گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز- در روزگار امروز که عرصهی روایتهای جنگ و مقاومت، همچنان یکی از مهمترین حوزههای ادبیات سیاسی و تاریخی است، انتشار کتاب «سرهنگ ربایی» اثر حمید داودآبادی به همت انتشارات شهید کاظمی سبکی تازه در حوزهی روایت مستند عملیاتهای اطلاعاتی به وجود آورده است. این کتاب، ماجرای ربایش سرهنگ اسرائیلی حنان تننباوم را از بلژیک تا بیروت دنبال میکند و در عین حال، پیوندی میان اقدامات مقاومت لبنان و تلاش برای یافتن سرنخی برای سرنوشت حاج احمد متوسلیان برقرار میسازد.
کتاب دارای ۲۰۸ صفحه و در قالب شومیز منتشر شده است. عنوان فرعی آن نیز گویای دامنهی جغرافیایی ماجراست: «عملیات ربایش سرهنگ اسرائیلی حنان تننباوم از بلژیک تا بیروت». نویسنده از همان ابتدا موضع خود را بهصورت یک روایت مستند اعلام میکند؛ روایتی که میکوشد همراه با اسناد، ارجاع به مصاحبهها و روایتهای متقن، خواننده را در فضایی شبهتحقیقاتی قرار دهد.
در مقدمه یا بخشهای آغازین اثر، داودآبادی بر ضرورت بازخوانی رویدادهایی که در لبههای خارج از حافظه عمومی قرار دارند تأکید میکند و این عملیات را یکی از برگ برندههای مقاومت لبنان در معادلات تبادل اسرا معرفی میسازد. یکی از عناصر ساختاری مهم کتاب، استفاده از ترکیب روایت خطی (از ربایش در اروپا تا انتقال به لبنان) با بخشهای متناوب که به وضعیت اسارت، تبادل و ابعاد پنهان پشت صحنه میپردازند، است.
نثر کتاب بهزعم برخی نقدهای منتشر شده، روان است و تلاش شده تا از پیچیدگیهای صرف داستانپردازی دوری شود، به گونهای که خواننده عادی نیز بتواند با آن ارتباط برقرار کند. با این حال، این سادگی در خدمت روایت و فهم است نه کلیگویی صرف.
در کانون اثر، رخدادی است که کمتر برای عموم شناخته شده است؛ ربایش حنان تننباوم، شخصیتی که به ظاهر تاجر و فعال در عرصه اقتصادی بود، اما در واقع دارای ارتباطاتی امنیتی با رژیم صهیونیستی به عنوان مشاور امنیت نخستوزیر این رژیم معرفی میشود. عملیات ربایش از اروپا (بلژیک) آغاز میشود و پس از طی مراحل متعدد عملیاتی و اطلاعاتی، پرونده به بیروت کشیده میشود.
یکی از نکات تأملبرانگیز، اتصال این عملیات به موضوع آزادی یا یافتن سرنخی درباره حاج احمد متوسلیان و همراهانش است؛ یعنی انگیزهی این ربایش صرفاً جنبهی نمایشی یا فشار مطلق نبوده، بلکه هدف اطلاعاتی و تبادلی داشته است. داودآبادی تلاش کرده است نشان دهد که نیروهای مقاومت لبنان با بهرهگیری از همکاری شبکههای مخفی در اروپا، توانستند تننباوم را دستگیر کنند و سپس از او به عنوان اهرم فشار در مذاکرات استفاده نمایند.
در این مسیر، کتاب به جزئیاتی مثل مسیر انتقال، تأمین امنیت عملیاتی، ملاحظات پنهان دیپلماتیک و فشارهای اطلاعاتی پرداخته است. یکی از برجستهترین نقاطی که اثر بر آن دست میگذارد، مرحله تبادل است. چگونه مدافعان مقاومت لبنان موفق شدند تننباوم را بهعنوان یک سند ارزشمند در برابر صدها اسیر و پیکر شهید مبادله کنند.
کتاب با وجود جایگاهش در میان آثار مقاومت و روایتهای امنیتی، چند مزیت قابل تأمل دارد. نویسنده تلاش کرده از اسناد منتشر شده، گزارشها و مصاحبههایی که پیشتر کمتر بازتاب یافتهاند، استفاده کند تا روایت خود را تقویت نماید.
این ماجرا در حافظه عمومی کمتر مطرح شده بود و کتاب «سرهنگ ربایی» این توان دارد تا به آگاهسازی نسل جدید در مورد عملیات لبهای مقاومت کمک کند و یکی از دستاوردهای اثر، ترسیم ارتباط میان عملیات میدانی و عرصه دیپلماسی تبادل اسراست، که در ادبیات مقاومت کمتر به آن پرداخته شده است.
با این حال، از منظر نقد ژورنالیستی میتوان به نکاتی اشاره کرد و آن اینکه نوعی گزینش در منابع ممکن است حضور داشته باشد؛ یعنی نویسنده ناچار است بر منابعی که دسترس دارد تکیه کند و این میتواند باعث سوگیری شود از سوی دیگر فضای امنیتی عملیات و اطلاعاتی، ذاتاً معمایی است و بعضی بخشها ناگزیر به حدس و گمان نزدیک میشوند؛ خواننده باید بین روایت مستند و بخشهایی که امکان ابهام دارد، تمایز قائل شود.
در مواردی ممکن است تأکید بر وجه مقاومت و قهرمانی کمرنگ شود، اما خوانندهای که منتظر تحلیلهای انتقادی یا نگاه چندوجهی است، احتمالاً کاستیهایی احساس کند. البته نویسنده خود اعلام نکرده است که میخواهد کار تحقیقی خالص ارائه دهد؛ بلکه روایت مستندی با نگاه مقاومت را هدف گرفته است.
کیانوش رضایی خبرنگار*
انتهای پیام/
نظر شما