«بازمانده»؛ روایت کربلا و حماسه‌ای از مردمان نیشابور

«بازمانده» رمانی تاریخی ـ حماسی است به قلم امیرحسین روح‌نیا که داستان مردم نیشابور را، در روزگار پس از سقوط امپراتوری ساسانی، روایت می‌کند.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، این رمان به زندگی مردم، اسیران، بردگان و خانواده‌هایی می‌پردازد که در آن مقطع تاریخی در شهرهای نیشابور و بصره زندگی می‌کرده‌اند. این کتاب روایت استقامت، نبرد، رنج و تبعید ایرانیان، در قرن اول هجرت است. مردمی که درمیانه‌ی دورانی پرآشوب، در جست‌وجوی هویت و در تلاش برای بازپس‌گیری سرزمین خویش‌اند. نویسنده در «بازمانده» با تمرکز بر زندگی روزمره و روابط خانوادگی ـ اجتماعی، تأثیرات روانی، اقتصادی و اجتماعیِ فروپاشیِ یک تمدن را به تصویر کشیده است. «بازمانده» با روایتی چندلایه و شخصیت‌پردازی دقیق، داستانی ملموس از دوران گذارِ جامعه‌ی ایران، بعد از عهد ساسانیان است. این داستان مردمی است ‌که از جور خلفای اموی،‌ به خاندان رسول خدا و علویان پناه می‌برند و بدین طریق هویتی‌ تازه برای خویش می‌سازند.

داستانِ رمان «بازمانده» با دو روایت تنیده در هم پیش می‌رود. خراسان بزرگ و عراق عرب، دو جغرافیای مهمِ داستان‌اند. در شهر بصره، در سال۵۰.ه‌ق «عمّاربن‌حسان طائی» که از علویان و از هواخواهان خاندان رسول خداست، برده‌ای پارسی (آبتین) را از ارباب اُموی‌اَش می‌خرد و در خانه‌ی خود به او پناه می‌دهد. عمّار، مرد پارسی را به سبب سکوت مدام و زخم‌هایی که دارد «صامت‌بن‌الجرح» نام می‌گذارد. پس از مدتی معلوم می‌شود آن مرد، در جست‌وجوی خواهر گمشده‌اش (آناهید) است و سکوت و زخم‌هایش، نشان از رنج‌های عمیق او دارد. در خلال این خط داستانی، فضای اجتماعی بصره و روابط عمیق میان علویان با پارسیان، و تلاش مشترک آن‌ها برای مقابله با ظلم معاویه‌بن‌ابوسفیان و حاکم دست نشانده‌ی او، به تصویر کشده شده است.

در خط دیگر این رمان، سال‌ها قبل، در حدود سال ۲۶ه‌ق، در نیشابو، مردم به سرکردگی «فریبرز» در آستانه‌ی حمله‌ی سربازان خلیفه‌ی سوم به شهر، برای بقا و حفظ خانواده و هویت خویش تلاش می‌کنند. گریز، نبرد و امید به پیروزی و بازپس‌گیری سرزمین، اساس فصل‌هایی است که در نیشابور می‌گذرد.

در ادامه‌، داستان به سال۶۱.ه‌ق می‌رسد و اتفاق‌ها بیش ‌از پیش درهم تنیده می‌شوند. شخصیت‌ها رمان به اجبار تصمیم‌هایی می‌گیرند و کارهای دشواری انجام می‌دهند، که مسیر زندگی‌شان برای همیشه عوض می‌شود. آبتین در ادامه‌ی جست‌وجو برای یافتنش خواهرش، در روز یازدهم محرم به صحرای کربلا می‌رسد و آناهید را در میان اسرا میابد. او پس از طی ماجراهایی و دیدن انواع بلایا و مشاهده‌ی بدعهدی کوفیان و ظلم حاکم اموی به خاندان حسین‌به‌علی (ع)، موفق می‌شود، خواهرش را بعد از سال‌ها، در مسیر شام،‌ در کاروان اسرا ببیند و تازه آن وقت می‌فهمد آناهید در تمام این سال‌ها در خانه‌ی خاندان رسول خدا زیسته و ندیم علی‌بن‌حسین (ع) بوده است، آناهید این مسئولیت را زمانی می‌پذیرد، که می‌فهمد مادر آن حضرت،‌ ایرانی بوده‌اند و آناهید با نگهداری از ایشان هر روز به یاد ایران و نیشابور بوده است.

در نهایت خواهر و بردار، با تأثیری که از سال‌ها زندگی با خاندان رسول خدا گرفته‌اند و همچین با دیدن حوادث کربلا، ره‌سپار نیشابور می‌شوند، اما باز دست تقدیر برای آن‌ها سرنوشت دیگری رقم می‌زند و آن‌ها را در ابتدای آن سفر با ماجراهای جدید مواجهه می‌کند.

این اثر در چهارمین دوره جایزه ملی داستان حماسی، رتبه دوم را کسب کرده است.

انتهای پیام/

کد خبر: 1290792

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =