردهم به این حادثه، فاطمه مهاجرانی با هشتگ مراقب امنیت باشید، نوشت: «معاون فرهنگی اجتماعی وزارت علوم برای گفتوگو و بررسی موضوع در کوی دانشگاه تهران حضور پیدا میکند. امنیت دانشجویان و آرامش خانوادهها برای دولت وظیفه و اولویت است. از همه دعوت میکنیم با حفظ آرامش، مسیر گفتوگو را باز نگه داریم.» سخنگوی دولت در این توئیت حادثه کوی دانشگاه را صرفا به امنیت دانشجویان تقلیل داده است اما به نظر میرسد ایجاد ناامنی در محیط دانشگاه و پیرامون آن گامی برای ایجاد ناامنی گسترده در سراسر کشور است.
سوءاستفاده از قتل یک جوان ۱۹ ساله بیگناه پس از به سنگ خوردن تیرهای متعدد اپوزیسیون برای شکل دادن ناآرامیهای خیابانی حربه جدیدی برای آنها است و اگر این فرصت نیز از دست آنها برود ممکن است با تجربهای که در ایجاد «پیوست سیاسی» برای یک اعتراض صنفی بدست آمد، دست به تلاشهایی تا سر حد گرفتن جانهای بیگناه بزنند تا سرانجام خشم و ناراحتیهایی روزافزون این روزهای دانشجویان و البته مردم در خیابانها سر باز کند.
انتهای پیام/
نظر شما