کوههای سترگ زاگرس، نه تنها یک رشتهکوه جغرافیایی، بلکه تجسمی عینی از استقامت، مردانگی و تعهد ملت ایران در برابر متجاوزان در هشت سال دفاع مقدس بود. این رشتهکوه عظیم که از شمال غربی تا جنوب شرقی ایران امتداد دارد و شامل بخشهایی از استانهای آذربایجان غربی (ارتفاعات مرزی)، کردستان، کرمانشاه، ایلام، لرستان، و کهگیلویه و بویراحمد میشود، در طول جنگ، نقشی حیاتی در موازنه استراتژیک نبرد ایفا کرد.
زاگرس، به دلیل ساختار زمینشناختی خاص خود—شامل قلههای مرتفع، درههای عمیق، غارهای متعدد و پوشش گیاهی متراکم—از همان روزهای آغازین تجاوز، به صورت طبیعی به یک سنگر دفاعی تبدیل شد. این منطقه که از دیرباز مهد دلاوران و عشایر غیور بوده است، در دوران جنگ، به خط مقدم جبههای نابرابر اما پیروزمند تبدیل شد. حماسه زاگرس، صرفاً مجموعهای از عملیاتهای نظامی در ارتفاعات صعبالعبور نیست؛ بلکه قصه همدلی، ایثار و حضور همیشگی مردمانی است که سرزمین خود را چونان خانهای مقدس محافظت کردند. این کوهستان، شاهد لحظاتی بود که اراده انسان بر محدودیتهای طبیعی غلبه کرد و دشمن متجاوز را در باتلاق زمین و زمان خود اسیر ساخت.
مردم زاگرسنشین، از هر قوم و ایل، با تکیه بر دانش ذاتی خود از مسیرها و غارهای این کوهستان، نیروی پشتیبانی منحصر به فردی را برای رزمندگان فراهم آوردند. عشایر و مردمی که زندگیشان با کوه و طبیعت گره خورده بود، بهترین راهنمایان، دیدهبانان و مدافعان این جبهه بودند. آمادگی جسمانی و آشنایی آنها با تغییرات ناگهانی آب و هوای کوهستان، مزیتی بود که هیچ نیروی آموزشدیده خارجی قادر به تقلید آن نبود.
نقشآفرینی رزمندگان این خطه که شامل استانهای مختلفی از جمله لرستان، ایلام، کرمانشاه، خوزستان (بخشهای کوهستانی مریوان و اندیمشک) و کهگیلویه و بویراحمد بود، باعث شد مناطقی از زاگرس، به ویژه در غرب کشور (استانهای ایلام و کرمانشاه)، به دلیل هممرز بودن با عراق، بلافاصله پس از تجاوز درگیر شوند. در این مناطق، به دلیل ماهیت دشوار زمین، نفوذ و عملیاتهای مکانیزه دشمن عملاً کند و پرهزینه میشد. حضور ثابت و شجاعانه نیروهای محلی (بسیج مردمی، عشایر، و نیروهای سپاه و ارتش) مانع از پیشرویهای استراتژیک متجاوز برای رسیدن به شهرهای عمق کشور مانند اندیمشک، خرمآباد و ایلام شد. این ایستادگیهای اولیه، فرصت سازماندهی مجدد نیروهای کشور را فراهم آورد.
ماهیت جنگ در زاگرس، جنگ ارتفاعات بود. تصرف هر قله، به معنای کنترل دید و تیراندازی بر دشتها و مسیرهای تدارکاتی بود. این دلاوران، در عملیاتهایی که نیاز به حضور در ارتفاعات صعبالعبور داشت، نقشی حیاتی داشتند. نیروهای بومی با استفاده از دانش خود از مسیرهای مخفی، عملیاتهای شناسایی دقیقی انجام میدادند. کمینها و درگیریهای نامتقارن در دل کوهها، ضربات سنگینی بر ستونهای تدارکاتی و یگانهای پیشروی دشمن وارد میکرد.
سلحشوری رزمندگان کهگیلویه و بویراحمد (که نیروی پیاده بسیار زبدهای داشتند)، ایلام و کرمانشاه در عملیاتهایی چون «فتح المبین» و مراحل کوهستانی «بیتالمقدس»، به خوبی نمایان شد. این مناطق غالباً محل استقرار قرارگاههای اصلی فرماندهی دشمن نیز بودند و آزادسازی آنها نیازمند یک نبرد تمام عیار کوهستانی بود.
زاگرس به دلیل موقعیت استراتژیک خود در غرب و مرکز ایران، میزبان نبردهایی بود که اغلب در ارتفاعات بالا و در شرایط آب و هوایی سخت (سرمای گزنده زمستان و گرمای شدید تابستان در برخی دامنهها) انجام میگرفت. پیچیدگیهای لجستیکی این عملیاتها در جایی به اوج میرسید که حمل تجهیزات سنگین و حتی مهمات، عمدتاً به صورت کولهکشی یا توسط قاطرها صورت میگرفت.
حماسه زاگرس تنها متعلق به لباس رزم نبوده است. مردم روستایی و عشایری این مناطق، با وجود محرومیتها و دوری از امکانات شهری، جبهه تدارکات غیررسمی را تشکیل دادند. مقاومت مردمی در زاگرس یک سیستم پشتیبانی لجستیکی خودجوش و بیوقفه بود.
آمار شهدا و جانبازان در استانهای زاگرسنشین، به ویژه در مناطق مرزی مانند ایلام و کرمانشاه، به نسبت جمعیت بسیار بالا بود. این آمار، سندی از تعهد بیچون و چرای این مردم به خاک خود است. برای مثال، بسیاری از جوانان عشایر، پس از بازگشت از جبهه، به دلیل استقرار طولانی مدت در مناطق جنگی آلوده به مین و مواد شیمیایی (که اغلب در مسیرهای کوهستانی رخ میداد)، دچار مشکلات طولانیمدت جسمی شدند.
حماسه جبهه مقاومت در قلب زاگرس، درسی بزرگ از ایستادگی در برابر سختیهاست. این منطقه نمادی شد از اینکه چگونه طبیعت سخت و مردمی سختکوش میتوانند یک دژ دفاعی شکستناپذیر بسازند. در طول هشت سال جنگ، زاگرس به عنوان یک سد دفاعی غیرقابل نفوذ عمل کرد و مانع از تحقق اهداف عمق استراتژیک رژیم بعث عراق شد.
نبوغ ایرانی در به کارگیری تضاد بین طبیعت کوهستانی و توانمندی نیروهای بومی، برگ زرینی در تاریخ نظامی ایران است. این منطقه نشان داد که حتی پیشرفتهترین تجهیزات نظامی نیز در برابر اراده مصمم ملتی که بر خاک خودایستاده است، کارایی خود را از دست میدهد.
یاد شهیدان و رزمندگان زاگرس، تا ابد به عنوان الگویی از شجاعت ملی و تعهد به خاک و میهن باقی خواهد ماند. زاگرس، نه فقط یک جغرافیا، بلکه یک قهرمان در تاریخ دفاع مقدس ایران است که با سختیهای خود، تاریخساز شد.
سعیده صداقت نژاد_فعال رسانه
انتهای یادداشت/
نظر شما