به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز؛ در روزهای نخست فروردین ۱۴۰۴ و مصادف با ایام عزاداری امیرالمومنین علی (ع) اتفاقات تلخی در ارومیه رخ داد که برخی گروههای تجزیهطلب اعم از پان ترکیسم و پان کردیسم در تلاش برای بهرهبرداری از آن به نفع اهداف قومگرایانه خود هستد.
بیشتر بخوانید؛
یک کشور با ۳۱ رئیسجمهور؛ طرح افزایش اختیارات استانداران اجرایی میشود؟
متاسفانه در خلال این مدت فضای مجازی یکی از بسترهای نفرتپراکنی قومیتی میان دو قوم کرد و ترک بود که اکثریت اهالی ارومیه را تشکیل میدهند. البته سرانجام شامگاه ۳ فروردین مرکز اطلاعرسانی پلیس آذربایجان غربی طی اطلاعیهای از دستگیری فردی که در حاشیه عزاداری شهادت امام علی (ع) در ارومیه اقدام به تحریک به شهروندان میکرد، خبر داده است. در بخشی از این اطلاعیه آمده است: «یکی از گردانندگان صفحات فضای مجازی که اقدام به تحریک و توهین به شهروندان در حاشیه عزاداری شهادت امام علی (ع) نموده بود سریعاً دستگیر و به مرجع قضائی تحویل داده شد.»
با این حال تفرقهافکنی میان مردم ارومیه صرفا محدود به گردانندگان صفحات پرحاشیه مجازی نمیشود! مروری گذرا بر نحوه بازتاب این وقایع در برخی رسانههای کشورهای همسایه حاکی از دمیدن آنها در آتش تفرقههای قومی است.
در راستای بررسی بسترهای شکلگیری اتفاقات اخیر ارومیه، تبعات آن در درازمدت، راهکارهای پیشگیری از بروز و ظهور دوباره آن و وظایف دولت در این زمینه، با احسان موحدیان استاد روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناس مسائل قفقاز گفتگو کردهایم که در ادامه مشروح این گفتگوی تفصیلی را میخوانید:
احسان موحدیان، کارشناس مسائل قفقاز با اشاره به پیشینه کهن ارومیه به خبرنگار سیاسی ایسکانیوز گفت: مدتهای مدیدی گروههای متنوع قومی و مذهبی اعم از ترک و کرد و حتی ادیان مختلفی از آرامنه، آشوریان، یهودیان و ... در شهر ارومیه زندگی کردهاند که در واقع میتوان گفت این شهر یک «ایران کوچک» است زیرا ایران یک دولت – ملت طبیعی با قریب به ۳ هزار سال سابقه تمدنی است نه دولت – ملتی که پس از جنگ جهانی ساخته شده باشد و دولتهای استعمارگر نقشه آن را کشیده باشند.
وی در ادامه با بیان این که عدهای به دنبال این هستند که از آب گلآلود ماهی بگیرند، افزود: فرصتطلبان میخواهند در کشور ما تنشهای قومیتی خلق کنند که این فرصت طلبان عمدتا برخی کشورهای همسایه با هدایت اسرائیلیها و انگلیسیها هستند و به طور مشخص میتوان از ترکیه و باکو نام برد. ترکیه تمام ظرفیتش را به میدان آورده است تا در ایران آشوب خلق کند و این در حالی است که مقامات ترکیهای خودشان درگیر مشکلات داخلی هستند. آنها در کنار سرقت مفاخر ایرانی مانند «ابوعلی سینا» که وی را ترک تبار میدانند! یا سرقت سنتها و آداب و رسوم چند هزارساله مانند «نوروز»، میخواهند مشکلات داخلی خود را نیز به سایر کشورها نیز تسری بدهند.
ترکیبی از غفلت و خیانت در ارومیه اتفاق افتاد
این کارشناس مسائل قفقاز با اشاره به ریشه تلخکامی اوایل نوروز ۱۴۰۴ در ارومیه گفت: ترکیبی از غفلت و خیانت در ارومیه اتفاق افتاد. کردها ۲۸ اسفند ۱۴۰۳ اعلام کردند که میخواهند جشن نوروز برگزار کنند و این اتفاق هم افتاد. اما سوالی که پیش میآید این است که چرا یک قوم باید جشن نوروز مجزا برگزار کند؟ آیا نوروز متعلق به یک گروه از ایرانیان است؟ خیر زیرا نوروز متعلق به همه ایرانیان است.
وی افزود: به نظر میرسد در این زمینه از سوی دستگاههای مسئول در ارومیه، سهلانگاری و کوتاهی صورت گرفته است. شهرداری تهران قبل از هفته پایانی اسفند و پیش از ایام عزاداری امیرالمومنین (ع) جشن نوروز زیبایی را در میدان آزادی برگزار کرد و گروههای شاهنامهخوانی نیز در شهر تهران به حرکت در آمدند. دستگاههای مسئول در ارومیه نیز میتوانستند در هماهنگی با یکدیگر، یک جشن نوروز برگزار کنند تا حس ملی همه گروههای ساکن شهر تقویت شود نه اینکه هر گروهی برای خودش مجزا جشن برگزار کند. البته به درخواست کردها نمیتوان ایراد گرفت زیرا حقشان است اما درست این بود که دستگاههای متولی یک جشن ملی را سازماندهی میکردند.
موحدیان با انتقاد از عدم نظارت کافی مسئولان ارومیه بر جشن نوروز که کردها برگزار کردند، گفت: در حاشیه این جشن افراد معدودی از نمادهای تفرقهافکنانه مانند پرچم کردستان استفاده کردند که به هر حال با سوءاستفاد از غفلت مسئولان این کار را انجام دادند و باید با آنها برخورد شود اما در ادامه نیز دیدیم که مدیریت استانی خوب نیود. بهطور مشخص رئیس شورای شهر ارومیه در واکنش به این اتفاق، برخورد احساسی داشت در حالیکه مسائل نظامی و امنیتی، حساسیت خاص خودش را دارد و مسئولین نباید صحبتهای احساسی و تحریکآمیز کنند.
پانکردها و پانترکها مانند دو تیغه قیچی یکدیگر را تکمیل میکنند
این کارشناس مسائل قفقاز در ادامه به اقدامات مخرب گروههای پانترک اشاره کرد و گفت: پس از این ماجرا پانترکها در حاشیه مراسم عزاداری وارد صحنه شدند و با شیطنت، رفتارهای تفرقه افکنانه پانکردها را تکمیل کردند. آنها با شعارهای تندی که دادند تلاش کردند تا از این فرصت سوءاستفاده کنند و جنگ قومی راه اندازند. مثلا گفتند دریاچه ارومیه را با خون کردها پر میکنیم یا این شهر متعلق به ترکها است و کردها «مهاجر» هستند! در حالیکه هر ایرانی هر کجای کشور که بدنیا آمده باشد این حق را دارد که در جایی که میخواهد زندگی کند. متاسفانه گروههای قومگرا و تجزیهطلب پانکرد و پانترک همیشه در ایران مانند دو تیغه قیچی خرابکاریهای یکدیگر را تکمیل میکنند.
وی افزود: علاوه بر این، عده قلیلی هم نشان «گرگ خاکستری» را نمایش دادند هر چند اندک بودند اما همین تعداد اندک هم نگران کننده هستند. اقدامات این افراد طبق ماده ۵۱۲ قانون مجازات اسلامی «جرم» است. این ماده میگوید: «هر کسی مردم را به قصد برهم زدن امنیت کشور به جنگ و کشتار با یکدیگر اغوا یا تحریک کند، صرفنظر از این که منجر به قتل و غارت بشود یا نه، به ۱ تا ۵ سال حبس محکوم میشود.» تمام کشورهای اروپایی نشان «گرگ خاکستری» را یک نماد فاشیستی و نژادپرستانه میدانند. یکی از فوتبالیستهای ترکیهای هنگامی که در جام کشورهای اروپایی این نشان را به نمایش درآورد، وی را از بازیها اخراج کردند. البته در این میان رسانههای وابسته به ترکیه و باکو نیز تلاش کردند تا فضا را احساسی و ملتهب کنند.
پانترکها علاوه بر تهدید به جنگ، «هویتسازی جعلی» هم میکنند
موحدیان با اشاره به تلاش جمهوری آذربایجان برای «هویتسازی جعلی» در طی چند دهه اخیر و تحرکات مشابه آن از سوی پانترکها در ایران گفت: این دسته به جز تهدید به جنگ و غارت، در تلاش هستند مانند باکو هویتسازی جعلی بکنند. مثلا عکس ستارخان را با نمادهای گرگ خاکستری محاصره کردهاند! در حالی که ستارخان علیه استبداد داخلی و استعمار خارجی میجنگید اما پانترکها وی را به گونهای جلوه میدهند که گویا برای ایجاد آذربایجان واحد در شمال و جنوب ارس و البته مستقل از ایران جنگیده است! متاسفانه تئاتری هم با این مضمون در آذربایجان به نمایش درآمد. هدف از این هویتسازیهای جعلی برقراری پیوند میان مردم آذربایجان با باکو و ترکیه است تا به آنها بگویند از لحاظ هویتی ربطی به ایرانیان ندارند.
وی در ادامه به برخی تلاشها برای فعال کردن «گسلهای اجتماعی» اشاره کرد و گفت: برخی اقدامات نسنجیده در مراسم نوروز کردها فقط گسلهای اجتماعی آن منطقه را تحریک میکند اما پانترکها علاوه بر گسل قومی، گسل مذهبی را نیز تحریک کردند زیرا آنها تلاش کردند تا از فضا سوءاستفاده کنند و با برخی حرکات مانند زوزه کشیدن، کف و سوت زدن حتی حرمت عزاداری امام علی (ع) را هم نگه نداشتند. پانترکها در تلاش هستند تا در شرایط حساس سیاسی و اقتصادی که ایران در آن قرار دارد با ایجاد «غیریتسازی» و خودی و غیرخودی در کشور «واگرایی» ایجاد کنند و به وحدت ملی ضربه بزنند.
اصرار بر آموزش زبان مادری و افزایش اختیارات استاندارها «واگرایی» را تقویت میکند
این کارشناس مسائل قفقاز ضمن انتقاد از برخی طرحهایی که از سوی دولت چهاردهم مطرح می شود، گفت: در شرایطی که اقدامات برخی گروههای قومگرا، واگرایی را در کشور تشدید میکند، دولت به «آموزش زبان مادری» اصرار دارد در حالی که باید زبان فارسی را بیشتر تقویت کند زیرا اگر آموزش در مدارس این مناطق به زبان مادری اتفاق بیفتد دیگر فاجعه کامل خواهد شد. همچنین نیرو گزینی افراطی بومی در آموزش و پرورش، نیروی نظامی و ادارات این مناطق نیز واگرایی را تشدید میکند.
وی در ادامه نیز به نقد یکی دیگر از ایدههای دولت چهاردهم مبنی بر «افزایش اختیارات استانداران» پرداخت و گفت: اتفاقات اخیر ارومیه نشان داد ایدههایی از قبیل «استاندار هر استان رئیسجمهور آن استان است» و «افزایش اختیارات مدیران محلی» تا چه حد میتواند خطرناک باشد. برخی از مدیران محلی حتی نتوانستند یک مراسم ساده را مدیریت کنند تا جاییکه افرادی در حاشیه این مراسم دست به شیطنت زدند. به جای ارائه چنین طرحهایی، باید ایده «دولت قدرتمند مرکزی» تقویت شود تا کشور با اقتدار اداره شود و عناصر قومگرا و تجزیهطلبی که از بیرون مرزها تغذیه مالی و فکری میشوند، فرصت آشوب نداشته باشند.
مدیرانی که تفکر ملی ندارند باید کنار گذاشته شوند
موحدیان با تاکید بر این که گروههای قومگرا با خارج از کشور پیوندهای سیاسی دارند، تصریح کرد: در روزهای گذشته شاهد بودیم که رسانههای باکو، ترکیهای، انگلیسی و اسرائیلی وقایع ارومیه را به طور گسترده پوشش دادند و در صدد بودند تا آشوبهایی در ایران به بهانههای مختلف از جمله مسائل اقتصادی، هویتی و ... شکل بدهند. بنابراین در گام نخست باید بومی گزینی افراطی را متوقف کنیم مثلا آموزش و پروش معلمها را از یزد به اردبیل و از خراسان به ارومیه و ... بفرستد تا مردم از تفکر قومی دور شده و به تفکر ملی رو آورند. در گام بعدی «خودمختاری اقتصادی» استانها و اینکه منایع هر استان باید در آن استان مصرف شود باید متوقف شود زیرا این نیز ایده خطرناکی است. همچنین مدیرانی که درک و تفکر ملی ندارند و بر اساس مسائل قومی تصمیم میگیرند، باید کنار گذاشته شوند.
وی در ادامه به برشمردن برخی تکالیف ایجابی نهادهای مسئول در راستای تقویت هویت ملی پرداخت و گفت: علاوه بر این اقدامات سلبی، پارهای اقدامات ایجابی از جمله تقویت زبان فارسی به مثانه نخ تسبیح و عامل وحدت بخش در سراسر کشور و نیز ایجاد خوراک فکری مناسب برای تقویت هویت ملی باید در دستور کار دستگاههای متولی قرار گیرد، در غیر این صورت قطعا در آینده دچار مشکل خواهیم شد.
موحدیان در پاسخ به پرسشی در این زمینه که آیا حوادث اخیر ارومیه پتانسیل فعال کردن گسلهای اجتماعی نظیر سال ۱۴۰۱ را دارد؟ گفت: تلاشهای گستردهای از سوی دشمنان ایران در دست انجام است که میخواهند به هر نحوی کشور را به آشوب بکشانند بنابراین نیاز به مدیران کاربلد داریم اما اتفاقات ارومیه نشان داد که در هر دو حوزه ایجابی و سلبی کمکاری شده است. زمانی تمدن ایرانی-اسلامی از سمرقند و بخارا تا غرب آسیای مرکزی گسترده بود اما حالا به علت کمکاریها مجبوریم در تبریز و ارومیه و ... برای حفظ هویت خودمان بجنگیم پس در این راستا باید حفظ عناصر ملی فرهنگ ایرانی را در کنار حفظ عناصر مذهبی مورد توجه قرار دهیم تا بتوانیم جلوی فتنهگریها را بگیریم.
انتهای پیام/
نظر شما