به گزارش خبرنگار استانی ایسکانیوز از کرمان؛ رفسنجان، نامی که سالها با ثروت، باغهای پسته پررونق و تجارت جهانی گره خورده بود، امروز با چالش ویرانگر کمآبی مزمن و فرونشست زمین، درگیر تغییرات جمعیتی عمیق شده است. این شهرستان که قلب تپنده اقتصاد کشاورزی کرمان محسوب میشد، شاهد یک پدیده اجتماعی نگرانکننده به نام مهاجرت معکوس کشاورزان از دشتهای حاصلخیز خود به مناطق شهری یا استانهای دیگر است. این گزارش تحلیلی به بررسی دادههای آماری کسری مخزن آب و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از این جابهجایی جمعیتی بر بافت بومی و اقتصاد رفسنجان میپردازد.
دشت رفسنجان که روزگاری نگین کشاورزی کویری ایران بود، طی سه دهه اخیر با یک بحران بیسابقه در سفرههای آب زیرزمینی روبرو شده است. آمارهای رسمی وزارت نیرو نشان میدهد که میزان افت سطح آب در برخی مناطق رفسنجان از ۱ تا ۱.۵ متر در سال فراتر رفته است. این اعداد نه یک پیشبینی، بلکه دادههای قطعی هستند که حکایت از ورشکستگی آبی این دشت دارد. کسری مخزن تجمعی در حوزههای آبریز رفسنجان، این منطقه را در رده نقاط بحرانی کشور قرار داده است.
نتیجه این کسری مخزن، خشک شدن هزاران حلقه چاه کشاورزی و افزایش هزینههای گزاف حفاری برای کشاورزانی است که ناچارند برای رسیدن به آب، تا عمقهای چند صد متری زمین را حفر کنند. افزایش قیمت حاملهای انرژی برای پمپاژ آب از اعماق زیاد، سودآوری پسته را برای کشاورزان خرد و متوسط از بین برده است. این فشار اقتصادی، هسته اصلی پدیده مهاجرت معکوس را شکل داده است.
مهاجرت معکوس در بافت روستایی رفسنجان، یک پدیده کاملاً اقتصادی است. کشاورزانی که نسل اندر نسل به کار پسته مشغول بودند، امروز به دلیل عدم کفاف درآمد برای تأمین هزینههای آب و زندگی، ناچار به ترک مزارع و روستاهای خود هستند. جامعهشناسان محلی گزارش میدهند که تعداد خانوارهایی که طی یک دهه اخیر خانههای خود را در روستاها رها کردهاند یا با قیمتی بسیار نازل فروختهاند، روند صعودی دارد.
این مهاجران عمدتاً به دو گروه تقسیم میشوند: گروه اول که سرمایه اندکی در اختیار دارند، به حاشیهنشینی در خود شهر کرمان یا رفسنجان روی میآورند و به مشاغل خدماتی کمدرآمد مشغول میشوند. گروه دوم که توان مالی بهتری دارند، به استانهای دارای منابع آبی پایدار مانند شمال کشور یا استانهای غربی مهاجرت میکنند تا بتوانند سرمایه اندک خود را در بخشهای دیگر کشاورزی یا صنعتی نجات دهند. این جابهجایی، نه تنها تولید محلی را کاهش میدهد، بلکه ساختار اجتماعی و همبستگی روستایی را نیز به شدت متزلزل کرده است.
زوال اقتصاد پسته در رفسنجان، پیامدهای دومینویی بر کل زنجیره ارزش این محصول دارد. پسته رفسنجان یک برند جهانی است و هرگونه تضعیف تولید آن، اعتبار صادراتی استان را مخدوش میکند. علاوه بر خود کشاورزان، این بحران بر هزاران شغل وابسته در صنایع فرآوری، انبارداری، سورتینگ (دستهبندی) و حمل و نقل نیز تأثیر میگذارد.
آمارهای اشتغال محلی نشان میدهد که با کاهش تولید، تعداد کارگران فصلی و دائم مورد نیاز در پایانههای پسته نیز کاهش یافته است. سرمایهگذاران بخش فرآوری نیز به دلیل نااطمینانی در تولید، تمایلی به نوسازی تجهیزات و افزایش ظرفیت کارخانههای خود ندارند. در نتیجه، سرمایهگذاریهای غیرمولد و رکود در کسبوکارهای وابسته به پسته، یکی از اصلیترین پیامدهای مهاجرت کشاورزان است که آینده اقتصادی رفسنجان را در هالهای از ابهام قرار میدهد.
علاوه بر پیامدهای اجتماعی و اقتصادی، این برداشتهای افراطی منجر به پدیده ویرانگر فرونشست زمین شده است. فرونشست در رفسنجان به حدی جدی است که سازمان زمینشناسی نیز در خصوص آن هشدار داده است. آمارهای تحلیل فضایی حاکی از آن است که برخی از مناطق دشت رفسنجان سالانه تا ۲۰ سانتیمتر نشست میکنند.
این نشستها، به آسیب جدی به زیرساختهای حیاتی مانند جادهها، خطوط گاز، شبکههای انتقال برق و حتی ساختمانهای مسکونی و تاریخی منجر میشود. این خسارات کالبدی، نه تنها میلیاردها تومان هزینه ترمیم و بازسازی به دولت و شهرداری تحمیل میکند، بلکه امنیت جانی و مالی ساکنان را نیز به طور دائم به خطر میاندازد. فاجعه فرونشست، دیگر تنها یک چالش محیط زیستی نیست، بلکه یک بحران مهندسی زیرساخت است که به دلیل مهاجرت کشاورزان و متروکه شدن مزارع، کانون توجه بیشتری یافته است.
خبرنگار: زهرا اسکندری
انتهای پیام/
نظر شما