چاپ هفتم «ام علاء» منتشر شد

چاپ هفتم کتاب «ام علاء» اثر سمیه خردمند توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، در جنگ هشت‌ساله و پیش از آن، در مبارزات مردم در نهضت امام خمینی(ره) که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد، و اگر همین‌طور بخواهیم به ماقبل‌ترها اشاره کنیم، در جای‌جای تاریخ این کشور از مشروطه تا صدر اسلام، از حمله قوای روس و انگلیس به شهرهای جنوبی و شمالی کشور تا قیام سربداران، همواره فرزندان این خاک برای دفاع از آن و برای دفاع از آرمان‌هایشان، جان‌شان را فدا کرده‌اند و مادران نیز در سوگ فرزندان نشسته و پایداری کرده‌اند. دوره دفاع مقدس، باشکوه‌ترین این تصویرها را رقم زده است که مادرانی با دادن چند فرزند در راه خدا، مقاوم ایستادند و زبان به گِله و شکایت باز نکردند. کتاب «ام علاء» حکایت یکی از همین مادرهاست.

بانو فخرالسادات طباطبایی، دختر آیت‌الله سید محمدجواد طباطبایی و همسر آیت‌الله سید حسن قبانچی، نه تنها مادر چهار شهید که همسر شهید و خواهر شهید هم بود. دامادش نیز به دست نیروهای بعث به شهادت رسید. او که ایرانی‌الاصل بود و در عراق متولد شده و رشد کرده بود، به رسم عرب، به واسطه اینکه اولین فرزندش علاء بود، همه او را با کنیه «ام علاء» صدا می‌کردند.

«ام علاء» روایت زندگی ام‌الشهداء فخرالسادات طباطبایی است. حکایت مادری است که نه تنها برای فرزندان خود که به گفته هرکه او را می‌شناخت، برای همه مادر بود. فرقی هم نداشت که بزرگتر باشند از او یا کوچکتر. سنگ صبوری بود که غصه همه را شنوا می‌شد و آغوش پرمهری که برای دیگران باز بود تا سر بر زانوانش بگذارند و دست نوازشش را لمس کنند.

نه تنها حکایت زندگی فخرالسادات خواندنی است که حتی انتخاب شدن سمیه خردمند هم به عنوان نویسنده جالب و دوست‌داشتنی است. خانم شاعرپیشه‌ای که سال‌ها میان قافیه و ردیف‌ها زندگی کرده بود؛ اما هیچ‌گاه به خودش اجازه نوشتن روایت و داستان را نداده بود. می‌گفت من الفبای نویسندگی را نمی‌دانم اما انتخاب که بشوی دیگر این حرف‌ها کاری ازشان بر نمی‌آید. باید بگویی سمعاً و طاعتاً. و خردمند برای این کار انتخاب شده بود، چه آن موقع که عکس سید صادق قبانچی را میان برگه‌های کتاب پیدا کرد، چه وقتی جور دیگری راهی قبرستان شیخان قم شد، چه روزی که مزار ام علاء را پیدا کرد. در همه اینها یک پیوستگی‌ای نهفته بود. یکی دیگر داشت این قطعه‌ها را کنار هم می‌گذاشت تا او بشود یکی از آشناهای ام علاء. تا ام علاء برای خردمند هم، حکم مادری را پیدا کند که از آن دنیا دستش برای باز کردن گره‌ها بازتر است.

فخرالسادات طباطبایی، بانوی ایرانی‌الاصلی بود که در نجف در خانه‌ای که صمیمیت الفبای اعضایش بود، به دنیا آمد، رشد کرد و بعدها عروس شد و از آن خانه به خانه‌ای دیگر رفت که آنجا هم دست‌کمی از خانه پدری‌اش نداشت. او مادر ۱۸ فرزند شد که چهارتای آنها را در راه اسلام فدا کرد و خود نیز طعم زندان‌های نمور بعثی‌ها را چشید و ثمره‌اش فلج شدن یک طرف بدنش بود. او در قم رحلت کرد و در حرم حضرت معصومه(س) در حجره پروین اعتصامی به خاک سپرده شد.

در بخشی از کتاب آمده است:

«داستان من و این کتاب نتیجه یک اعتماد است؛ اعتماد به دوست حقیقی انسان، کسی که از لحظه لحظه زندگی ما باخبر است. وقتی از دردهایت بگویی و از او خواهش کنی حلقه‌های مفقود زندگی‌ات را به هم متصل کند، حتماً به بهترین شکل این کار را برایت انجام می‌دهد... همه را سپردم دست خودش. از همه چیز و همه کس بریده بودم. زندگی‌ام شده بود مثل تکه‌های یک جورچین به هم ریخته. هر کاری می‌کردم نمی‌توانستم قطعه‌ها را درست سر جای خودشان بگذارم.»

چاپ هفتم کتاب «ام علاء» در ۲۷۰ صفحه قطع رقعی، با شمارگان هزار نسخه و با قیمت ۲۰۰ هزار تومان توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار نشر شده است.

انتهای پیام/

کد خبر: 1261381

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =