به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، شب یلدا که فرا میرسد، خوابگاهها حالوهوای دیگری پیدا میکنند. اتاقهایی که معمولاً پر از کتاب، درس و خستگیاند. هر کس گوشهای نشسته و دل و ذهنش کنار خانواده است، با این حال با روی باز و گشوده روبهروی هماتاقی و همخوابگاهیاش مینشیند تا شب یلدا را جشن بگیرند. میزها سادهاند، چند قاچ هندوانه و انار، کمی آجیل و خوراکیهای کوچک روی آن چیده شده است. با وجود گران بودن قیمت اقلام و محدودیتهایی که هر کس دارد، هر کس آنچه در توان داشته به اشتراک میگذارد؛ حتی یک قاچ میوه، یک مشت آجیل، یا کمی شیرینی ساده کافی است تا لحظهای سرشار از صمیمیت، همدلی و گرمای دلها شکل بگیرد.
در همین سادگی، لبخندها بزرگتر میشوند، حرفها از دل برمیآید و حس خانواده بودن، حتی دور از خانه، به همه منتقل میشود. صدای خندهها و گفتوگوها با آرامش شب ترکیب میشود و فضای اتاق را پر میکند؛ فضایی که در آن هر کس میتواند خود باشد، دلش را باز کند و با دوستان و هماتاقیهایش لحظهای واقعی و ناب از زندگی دانشجویی را تجربه کند.
در نگاه اول، شاید همه چیز ساده و معمولی به نظر برسد، اما همین سادگی، جادوی خاص خودش را دارد. همه دانشجویان، از رشتهها و شهرهای مختلف، حالا در یک نقطه جمع شدهاند. هر کدام با دل پر از دلتنگی برای خانواده و شبهایی که کنار آنها میگذرد، اما با قلبی آماده برای تجربهای تازه، کنار یکدیگر نشستهاند.
فال حافظ یکی از پای ثابتهای این جمعهاست. هر کس نیتی در دل دارد و به ورقهای قدیمی حافظ نگاه میکند. شاید به دنبال پاسخ سؤالهای امروز خود باشد یا شاید فقط بخواهد در کنار دوستان لحظهای آرامش پیدا کند. صدای خندهها با زمزمههای فال ترکیب میشود و فضایی صمیمی و امن ایجاد میکند، جایی که میتوان حتی با صدای آرام هم خاطرات گذشته را مرور کرد.
حرفها بیشتر از کلمات سادهاند؛ از سختیهای امتحان و استرسهای پایان ترم گرفته تا لحظات خندهدار کلاسها و اتفاقات بیاهمیت روزمره، همه تبدیل به خاطره میشوند. دانشجویان میدانند این لحظات کوتاه، یادآور روزهایی است که ممکن است دیگر تکرار نشوند؛ لحظاتی که ارزش آنها وقتی فهمیده میشود که به جای خانه، دور از خانواده در یک اتاق کوچک با دوستان خود، کنار هم هستی.
دلتنگی برای خانواده، در این شب بیشتر خودش را نشان میدهد. یاد دیدوبازدیدهای فامیلی، سفرههای رنگین و دستپخت مادر، برای لحظاتی در ذهن همه میآید و قلبها را گرم و در عین حال کمی سنگین میکند. اما همین دلتنگی، بهانهای میشود برای نزدیکتر شدن، برای ایجاد دوستی های پایدار؛ برای گفتوگوهای عمیق و لحظههای صمیمانه. دانشجویان میفهمند که در نبود خانواده، میتوان خانوادهای کوچک ساخت؛ دوستان همان افرادی هستند که با حرفهایشان، خندههایشان و همراهیشان جای خالی عزیزان را پر میکنند.
یکی دیگر از جذابیتهای شب یلدا در خوابگاه، گپ زدن تا نیمههای شب و حتی دمدمای صبح است. چراغها کمنور شدهاند و فضا آرامتر شده، اما صدای خنده و گفتوگو همچنان ادامه دارد. کسی از تنهایی نمیترسد؛ همه میدانند که در همین اتاقهای کوچک، لحظاتی ناب از باهم بودن را تجربه میکنند. خاطرهها در ذهن ثبت میشوند، عکسها گرفته میشود و چند نفر حتی از دستپخت سادهای که خودشان آماده کردهاند لذت میبرند.
حس جمع بودن در این شب، چیزی فراتر از سرگرمی است؛ تجربهای است از همدلی، همزبانی و درک متقابل. دانشجویان با هم درگیر بازیها، فالگیری، مرور خاطرات دانشگاه و حتی گاهی گفتگو درباره آینده میشوند. این گفتگوها از یک طرف، بهانهای برای خندیدن و از طرف دیگر، فرصتی برای همدلی است. گاهی حرفها از مشکلات شخصی و درسها فراتر میرود و به صحبت درباره آینده، آرزوها و نگرانیها میرسد.
یلدای خوابگاهی، تجربهای است که حتی در غیاب امکانات و سفرههای رنگین خانوادگی، پر از معناست. این شب یادآوری میکند که «باهم بودن» مهمتر از «کجا بودن» است. دانشجویان یاد میگیرند که گاهی باید دور از خانه، خانوادهای کوچک بسازند و ارزش دوستان واقعی را بیشتر درک کنند..
در پایان شب، با رسیدن به نیمههای صبح، همه حس میکنند که تجربهای متفاوت را پشت سر گذاشتهاند؛ تجربهای از صمیمیت، شادی، دلتنگی و همدلی. با اینکه هندوانه و آجیل سادهاند و دستپختها شاید به پای مادر نرسد، اما شور و گرمای دلها این کمبودها را جبران میکند. یلدای خوابگاهی، نه تنها یک شب بلند است، بلکه یادآور مهارت زندگی، یادآور ارزش دوستی و یادآور ساختن خانوادهای کوچک در دل غربت است.
در نهایت، شب یلدا در خوابگاه پر از خنده، خاطره، همدلی و گاهی اندکی دلتنگی میگذرد. دانشجویان یاد میگیرند که حتی در دوری، میتوان دلها را نزدیک نگه داشت و در کنار دوستان، حس خانه و خانواده را تجربه کرد. این شب، شبی است که فراتر از سنتها و رسوم، معنی واقعی «باهم بودن» و ساختن خاطرات ارزشمند را به یاد میآورد.
انتهای پیام/
نظر شما