همدان، استانی با تاریخ کشاورزی دیرینه، امروز میان مزارع و مرغداریها با بحرانی روبهروست که شاید کمتر به چشم میآید اما تبعاتش میتواند برای سفرهٔ مردم و اقتصاد محلی سهمگین باشد. کمبود و تأخیر در تأمین نهادههای دامی خوراک طیور، کنجاله، دان و مکمل سایهای سنگین بر مرغداران انداخته؛ سایهای که اول بر دامنهٔ تولید، سپس بر قیمت گوشت و تخممرغ و در نهایت بر توان معیشتی خانوارها سنگینی خواهد کرد.
در بسیاری از مرغداریهای کوچک و متوسط همدان، روزگار به این شکل است: هر ماه یا هر فصل، باید قسمتی از نیاز دان طیور از بازار آزاد تهیه شود دان بازاری که قیمتش چند برابر نرخ مصوب است. در چنین شرایطی، هزینهٔ تولید بالا میرود، حاشیه سود کاهش مییابد و بسیاری از تولیدکنندگان مجبور میشوند تعداد مرغهای خود را کم کنند، یا کیفیت خوراک را پایین بیاورند؛ کاری که نتیجهاش کاهش سلامت تولید و افت کیفیت گوشت و تخممرغ است. این یعنی زنجیرهٔ تولید و در نهایت زنجیرهٔ تأمین مصرفکننده، شکنندهتر میشود.
بحران نهاده دامی فقط یک مشکل فنی نیست؛ نمایانگر ضعف ساختارهای سیاستگذاری، توزیع و مدیریت است. وقتی تخصیص و توزیع کنجاله و دان به موقع انجام نشود، وقتی نظارت بر بازار آزاد ضعیف است، وقتی کشاورز و مرغدار ناچار به خرید پرهزینه میشود، معنایش این است که سیستم حمایتی نتوانسته ضمانت تولید را بر عهده بگیرد. همدان، استانی که پتانسیل کشاورزی و پرورش طیور دارد، امروز با تهدیدی مواجه است که میتواند تولید داخل را آسیبپذیر کند در زمانی که کشور به خودکفایی غذایی نیاز بیشتری دارد.
در این میان، مردم در صف نهایی تأمین گوشت و تخممرغ قرار دارند. وقتی تولیدکننده مجبور به کاهش تولید یا افزایش قیمت میشود، فشار بر مصرفکننده نهایی میافتد. افزایش هزینهها در زنجیره، بدون شک به افزایش قیمت در بازار میانجامد؛ چیزی که برای خانوارهای کمدرآمد به معنی کوچک شدن وعدهها، کاهش سهم غذایی حیاتی و ناامنی غذایی است. بحران نهاده دامی اگر جدی گرفته نشود، تهماندهٔ امید بسیاری میتواند زیر آوار گرانی و کمبود مدفون شود.
کمبود دان و کنجاله مرغداری در ایران، سالهاست صنعت مرغداری را زیر فشار گذاشته فشاری که از مرغداریهای بزرگ تا مرغداریهای کوچک در استانهایی مانند همدان را درگیر کرده. زمانی که تأمین نهاده با تأخیر همراه است یا قیمتها به قیمت بازار آزاد گره میخورند، هزینه تولید بالا میرود. نتیجه این میشود که بسیاری از مرغداران یا مجبورند مرغهای خود را بفروشند، یا تولید را کاهش دهند، یا با خوراک غیراصولی ادامه دهند؛ یعنی تغذیهای که نه استاندارد است، نه مطمئن. این به معنای افت کیفیت در گوشت و تخممرغ، افزایش ضریب مرگ و میر در طیور و در نهایت کمبود در عرضه بازار است.
افزایش هزینه تولید در کنار کاهش عرضه، ترکیب خطرناکی برای بازار مصرفکننده است. وقتی قیمت دان بالا میرود، مرغدار هزینه را به قیمت تمام شده اضافه میکند؛ اگر توان مصرفکننده پایین باشد، تولیدکننده مجبور میشود تولیدش را کاهش دهد یا بازارش را ترک کند. این وضعیت منجر به نوسان شدید قیمت گوشت و تخممرغ میشود؛ کالاهایی که جزو سبد غذایی پایه خانوارند. برای استانی مثل همدان، این نوسان یعنی فشار بیشتر بر خانوادهها، کاهش امنیت غذایی و بیاعتمادی به زنجیره تولید محلی.
مشکل فقط در تولید نیست؛ در سیاستگذاری و نظارت است. وقتی تأمین نهاده دامی به تعهدات زمانبندی شده تبدیل نمیشود، یعنی ساختار توزیع و پشتیبانی دامی کارآمد نیست. بازار آزاد با قیمت چند برابر، جایگزین منابع رسمی میشود؛ نظارت کمرنگ میماند؛ مرغدار مجبور است تصمیم بگیرد بین ادامه کار با ریسک یا تعطیل شدن. نتیجه این میشود که تولید پایدار دشوار میشود؛ سرمایهگذاری خطر بالا میگیرد؛ و کشاورز و مرغدار بیثبات میشوند.
برای همدان این وضعیت هشداردهنده است. استانی با سابقه کشاورزی و دامپروری، که باید ظرفیت تولید داخل آن به تثبیت برسد. اما وقتی نهاده وارداتی دان، کنجاله، مکمل مرتب تأخیر دارد یا گران است، چرخه تولید به هم میریزد. این یعنی وابستگی دوباره به بازار آزاد، واردات، گرانی برای مصرفکننده و در نهایت کاهش امنیت غذایی.
اگر توجه نکنیم، نتیجه این بحران فقط برای مرغدار نیست؛ برای کل مردم استان است. قیمت گوشت و تخممرغ بالا میرود، عرضه نامطمئن میشود، و آنهایی که نیاز بیشتری دارند خانوارهای محروم بیشترین ضرر را میبینند. همدان، با آن خاک زرخیز و مردمان زحمتکش، سزاوار نیست که در بحران نهاده و کوتاهیهای مدیریتی گرفتار شود.
راه عبور از بحران نهادههای دامی در همدان، نیازمند همگرایی سیاستگذاری، مدیریت تولید و بازاریابی است. اولین گام، برنامهریزی دقیق برای تأمین به موقع و منظم دان و کنجاله است. این یعنی ایجاد یک زنجیره تأمین شفاف که از واردکننده تا مرغدار و بازار نهایی تحت نظارت قرار گیرد؛ بهطوری که هر تأخیر و کمبودی فوراً قابل پیگیری باشد.
دوم، مدیریت بازاریابی و قیمتگذاری هوشمند است؛ مرغدار باید انگیزه داشته باشد تا تولید را ادامه دهد و در عین حال مصرفکننده پایدار و توانمند باقی بماند. نمونه موفق در برخی استانها نشان داده که ایجاد صندوق حمایتی یا خرید تضمینی خوراک با قیمت مصوب، نه تنها تولید را حفظ میکند بلکه جلوی رشد بازار آزاد و افزایش بیرویه قیمت را میگیرد. این همان تجربهای است که همدان میتواند از آن بهره ببرد.
سوم، سرمایهگذاری در ذخیرهسازی استراتژیک نهادهها است؛ سیلوها و انبارهایی که با ظرفیت کافی بتوانند نهادهها را ذخیره کنند تا در مواقع بحران، تولید متوقف نشود. ترکیب این ذخایر با برنامهریزی ماهانه و سالانه باعث میشود تولیدکننده در برابر نوسانات بازار مصون شود و امنیت غذایی استان حفظ گردد.
همدان با تاریخ کشاورزی و پرورش طیور خود، ظرفیت آن را دارد که نه تنها بحران را مدیریت کند، بلکه الگویی برای سایر استانها شود. سایه کمبود نهادهها میتواند به فرصتی برای بهبود زنجیره تأمین، افزایش بهرهوری و ارتقای امنیت غذایی تبدیل شود، اگر تصمیمگیران با جسارت، مسئولیتپذیری و نگاه استراتژیک وارد عمل شوند.
حسام رضایی کارشناسیارشد مدیریت بازاریابی و فعال رسانهای*
انتهای یادداشت./
نظر شما