پاکستان تجربیات آموزنده‌ای در حوزه جنگ‌افزارهای هوایی دارد / تامین جنگنده‌های مدرن ضرورتی برای دفاع از آسمان ایران

پاکستان در دهه 90 میلادی شرایط مشابه امروز ایران در حوزه جنگ افزارهای هوایی داشت اما با آغاز مسیری جدید پروژه‌ای با هدف جایگزینی نسل‌های قدیمی جنگنده‌های خود آغاز کرد و امروز علاوه بر توسعه قدرت هوایی خود به یک صادرکننده در این حوزه تبدیل شده است.

به گزارش خبرنگار بین الملل ایسکانیوز، در رقابت تسلیحاتی که دهه‌ها میان دهلی و اسلام‌آباد جریان داشته، پاکستان معمولا نقش خریدار را بازی می‌کرد؛ برای مثال در حوزه هوایی، هواپیماهایش را از آمریکا یا فرانسه می‌گرفت، یا نسخه‌های ساده‌تر چینی را با تعمیرات مکرر در آسمان نگه می‌داشت. تصویری که برای ایران هم ناآشنا نیست؛ ما نیز سال‌هاست که ستون هوایی‌مان را با F-4، F-5، تعداد محدودی F-14 و چند F-7 چینی سرپا نگه داشته‌ایم، ناوگانی که بخش زیادی از آن به دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی برمی‌گردد.

بیشتر بخوانید:

سفر رئیس جمهور به پاکستان فرصتی برای تقویت مواضع مشترک و ترسیم همکاری‌های آینده

پاکستان در دهه ۹۰ میلادی در همان نقطه‌ای بود که امروز ایران در آن ایستاده است: ناوگانی فرسوده، هزینه نگهداری بالا، و وابستگی به قطعاتی که یا گران است یا تحت تحریم گیر می‌کند.‌ میراژهای 3 و 5 فرانسوی، F-7P/PG‌های چینی و حتی معدود F-16A/B‌های آمریکایی دیگر پاسخ‌گوی نیازهای روز نبودند.

در چنین شرایطی، پاکستان مسیر جدیدی را آغاز کرد. تعریف یک پروژه واحد، چندمنظوره و پایدار برای جایگزینی ناوگان قدیمی. اواخر دهه ۹۰، با همکاری چین، طرح توسعه جنگنده‌ای سبک و ارزان اما مدرن آغاز شد؛ پروژه‌ای که به«JF-17 تندر» انجامید. این همکاری فقط خرید یک محصول آماده نبود؛ خط مونتاژ و سپس تولید قطعات اصلی در «مجتمع صنایع هوایی پاکستان» در شهر کامرا ایجاد شد، ظرفیتی که به‌مرور به تولید انبوه رسید. مسیری که شاید زمان آن رسیده باشد که در دستور کار جبهه هوایی ایرانی قرار گیرد که سال‌هاست نتوانسته نیروی هوایی‌اش را با جنگنده‌های چندمنظوره مدرن تقویت کند؛ هرچند در پدافند زمین‌پایه توان قابل توجهی ایجاد کرده‌ است.

اولین اسکادران JF-17 در سال ۲۰۰۷ عملیاتی شد. این جنگنده با سرعت ۱.۶ ماخ، برد عملیاتی مناسب و توانایی حمل طیف وسیعی از موشک‌های هوابه‌هوا و هوابه‌سطح هدایت‌شونده، بلافاصله جایگزین بخشی از ناوگان فرسوده شد. مزیت اصلی‌اش هزینه پایین خرید و نگهداری بود؛ همان نقطه‌ای که امروز برای ایران هم حیاتی است، چون بودجه دفاعی‌مان اجازه خرید انبوه جنگنده‌های گران‌قیمت غربی یا روسی را نمی‌دهد.

پاکستان، نسخه‌های بعدی همین هواپیما را ارتقا داد. Block II از ۲۰۱۳ به قابلیت سوخت‌گیری هوایی و ارتباطات پیشرفته مجهز شد. جهش واقعی درBlock III بود: رادار آرایه فازی فعال (AESA)، سامانه‌های جنگ الکترونیک، نمایشگرهای دیجیتال بزرگ و توان شلیک موشک‌های دوربرد PL-15، این جنگنده را به کلاس نسل ۴++ رساند.

تندر فقط نیاز داخلی پاکستان را برطرف نکرد و به بازار های جهانی هم راه یافت. نیجریه و میانمار آن را خریدند و در ۲۰۲۴، قرارداد فروش به آذربایجان امضا شد. این یعنی جنگنده پاکستانی حالا در قفقاز پرواز خواهد کرد، منطقه‌ای که برای ایران هم اهمیت زیادی داشته و استراتژیک تلقی می‌شود. البته که صادرات چنین محصولی برای پاکستان فقط پول نیست؛ بلکه شبکه‌ای از آموزش، پشتیبانی و قطعه‌رسانی ایجاد می‌کند که علاوه بر رونق صنعتی منجر به نفوذ سیاسی نظامی در کشورهای هدف می‌شود.

در پازلی کلان‌تر اما، پاکستان مضاف بر تندر در جبهه هوایی، در زمین، صنایع سنگین تکسیلا (HIT) تانک‌هایAl-Khalid و Al-Khalid-I را با موتورهای ۱۲۰۰ اسب‌بخاری و توپ ۱۲۵ میلی‌متری می‌سازد. نسخه به‌روزشده تانک‌های قدیمیType-59، موسوم به Al-Zarrar، همچنان تولید می‌شود تا کمیت مورد نیاز ناوگان حفظ شود. در دریا، کارخانه کشتی‌سازی کراچی (KSEW) با ترکیه ناوچه‌های کلاس میلگم/بابر و با چین زیردریایی‌های کلاس هنگور را می‌سازد. در حوزه راهبردی، موشک‌های بالستیک شاهین و غوری و کروز بابر، و پهپادهایی چون شاهپر-۲، نشان می‌دهند که این کشور همه شاخه‌های دفاعی را فعال نگه داشته و بصورت هدفمند در حال توسعه صنایع بومی دفاعی و اکوسیستم نظامی‌اش است.

این تصاویر اما وقتی در کنار وضعیت ایران قرار می‌گیرند، خلا معناداری را آشکار می‌کند. ایران در حوزه موشکی و پهپادی به دستاوردهای مهمی رسیده که بی‌شک شرایط غیر قابل مقایسه ای با کشورهای این‌چنینی ترسیم می‌کند، اما در رسته جنگنده چندمنظوره مدرن، همچنان فاقد یک خط تولید عملیاتی است. در شرایطی که چین شریک راهبردی هر دو کشور محسوب می‌شود، پیوند دادن این رابطه با تجربه عملیاتی پاکستان در پروژه «تندر» می‌تواند زمینه‌ساز یک هم‌افزایی واقعی باشد؛ همکاری‌ای که نه صرفا انتقال فناوری، بلکه تعریف یک پلتفرم مشترک برای تأمین نیاز داخلی و حضور در بازار صادراتی را هدف بگیرد.

آسمان امن تنها با رادار و سامانه‌های موشکی ساخته نمی‌شود؛ ستون هوایی آن‌قدر حیاتی است که نبودش می‌تواند کل معماری پدافندی را بی‌اثر کند. امروز حلقه دفاع هوایی ایران، بدون ناوگانی از جنگنده‌های چندمنظوره مدرن، ناقص بوده و پر کردن این خلا نه یک گزینه لوکس، بلکه ضرورتی راهبردی است؛ ضرورتی که تعیین می‌کند در مواجهه با تهدیدات، ایران بازیگر فعال در آسمان باشد یا تماشاگر اتوبان های هوایی خویش در مواقع بحران.

خبرنگار: مصطفی قنوانی

انتهای پیام/

کد خبر: 1277595

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =