یکم شهریور ماه روز پزشک و سالروز بزرگداشت شیخالرئیس ابنسینا، نه تنها یادآور مقام والای پزشکی و دانش در تاریخ ایران و جهان است؛ بلکه فرصتی دوباره برای تأمل بر جایگاه امروزین این حرفه خطیر در جامعهء ماست.
ابنسینا فیلسوف و پزشک بزرگ ایرانی، قرنها پیش در زمانی که هنوز دانش پزشکی در بسیاری از نقاط جهان در تاریکی جهل و خرافه بهسر میبرد؛ با آثاری چون قانون در طب و شفا چراغی در راه بشریت افروخت. آثار او به زبانهای مختلف ترجمه شد و تا قرنها در دانشگاههای معتبر اروپا مرجع آموزش پزشکی بود. این خود نشان میدهد که پزشکی در ایران نه تنها سابقهای طولانی دارد، بلکه ریشههای عمیق آن در اندیشه و فرهنگ ایرانی-اسلامی تنیده است.
اما یادآوری ابنسینا تنها یک ستایش تاریخی نیست. نام او به ما متذکر میشود که پزشکی صرفاً حرفهای برای درمان دردهای جسمانی نیست بلکه رسالتی انسانی، اخلاقی و حتی فلسفی دارد. پزشکی یعنی شناخت انسان در تمام ابعادش؛ جسمانی، روانی و معنوی و شاید همین نگاه جامع ابنسینا بود که او را در ردیف بزرگترین متفکران و طبیبان جهان قرار داد.
با این حال امروز که به نام روز پزشک میرسیم، نمیتوان تنها به تجلیل و ستایش بسنده کرد. باید پرسید: جایگاه واقعی پزشک در جامعه امروز کجاست؟ پزشکان ما در خط مقدم مبارزه با بیماریها، بحرانها و حتی فراگیریهایی همچون کرونا ایستادند و بارها با جان و سلامت خود هزینه دادهاند. از سوی دیگر نقدهایی نیز متوجه جامعه پزشکی است؛ نقدهایی درباره فاصله گرفتن از اخلاق پزشکی، تجاری شدن برخی حوزهها و شکاف میان پزشک و بیمار. این انتقادها اگرچه تلخاند، اما نادیده گرفتنشان تنها به فرسایش اعتماد عمومی منجر خواهد شد.
روز پزشک باید فرصتی باشد برای بازاندیشی در نظام سلامت کشور؛ چگونه میتوان میان علم و انسانیت در حرفه پزشکی تعادل برقرار کرد؟ چه راهکارهایی وجود دارد که از مهاجرت گسترده پزشکان و فرسایش سرمایه انسانی جلوگیری کند و چگونه میتوان میراث ابنسینا را نه فقط در کتابها، بلکه در عمل و رفتار حرفهای امروزین پزشکان احیا نمود؟
فراموش نکنیم که تکریم پزشک، تنها با نصب بنر و ارسال پیام تبریک محقق نمیشود. تکریم واقعی، در ایجاد شرایط عادلانه کاری حمایت از تحقیقات علمی، فراهم آوردن امکانات درمانی بهروز و تقویت رابطه انسانی میان پزشک و بیمار معنا پیدا میکند.
امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمندیم که به وصیت نانوشته ابنسینا گوش سپاریم: پزشکی، هنر حفظ و بازگرداندن زندگی است؛ هنری که باید بر پایه دانش و اخلاق همزمان بنا شود، اگر چنین شود، پزشک نه صرفاً درمانگر بیماری، که همراه و راهنمای زندگی خواهد بود.
در نهایت، باید بپذیریم که جامعه سالم بدون پزشکان دلسوز و آگاه ممکن نیست و پزشکان نیز بدون حمایتهای عادلانه نمیتوانند رسالت تاریخی و انسانی خود را بهدرستی به انجام برسانند. همانطور که ابنسینا در قرون گذشته توانست علم و اخلاق را در هم بیامیزد و الگویی جاودان برای همه نسلها بر جای بگذارد؛ امروز نیز ما نیازمند الگوبرداری از همان نگاه جامع هستیم. نگاهی که علم را در خدمت انسانیت قرار میدهد و پزشکی را نه صرفاً یک شغل بلکه راهی برای تعالی جامعه میداند.
*فعال رسانهای
انتهای یادداشت/
نظر شما