در روزهایی که منطقه پس از جنگ ۱۲روزه در آستانه یک جابهجایی بزرگ روایی قرار گرفته و اتاقهای عملیات رسانهای دشمن با تمام توان تلاش میکنند پیروزی میدان مقاومت را وارونه نشان دهند، رهبر انقلاب در یک سخنرانی کمنظیر، مخاطب خود را نه مسئولان، نه نخبگان، بلکه مستقیماً مردم ایران قرار دادند. این انتخاب، یک اتفاق معمولی نبود؛ بلکه نشانهای از آغاز یک مرحله جدید در نبرد روایتهاست، مرحلهای که در آن دیگر نمیتوان به روایتهای رسمی بدون همراهسازی مردم تکیه کرد. در این سخنرانی چند پیام کلیدی به وضوح دیده میشد، دشمن در حال بازسازی جنگ روانی پس از شکست میدانی است؛ جنگ هنوز تمام نشده؛ مأموریت اصلی در جبهه افکار عمومی تازه شروع شده و نقش مردم در این مرحله تعیینکنندهتر از همیشه است.
رهبر انقلاب بهصراحت فرمودند: «دشمن اگر در جنگ سخت شکست بخورد، تلاش میکند در میدان ذهنها پیروز شود.» همین جمله، قلب تحلیل ماست. آنچه اکنون در جریان است، جنگی برای تغییر برداشت مردم از واقعیتهای میدانی است. آمریکا، اسرائیل و شبکه رسانهای غرب با شکست در زمین، بهسرعت به آسمان رسانه پناه بردهاند تا تصویرِ شکست را تبدیل به برداشتِ پیروزی کنند. این همان چیزی است که رهبر انقلاب سالهاست درباره آن هشدار دادهاند: «اگر روایت درست نداشته باشیم، دشمن با روایت غلط ذهنها را فتح میکند.» اهمیت این سخن وقتی روشن میشود که ببینیم از پایان جنگ ۱۲روزه تا همین امروز، چطور همه ابزارها از CNN تا BBC و از موساد تا تیمهای عملیات روانی آمریکا، بهجای تحلیل نتیجه نظامی، روی اثر روانی و احساس مردم تمرکز کردهاند.
اما در این میان یک نکته اساسی وجود دارد، چرا رهبر انقلاب اینبار مستقیماً با مردم سخن گفتند؟ پاسخ روشن است، مسئولیت تبیین در ایران ضعیف است و اتکا به دستگاههای رسمی کافی نیست. بسیاری از مدیران کشور هنوز آگاهی دقیقی از جنگ شناختی ندارند و فکر میکنند جنگ فقط در مرزهاست. درحالیکه مرز اصلی امروز ذهن مردم است. این همان چیزی است که رهبر انقلاب با زبان صریح و بیواسطه بیان کردند: «نباید اجازه دهیم دشمن با عملیات روانی واقعیت را پنهان کند.» یعنی اگر رسانه داخلی کند باشد یا خالی از قدرت اقناع، مردم باید خود میداندار روایت باشند.
در تحلیل ژورنالیستی این سخنرانی، یک نکته بسیار مهم دیده میشود، رهبر انقلاب عملاً نقشه راه جنگ نرم پس از جنگ ۱۲روزه را ترسیم کردند. ایشان تأکید کردند که دشمن با موجسازی رسانهای به دنبال شکستن روحیه مردم ایران و منطقه است. این دقیقاً همان جایی است که نقش مردم پررنگ میشود. چرا؟ زیرا تجربه سالهای اخیر نشان داده مردم ایران در بزنگاهها با هوشمندی، روایت واقعی را از روایت جعلی تشخیص دادهاند. حضورشان در صحنههای مختلف، نقاب عملیات روانی دشمن را بارها پاره کرده است. همین ظرفیت اجتماعی، بزرگترین نقطه قوت کشور در نبرد روایتهاست.
اما بخش مهمتر سخنرانی رهبر انقلاب، هشدار نسبت به بازی چندلایه دشمن بود. ایشان اشاره کردند که آمریکاییها میخواهند بعد از شکست، از دو مسیر وارد شوند: یک مسیر فشار رسانهای و مسیری دیگر فشار سیاسی و امنیتی.
یعنی آمریکا تلاش میکند تصویر ایرانِ پیروز در میدان را تبدیل به ایرانِ تحت فشار در سیاست کند. این نقطه دقیقی است که تحلیلگران سیاسی آن را بازی دوم پس از جنگ مینامند. در این مرحله، دشمن بهدنبال مدیریت ادراک عمومی در ایران و منطقه است. آنها فهمیدهاند که پیروزی ایران در جنگ ۱۲روزه، بر اعتبار منطقهای ایران افزوده و روایت مقاومت را تثبیت کرده است؛ پس باید این روایت را تخریب کنند.
رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان بر وحدت مردم و مقاومت در برابر فشارهای خارجی و داخلی تأکید کردند. این بخش یک پیام راهبردی داشت: جنگ رسانهای دشمن زمانی اثر میکند که داخل، دچار تفرقه و خطکشیهای سطحی شود. اما مردم ایران نشان دادهاند که درک درستی از منافع ملی دارند و در بزنگاهها پشت کشور ایستادهاند. این پیام، هم آرامبخش است، هم هشدار، هم نقشه راه.
در جمعبندی سخنرانی، رهبر انقلاب یک نکته کلیدی را روشن کردند: «پیروزی واقعی، پیروزی در میدان ذهنهاست.» این سخن، عصاره نبرد امروز است. اگر مردم روایت درست را بدانند، اگر باور ملی تقویت شود، اگر دستگاهها وظیفه تبیین را جدی بگیرند، اگر رسانهها از خواب بیدار شوند و اگر جامعه بداند که جنگ رسانهای ادامه جنگ نظامی است، دشمن حتی با میلیاردها دلار عملیات روانی، باز هم شکست خواهد خورد.
این سخنرانی فقط یک توصیه اخلاقی نبود؛ یک نقشه جنگ بود و مردمی که این نقشه را بفهمند، در جنگ روایتها شکستناپذیر خواهند شد.
پژوهشگر رسانه و فرهنگ
انتهای پیام/
نظر شما