افضل السادات حسینی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در گفتگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز گفت: آموزش عالی کشور با یک بحران جدی روبروست. مدتها است که به دلیل کاهش کیفیت آموزشی و ازدیاد بیرویه دانشگاهها، از وضعیت حاکم بر نظام آموزشی رنج میبریم.
وی افزود: شاهد شکلگیری تعداد زیادی دانشگاه دولتی و غیردولتی بودهایم؛ اما این گسترش کمی، به ارتقاء کیفیت آموزشی منجر نشده است. در حالی که بسیاری از دانشگاههای دنیا در رتبهبندیهای برتر جهانی جای گرفتهاند، متأسفانه دانشگاههای ما نتوانستهاند در این رتبهبندیها درخشش قابل توجهی داشته باشند.
حسینی عنوان کرد: مهمترین و اصلیترین معضل در آموزش عالی، نبود ارتباط میان دانشگاه و جامعه است. در کشور ما، هماهنگی لازم بین آموزش و پرورش و دانشگاهها وجود ندارد؛ این در حالی است که در کشورهای دیگر، نظامهای آموزشی و دانشگاهها ارتباطات تنگاتنگی با یکدیگر دارند.
استاد دانشگاه بیان کرد: در میان تمام معضلات و مشکلات پیچیدهای که آموزش عالی اکنون با آنها دست و پنجه نرم میکند؛ از جمله آموزش سنتی و پدیده فروش پایاننامه، کوتاه کردن دوره چهار ساله کارشناسی به سه سال، تأثیری در رشد و شکوفایی دانشجویان نخواهد داشت.
وی در ادامه افزود: تنها نکته مثبتی که این اتفاق میتواند به همراه داشته باشد، حذف رشتههای دانشگاهی نامرتبط و واحدهایی است که عملاً به کار دانشجویان نمیآیند. این امر فرصتی برای تمرکز بیشتر بر دروس اصلی و مهم را فراهم میکند. اما اگر این تغییرات به کاهش واحدهای درسی اصلی و مهم منجر شود، میتواند بسیار آسیبزا باشد.
حسینی اظهار کرد: برخی دروس که برای تربیت نیروهای متخصص ضروری هستند، نه تنها نباید کاهش یابند، بلکه باید تعداد آنها افزایش یابد. متأسفانه واحدهایی مانند کارورزی که در سطح جهانی بر اهمیت آن تأکید فراوانی میشود، در کشور ما جدی گرفته نشده است.
وی افزود: اگر دانشجویان در هر رشتهای بتوانند علاوه بر تحصیل، تجربههای عملی کسب کرده و دانش خود را به کار گیرند، آنگاه میتوانیم شاهد تحولی بنیادین در نظام آموزشی باشیم.
استاد دانشگاه بیان کرد: در غیر این صورت، کم یا زیاد کردن طول دوره تحصیلی، تأثیری بر بهبود نظام آموزشی نخواهد داشت. اگر این تغییر بدون آسیبشناسی دقیق صورت گیرد، نتیجهاش این خواهد بود که دانشجویانی که قبلاً پس از چهار سال به کارشناس بیکار تبدیل میشدند، اکنون پس از سه سال به فارغالتحصیل بیکار تبدیل خواهند شد.
حسینی گفت: ایجاد تحولات آموزشی نیازمند پژوهش، تفکر عمیق، بازنگری مستمر و تشکیل شوراهای پژوهشی و تحقیقاتی قدرتمند است؛ چراکه مشکلات آموزش عالی ریشهای و زیربنایی هستند.
وی افزود: به عنوان مثال فرد باید از همان دوران مدرسه با روش تحقیق آشنا شده باشد تا وقتی وارد دانشگاه میشود، با این مفاهیم غریبه نباشد؛ اما در دانشگاهها هنوز درگیر آموزش روشهای پروپوزالنویسی، اصول تحقیق و طرح پژوهش به دانشجویان هستیم.
استاد دانشگاه بیان کرد: اگر مبنای تغییرات آموزشی بر چگونه یاد گرفتن متمرکز باشد، میتواند نتایج بسیار خوبی به همراه داشته باشد؛ اما اگر این تغییرات صرفاً برای حل مشکلات آموزش عالی و سیستم دانشگاهی به شکل سطحی باشد، آنگاه تحولی مثبت را رقم نخواهد زد.
وی افزود: دانشگاه نیازمند تحول بر اساس شیوههای خلاقانه و نوآورانه است. این یعنی ضرورت دارد که به خلاقیت آموزشی در دانشگاه توجه شود و شیوههای نوین و خلاقانه محور آموزش باشند.
حسینی اظهار کرد: همچنین، خلاقیت و نوآوری باید در فعالیتهای علمی و در پایاننامههای کارشناسی ارشد و دکتری دانشجویان جای داشته باشد. در دورههای کارشناسی نیز باید زمینهسازی مناسب برای ایجاد چنین فرصتی انجام شود.
انتهای پیام/
نظر شما