یکی از حاضران در جلسه اخیر هیات دولت با رهبر انقلاب میگوید، ایشان چند نوبت در دیدار مثالهایی فوتبالی زدند که موجب تعجب بعضی از حضار جلسه شد، مثلا در بخشی از توصیهها به تیم اقتصادی دولت اشاره به جنگندگی و دلاوری دروازهبان تیمملی -علیرضا بیرانوند- کردند و از تیم اقتصادی دولت خواستند مانند تیمملی فوتبال خصوصا دروازهبانمان برای حل مشکلات تلاش کنید یا در بخشی دیگر به تلاش تیمی بازیکنان تیمملی در مقابل اسپانیا اشاره میکنند و میگویند اگر همه تلاشتان را بکنید حتی اگر در ظاهر شکستی هم در کار باشد مردم و افکارعمومی از شما میپذیرند، کمااینکه در آن بازی اینطور شد-نقل به مضمون- این توصیفات را بگذارید در کنار دو پیام روحیهبخش رهبر انقلاب به اعضای تیمملی پس از بازیهای خوب مقابل اسپانیا و پرتغال که در کمتر از یکهفته صادر شد، اتفاقی که شاید در تاریخ مرجعیت بیسابقه باشد. علاوهبر اینها به یاد آورید سخنان جالب توجه رهبری را در دیدار روز اول نوروز و مثال قابلتامل و البته بهروز و واقعی تعصب روی باشگاههای خارجی مانند رئال در باب لزوم حمایت از کالای ایرانی.
اینکه اتفاقات فوتبالی در این سطح و با این جزئیات برای بالاترین مقام کشور اهمیت دارد هم یک فرصت بزرگ است و هم یک نماد قابلتامل، فرصتی بزرگ برای اهالی ورزش و فوتبال و نمادی تام و تمام برای مدیران، مسئولان و گروههای مرجع در جمهوری اسلامی درمورد این فرصت بزرگ فوتبالی و ورزشی که میتواند راهبردها و جهتگیریها را در این عرصه عوض کند. در سنوات گذشته مطالبی منتشر کردهایم و از ابعاد آن گفتهایم، اما از ظرفیت نمادین مساله کمتر سخن گفته شده است.
سخن گفتن رهبری از جزئیات مسالهای مانند فوتبال و تمثیل کردن آن برای مسائل حاکمیتی و مناسبات با اجزای حکومت و قوای گوناگون، پیامهای مهمی در خود دارد، شاید مهمترین پیام استفاده از چنین ادبیاتی توجه به وجوه مختلف افکارعمومی، اقناع مردم و ترویج ادبیات «از پایین به بالا» از سوی رهبر انقلاب باشد، مسالهای که کمتر مورد توجه سایر مسئولان قرار میگیرد. ترویج ادبیات از پایین به بالا، اجزا و البته ملاحظاتی دارد، پیگیری مسائل مورد توجه مردم، نگاه عمیق و واقعی داشتن به تحولات اجتماعی و اتخاذ مواضع بهنگام، بخشی از این ملاحظات است. ارتباط آیتا... خامنهای بهعنوان بالاترین مقام قانونی کشور با پدیدههای مورد توجه افکارعمومی علاوهبر اینکه ویژگیهای بالایی دارد، درونی، واقعی و غیرکلیشهای است؛ شاید برخی مقامات هم در مسالهای مانند فوتبال یا سایر رشتهها ورود داشته باشند، اما عموما تبریک و تهنیت آنها پس از موفقیتهای ورزشی روی قاعدههای کلاسیک و نرمهای پیشبینی شده و بعضا از سر رفع تکلیف است. تازه این بین کسانی است که مسئولیت اجرایی دارند و معمولا افرادی که شأن علمایی برای خود قائلند اساسا ورودی به مسائل اینچنینی نمیکنند و این بخشی از تفاوت آقای خامنهای با برخی آقایان است.
آقای خامنهای که ورودی چنین جزئی به فوتبال دارند همان آقای خامنهای هستند که سالیانه حداقل 15 ساعت -سه جلسه تفصیلی با دانشجویان و اساتید و نخبگان- برای دانشگاهیان از طیفهای مختلف وقت میگذارند و بعضا انتقادهای تند و تیز و صریح آنها را میشنوند و آنهایی را که لازم است، پاسخ میگویند. ایشان همان آقای خامنهای هستند که جلسه سالیانهشان با شعرا ترک نمیشود، همان آقای خامنهای هستند که جلسات رسمی و غیررسمی فراوانی با اهل هنر و ادب و فرهنگ و رسانه و علم دارند که بخشی از آنها رسانهای میشود و بخشی دیگر خیر؛ ایشان همان آقای خامنهای هستند که در بحبوحه فتنه 88 چندین ساعت برای کارگردانان معترض وقت میگذارند و ارتباط گرم عاطفی با آنها دارند، آقای خامنهای همان کسی است که هم، همه این ارتباطات و جلسات و مناسبات را دارند و هم جدیترین جلسات فقهی، سیاسی، اقتصادی و نظامی را برگزار میکنند و با رفتار نمادین خود نشان میدهند، حاکم جامعه اسلامی در هر سطحی از قدرت که هست باید علاوه بر همه وظایف و تکالیف حاکمیتی که انجام میدهند، مساله ارتباط گرم و موثر با طیفهای مختلف مردم و نخبگان را فراموش نکنند و البته با زبانی سخن بگویند که نزدیک به ادبیات مردمی و ناظر به مسائل و دغدغههای آنها باشد و این یکی از آن چیزهایی است که آقای خامنهای را از خیلیها متمایز میکند. / روزنامه فرهیختگان