به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز؛ حدود یک قبل وزیر نیرو اعلام کرد خاموشیهای برنامهریزی شده بخش خانگی، تنها ۲ ساعت در روز اعمال میشود و تلاش میشود به ساعات شب نرسد. علیآبادی وعده داده بود: «الگوی خاموشیها ۲ ساعت است؛ اگر برق جایی بیشتر قطع میشود مردم به ما اعلام کنند.»
بیشتر بخوانید؛
مسئولین با قطع برق، پالس ضعف به دشمنان ندهند/ اگر مسئله حل نشود مجلس وارد عمل میشود
اما چند روزی است که در برخی شهرستانها و حتی مناطق تهران، شاهد خاموشیهای ۴ ساعته هستیم که اغلب به صورت دو بخش ۲ ساعته در روز اعمال میشود. بر اساس گزارشهای مردمی فقط یک نوبت از این خاموشیها در اپلیکیشن برق من، اطلاعرسانی میشود و خاموشی نوبت دوم که اغلب در ساعات اولیه شب رخ میدهد، بدون اطلاع قبلی اعمال میشود!
البته امروز استاندار تهران در توضیح علت این نابسامانی، گفته است: «افزایش ساعات قطعی برق خارج از برنامه به علت فشار به شبکه برق است و تعداد این موارد محدود است.» با این حال مرکز پژوهشهای مجلس با انتشار گزارشی، نسبت به افزایش فزاینده ناترازی برق در کشور هشدار داده است. این گزارش نشان میدهد میزان ناترازی برق در سال ۱۴۰۳ به ۱۵/۴ هزار مگاوات رسیده است، درحالیکه این رقم در سال ۱۴۰۱، ۹/۷ هزار مگاوات بود. چنین آماری بیانگر رشد ۶۰ درصدی این معضل طی ۲ سال اخیر است.
پنل خورشیدی؟ ممنون آقای وزیر؛ ایده لاکچری ارزانی خودتان!
دولت برخلاف انتظارها به جای به کاربستن راه حلهای ایجابی برای حل ناترزای انرژی یا به حداقل رساندن آسیبهای ناشی از آن، همه تمرکز خود را بر دستورالعملهای سلبی مانند صرفهجویی از سوی مردم و قطع برق واحدهای صنعتی و تعطیلی چهارشنبهها گذاشته است!
اوایل تابستان سال جاری هم به یکباره ایده استفاده از «پنلهای خورشیدی» از سوی دولت مطرح شد؛ ایدهای که در وهله اول به ظاهر جذاب و کاربردی به نظر میرسید. عباس علیآبادی از آغاز فراخوان ملی برای توسعه سامانههای خورشیدی پشتبامی ۵ کیلوواتی خبر داده و گفته بود: «مردم میتوانند با نصب این سامانهها، برق مصرفی خود را بهصورت مستقل تأمین کنند.»
پس از اظهارات علیآبادی تب جستجوی قیمت پنلهای خورشیدی در میان افرادی که از قطعیهای مکرر برق به ستوه آمده بودند، داغ شد. به گفته کارشناسان حوزه انرژی اگر مصرف برق یک آپارتمان چهار طبقه را تقریبا ۴۰ کیلووات بر ساعت در نظر بگیریم، سهم هر واحد از این میزان برابر با ۱۰ کیلووات محاسبه میشود. با در نظر گرفتن میانگین ساعات مفید تابش خورشید در تهران به ازای پنج ساعت، تامین برق ساختمان به پنلهای خورشیدی ۳۰۰ یا ۴۰۰ واتی نیاز دارد.
هر پنل ۳۰۰ واتی در ۵ ساعت آفتاب مفید ۵/۱ کیلووات برق تولید میکند. پس برای تامین برق این ساختمان به ۲۷ پنل خورشیدی نیاز خواهید داشت. در صورت استفاده از پنل ۴۰۰ واتی این تعداد به ۲۰ عدد کاهش مییابد. قیمت هر پنل ۳۰۰ واتی حدود ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان است. بنابراین هزینه خرید ۲۷ پنل (میانیگن ۵/۱۷ میلیون تومان) به ۴۷۲ میلیون تومان میرسد. با احتساب هزینه نصب و تجهیزات جانبی (پایه، کابل و ..) ۵ تا ۱۰ میلیون به قیمت هر پنل افروده خواهد شد که با میانگین ۸ میلیون تومان برای ۲۷ پنل برابر با ۲۱۶ میلیون تومان میشود.
در نهایت جمع کل هزینههای تجهیزات و نصب پنل خورشیدی در یک آپارتمان چهار طبقه تقریبا به بیش از ۷۰۰ میلیون تومان میرسد و سهم هر خانوار رقمی حدود ۱۸۰ میلیون تومان خواهد بود که چندان مقرون به صرفه نیست و به نظر میرسد اگر دولت نتواند در زمینه کاهش هزینه تهیه پنلها چارهاندیشی کند استفاده از آنها نه تنها نمیتواند نارضایتیها را برطرف کند بلکه خود به عاملی برای افزایش شکاف طبقاتی و به تبع آن دامن زدن به نارضایتیها منجر میشود.
علاوه بر این به نظر میرسد دولت انگیزه و توانایی لازم برای انجام این طرح را ندارد. مصطفی پوردهقان عضو کمیسون صنایع و معادن مجلس در این زمینه به ایسکانیوز گفته است: «نه ساختار فعلی دولت توان اجرای چنین پروژههایی را دارد و نه ارادهای جدی برای تحقق آن دیده میشود. ما با ناترازی ۲۰ هزار مگاواتی مواجه هستیم. حتی اگر این طرح خورشیدی بهطور کامل هم اجرا میشد، نهایتاً میتوانست ۵ هزار مگاوات به شبکه برق اضافه کند که آنهم هنوز محقق نشده است.»
زنگ خطر احتمال شکلگیری اعتراضات کشاورزان
علاوه بر جامعه شهری، روستاییان هم در مواجهه با قطعی برق حال و روز بهتری ندارند حتی شاید روزهای دشوارتری را سپری میکنند تا جاییکه این دشواریها ممکن است زمینهساز شکلگیری اعتراضاتی نیز شود.
۹ اردیبهشتماه، نماینده مردم یزد در نشست صحن علنی مجلس شورای اسلامی خطاب به وزیر نیرو با انتقاد از قطع برق مکرر خانهها و چاههای کشاورزی در برخی مناطق کشور که نقش مهمی در تولید محصولات کشاورزی و مواد غذایی دارند، گفته بود: «انتظار داریم در اسرع وقت برق حوزه کشاورزی را جدا کنند. چرا که میزان مصرف آنها بسیار کم است.»
علی نیکزاد، نایبرئیس مجلس که ریاست آن جلسه را بر عهده داشت نیز در پاسخ به تذکر وی اظهار کرده بود: «آقای علی آبادی وزیر نیرو پیش از این به مجلس گفته بود که ما اعلام کنیم، برق چاههای کشاورزی دیگر قطع نخواهد شد. البته قطع برق چاههای کشاورزی در زمستان به دلیل ناترازی بلامانع بود. اما متاسفانه اکنون در فصل بهار نیز برق چاههای کشاورزی قطع میشود که لازم است در این زمینه اقدامات لازم صورت گرفته و توجه ویژه به تامین برق چاه های کشاورزی در دستور کار وزارت نیرو قرار گیرد.»
۱۲ اردیبهشت هم پلتفرم کارزار نامه درخواست کشاورزان برای عدم قطع برق چاههای کشاورزی را منتشر کرد. در این نامه آمده بود: «ما جمعی از جامعه کشاورزان از شما تقاضا داریم در جهت احقاق حقوق خود و رسیدگی به شرایط وخیم کشاورزان و سوءمدیریت مکرر وزارت نیرو در قطعی هر روزه برق چاههای کشاورزی به مدت ۵ ساعت، با توجه به گرمی کمسابقه هوا و هزینههای کمرشکن کشاورزی، نسبت به کاهش ساعات قطعی برق و همچنین مدیریت قطعی برق به صورت یک روز در میان برای بهبود وضعیت محصولات کشاورزی دستور فوری صادر فرمایید.»
اما ۱۶ مردادماه خبرگزاری فارس از بستن شدن جاده پلدختر توسط مردم زیودار در بخش معمولان استان لرستان خبر داد. این خبرگزاری در تشریح علت تجمع کشاورزان به نقل از بابک امرایی، فرماندار معمولان، نوشته است: «تجمع حدود ساعت ۱۹ صورت گرفت و دلیل آن، مشکلات ناشی از کمبود آب شرب و آبیاری، همچنین قطعی مکرر برق بود. با شنیدن مطالبات معترضان و گفتوگو با آنها، شرایط به حالت عادی بازگشت و مشکل خاصی پیش نیامد. مطالبه آنها صرفا رفع مشکل کمبود آب و قطع برق بود.»
هر چند فرماندار معمولان وعده داده است: «پس از بازگشایی مسیر، پیگیری مطالبات از سوی مسئولان در دستور کار قرار گرفت.» اما پرسش این است که با اینکه مطالبه کشاورزان صرفا تامین آب و برق مورد نیاز برای زراعت است و اگر پیگیری چنین مطالبهای قابل تحقق است چرا کشاورزان آن منطقه باید به جایی برسند که چارهای جز بستن مسیر ارتباطی پلدختر-خرمآباد نداشته باشند؟! و البته پرسش مهمتر این است که چه کسی مسئول این دست اعتراضات است؟
موضوع نگرانی از قطع برق چاههای کشاوری پیشتر در زمستان ۱۴۰۳ نیز از معظلات بخش کشاورزی بود و احد آزادیخواه، نائب رئیس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی با بیاناین که کشاورزان از این وضعیت به ستوه آمدهاند، در توضیح رنج آنها به خبرنگار ایسکانیوز گفته بود: «وقتی کشاورز میخواهد از آب چاه کشاورزی استفاده کند سطح زیر کشت (قطرهای، بارانی یا غرقابی) را باید به صورت یکباره آبیاری کند. هنگامی که وسط جریان آبرسانی برق قطع شود عملیات نیمه تمام میماند و این ناتمام ماندن یعنی خسارت ۱۰۰ درصدی به کشاورز و در نتیجه محصول خشک میشود.»
حال پرسش دیگر این است که چرا از پاییز و زمستان ۱۴۰۳ تا مرداد ۱۴۰۴ هیچ راهحل کارشناسی برای عبور از این وضعیت در اختیار نهادهای مسئول قرار نگرفته است؟
چه بر سر صنایع آمده است؟ از احتضار تا تعدیل نیرو
علاوه بر اختلال در زندگی روزمره مردم و فعالیتهای کشاورزی، خسارتهای قطعی برق صنایع در سال گذشته به قدری زیاد بود که کارزار «درخواست جبران خسارتهای ناشی از قطعی مکرر و بیبرنامه برق در واحدهای تولیدی در سال ۱۴۰۳» از اردیبهشتماه آغاز شد و تعدادی از صنعتگران از دولت درخواست کردند که هم خسارتهای قطعی برق سال گذشته را بپردازد، هم برای تامین برق پایدار در سالهای آینده برنامهای داشته باشد.
فعالان صنعتی میگویند در برخی از صنایع، حتی قطعی یکساعته برق میتواند روند تولید را به مدت چند روز بهطور کامل متوقف کند زیرا خاموشیها به دستگاههای خطوط تولید آسیب میرساند. علاوه بر این، قطعیهای مکرر در برخی صنایع، باعث از بین رفتن مواد اولیه، فاسد شدن محصولات و تحمیل هزینههای سنگین به تولیدکنندگان میشود.
اوج این نارضایتیها را در بخش تولید سیمان میتوان دید. علیاکبر الوندیان، دبیر انجمن صنفی صنعت سیمان کشور در این زمینه گفته است: «اکنون فقط حدود ۳۰ درصد برق مورد نیاز واحدها تأمین میشود و این یعنی حدود ۷۰ درصد برق مصرفی در محدودیت قرار دارد. همین موضوع باعث میشود که کارخانهها بهطور گسترده از سوخت مازوت استفاده کنند؛ سوختی که به دلیل تحمیل هزینه حمل گرانتر است و عملا هزینه سوخت را حدود ۱۰۰ درصد افزایش میدهد.»
گفتنی حوزه سلامت نیز از ضربات مهلک قطعی برق درامان نمانده است. علیرضا چیذری، رییس انجمن صنفی تولید، تامین و توزیع صادرکنندگان تجهیزات پزشکی و دارویی، با اشاره به وضعیت کنونی این صنعت حساس گفته است: «در حال حاضر حدود ۱۹۰۰ واحد در حوزه تجهیزات پزشکی و حدود ۵۰۰ واحد در حوزه تولید دارو یا تولید قراردادی فعال هستند. این مجموعهها توان خرید یا راهاندازی مولدهای برق پرقدرت را ندارند.»
وی همچنین تاکید کرده است: «فرآیند تولید دارو یا تجهیزات حساس پزشکی، قابل توقف نیست. اگر برق در میانه تولید قطع شود، کل خط تولید از کار میافتد و خسارتهایی تا چند میلیارد تومان به واحدهای کوچک وارد میشود. گاهی فقط یک قطعی برق پیش از تکمیل یک مخزن تولید، زیان مالی بسیار بزرگی برجای میگذارد. برخی واحدها ناچارند فقط در روزهای دارای برق، با دو شیفت کار کنند تا بخشی از زیان را جبران کنند، اما این راهکار هم کافی نیست.»
حمید گودرزی، نماینده مردم لرستان در مجلس نیز با ابراز نگرانی از تداوم این وضعیت به خبرنگار ایسکانیوز گفته است: «در منطقه ما برخی از فعالان اقتصادی به پرورش ماهی روی آوردهاند. زمانی که برق قطع میشود و دستگاههای هوادهی از کار میافتند، ماهیها ظرف سه روز تلف میشوند. حال این مسئله را به سایر صنایع تعمیم دهید؛ وقتی کارخانه برق ندارد، چطور میتواند فعالیت کند؟ بنابراین ناچار است بهجای سه شیفت، تنها با دو شیفت کار کند. در نتیجه، بخشی از نیروی کار تعدیل میشود، افراد بیکار میشوند. این زنجیرهای است که مانند دومینو، یک بحران را به بحرانهای بعدی گره میزند. اگر وزیر نیرو نتواند شرایط را کنترل کند، کشور در تابستان با بحرانی بسیار جدی و گسترده روبهرو خواهد شد.»
حال خونین بازار سرمایه
برخلاف تصور عامه مردم که بیثباتی بازار سرمایه را صرفا متاثر از التهابات یک سال اخیر در حوزه منطقهای و بینالمللی میدانند، سرخ پوش شدن بورس تهران تا حد قابل ملاحظهای ناشی از روند فزاینده خاموشیها است. بنابراین اگر اصلاحات ساختاری در حوزه انرژی صورت نگیرد، بازار سرمایه حتی در صورت ثبات سیاسی نیز نمیتواند شاهد روزهای سبز متمادی باشد.
کارشناسان بازار سرمایه بر این باور هستند که صنایع بورسی که بخش مهمی از ارزش بازار را در اختیار دارند، وابسته به انرژی پایدار هستند. فولاد، سیمان، مس، آلومینیوم و پتروشیمی، همه صنایعی هستند که کاهش حتی چندروزه تولید در آنها میتواند سودآوری را بهشدت تحتتاثیر قرار دهد.
احسان رضاپور، یکی از کارشناس بازار سرمایه، در زمینه برآورد میزان این خسارت گفته است: «سال گذشته شاهد بودیم که قطعی برق باعث شد بین یک تا دو دوازدهم سود شرکتهای وابسته به انرژی از دست برود. این موضوع بهویژه در فصل تابستان، که اوج مصرف برق است، تاثیر بیشتری بر سودآوری این شرکتها میگذارد. قطعی برق همچنان به عنوان یک ریسک و دغدغه مهم برای بازار سرمایه و بهویژه شرکتهای وابسته به انرژی مطرح است و باید مورد توجه قرار گیرد.»
علاوه بر این بازار سهام به شدت تحتتاثیر جو روانی و انتظارات سرمایهگذاران قرار دارد. اخبار خاموشیهای سراسری یا محدودیتهای تحویل برق به صنایع، فضای معاملاتی را ملتهب میکند. بسیاری از سرمایهگذاران حقیقی، حتی پیش از اثر واقعی این خاموشیها بر تولید، ممکن است دست به فروش بزنند.
وقتی اینترنت و آنتن تلفن همراه هم به فنا میرود!
یکی دیگر دردسرهای قطعی برق، ایجاد مشکلات جدی برای آنتندهی تلفن همراه و شبکه اینترنت است. ۲ مردادماه توئیت یکی از کاربران فضای مجازی زیر پست وزیر ارتباطات که نسبت به قطعی اینترنت پس از قطعی برق گلایه داشت، خبرساز شد.
حساب «رگولاتک» که متعلق به روابط عمومی سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی است، در پاسخ به این کاربر نوشت: «با توجه به اینکه سایت حدود یک ساعت پس از قطع برق روشن میماند، میتوان گفت وضعیت فعلی در حد قابل قبول است. با این حال قطعیهای مکرر برق موجب اختلال در شبکه ارتباطی و حتی وارد شدن خسارت به تجهیزات میشود. به ویژه باتریهایی که تازه نصب شدهاند نیز به دلیل فشار ناشی از قطعیهای مداوم سریعتر دچار خرابی میشوند.»
حساب رگولاتک در ادامه تاکید کرد: «زمانی که برق قطع میشود و سیستمهای سرمایشی کولینگ) از کار میافتند، حتی سایتهایی که دارای باتری هستند نیز ممکن است به دلیل افزایش دمای تجهیزات از مدار خارج شوند. در نتیجه، تا زمانی که مشکل قطعی برق به صورت ریشه ای حل نشود، پایداری کامل شبکه امکانپذیر نخواهد بود.»
آذری جهرمی، وزیر پیشین ارتباطات و فناوری، نیز ۱۷ مردادماه در پیامی به مناسبت روز خبرنگار در انتقاد از ضرر خاموشیها به اپراتورها نوشت: «خاموشی تحمیلی دولت، از یکسو باعث ضرر مالی اپراتورها و از سوی دیگر باعث رنج و ایجاد نارضایتی در مردم است. دولت باید برای حل این موضوع چاره اندیشی عاجل کند.»
کارشناسان برق برق درباره کاهش آنتندهی در زمان قطعی برق گفتهاند ساختار آنتنها (BTS) با برق کار میکنند و زمانیکه برق میرود، به عنوان برق اضطراری، از UPS استفاده میکنند که با باتری عمل میکند. باتری یو. پی. اس سریع تمام میشود و BTSها از ۴ G به ۳ G تبدیل میشوند و تنها برای مکالمه آنتن میدهند. در شرایطی که هر روز برق قطع میشود، عمر باتری UPS خیلی کاهش مییابد. UPS برای چند دقیقه برق رفتگی استفاده میشود، اما در شرایطی که ۲ ساعت برق میرود، عمر باتری به شدت کاسته میشود.
آنها بر این باورند که این چالش به علت کیفیت پایین پاتریهای تولید داخلی و عدم واردات باتری خارجی رخ میدهد. حمید بهزادیپور کارشناس برق و صادرکننده خدمات فنی و مهندسی در این زمینه به یکی از پایگاههای خبری گفته است: «راهکار اصلی این است که از یک منبع انرژی مانند پنل خورشیدی یا ژنراتور برق استفاده کنندBTSها در نقاطی نصب شدهاند که در اختیار مخابرات نیست و تغییر فرمت آن به پنل خورشیدی و ژنراتور دشوار است. مخابرات نقاطی که BTS نصب شده را اجاره کرده و تغییر ساختار آن سخت است. از سوی دیگر محیط لازم برای اجرا پنل خورشیدی در سقف خانهها هم وجود ندارد.»
بلاخره وزیر نیرو استیضاح بشود یا نشود؟
پس از یک سال سوءمدیریت در حوزه انرژی به نظر میرسد نمایندگان مجلس در نهایت چاره کار را در طرح استیضاح عباس علیآبادی دیدهاند. هفته گذشته مصطفی پوردهقان، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس در گفتگو با ایسکانیوز از طرح استیضاح وزیر نیرو خبر داد و گفت: «پس از جلسات مکرر مجلس با مسئولان وزارت نیرو و عدم دریافت پاسخهای قانعکننده، نهایتاً ۱۰۰ نماینده طرح استیضاح وزیر نیرو را امضا کردهاند. مجلس اجازه نخواهد داد که سوءمدیریت و بیتدبیری بیش از این بر زندگی مردم و اقتصاد کشور سایه بیندازد.»
امروز ۱۸ مردادماه نیز محمد امیر دبیر کمیسیون اصل نود مجلس گفته است: «به دلیل ناترازی برق در کشور، بهویژه در خوزستان که شرایطی متفاوت از سایر استانها دارد، وزیر نیرو در چندین جلسه با حضور نمایندگان مجلس دعوت شد. انتظار داشتیم شرایط تأمین برق بهبود یابد و سرمایهگذاری جدی در این حوزه انجام شود.»
با این حال وی تصریح کرده است: «اگر وی (وزیر نیرو) بتواند تعهدات لازم را عملی کند، احتمالاً بار دیگر رأی اعتماد دریافت خواهد کرد. در غیر این صورت، فرد دیگری برای تصدی این وزارتخانه معرفی میشود، چراکه مجلس از عملکرد وزیر نیرو، معاونان و مجموعه تحت مدیریت او رضایت ندارد.»
البته به طور طبیعی استیضاح وزیر نیرو مخالفانی نیز در میان برخی جریانهای حامی دولت دارد. آنها بر این باورند که وضعیت فعلی به یکباره بوجود نیامده است و محصول چند دهه سوءمدیریت و عدم سرمایهگذاری در این حوزه است. توجیحی که با نگاهی به عملکرد وزارت نیرو در سالگرد یکسالگی دولت چهاردهم نتوانسته است منتقدان و کارشناسان حوزه انرژی را قانع کند.
سید هاشم اورعی، کارشناس حوزه برق و رئیس اتحادیه انجمن های انرژی ایران در این زمینه به ایسکانیوز گفته است: «برخی اوقات ممکن است برنامهریزیها به هدف نرسد؛ اما اینجا مسئله این نیست. مشکل از آنجاست که وعدهها اساساً بر پایهای نادرست داده شدهاند. سال گذشته با کسری ۱۷ هزار مگاوات مواجه بودیم و امسال این عدد به ۲۴ هزار مگاوات رسیده است. در چنین شرایطی وزارت نیرو از برنامه افزایش ظرفیت ۲۰ هزار مگاواتی صحبت میکند، در حالی که برای این هدف نیاز به سرمایهگذاری عظیم، زیرساختهای فنی و مدیریت حرفهای داریم، که هیچکدام در وزارت نیرو دیده نمیشود.»
حالا باید دید در هفتههای آینده زور لابیهای سیاسی بر تلاش نمایندگان مردم میچربد یا ریلگذاری وزارت نیرو تغییر میکند؟
انتهای پیام/
نظر شما